"بزک صور قبیحه پهلوی" به روایت ساواک+عکس
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۸۳۴۶۲
به گزارش جهان نيوز به نقل از جام نیوز، رویدادها و حوادثی که در گذر زمان رخ می دهد و پس از چندی به مسئله ای به نام «تاریخ» تبدیل می شود، اگر همراه با روشنگری وبازکاوی هوشمندانه نباشد، گردی به نام «تحریف» بر تارک تاریخ می نشاند که نه تاریخ که «شبح تاریخ» نام دارد و در واقع «دستکاری در تاریخ» و «قلب حقیقت به نفع واقعیت!» خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین راستا مقام معظم رهبری در 17 دی 1393 فرمودند: «آنها می خواهند حقایق انقلاب تحریف بشود، به دست فراموشى سپرده بشود؛ پول خرج میکنند، کار دارند میکنند. کسى که آشنا باشد، آگاه باشد با دنیاى کتاب و مطبوعات و مقاله می بیند که دشمنان چهکار دارند می کنند؛ امروز اینها سعى می کنند چهرهى خاندان خبیث و منحوس پهلوى را - رژیم فاسد و وابسته و خبیث و ظالم که کشور ما را سالهاى متمادى به عقب انداختند و ملّت ایران را آنجور دچار مشکلات عظیم کردند - بَزک کنند، آرایش کنند امروز سعى مىشود [توسّط ]همان جبههى مقابل نظام اسلامى.
پشتیبانها همان کسانى هستند که با اصل انقلاب مخالف بودند، با مردمى که انقلاب کردند مخالف بودند، با وفادارى این مردم به انقلاب بشدّت مخالفند.
تا کنون موفّق نشدند؛ امید بسته بودند بلکه بتوانند نسل دوّم و سوّم انقلاب را روىگردان کنند، نتوانستند.
نسل سوم انقلاب را نتوانستند از انقلاب روى گردان کنند.»
سلسله گزارش های «بزک نشدنی» ضمن بازخوانی اسناد فساد گسترده خاندان پهلوی و دربار شاهنشاهی در عرصه های مختلف، تنها بخشی از جنایات و مفاسد این رژیم در موضوعات مختلف از جمله فساد مالی، فساد جنسی، وادادگی به غرب، فسادهای سیاسی درون حاکمیت، شرط بندی و قمار، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، تاثیر بهائیت بر رژیم پهلوی و نقش پر رنگ رژیم صهیونیستی بر پهلوی ها را بازخوانی می کند.
در این گزارش ها از اسناد بجا مانده از ساواک، دربار شاهنشاهی، نخست وزیری شاهنشاهی و دیگر سازمان های رسمی نظام شاهنشاهی آن زمان استفاده گردد تا کمترین شبهه و اشکالی نسبت به روایات تاریخی مورد اشاره وارد نباشد.
در ادامه اسناد و روایات تاریخی مرتبط با گوشه ای از فساد جنسی شاه و دربار را مشاهده می فرمایید:
*نمونه هایی از فساد جنسی محمدرضا پهلوی
فساد جنسی بعنوان یک آفت، دامن گیر بسیاری از پادشاهان ایرانی بوده است و این معضل در رژیم پهلوی به اوج خود می رسد زیرا برخلاف پادشاهان قبلی ایران که فساد جنسی شان در حرام سراها محدود می گشت دولتمردان پهلوی علاوه بر فساد شخصی، گسترش فساد را نیز دنبال می کردند.
اسدالله علم در خاطرات خود در جلد ششم کتاب گفتگوی من با شاه، می نویسد که از وظایف در مقام وزیر دربار ایران (به مدت 11 سال) فراهم کردن مقدمات گردش روزانه شاه و به عبارتی بهتر شکار کردن دختران ایرانی و فرنگی برای بهره جویی جنسی شاه از آنان بوده است:
*ماجرای دختر سوئدی!
«یکی از لطايف درباره یک فاحشه سوئدی است که چغاله خورده است و قی و ... گرفته و قرار است شاه یک هفته خود را در کیش با او صرف کند، اما از بداقبالی مشکلی برای دختر پیش آمده است که اگر شاه به کیش برود تنها وقت را تلف خواهد کرد! مدتی شاهنشاه راه رفتند و فکر کردند که چه کنیم؟ کس دیگری هم بفرستیم یا اصولا نرویم؟» (ص 48)
*دختر انگلیسی مطلوب بود، دختر آلمانی بسیار خوب بود، با دختر ایرانی هم خوش گذشت!
* در شیراز به استراحت گذشت و شاهنشاه هم تنها نبودند (ص 86 و 87). من امشب در اصفهان تنها هستم ولی شاهنشاه تنها نیستند (ص 91).
به جای آن که به دفترم بروم، به دیدن یک دختر انگلیسی رفتم که از هر جهت بسیار مطلوب بود (ص 92).
بعد یک دختر آلمانی را دیدم که بسیار خوب بود (ص 116). بعد از ظهر هم یک دختر خانم ایرانی دیدم و خوش گذشت (ص 119). بعد از ظهر تمام کار کردم فقط یک ساعتی با یک دختر خانم ایرانی گذراندم (ص 138)
*همجنس بازی محمد رضا پهلوی در نیویورک
این موارد صرفا بخش کوچکی از خاطرات علم را در خصوص فسادهای جنسی محمدرضا پهلوی در بر می گیرد.
در یکی از اسناد به جا مانده از ساواک در خصوص فساد جنسی شاه در سفرش به نیویورک به همجنس بازی شاه اشاره شده و آمده است:
«در بهمن ماه 1347 مجله امید ایران (چاپ فرانسه) عكسی از راهروهای زیرزمینی نیویورك كه در آنجا رجال با یكدیگر رابطه جنسی دارند انداخته كه در میان این رجال، عكس شاه نیز میباشد.»
*رابطه با گیلدا چطور به قتل وی منجر شد؟
داستان رابطه نامشروع شاه و گیلدا و در نهایت قتل وی از رویدادهای تلخ در انحرافات جنسی محمدرضا پهلوی بوده است.
داستان شاه و گیلدا حکایت دختری دبیرستانی است که به خاطر قدرتطلبی و جاهطلبی پدر طعمه محمدرضا پهلوی میشود و یکی از پر حادثهترین داستانهای هزار و یک شب دربار پهلوی را رقم میزند.
شاه گیلدا را به خاطر رنگ موهایش که طلایی رنگ بود، طلا صدا میزد و این دختر با نام طلا هم در تاریخ ایران شناخته میشود.
در بخشی از اسناد به جامانده از اداره کل اطلاعات و مطبوعات دربار شاهنشاهی در خصوص قتل گیلدا توسط ساواک به امر شاه آمده است:
«آیا شاه پس از ترک معشوقه خود چون وجود او را خطرناک تشخیص داد اقدام به نابودی او نمود؟ آیا این یک هنر جدید ساواک بود؟ ویلای مزبور در محاصره پلیس بود ولی افراد کنجکاو علیرغم هر چیز اطراف خانه را بررسی می کردند.
کسانی که جنازه را دیده اند می گویند با لباس شب نبوده بلکه لباس تابستانی به تن داشته است.
گیلدا در عین حال هیچگونه نامه ای از خود بجا نگذاشته و اسراش را با خود به گور برده بود.
شاید اگر گیلدا نمی مرد و در ویلای مزبور به زندگی خود ادامه می داد عشق شاه را نیز فراموش می کرد ولی مرگ اسرار آمیز زن جوان کارها را زیر رو کرد.
اکنون کلیه جهانیان ادعا می کنند شاه بوسیله ساواک دست خود را به خون آلوده است.
گفته می شود بدنبال اعتراض علیا حضرت شهبانو شاه معشوقه خود را رها کرده است.
ادعا می شود اقدام گیلدا در مورد خرید لباس هایی نظیر لباس های شهبانو در پاریس فرمان مرگ او را امضاء کرده است.
در عین حال بعضی ها عقیده دارند انتقال مرکز ساواک به پاریس با مرگ گیلدا بی ارتباط نیست.
در این بین ادعای یکی از همسایگان گیلدا احتمال آن را که ساواک در مرگ او دست داشته قوت می بخشد.
نامبرده ادعا نموده دو هفته قبل دو نفر سیاهپوش که کیفی در دست داشته اند به ویلا آمده و اطراف آنرا بررسی کرده اند.
ضمناً نامبرده می گوید دیده است که آن دو نفر از در عقب وارد ویلا شده است.
اکنون در کاخ گلستان یک سکوت عمیق حکفرماست.
هم شاه و هم علیا حضرت شهبانو در این مورد سکوت اختیار کرده اند.»
*نمونه هایی از فساد جنسی اشرف پهلوی
اسدالله علم در کتاب خاطرات خود در خصوص اشرف پهلوی می نویسد: «تیمسار "م" در جلسه ای با وزیر دارایی، مخارج مداواهای خاص افسران ارتش اعزامی به خارج را در مقایسه با هزینه های فسق و فجور اشرف، مثل قطره ای در برابر اقیانوس می داند.»
*تصاویر رابطه اشرف با یک فرانسوی چگونه منجر به دریافت اخاذی وی از اشرف شد؟
از اسناد خیلی محرمانه به جا مانده از ساواک در خصوص یکی از روابط نامشروع اشرف در خارج از کشور چنین آمده است: «والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوی در فرانسه دوست پسری داشته که هنگام معاشرت های جنسی با والا حضرت عکس هایی از ایشان تهیه و چون این شخص از عناصر خرابکار بوده و تعدادی اسلاید تهیه و ضمن ارسال آن به دربار شاهنشاهی مقادیر زیادی پول از شاهنشاه آریا مهر اخاذی نموده است.»
*وقتی پالانچیان زیر بار درخواست اشرف نمی رود و اشرف هواپیمایش را منفجر می کند!
در یکی دیگر از اسناد به جا مانده از ساواک، در خصوص مرگ مهندس لئون پالانچيان در اثر سقوط هواپیما و نقش اشرف در این مرگ، واقعیت بسیار تلخی افشا می شود:
«خانم سيما صارمي در مجلسي كه با حضور دوستان خود در هفته گذشته در منزل خود تشكيل داده كاملاً خصوصي اظهار داشته كه مرگ عبدالمجيد بختيار نماينده مجلس و مهندس پالانچيان بر اثر سقوط هواپيما در دريا به دستور والاحضرت اشرف صورت گرفته است، چون والاحضرت اشرف به مهندس پالانچيان علاقه داشته ولي مهندس پالانچيان حاضر نبوده كه خواستههاي نامبرده را قبول كند بنابراين مقداري مواد منفجره زير صندليهاي هواپيماي شخصي وي ميگذارند و آنها سقوط ميكنند.
اين موضوع وقتي اجساد آنها را يافتند معلوم ميشود كه از كمر به پايين سوختهاند، سيما صارمي اضافه ميكند كه اين سقوط در آمريكا مانند توپ صدا كرده است و همه ميدانند كه پاي والاحضرت اشرف در ميان است.»
*وقتی همسر هویدا آقای نخست وزیر را در حال لواط با یک پسربچه می بیند!
در یکی از اسناد خیلی محرمانه به جا مانده از ساواک علت جدایی همسر هویدا از وی را لواط هویدا با یک پسر بچه اعلام می کند.
در این سند آمده است: «در هفته گذشته حاج کریم سعیدی عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم در یک صحبت خصوصی درباره علت جدائی آقای نخست وزیر و همسرش اطهار داشت در مسافرتی که نخست وزیر باتفاق همسرش به شاهرود رفته بود در آنجا با زن با نفوذی بنام لقاء الدوله که فامیل هویدا نیز هست ملاقات و به انجام امور سلطنتی می پردازد.
پس از ورود و اتمام تشریفات دولتی هویدا به خانم لیلا می گوید تو در منزل لقاء الدوله بمان چون من باید با مقامات محلی ملاقات کنم و شام را نزد آنها باشم موقع خوابیدن نزد شما خواهم آمد. پاسی از شب گذشته از آمدن آقای هویدا خبری نمی شود و خانم هویدا به بهانه گردش در شهر از خانه لقاء الدوله خارج و به خانه فرماندار شاهرود می رود.
چون مامورین گارد او را می شناخته اند طبعاً مانع نمی شوند و خانم هویدا سر زده وارد اطاقی که نخست وزیر در آنجا استراحت می کرده است می شود ولی با کمال تعجب مشاهده می کند که هویدا با یک پسر بچه که از قرار معلوم بوسیله فرماندار برای او آورده شده مشغول لواط می باشد.
مشاهده این منظره باعث ناراحتی شدیدی برای خانم هویدا می شود و بلافاصله منزل را ترک و در تهران از هویدا تقاصای طلاق می کند.»
*منبع :سایت شیراز
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۸۳۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا ادعای سید حسین نصر دربارهی همکاری شریعتی با ساواک حقیقت دارد؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به تازگی ویدیویی از یک گفتوگوی قدیمی با دکتر سید حسین نصر، رئیس دانشگاه آریامهرسابق(صنعتی شریف) در سالهای پیش از انقلاب و رئیس دفتر فرح پهلوی در فضای مجازی بازنشر شده که او در آن ادعا کرده «سازمان امنیت پیشتیبانی بسیار قوی از شریعتی میکرد در دانشگاه فردوسی. [شریعتی با ساواک] به نحوهای همکاری یا عضویت داشت. او میگفت این کار را برای پیشبرد اهداف انقلابی میکرد. پولهای حسینیه ارشاد توسط سازمان امنیت میآمد. ثابتی طرفداری عجیب و غریبی از شریعتی کرد. میگفت افراد و جوانان را از کمونیسم برمیگرداند. آنها [ساواک] گزارش شدیدی علیه من برای شاه فرستادند. من دلایل خودم را برای شاه گفتم. شاه گفت کاری به کار شریعتی نداشته باشید.»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی اسنادی را منتشر کرده که بهروشنی نشان میدهند شریعتی همواره مورد سوءظن ساواک بوده است. در ادامه گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره و نیز اسنادی را که در این زمینه منتشر کرده است میخوانید:
۱۳ سال قبل پرویز ثابتی، مدیرکل اداره سوم (امیت داخلی) ساواک در کتاب خاطراتش ادعاها درباره هماهنگی و همکاری شریعتی با سازمان اطلاعات و امنیت کشور برای برنامههای سخنرانی در حسینیه ارشاد را رد کرده بود: «اینکه ساواک به او کمک کرده باشد که چنین فعالیتهایی را انجام بدهد، به کلی بیپایه و اساس است. چون او در ابتدا، علاوه بر حمله به شیعه افراطی و اسلام عقبمانده، به مارکسیسم نیز حمله میکرد و در آن زمانها، هنوز مارکسیسم در بین دانشجویان جذبه داشت، ما موافقت کردیم تا در دانشگاه فردوسی مشهد تدریس کند، منتها او غالبا اینطرف و آنطرف در حال سخنرانی بود… ما او را لانسه نکردیم. صرفا موقعی که میخواست در دانشگاه فردوسی مشهد استادیار بشود، صلاحیت وی را تایید کردیم و بعد که خواست برود فرانسه، اجازه خروجش را تایید کردیم. پس از بازگشت، شروع کرد به زیادهروی و افراط که بازداشتش کردیم… ۶ ماه بعد قبول کرد که یک سلسله مقالاتی ضد کمونیستی بنویسد و مینوشت در پاورقی روزنامهها چاپ میشد… او را آزاد کردیم به شرط آنکه به نوشتن مقالات ضد کمونیستی در خارج از زندان ادامه دهد اما او به بهانه مریضی ادامه نداد و بعد دوباره مخفی شد.»[۱]
گزارشهای پرشماری از ساواک در گنجینه مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری میشود که گویای سوءظن دائمی، نظارت و مراقبت بر سخنرانیها و آثار دکتر علی شریعتی است.
یکی از این اسناد، کسب تکلیف اداره کل سوم ساواک به ریاست ثابتی، از سازمان اطلاعات و امنیت کشور در خصوص جلوگیری از سخنرانی شریعتی و تحت مراقبت قرار دادن او و کنترل انتشارات حسینیه ارشاد «به دلیل سخنرانیهای نامبرده علیه مصالح کشور و انتشار کتب ضد رژیم توسط آن» است:
«درباره دکتر علی شریعتی مزینانی
محترما باستحضار میرساند.
فعالیتهای مذهبی حسینیه ارشاد در واقع قائم به وجود دکتر علی شریعتی مزینانی که به طور نسبتا مرتب در این حسینیه سخنرانی مینماید میباشد، این شخص در گذشته فعالیتهای خلافی را علیه مصالح کشور انجام میداده که بعدا در ظاهر خود را فردی که قصدش مبارزه با عناصر منحرف میباشد قلمداد و در زمینههای مذهبی شروع به فعالیت کرده و با گام گذاشتن در حسینیه ارشاد در این زمینه تلاشهای زیادی از خود نشان میدهد.
آنطوری که نوشتهها و اظهارات یادشده نشان میدهد در جریان فکری مشارالیه هیچگونه تغییری به وقوع نپیوسته، بلکه وی با هوشیاری کامل مقاصد خود را در پوشش مسائل مذهبی به مستمعین اظهاراتش و خوانندگان کتبی که انتشار میدهد، ارائه میکند و هر روز گام جدیدی در این راه برمیدارد. در طرز تفکر نامبرده وجوه تشابه بسیاری با عناصر سازمان آزادیبخش ایران وابسته به جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی مشاهده میگردد، و وجه تمایز او با این افراد صرفا عدم اظهار نیات خود به طور آشکار و ارائه آن در قالبهای خاص مذهبی است و به طور کلی میتوان نامبرده را عامل اصلی وقایعی که در حسینیه مذکور میگذرد دانست زیرا هیاتمدیره و گردانندگان حسینیه موصوف نیز تحت تاثیر و نفوذ وی میباشند و در واقع آلت بلاارادهی وی هستند.
نکتهی دیگری که در خصوص وضعیت حسینیهی مورد بحث شایان توجه و امعان نظر است انتشارات حسینیهی مزبور میباشد که بدون هیچ کنترل و کسب مجوزی صورت میگیرد. قسمت انتشارات حسینیهی مذکور مطالب مذهبی و سخنان نامبرده را به صورت کتب مختلف و نشریات و جزوات متعدد در اختیار عناصر مذهبی قرار میدهد و قبل از انتشار به علت آنکه مجوز قانونی مانند انتشار سایر کتب از مراجع مسئول اخذ نمینمایند مطالب خود را در پوششهای مناسب به خوانندگان تلقین میکند و خلاصهی دو کتاب شهادت و از کجا آغاز کنیم که به شرح پیوست از عرض میگذرد مؤید این امر میباشد.
با عرض مراتب بالا چنانچه صلاح دانسته شود نام یادشده از سخنرانان حسینیهی مذکور حذف و شدیدا تحت مراقبت قرار گیرد و انتشارات حسینیهی مزبور نیز به دقت کنترل و ترتیبی اتخاذ گردد قبل از انتشار هرگونه کتاب و نشریهای مطالب آن مورد بررسی و پس از کسب اجازه مبادرت به انتشار آن نمایند. موکول به رای عالیست.»
چهار روز بعد از این گزارش، مکاتبهی دیگری صورت میگیرد که دو ماه بعد از آن (۴ر۱۱ر۵۱) منجر به نامهی رئیس ساواک با شهربانی کل کشور در خصوص جمعآوری بعضی از آثار دکتر شریعتی میشود.
دربارهی کتب تالیفی دکتر علی شریعتی مزینانی
پیرو شماره ۹۸۵۴ر۳۱۲ – ۲ر۹ر۵۱
دکتر علی شریعتی مزینانی که از عناصر ناراحت و مخالف دولت میباشد و قبلا با سخنرانی در حسینیه ارشاد و برخی از کانونهای دانشجویی مبادرت به ایراد سخنان تحریکآمیز مینمود، به موازت اینگونه اقدامات، و از طریق انتشارات حسینیه ارشاد و با سوءاستفاده از اینکه نشریات حسینیهی موصوف وسیله مقامات مسئول به طور کافی کنترل نمیشد، کتب تحریکآمیزی تالیف و منتشر نموده بود. اما پس از بسته شدن حسینیه ارشاد تهیه و توزیع اینگونه کتب و جزوات پایان نگرفت به طوریکه هماکنون جزوهها و کتابهای مزبور از تهران به اکثر مناطق کشور ارسال گردیده و میگردد. با توجه به اینکه شخص نامبرده سعی نموده در اینگونه کتب با قلب حقایق دین مبین اسلام و نتیجهگیریهای گمراهکننده، از اعتقادات مذهبی افراد سوءاستفاده نموده و آنها را به سوی فعالیتهای مضره سیاسی سوق دهد، خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به جمعآوری کتب تالیفشده وسیله نامبرده بالا که لیست اسامی آنها به پیوست ایفاد میگردد، در تهران و سایر نقاط کشور اقدام و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ارتشبد نصیری
۱- از کجا آغاز کنیم
۲- شهادت
۳- یکبار دیگر ابوذر
۴- علی، مکتب، وحدت و عدالت
۵- امت و امامت
۶- روش شناخت اسلام
۷- مسئولیت شیعه بودن
۸- شیعه علوی و شیعه صفوی
۹- اسلامشناسی (جزوات متعدد)
برآیند اسناد و گزارشهای ساواک نه تنها موید ادعای دکتر نصر دربارهی همکاری شریعتی با ساواک نیست، بلکه برخلاف آن آثار و سخنرانیهای او را «تحریکآمیز» تشخیص داده و درصدد جمعآوری و تعطیلی آن برآمدند.
پینوشت:
۱. در دامگه حادثه، خاطرات پرویز ثابتی به کوشش عرفان قانعیفرد صص ۲۸۰-۲۷۹
۲۴۵۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899765