سخنرانی عجیب ترامپ در دفتر سیا
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۴۴۸۴۰
ترامپ با رفتاری ناشی از اعتمادبهنفس بالا، بدون توجه به متنی که برای سخنرانیاش آمادهشده بود، دست به سخنرانیای زد که باجرئت بسیار میتوان گفت جزو عجیبترین سخنرانیهای روسای جمهور آمریکا است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اهمیت این کتاب از منظر اخباری که منتشر کرده و تحلیلها از رفتار و عملکرد ترامپ در یک سال ابتدایی ریاستجمهوریاش باعث شد که خبرگزاری تسنیم گزارشهای ویژهای در خصوص کتاب تهیه کرده و مهمترین محورهای آن را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا مهمترین نهادهایی بودند که در طول دوران مبارزات انتخاباتی، ترامپ به آنها حمله کرده و آنها را به دروغگویی و در برخی موارد، خیانت متهم کرده بود. حالا بعد از قسم خوردن بهعنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده و منتشر شدن خبرها از روابط او را روسها، او تمام تلاش خود را کرد که این شکاف را پرکرده و رابطه خود را با سیا ترمیم کند. این رابطه اما در همان روز نخست به طرز عجیبی به مضحکترین تلاش ترامپ برای سخنرانی صمیمانه تبدیل شد که ماجرای بسیار جالبی دارد.
کار رسمی و فوری رئیسجمهور در کاخ سفید این بود که رابطه خوبی با سیا برقرار کند. در روز شنبه 21 ژانویه سال 2017، در جلسهای که توسط کوشنر ترتیب دادهشده بود، رئیسجمهور در اولین اقدام ریاست جمهوری خود به لانگلی (محل اصلی استقرار سران سیا در ویرجینیا) رفت و با برگزاری یک بازدید و سخنرانی تلاش کرد نسخه بنن برای «سیاستبازی» را اجرایی سازد. ترامپ سعی کرد از طریقه چاپلوسیهای ترامپی که در درونش وجود داشت، در سخنانی که از قبل کاملاً آمادهشده بود، با سیا و باقی سازمانهای اطلاعاتی ارتباط برقرار کند. ترامپ که اورکت سیاهش را از تن درنیاورد و شبیه به گنگسترها شده بود، در کنار دیوار ستارههای سیا که نشاندهنده عاملین سیا است که جان خود را ازدستدادهاند، در مقابل حدود 300 تن از کارمندان سیا و کارکنان کاخ سفید قرار گرفت. او بهصورت ناگهانی با رفتاری ناشی از اعتمادبهنفس بالا و گستاخی و لذت ناشی از سخنرانی در یک جمع بزرگ، بدون توجه به متنی که برای سخنرانیاش آمادهشده بود، دست به سخنرانیای زد که باجرئت بسیار میتوان گفت جزو عجیبوغریبترین سخنرانیهایی است که روسای جمهور آمریکا انجام دادهاند:
«من در مورد وستپوینت (آکادمی نظامی ایالاتمتحده) چیزهای زیادی میدانم. من از کسانی هستم که بهشدت به دانشگاه و آموزش اعتقاددارم. هر زمان که برای کسی تعریف میکنم که عمویی دارم که به مدت 35 سال در MIT فعالیت میکند و یکی از نابغههای دانشگاهی است و کارهای خارقالعادهای را بهصورت آکادمیک انجام میدهد، همه میپرسند پس دونالد ترامپ هم روشنفکر است؟ به من اعتماد کنید، من هم شبیه به آدمهای باهوش هستم.»
این صحبتها راهی برای ستاش از مایک پمپئو مدیر سیا بود که بهزودی قرار بود صلاحیتش برای در دست گرفتن مدیریت سیا تائید شود. پمپئو در وستپوینت درسخوانده بود و ترامپ از او خواسته بود که در میان جمعیت حاضر باشد و حالا همزمان با بقیه جمعیت سردرگم شده بود که معنای این صحبتها چیست.
«میدانید، زمانی من جوان بودم ... البته من همین حالا هم احساس جوانی میکنم. من احساس میکنم 30، 35، یا 39 ساله هستم. کسی پرسید تو جوانی؟ من گفتم حس میکنم جوان هستم. در ماههای پایانی کمپین انتخاباتیام بودم و در ایستگاه چهار و پنج و بعد ششم سخنرانی میکردم. در مقابل 30 هزار نفر از مردم، 50 هزار نفر، نود هزار نفر سخنرانی میکردم. من احساس جوانی میکنم من فکر میکنم همه ما خیلی جوان هستیم. ما با تجارت برنده میشویم. زمانی که من جوان بودم، با جنگهایی که وجود داشت، در یک سنی یکی از معلمها به من یاد داده بود که آمریکا تابهحال هیچ جنگی را نباخته است. اما بعدازآن احساس من این بود که ما هیچ جنگی را نبردهایم. شما این عبارت قدیمی را به یاد دارید که میگوید «خرابیها به پیروز میدان تعلق دارد»؟ این را هم به یاد خواهید داشت که من همیشه گفتهام نفت را نگهدار.»
یکی از کارمندان سردرگم سیا در همین زمان به همکارش که در انتهای سالن تکیه داده بود گفت: «چه کسی باید نفت را نگه دارد؟»
ترامپ اما همچنان به سخنرانی خود ادامه میداد: «من طرفدار عراق نبودم و نمیخواستم که به عراق برویم. اما به شما میگویم که زمانی که وارد عراق شدیم، من گفتم که باید نفت را نگهداریم. و همیشه هم میگویم که باید نفت را نگهداریم. حالا من این را برای دلایل اقتصادی میگویم. اما اگر درباره این مسئله فکر کنید ...» در ادامه ترامپ مایک پمپئو را صدا کرد و ادامه دارد «اگر ما نفت را نگهداشته بویدم، دیگر خبری از داعش نبود چراکه نفت اولین جایی است که آنها منابع مالی خود را تأمین میکنند. بنابراین به همین دلیل است که باید نفت را نگهداریم.»
رئیسجمهور در ادامه وقفهای کرد و لبخندی از سر رضایت نشان داد.
«دلیل اینکه شما اولین جایی هستید که من از آن بازدید میکنم این است که همانطور که میدانید من در حال جنگ با رسانهها هستم آنها ناسازگارترین انسانهای روی زمین هستند و آنها در تمام طول مدت میخواهند ثابت کنند که با جامعه اطلاعاتی آمریکا ارتباطاتی دارند و من برای این، در اولین قدم اینجا را انتخاب کردم که نشان دهم این درست نیست این دقیقاً برعکس است و آنها هم این مسئله را میدانند. من درباره اعداد توضیح میدادم.... ما دیروز کار بزرگی انجام دادیم. همه از سخنرانی خوشتان آمد؟ شما باید آن را دوست داشته باشید. اما ما طیف وسیعی از مردم را داریم شما آنها را دیدید. همه جمع شده بودند. من امروز از خواب بیدار شدم و به یکی از این شبکههای تلویزیونی نگاه کردم. آنها میدان خالی را نشان میدادند و من گفتم: یک دقیقه صبر کنید! من سخنرانی کردم. من از همانجا میتوانستم مردم را ببینم. آنها تقریباً به یکمیلیون نفر رسیده بودند یکمیلیون و نیم نفر مردم آنجا بودند اما آنها میدانی را نشان دادند که تقریباً میشود گفت هیچکس در آنجا نایستاده بود. آنها گفتند که ترامپ سخنرانی خوبی نداشت. و من گفتم داشت باران میبارید. باران حتماً آنها را ترسانده بود. اما خدا نگاهی به پایین انداخت و گفت اجازه نمیدهیم بر روی سخنرانیت باران ببارد. و در حقیقت زمانی که خواستم سخنرانیام را شروع کنم، گفتم اوه نه، در خط اول چند قطره باران به من خورد و من گفتم وای این خیلی بد است. اما درنهایت بهخوبی آن را انجام دادم حقیقت این است که باران بهصورت ناگهانی قطع شد ...»
یکی از کارکنان کاخ سفید که با ترامپ سفر میکرد گفت: «نه قطع نشد» بعد ناگهان به خودش آمد و با نگرانی به اطرافش نگاه کرد که مبادا کسی حرفش را شنیده باشد.
«... و بعد هوا واقعاً آفتابی شد و زمانی که سخنرانیام تمام شد یکدفعه دوباره باران شدید شروع به باریدن کرد. باران جاری شد اما ما کار شگفتانگیزی انجام دادیم چراکه صادقانه بگویم بین یک تا یک و نیم میلیون نفر هر چه که بود، آنجا بودند و من اشتباهی این شبکه تلویزیونی را گرفتم که نشان داد میدان خالی بوده است و گفت که تنها دویست و پنجاههزار نفر به سخنرانی من گوش کردهاند. حالا این بد نیست اما دروغ است. .... و ما دیروز اتفاق دیگری هم داشتیم که جالب بود. در دفتر بیضی، مجسمه زیبایی از دکتر مارتین لوترکینگ وجود دارد و من البته چرچیل را هم دوست دارم – وینستون چرچیل – فکر میکنم بیشتر ما چرچیل را دوست داریم او از کشور ما نیامده اما کمک زیادی به این کشور کرده و متحد واقعی ما بود و بااینحال مجسمه چرچیل از اتاق بیضی بیرون برده شده بود. ... پس گزارشگری از مجله تایم و من تابهحال چهارده یا پانزده بار روی جلد مجله تایم بودهایم. اما تام بردی تنها یکبار روی جلد مجله تایم بوده آنهم برای بردن سوپر بول بوده است. من امسال در حدود 15 بار روی جلد تایم بودهام. مایک! فکر نمیکنم این رکوردی باشد که حالا حالاها کسی بتواند آن را بشکند ... نظر تو چیست؟»
پمپئو با صدایی اندوهگین گفت: «نه»
«اما میگویم که بسیار جالب است که آنها میگویند دونالد ترامپ مجسمه را برداشته است – مجسمه مارتین لوترکینگ را – درصورتیکه مجسمه آنجا بود. دقیقاً همانجا بود که فیلمبردارشان ایستاده بود. پس زک، زک از مجله تایم، داستانی نوشت که من آن مجسمه را برداشتهام. من هرگز این کار را انجام ندادهام. من احترام زیادی برای دکتر مارتین لوترکینگ قائل هستم. اما این نشان میدهد که رسانهها تا چه حد بیصداقت هستند.»
بعد او انگشتانش را نشان داد و گفت «حالا بزرگترین خبرشان شده کوچک بودن انگشتان دست من. من فقط دوست دارم بگویم که من عاشق صداقت هستم. من گزارش صادقانه را دوست دارم. درنهایت این را به شما میگویم این را به هزاران نفر دیگری که میخواهند وارد اینجا شوند هم میگویم که من بازمیگردم. ما باید اتاقهای بزرگتری داشته باشیم. ما باید اتاقهای بزرگتری برای شما بسازیم و این کار را به دست کسی بسپاریم که ساختن را خوب بلد باشد. و ما ستونها را نیز نخواهیم داشت. این را میفهمید؟ ما از دست ستونها خلاص میشویم. اما میدانید که من فقط میخواستم بگویم که عاشقتان هستم من به شما احترام میگذارم. هیچکس دیگری وجود ندارد که من بیشتر از شما به او احترام بگذارم. شما کار خارقالعادهای انجام میدهید و ما دوباره پیروز میشویم و شما قرار است مسئولیت اصلی را بر عهده داشته باشید پس از همه شما تشکر میکنم.» بعد از تأثیر راشومونی ترامپ – پدیدهای که از فیلم راشومون کوروساوا گرفتهشده و به این معنی است که هر کس تأثیر خاصی را از یک مسئله گرفته و توضیح میدهد چگونه یک وجود منفرد توسط افراد مختلف بهطور متفاوت توصیف میشود – بر مخاطبانش - حسی از تأثیرگذاری و لذت یا ترس و وحشت-،در بین مخاطبان به وجود آمد. آنها این سخنرانی را بهعنوان بیرون ریختن احساسات فردی و یا پاسخی درهموبرهم و وحشتزده توصیف کردند که برای مدتها نفسها را در سینه حبس کرده و سکوت مطلق را به اتاق تحمیل کرده بود.
منبع: تسنیم
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۴۴۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف روزنامه غربگرا: ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است
یک روزنامه وابسته به طیف اصلاحطلبان میگوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم، این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هممیهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد،
دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».
هممیهن میافزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است. مهمترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر.».
درباره این تحلیل گفتنی است:
۱) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گرانقیمت نفت و گاز خود به اروپا میبرد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کردهاند.
۲) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.
۳) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازیهای برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هممیهن، چشمانش را ببندد!
۴) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامنسازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بیثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاشهای مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بیثباتسازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.
۵) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ را پس از هفت ماه حمایت همهجانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارتهای سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.
۶) اذعان هممیهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل میگفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه میتواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هممیهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!