شرح حال خودنوشت سعید نفیسی از سال 1326 ش
وبلاگ > جعفریان، رسول - متن زیر شرح حال خودنوشت سعید نفیسی است که آن را به درخواست مرحوم حسین عماد زاده در دفتری که اجازات وی در آن بوده، نوشته است
وبلاگ > جعفریان، رسول - متن زیر شرح حال خودنوشت سعید نفیسی است که آن را به درخواست مرحوم حسین عماد زاده در دفتری که اجازات وی در آن بوده، نوشته است. نفیسی علاوه بر شرح حال خود، فهرستی از تألیفاتش را تا سال 1326 ش در این گزارش نوشته است.
دفتری شامل اجازتی که علمای وقت ایران و عراق، برای مرحوم حسین عماد زاده نوشته اند، از سوی برادرزاده ایشان و دوست عزیز جناب غلامحسین عماد زاده در اختیار بنده قرار گرفت.
در میانه این دفتر، شرح حال خودنوشتی به خط خود سعید نفیسی وجود دارد که بخشی شامل شرح حال او و کوتاه و قسمتی هم شامل فهرست آثار او تا سال 1326 است. در باره وی و آثارش فراوان نوشته شده و شاید نوشته مرحوم ایرج افشار در نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (آبان 1351، شماره 78) کاملترین فهرست از آثار نفیسی باشد. در مقدمه همان مقاله، مرحوم افشار، مطالب و نکاتی هم در باره سعید نفیسی نوشته که خواندنی است. آنچه ذیلا می آید، چنان که گذشت، اولا به قلم خود نفیسی است، و ثانیا زمان آن محدود و تا سال 26 است. درگذشت وی در 22 آبان ماه 1345 اتفاق افتاد. اما متن نوشته که برای اولین بار منتشر می شود (تا آنجا که بنده می دانم. با سپاس از جناب دکتر عماد زاده).پس از اجازاتی که اجلّه دانشمندان در صحایف پیشین در حق دانشمند مکرم آقای حاج آقا حسین عماد زاده نوشته اند، سخنان اجوف این ناتوان دریوزه خواه راه دانش، اگر جز امتثال و اجابت آقای عماد زاده محملی نمی داشت، گستاخی و خیره سری به شمار می رفت؛ و این که آقای عمادزاده از این تهیدست خواستار شدهاند شمهای در احوال و مؤلفات خویش برین صحایف یادگار گذارد، تنها از نظر این که جوانان و آیندگان را بدین وسیله یادآور شوم که روزگار شریف و عمر عزیز را به بطالت و به هرزگی نگذارند، این دعوت ایشان را واجب شمردم، و گرنه زندگی روحانی و جسمانی من و مؤلفات ناچیز من در بر آنچه از دانشمندان جهان مانده است، چه ارزشی تواند داشت، جز آن که هرچه ایشان گفته اند، من نیز به نوبت خویش واگوی کرده ام.
ولادت این ناتوان در طهران در روز هیجدهم خرداد ماه 1274 روی داده است. پدر مرحوم دکتر میرزا علی اکبر خان ناظم الاطباء ـ تغمده الله بغفرانه ـ از خاندان کهن و دانشمند و دانشمندزاده بود، و نسبش به مرحوم حکیم برهان الدین نفیسی بن عوض بن حکیم کرمانی، پزشک معروف، مؤلف شرح اسباب و کتابهای دیگر میرسید. و مادرم از خاندان میرزا آقاخان اعتمادالدوله ولد صدر اعظم نوری ـ طیب الله رمسه ـ است.
تحصیلات ابتدایی معمول زمان را نخست در مدرسه شرف و سپس در مدرسه علمیه طهران به پایان رسانده، و سپس برای تکمیل معلومات، در عنفوان شباب به اروپا رفتهام، و چندی در سویس و فرانسه کسب دانش کرده، و در بازگشت از این سفر، گاهی به تدریس و زمانی به خدمت در ادارات مختلف دولتی روزگار گذرانیده، و در ضمن به ذوق طبیعی و سائقه جبلی موروثی به تحریر و تألیف آغاز کرده، و اندک اندک، مراحل ادب و تاریخ را پیموده، و در ظاهر از آغاز تأسیس دانشگاه طهران، به خدمت در راه دانش مفتخر آمده، و اینک تدریس تاریخ ادبیات ایران و تاریخ تمدن ساسانیان در دانشکده ادبیات به این ناتوان سپرده شده است؛ و از آغاز تشکیل فرهنگستان ایران به شرف عضویت آن نایل آمدهام.
مؤلفات این ناتوان، به جز عده کثیر نزدیک به دویست مقاله که در رشتههای مختلف تاریخ و ادب در معروفترین و رایجترین روزنامهها و مجلات فارسی انتشار داده، و باید در مجموعههای جداگانه گرد آید، و شاید بیش از بیست مجلد را فرا گیرد؛ شامل یک عده کتابها و رسایلی است که چاپ شده، و عده دیگر چاپ نشده، و به تدریج انتشار خواهد یافت. و گذشته از آن، عدهای کتابهای اساسی نظم و نثر فارسی را که در نخستین درجه اهمیت و اعتبار است، مقابله و تصحیح کرده، و به خط خود نوشته است، تا اگر روزی بخواهند آنها را چاپ کنند، نسخه معتبری در میان باشد. آنچه از مؤلفات چاپ شده، بدین گونه است:
احوال و اشعار رودکی در سه مجلد، مجلدات 7، 8، 9، و 10 شاهنامه چاپ بروخیم، فرهنگنامه پارسی مجلد اول، احوال و اشعار عطار، دیوان عطار، دیوان ابن یمین، رباعیات افضل الدین کاشانی، رباعیات خیام، تاریخ بیهقی دو مجلد، آثار گمشده ابوالفضل بیهقی، ترقیات ایران در عصر پهلوی، تاریخ گیتی گشای میرزا محمد صادق نامی، دستور الوزرای خواند میر، احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی، پوشکین، فرنگیس، ستارگان سیاه، در پیرامون احوال و اشعار حافظ، سیر العباد الی المعاد سنایی، دیوان لامعی گرگانی، احوال و آثار خواجه، قابوس نامه، منتخب قابوس نامه، پندنامه انوشیروان، رساله فریدون بن احمد سپهسالار در احوال مولوی، مواهب الهی معین الدین یزیدی، فرنود سار (فرهنگ نفیسی)، تألیف مرحوم دکتر علی اکبر نفیسی ناظم الاطباء در چهار مجلد، دیوان جنید شیرازی، رساله مجدیه، یزدگرد سوم، آخرین یادگار نادرشاه، مجله شرق یکسال، روزنامه امید، یادگار دوستانه، نمونهای از آثار پوشکین، مدرسه نظامیه بغداد، مجدالدین همگر شیرازی، شیخ زاهد گیلانی، تاریخچه ادبیات ایران که در سالنامه پارس متدرجا منتشر میشود، خاندان طاهریان، تاریخ قاجارها که در روزنامه شفق سرخ چاپ شده است، ده مقاله، تاریخ ساسانیان که در زیر چاپ است، پیشرفتهای فرهنگی در اتحاد شوروی، سازمان آموزش عمومی در اتحاد جماهیر شوروی، تاریخ عمومی قرون معاصر، خاندان سعد الدین حمویه در زیر چاپ، نظامی گنجوی در زیر چاپ، ابوالعلاء گنجوی در زیر چاپ، خاندان بابویه قمی، هفتاد سال عمر، پنجاه سال خدمت به دانش در احوال و مقامات آقای عبدالعظیم قریب، فرهنگ فرانسه و فارسی دو مجلد، فرهنگ کوچک فرانسه به فارسی که در زیر چاپ است.
کتابهایی که اخیرا از تألیف آنها فارغ آمده، و تدریجاً انتشار خواهد یافت:
زبان دری و زبان پهلوی، زبان آذربایجانی، فهرست کتابهای اروپایی درباره لهجههای ایرانی به زبان فرانسه، کلمات مخترم به «اویه».
کتابهایی که از زبانهای اروپایی ترجمه کرده است: صنعت تخم نوغان ایران، تاریخ ترکیه، حفظ الصحه دندان، سرانجام آلمان.
گذشته از این چنان که از این پیش هم اشاره رفت، عدهای از کتابهای اساسی نظم و نثر فارسی را که نسخه های معتبر و منقح از آنها در میان نبوده است، تصحیح و مقابله کرده، و نسخههای قاطع و مصحح به خط خود نوشته است که اگر روزی بخواهند چاپ کنند، بکار آید. و آنچه تاکنون از کار درآمده، بدین گونه است:
دیوان مشتاق اصفهانی، نصاب نظام تبریزی، دیوان سیف الدین اسفرنگی، دیوان عبید زاکانی، دیوان ادیب ناصر دیلمی، اشعار باباطاهر عریان همدانی، دیوان کمال اصفهانی، دیوان اثیر الدین اخسیکتی، دیوان اثیرالدین اومانی، دیوان امیر معزی، دیوان محمود خان ملک الشعراء، مثنوی وفای فراهانی، مجمع الانساب شبانکارهای، رباعیات منسوب به امام! عمر خیام، اشعار ابوسعید ابوالخیر مهینی، اشعار رودکی، دیوان سروش اصفهانی، دیوان صابر ترمذی، اشعار بدر الدین جاجرمی، دیوان نظام استرآبادی، دیوان اوحدی مراغی، اشعار رضوان علیشاه، دیوان نزاری قهستانی، دیوان جمال الدین عبدالرزاق، دیوان مجیر الدین بیلقانی، دیوان میلی هروی، مختار نامه عطار، کلمات علیهٔ مکتبی، دیوان مسعود سعد سلمان، دیوان ابوالفرج رونی، دیوان عمادی شهریاری، دیوان قطران ارموی، دیوان عثمان مختاری، سیر العباد الی المعاد سنایی، تاریخ زندیه محمد اسماعیل خان وکیل الملک، رساله معاد ابن سینا، کشف المحجوب ابویعقوب سگزی، گشایش و رهایش ناصر خسرو، عبرت نامه عبدالرزاق مفتون دنبلی، دیوان شمس الدین طبسی، دیوان امامی هروی، آثار الوزرای عقیلی، تذکره ناظم تبریزی، اشعار صبوحی قمی، کارنامه بلخ سنایی، دیوان نظامی گنجوی، مدارج الکمال افضل الدین کاشی، کتاب السوانح احمد غزالی، رباعیات بابا افضل، دیوان رشید الدین وطواط، دیوان سید سراج الدین سگزی، اشعار غیبی شیرازی، مکاتیب فارسی غزالی، تحفهٔ [حدیقه؟] ناصریه میرزا علی اکبر وقایع نگار، دیوان مجد همگر شیرازی، منتخب جوامع الحکایات و لوامع الروایات محمد عوفی، دیوان نجیب الدین جرفادقانی، دیوان فارسی فضولی بغدادی، دیوان عبدالواسع جبلی، دیوان سوزنی سمرقندی، دیوان لامعی گرگانی، دیوان عمعق بخاری، دیوان طوفان هزار جریبی، تاریخ جدید یزد، تاریخ یزد جعفری، فرهنگ اسدی، دیوان ادیب الممالک فراهانی، دیوان فرخی سیستانی، دیوان نظام وفا کاشانی، داستان امیر احمد و مهستی، دیوان شیخ علی نقی کمرهای، ترجمه محاسن اصفهان مافروخی، دیوان کلیم کاشانی، دیوان خواجو کرمانی، دیوان جلال طبیب، دیوان ناصر بخاری، کلیات میر کرمانی، کلیات عماد فقیه کرمانی، فتوحات امینی هروی، دیوان سید حسن غزنوی، دیوان ابن یمین، کلیات عراقی، دیوان حسینی هروی، دیوان ابن حسام، دیوان همام تبریزی، دیوان شریف آملی، دیوان رضی، دیوان عارفی، دیوان لسانی، دیوان ایرج میرزا جلال الممالک، مثنوی صفایی نراقی، قلب منقلب سعدالدین حموی، رساله روزبهان شیرازی، منتخبات صائب تبریزی.
این است فهرست آنچه تا تاریخ تحریر از زیر قلم بیرون آمده است، و به جز این نیز مؤلفاتی دیگر دارد که مشغول تکمیل آنهاست، مانند تاریخ آل زیار، و تاریخ غزنویان، و تاریخ سامانیان، و تاریخ دانش و فرهنگ در ایران، و تاریخ ادبیات ایران، و تذکره شاعران فارسی زبان، و تاریخ معارف جدید در ایران. و در این چند روز به تصحیح و مقابله زین الاخبار گردیزی دست یازیده است.
طهران اردی بهشت ماه 1326
سعید نفیسی
منبع: خبرآنلاین
خبر بعدی:
آیت الله محمد مومن دعوت حق را لبیک گفت+زندگینامه
آیت الله مومن پس از تحمل یک دوره بیماری ساعتی قبل در بیمارستان دار فانی را وداع گفت.
به گزارش مشرق، آیت الله مومن ساعتی قبل پس از تحمل یک دوره بیماری در بیمارستان درگذشت.
آیت الله محمد مؤمن عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو فقهای شورای نگهبان بهدلیل مشکلات مغزی و تنفسی از جمعه ۳۰ آذرماه در بخش آیسییوی در یکی از بیمارستانهای قم بستری شد و از ۸ دی ماه برای پیگیری روند درمان به بیمارستانی در تهران انتقال یافت.
ببینید فیلم / فقیهی که "پست و مقام" زندگی اش را تغییر ندادتولد و دوران کودکی:
حضرت آیت الله محمد مومن، در روز پنج شنبه، دهم ذیالقعدة سال ۱۳۵۶ هجری قمری برابر با ۲۳ دی ۱۳۱۶ هجری شمسی در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به خاندان مکرم پیامبر اسلام (ص) در شهر قم چشم به جهان گشود.
پدرش مرحوم حاج عباس مؤمن که فردی سرشناس و مورد اعتمادمردم بود، با پیشة کشاورزی روزگار میگذراند و نزدیک به صد سال زیست و سرانجام در سال ۱۳۷۷ هجری شمسی دار فانی را وداع گفت.
مادر او نیز زنی پاکدامن و وارسته بود که چهار سال پیش از پدرش یعنی در سال ۱۳۷۳ در گذشته بود. پدر و مادر ایشان نیز متولد قم بودهاند و تا آنجا که خود از آن اطلاع دارد، خاندانش حدود ۲۰۰ سال است در قم سکونت دارند. کودکی آیةالله مومن باتنگی معیشت خانواده همراه بوده، به گونهای که ایشان را برای آیندهای پر از جهاد و مبارزه آماده میساخته است.
دوران تحصیل:
تحصیلات خود را در هفت سالگی آغاز نمود و در مکتب خانهای واقع در محلة «باغ پنبه» قم، به فراگیری قرآن مشغول شد پس از آن به مکتب دیگری رفته در آنجا کتاب نصاب الصبیان و برخی از کتب دیگر را آموخت. پس از مدتی با سفارش برخی به پدر ایشان و موافقت پدر، تحصیلات خود را در مدارس اسلامی ملی آن زمان، به تحصیل علوم دبستانی اشتغال پیدا کرد و در مدت دو سال تا کلاس ششم ابتدائی تحصیل کرد بعد از آن سال اول دبیرستان را خواند اما به دلیل کم بودن سن قانونی نتوانست در آزمون پایان سال شرکت کند.
در سال ۱۳۳۲ به تحصیل علوم دینی روی آورد و طی دو سال، ادبیات عرب، بخش بسیاری از «مطوّل» و همه «معالم الاصول» را فرا گرفت و هم زمان، به دلیل تنگی معیشت خانواده، به آموزگاری نیز میپرداخت. پس از آن، با توسل به حضرت علی بن موسیالرضا (ع) و امام عصر (عج) توانست رضایت پدر خود را جلب نماید و صرفاً به تحصیل علوم دینی بپردازد.
«شرح لمعه» و «قوانین الاصول» را در طی یک سال فرا گرفت و «مکاسب» و «رسائل» شیخ انصاری را پس از دو سال به اتمام رساند و در ششمین سال تحصیل، جلد اول «کفایه» را آموخت و در درس خارج اصول و فقه شرکت جُست. هم زمان با تحصیلات فقهی و اصولی، به تحصیل حکمت الهی و فلسفه نیز میپرداخت و «شرح منظومه» سبزواری و «الهیات شفا» و بخش عمده «اسفار» را فرا میگرفت.
در اواخر سال ۱۳۴۲ برای تحصیل عازم نجف اشرف شد و به مدت شش ماه از محضر استادان حوزه علمیه بهرههای فراوان برد و سپس به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۵۳ به تحصیل خود ادامه داد.
استادان، هم مباحثهای ها و شاگردان:
حضرت آیتالله مؤمن در دوران تحصیل خود از محضر استادان برجستهای بهره برده است؛ از جمله «شرح منطق» حاجی سبزواری را نزد «حاج شیخ محمد واعظ زاده» و «مکاسب» شیخ انصاری را نزد آیت الله مشکینی و آیت الله شاه آبادی و شیخ ابوالفضل خوانساری و دیگر اساتید آن زمان فرا گرفت همچنین «رسائل» شیخ انصاری را نزد «آیةالله حاج شیخ محمد شاه آبادی» و جلد اول «کفایه الاصول» را نزد مرحوم «آیةالله سلطانی» و مقداری از جلد دوم آن رانزد مرحوم «آیةالله حاج میرزا محمد مجاهدی تبریزی» فرا گرفت.
وی در درس اصول حضرت امام خمینی (ره) شرکت نمود و چند ماهی نیز در درس فقه آیةالله بروجردی حاضر شد و سپس به درس خارج فقه امام (ره) که در باره «مکاسب محرمه و بیع» بود، رفت و پایههای استنباط فقهی خود را نزد آن بزرگوار مستحکم کرد. پس از تبعید امام (ره) در سال ۱۳۴۲، به درس فقه و اصول «آیة الله محقق داماد» رفت و پس از آن مرحوم، از درس خارج فقه «آیةالله حاج آقا مرتضی حائری» بهره برد.
استاد او در «فلسفه» و «شرح منظومه» سبزواری، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی (ره) بود و بعد از آن برای تحصیل الهیات «شفا» و «اسفار» به درس «علامه سید محمد حسین طباطبایی» (ره) رفت و سالها به حضور در درس تفسیر ایشان نیز توفیق یافت. ایشان عمده استادان خود را در حوزه، مرحوم امام، مرحوم محقق داماد و مرحوم شیخ مرتضی حائری میداند و در باره آنها میگوید: «این سه بزرگوار، صرف باز گو کردن در نظرشان نبود؛ بلکه تحقیقی بحث میکردند؛ مخصوصاً امام که وقتی مسألهای را میخواست طرح بکند، مانند این بود که اصلاً خودش میخواهد این مسأله را عنوان کند. با کمال دقت مطرح میکردند و حرفهای علمای دیگر را مطرح میکردند و نقض و ابرام میکردند و طلبه را اجتهادی بار میآوردند».
از هم مباحثهایهای آیةالله مؤمن، میتوان از «آیةالله حاج میرزا ابوالحسن مصلحی اراکی» (فرزند آیةالله اراکی)، «آیةالله طاهری خرم آبادی»، «آیةالله حاج سید محمد حسینی کاشانی»، «مرحوم ربانی املشی»، «شهید حیدری نهاوندی» و «استاد حاج شیخ حسن تهرانی» نام برد. همچنین شاگردان بسیاری از محضر ایشان، کسب فیض نمودهاند که در بین آنها، میتوان از «دکتر حسن روحانی»، دبیر شورای امنیت ملی، «حجةالاسلام والمسلمین فیاضی»، «حجةالاسلام والمسلمین ناظم زاده»، «حجةالاسلام والمسلمین برهانی» و «حجةالاسلام والمسلمین اختری»، سفیر ایران در سوریه نام برد. اینان برخی از شاگردان وی بوده که در مباحث سطح عالی از تدریس وی بهره بردند. همچنین در درس خارج اصول و فقه ایشان، فضلای متعددی شرکت کردهاند که عدهای از آنها هم اکنون به تدریس خارج فقه و اصول و سطوح عالی حوزه اشتغال دارند.
فعالیتهای علمی و فرهنگی:
زندگی آیةالله محمد مؤمن با تلاشهای علمی و فرهنگی فراوانی همراه است. ایشان در طی سالهای متمادی به تربیت طلاب جوان همت گماشته است و در این میان، شاگردان ممتازی را به جامعة علمی و سیاسی کشور تقدیم داشته است.
ایشان پس از فراگیری یک دورة کامل اصول، به تدریس چند دوره «رسائل» شیخ انصاری، مقداری از «مکاسب» و «شرح تجرید الاعتقاد»، «بدایةالحکمه» و «نهایةالحکمه» و بخشی از «اسفار و عرشیه» نائل آمد. با پیروزی انقلاب اسلامی و کم شدن حجم مسؤولیتها، در سال ۱۳۶۲ به تدریس درس خارج اصول پرداخت که هم اکنون به تدریس دورة سوم آن اشتغال دارد.
تدریس بحث معاملات «تحریرالوسیله» حضرت امام خمینی (ره)، کتاب قضا و شهادات و عمدة حدود و مسائل مستحدثه در قالب درس خارج فقه از دیگر برنامههای درسی ایشان برای پرورش طلاب جوان و طالب اجتهاد بوده است ایشان هم اینک به تدریس مبحث حکومت اسلامی نیز مشغول است.
از آیةالله مؤمن، آثار فراوانی در مطبوعات به چاپ رسیده است. همچنین ایشان در زمینه علوم اسلامی کتب شایان توجهی به جامعه علمی کشور تقدیم نموده است که به برخی از آنها اشاره میرود:
۱ تقریرات درسهای اصول، مکاسب محرمه و بیع حضرت امام خمینی (ره) با حواشی معظم له بر آن؛
۲ تقریرات درس مرحوم آیةالله محقق داماد در مبحث صوم و صلات؛
۳ یک دورة کامل اصول فقه استدلالی با نام «تسدید الاصول»؛
۴ ده رساله فقهی در موضوعات و مسائل مستحدثه با نام «کلمات سدیده»؛
۵ ولایت امام و پیامبر (ص) بر امر قانونگذاری کلی؛
۶ ولایت امام و پیامبر (ص) بر جامعه اسلامی؛
۷ حاشیه بر اسفار و شواهد الربوبیّه.
از دیگر فعالیتهای علمی و فرهنگی ایشان میتوان از تدوین و تنظیم آیین نامههای داخلی شورای مدیریت حوزه علمیه قم یاد کرد که در دوره تصدی ایشان انجام گرفت و هم اکنون با همت مسؤولان آن مرکز سیر تکاملی خویش را میپیماید.
فعالیتهای سیاسی:
دفتر زندگانی آیةالله محمد مومن، پیش و پس از انقلاب، سرشار از مبارزه و هدایتهای سیاسی است. در حدود سال ۱۳۴۳ در مجلس آن روز، لایحة کاپیتولاسیون مطرح شد. به دنبال این قضیه، امام خمینی (ره) در نطقهای آتشین خود، ضمن محکوم کردن این مسأله، همة مسلمانان و علمای اسلام را به مبارزه با آن دعوت کردند.
رژیم شاه که از افشاگریهای امام خمینی (ره) میهراسید ایشان را دستگیر و پس از دو ماه آن بزرگوار را در منزلی در قیطریه تهران محصور و ممنوع الملاقات میکند در اواخر سال ۱۳۴۲ به قصد زیارت عتبات عالیات و حضور در درس خارج علماء نجف اشرف به عراق مشرف شد و نزدیک ۶ ماه این سفر به طول انجامید پس از آن در مرداد ماه ۱۳۴۳ به ایران مراجعت میکردند.
به دنبال دستگیری مجدد حضرت امام (ره) و تبعید به ترکیه، آیت الله مؤمن به عنوان سفر زیارتی قصد تشرف به نجف اشرف داشت را که مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری از ایشان خواست تا پیامی را به «آیةالله سید محسن حکیم» ابلاغ نماید. قرار بود آیةالله مؤمن این پیام را از طریق امام موسی صدر (ره) یا حاج شیخ نصرالله خلخالی (ره) به سمع آیتالله حکیم برساند.
پیام این بود که هم اکنون، حاج آقا روحالله (حضرت امام خمینی) در صف مراجع تقلیدند و دستگیری و تبعید ایشان، در واقع، توهین به مرجعیت شیعه خواهد بود. از این رو، لازم است آیةالله سید محسن حکیم، نسبت به این مسأله واکنش نشان داده، خواستار بازگشت ایشان و رفع تبعید معظم له شوند.
از فعالیتهای دیگر که در کارنامة مبارزاتی آیةالله مؤمن میدرخشد، رساندن مفاد نامة تعدادی از اعضای جامعة مدرسین حوزه علمیه قم، مبنی بر اعلام مرجعیت امام خمینی (ره) به دست امام خمینی (ره) بود. مفاد این نامه را آیةالله مومن، در نجف اشرف به محضر امام (ره) تقدیم نمود. امام خمینی (ره) که همیشه از قبول مرجعیت و عناوینی این گونه سرباز میزد، ابتدا بدان اعتراض میکند.
آیةالله مومن با بیان وضعیت حساس آن دوره، جنبههای سیاسی و مبارزاتی این تصمیم را خدمت امام (ره) عرض مینماید و به ایشان عرض میکند علت تصمیم اعضاء جامعه مدرسین مبنی بر اعلام مرجعیت این است که آنها تنها حضرتعالی را برای مقابله با رژیم فاسد شاه صالح میدانند از این رو وظیفه خود دانستند تا حضرتعالی را به عنوان مرجع تقلید معرفی کنند. بدین گونه امام (ره) در برابر این اعلام مرجعیت، سکوت میفرماید.
حضور ایشان در جلسات جامعه مدرسین، در پیش از انقلاب، و پیگیری مصوبات و بیانیههای آن از فعالیتهای درخشان ایشان است که سرانجام به دستگیری و تبعید ایشان در سال ۱۳۵۳ منجر شد. ایشان به سه سال اقامت اجباری در شهداد کرمان محکوم شد که پس از گذراندن هفت یا هشت ماه اقامت در شهداد بقیه مدت را در تویسرکان به تبعید گذراند اما تبعید ایشان باعث نشد که افشاگریها و مبارزات سیاسی ایشان پایان یابد؛ بلکه در آنجا نیز با بیان احکام اسلامی و در لابلای آن، مسائل مهم انقلاب، ماهیت رژیم شاه را بر مردم آشکار میکردند و آنها را به تقلید و پیروی از مرجعیت شیعه، به ویژه امام خمینی (ره)، که در آن زمان پرچمدار مبارزه بود، دعوت میکردند.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، فعالیتهای آیةالله مؤمن در قالب مسؤولیتهای اجرایی و روشنگریهای درسی و اخلاقی ادامه یافت.
مهمترین مسؤولیتهای ایشان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
۱ مسؤولیت انتخاب و اعزام قضات شرع دادگاههای انقلاب در سراسر کشور به دستور حضرت امام خمینی (ره)؛
۲ ریاست دادگاه عالی انقلاب اسلامی؛
۳ عضویت شورای عالی قضایی؛
۴ عضویت در شورای نگهبان با حکم امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۲ و ابقاء در آن مسؤولیت با حکم مقام معظم رهبری؛
5ـ مدیریت حوزه علمیه قم و عضویت در شورای عالی سیاستگذاری حوزه علمیه قم از سال 1371 تا 1374 و نیز عضویت در دوره چهارم شورای عالی حوزه علمیه قم ؛
۶ نمایندگی در دورة اول و دوم مجلس خبرگان رهبری از طرف مردم سمنان و در دوره سوم به نمایندگی از مردم قم؛
۷ ریاست مجمع فقه اهل بیت (ع).
در پی محبوبیت از دست رفته| چرا احمدینژاد دیگر پدیدهای غیرضروری و بیمعنی محسوب میشود؟
منبع این خبر، وبسایت www.khabaronline.ir است و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه این خبر را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد ۱۶۸۳۰۱۹۵ را به همراه موضوع به آدرس info@porsyar.com ارسال فرمایید.
با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع مطلب و کاربران است.