Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - برنامه ساعت بيست و پنج اين هفته با حضور عبدالجبار کاکايي، شاعر و ترانه سراي نامي کشور روي آنتن شبکه پنج سيما رفت. در ابتداي برنامه گزيده‌اي از آثار موسيقي انقلابي پخش شد و پس از آن شاهد بخش نقد آلبوم موسيقي بوديم.
نقد آلبوم «امير بي گزند»پس از پخش اين آيتم؛ ارتباط زنده تلفني با بهروز صفاريان؛ آهنگساز و مدير هنري اين آلبوم برقرار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در خصوص نحوه گردآوري اين آلبوم گفت: «موسيقي پاپ از بطن جامعه بيرون مي‌آيد و نياز است در بررسي اين آثار توسط کارشناسان خبره امکانات و شرايط لازم فراهم شود. من در برخي موارد نقد اين آلبوم با برخي نظرات کارشناسان برنامه ساعت 25 همسو نيستم و معتقدم محسن چاوشي در اين آلبوم قدم به جلو برداشته است و به لحاظ ساختاري و چيدمان همفکري صورت گرفته است. محسن چاوشي سبک مشخصي علي‌رقم نقد اين دوستان، براي خود دارد و همه کارها به سبک خودش است و با شعر مولانا شوريدگي ايجاد کرده که با سبک او همسو است.»
او در ادامه گفت: «آثار محسن چاوشي در تعامل و همفکري ساخته و توليد مي‌شود. ما جامعه بزرگي در موسيقي هستيم و نياز به برنامه‌هاي بيشتري در عرصه موسيقي داريم و همانقدر که در حوزه‌هاي ديگر به هنرمندان حقي داده مي‌شود از رئيس صدا و سيما هم خواستارم که تايم و زمان مناسبي براي برنامه‌‌هاي موسيقي قرار بدهند.»
اين هنرمند با اشاره به ساعت بد در نظر گرفته شده براي برنامه تخصصي موسيقي ساعت 25 اعلام کرد کمپيني در جهت حمايت از تغيير ساعت اين برنامه با همراهي اهالي موسيقي برپا خواهد کرد تا اين مشکل برطرف شود.
عبدالجبار کاکايي: آلبوم «امير بي گزند» چاووشي را مي‌پسندمبا ورود مهمان برنامه عبد الجبار کاکايي، شاعر و ترانه‌سراي نامي کشور بخش گفتگوي زنده برنامه آغاز شد. در آغاز اين بخش اميرحسين مدرس نظر ايشان را در مورد آلبوم «امير بي‌گزند» جويا شد و او در اين‌باره گفت: «من اين کار را دوست دارم و با علاقه گوش کردم. افرادي اين کار را دوست دارند که با اين کلمات زندگي کرده‌اند. پيش از اينکه چاوشي بخواند، بارها ديوان شمس را خوانده‌ايم و شکلي که چاوشي اين کار را اجرا مي‌کند بسيار خوب است زيرا اين اشعار را مولانا در فضاي خانقاه ساخته و افرادي بودند از دوستان نزديک مولانا نظير حسام‌الدين که اين اشعار را شبيه به اين براي مولانا مي‌خواندند و به نظر من چاوشي خوب خوانده است. در واقع شکلي از اجراي مدرن ارائه داده که در خدمت اشعار عارفانه است.
ويژگي‌هاي يک ترانه خوببعد از پخش گزيده‌اي از آثار عبدالجبار کاکايي، اميرحسين مدرس از او پرسيد ترانه خوب چه ويژگي‌هايي دارد؟ و او پاسخ داد: «وظيفه موسيقي اين است که احساسات نهفته انسان را از طريق اصوات به افراد منتقل کند و وقتي بشر احساس کرد که اصوات قادر به انتقال احساسات کامل نيست کلمات را به خدمت گرفت و آواز در کنار اصوات قرار گرفت تا مکملي براي انتقال احساسات باشد. بنابراين اگر موسيقي بتواند احساسات پنهان شده را به راحتي انتقال بدهد که اين موضوع بايد داراي شرايطي باشد از اين جمله که اولاً موسيقي دلالت کافي بر عواطف و احساسات داشته باشد و کلام که به عنوان مکمل در کنار موسيقي قرار مي‌گيرد استحکام در زبان داشته باشد زيرا زبان ابزار ايجاد ارتباط است و اگر قدرت رسانه‌اي خود را از دست بدهد طبيعي است بايد فرد گوينده دقت بيشتري داشته باشد. زبان در صورتي مي‌تواند پيام را درست منتقل کند که ارکان اصلي آن حذف نشده باشد.
نقش آرايه‌هاي ادبي در خلق ترانه خوبعبدالجبار کاکايي در ادامه صحبت‌هاي خود گفت: «شاعر زماني که مي‌خواهد جملات کلامي را روي جملات موسيقايي قرار بدهد با دو محدوديت در ارتباط است يک محدوديت درتنظيم آکسان‌هاي موسيقي و ديگر محدوديت در تنظيم هجاهاي عروضي شعر که گاهي اوقات از عروض هم ترانه خارج مي‌شود چون جملات موسيقي ترکيب و ترکيب‌شان به صورتي است که گاهي شاعر از عروض هم خارج مي‌شود پس بايد ورود به عروض و خروج از عروض را وارد باشد. شاعري که با اين دو محدوديت مواجه است بايد در تنظيم آثار براي آراسته سخن گفتن وارد باشد و به اندازه يک شاعر حرفه‌اي با زبان و کلمات بازي کند تا قادر به بيان کلمات حداقل به ده شکل مختلف باشد و همه اين اتفاق‌ها در ذهن او مي‌افتد و تمرين و ورزيدگي و ممارست لازم است تا اين اتفاق بيفتد.»
کاکايي تصريح کرد: «ترانه فقط انتقال پيام و انديشه نيست نيازمند انتقال احساسات و عواطف هم هست پس اين کلام جداي آن آراستگي بايد به زيوري توام باشد که امروز به آرايه‌هاي ادبي معروف است. اين آرايه‌ها توليد موسيقي به دو شکل مي‌کنند موسيقي دروني و بيروني. شاعراني که با فنون موسيقي آشنا تر هستند طبيعتاً بهتر وارد عرصه موسيقي مي‌شوند که اغلب موسيقي‌دانان ما شاعر بوده‌اند. بنابراين اين هنرها بايد روي کلام اتفاق بيفتد تا ما شاهد ترانه خوب باشيم.»
امروزه کلام دنباله رو موسيقي شده استبعد از صحبت‌هاي اين استاد عرصه سخن، امير حسين مدرس از او پرسيد امروز موسيقي ما متأثر از کلام و شعر است و يا عکس اين قضيه صادق است؟
کاکايي در پاسخ به اين پرسش گفت: «به نظر مي‌آيد که امروزه کلام دنباله‌رو موسيقي شده و به نوعي موسيقي کلام را به خدمت گرفته است و کلام هويت مستقل خود را رفته به رفته از دست مي‌دهد. موسيقي با حالت ريتميک شدن ايجاد خلصه مي‌کند و کلام سعي مي‌کند مزاحمتي ايجاد نکند زيرا بنا است حس موسيقي منتقل شود و شنونده دچار اختلال نشود و کلمه نقش نت بازي مي‌کند و ما از آواز به تصنيف رسيده‌ايم. معمولاً در آواز حق کلام ادا مي‌شود و امروز با توجه به کاهش سن شنونده هاي موسيقي و بازاري شدن موسيقي، رفته‌رفته به سمت موسيقي ريتميک رفته و شنونده تنها ميل دارد چند کلمه بشنوند و در زمانه ما کلام متأسفانه تابعي از موسيقي شده و هويت خود را از دست داده است.
پله‌هاي موسيقي صعودي نيستبعد از صحبت هاي عبدالجبار کاکايي قطعه‌اي از سالار عقيلي که از سروده‌هاي اين هنرمند است پخش شد و در ادامه، او در خصوص شعر حجم گفت: «شعر حجم وارد قواعدي شد و نظريه‌هايي در موضوع زبان داد و دلالت‌هاي منطقي درمورد کلمات داشت و دلالت‌هاي منطقي زبان را برهم زد؛ گرچه اين قدم خيلي ماندگار نبود اما قدم‌هايي بود براي مراحل بعدي. اما آيا اين اتفاقات که در روزگار ما در مورد ترانه پاپ مي‌افتد مي‌تواند پله‌هايي براي رسيدن به مقصد باشد؟ من يک‌مقدار بدبين هستم و علت آن اين است که موسيقي يک رسانه اجتماعي قوي است که مي‌تواند بسياري از مطالبات اجتماعي را پاسخگو باشد از جمله روح پرسشگري و موقعي که ما جلوي روح پرسشگري را در جامعه ببينديم، نمي‌توانيم تنها موسيقي پاپ را مقصر بدانيم و اين جامعه نياز به محرک آگاهي بخش دارد تا موسيقي بتواند به عنوان دماسنج ميزان آگاهي را نشان بدهد شايد توقعي که ما از توليدات ادبي داريم به ميزان توقع ما از ادبيات گذشته است اما در گذشته حکمايي بودند که نظريه مي‌دادند و امروز کلام و شعر در آن اندازه نيست.»
او ادامه داد: «امروز کلام واگويه مطالبات اجتماعي است و محرک آگاهي نيست وقتي روح پرسشگر جامعه را سرکوب مي‌کنيد وقتي اجازه تجارب انديشه نمي‌دهيد ما شاهد دو نوع موسيقي مي‌شويم يک موسيقي رسمي و رسانه‌‎اي که در خدمت ماموريت‌هاي اداري است و جايگاه آن رسانه ملي است و ديگري موسيقي عامه‌پسند که کم خطر باشد و پرسشگر نباشد و در دست کارتل هاي اقتصادي رها باشد تا خواننده‌اي را شش ماهه تربيت کنند و چند بار برج ميلاد را پر و خالي کند و بعد هم او را رها کرده به سراغ خواننده ديگري بروند اين اتفاقي است که در موسيقي ما افتاده و در اصلي بسته شده است و اين پله‌ها به سمت صعود نيست و به سمت سقوط و پايين رفتن است. اين‌که بعد از ساعت 24 به سراغ موسيقي مي‌رويم و برنامه موسيقي ما در اين ساعت پخش مي‌شود نشان از بي‌اهميتي رسانه ملي به موسيقي دارد.»
دست ترانه‌سرا در سرودن شعر مي‌لرزدکاکايي اظهار کرد: «موسيقي رسانه قدرتمندي است و شما اگر بخواهيد بخشي از خاطرات انقلاب را زنده کنيد به سراغ موسيقي آن دوران مي‌رويد وقتي اين مقدار اثرگذاري از موسيقي سراغ داريد چرا تنها به نوستالژي‌ها دلخوش کرديد که دهه فجري بشود و آن را پخش کنيد و چرا کاري نمي‌کنيد ترانه‌سرا دست و دلش از سرودن ترانه‌اي نلرزد تا کلامي ننويسد که امروز و فردا با او برخورد نشود. امروز دست و دلها مي لرزد از وجود جايگاه مميزي ترانه که من هم مدتي در اين جايگاه مشغول به‌کار بودم و از آنجا بيرون آمدم زيرا توقعاتي از من داشتند که از عهده من اديب ساخته نيست. من تصورم اين بود که قرار است کلام را از بعد علمي بررسي کنيم اما ديدم توقعاتي از انتشار ترانه‌ها دارند و آن توقعات نشان‌دار است و دوست داشتند در کسوت شواري علمي توقعات خاصي را برآورده کنند و وجود اين نگاه مراقبت فرهنگي مبالغه آميز باعث اين امر شده است. موسيقي امروز جرأت پاسخگويي ندارد، همان‌طور که جامعه قدرت پرسش ندارد.»
جامعه‌اي که مقلد‌وار تربيت مي‌شوداميرحسين مدرس در ادامه پرسيد آيا ترانه‌ها زبان امروز ما هستند؟ اين ترانه‌سرا پاسخ گفت: «اين ترانه‌ها زبان مطالبات حقيقي مردم نيست شما در نقطه‌اي از تهران فرهنگسرا مي‌زنيد و مي‌توانيد کلاس‌هاي فاخر بگذاريد يا مي‌توانيد تنها کلاس‌هاي منجوق‌دوزي و غيره بگذاريد اين کاملاً بسته به مديريت فرهنگي دارد. چرا ما موسيقي جدي نداريم و تنها موسيقي عامه پسند به نازلترين شکل آن وجود دارد!»
اميرحسين مدرس در تکميل اين سخنان گفت به چه علت بحث سليقه مردم در موسيقي مطرح مي‌شود و آيا تنها بايد بر موج سليقه مردم سوار شويم؟
عبدالجبار کاکايي گفت: «در عصر مغول اخلاق و انسانيت سقوط کرد و در شرايط اين‌چنيني ادبيات صوفيانه مطرح شد و مردم توان مقابله نداشتند و رو به قضا و قدر آوردند و خيلي از افراد شاخص نظير سعدي در اين دوران ظهور کرد و اين ادبيات به ما ضربه زد و اگر کسي مثل علامه اقبال نبود که بگويد دست از صوفي‌گري برداريد و جامعه خود را بسازيد شايد کشورهاي بلاد اسلامي تا سال‌ها درگير اين افکار بودند و اين نشان مي‌دهد جامعه گاه به اين سمت‌ها مي‌رود؛ جامعه‌اي که دهانش را مي‌بنديد و جامعه‌اي که اجازه اظهار نظر ندارد و مقلد‌وار بار مي‌آوريد سليقه اين‌چنيني پيدا مي‌کند که شرکت‌هاي هلدينگ با هم مسابقه مي‌دهند تا براي اين معتاد کنار خيابان مواد مخدر توليد کنند. اين خيلي دردناک است.»
ورود فرهنگ صوفي‌گري در موسيقي پاپاين ترانه‌سرا در ادامه حرف‌هايش گفت: «در موسيقي پاپ هم نوعي کلمات صوفيانه وارد شده است. کلمات مي و شراب با اصطلاحات عرفاني وارد ترانه شده آيا اين خدمتي به تاريخ يک ملت است يا خيانت. به نظر من موسيقي پاپ و شعرا و موزيسين‌ها نمي‌توانند به تنهايي اين مشکل را حل کنند و اين اتفاق بايد در سرتاسر جامعه بيفتد و جامعه پويا شود و اين جامعه مي‌تواند مولد آثار خوب باشد و موسيقي خوب هم ايجاد شود کمااينکه در دوره کوتاهي شاهد آن بوديم اما شرايط فعلي شرايط بيداري نيست.»
در اين بخش برنامه اخبار موسيقي به سمع و نظر بينندگان رسيد و پس از آن عبدالحبار کاکايي عنوان کرد: «اگر قابليت رعايت موازين بلاغت ادبي وجود داشته باشد مخصوصاً در زبان‌آوري، چه بهتر که موزيسين بتوانند کلام مناسب با احساسات خود را بگويند که معمولا اينطور نبوده و افرادي موفق بوده‌اند که شعر مي‌گفتند و شنونده موسيقي بودند. زيرا قرار دادن جملات شعر روي موسيقي با هوشياري صورت مي‌گيرد و شاعر بايد تابع موسيقي باشد. منطق موسيقي با شعر فرق دارد. اگر خواننده اين تبحر را داشته باشد که خوب است اما معمولاً اين‌گونه نيست.»
آهنگسازي هويت خود را از دست داده استدر اين‌جا کاکايي درباره تلفيق در شعر گفت: «در تلفيق سازنده آهنگ بايد آگاهي داشته باشد و به اين نکته واقف که شعر تنها کلام نمي‌گويد و پشت آن احساس نهفته است و بايد روي موسيقي قرار بگيرد. بنابراين موزيسين بايد شعر را خوب بشناسد و در خدمت شعر باشد و اگر عکس اين باشد کلام در خدمت موسيقي قرار مي‌گيرد. من خودم بارها تأسف خوردم از اشعاري که به خواننده دادم و گفتم اي کاش خودم دکلمه کرده بودم. آهنگساز بايد از چند لايه شعر مطلع باشد اما آهنگسازي در روزگار ما هويت خود را از دست داده و موسيقي به نوعي بيان کننده احوال روزگار ما شده است. آيا آهنگسازاني هستند که اينگونه احوال جامعه را بيان کنند؟ مدرنيته براي ما وارد شد و منازعه‌اي بين مدرنيته و سنت در مي‌گيرد و در اين شرايط موسيقي سنتي ما به حاشيه رفته و در توليد موسيقي تنظيم کننده بيشتر از آهنگساز مطرح مي‌شود و طبيعي است که آثار مهر ناماندگاري مي‌خورند.»
کارگاه‌هاي شعر کنترل نمي‌شوندبعد از اين صحبت‌ها گزيده آثاري از عبدالجبار کاکايي پخش شد و او در پايان برنامه درباره شرايط امروز تدريس شعر و ادبيات گفت: «در انجمن‌هاي ادبي اتفاقات خوب و نقدهاي موضعي مي‌افتد. وقتي مرجع فرهنگي باشد هر کسي دست به قلم نمي‌برد، در جامعه کارگاه هاي ادبي هست اما تعدد و تکثر دارند و بعضاً درست کنترل نمي‌شود و اگر شوراي فکري بر کارگاه هاي ادبي نظارت اشته باشد خوب است و هر شاعري نياز دارد شعر را به کارگاه ادبي ببرد و در اين کارگاه نکته‌سنجي صورت مي‌گيرد. اميدوارم در نظارت ارگان‌هاي مرجع درست کار کنند.»

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۰۰۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟

کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان؛ پاسخ به ۴۰ پرسش کودکان و نوجوانان درباره خدا» یکی از آن راه‌های آسانی است که می‌توان به کمک آن کودکان را قانع کرد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، طرح پرسش‌‏ها و دغدغه‏‌های فکری نوجوانان و پاسخ مناسب به آنها از ملزومات  تبلیغی است. در کتاب "خداشناسی قرآنی کودکان" به قلم غلامرضا حیدری ابهری ضمن ارائه مباحثی در نحوه پاسخگویی به سؤالات مذهبی کودکان، 40 پرسش درمورد حقیقت، صفات و کارهای خداوند و شناخت جایگاه مقام و مرتبه خدا در ذهن کودکان ذکر شده و به اختصار با استفاده از آیات و روایات به آنها پاسخ داده شده است. مطالب به صورت روان و متناسب با درک و دریافت و زبان کودکان ارائه شده است. فرزانه زینلی نویسنده و فعال فرهنگی یادداشتی بر این کتاب نوشته و برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که در ادامه می‌خوانید:

خدا چه شکلیه؟ خدا بچه داره؟ مامانش خدارو دعوا نمی‌کنه که همیشه بیداره؟! اصلاً خدا کیه؟!

این جور سؤالات را همه ما یا شنیده‌ایم یا مدتی در کودکی، ذهنمان را مشغول کرده‌اند. فکرکردن به خدا و بودنش در همه لحظات، برای ذهن کودک ما سخت است؛ کودکی که هنوز دنیا را درست نشناخته، تازه دارد مقدمات زیستن در آن را یاد می‌گیرد و قواعدش را می‌شناسد، با تناقض‌هایی روبرو می‌شود. همه پرسش‌های عجیب و غریب و فلسفی بچه‌ها از همین اختلاف‌های به ظاهر ساده برایشان شروع می‌شود و پاسخ این سؤالات برای ما سخت است؛ چون ذهنمان خیلی وقت است که به پذیرفتن عادت کرده و انگار هیچ چیز عجیبی نمی‌تواند هوشیارش کند.

دفترچه «خاطرات شیطان» دست بچه‌ها افتاد

در بین همه مسائلی که برای بچه‌ها سؤال ایجاد می‌کند، ماهیت خداوند از همه پیچیده‌تر است. این موضوع حتی برای بزرگترها هم گاهی جای ابهام دارد چه برسد به کودکی که تازه می‌خواهد معنای «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» را درک کند و بفهمد چطور در دنیایی که خودش می‌خوابد، مادرش می‌خوابد، حتی پرنده‌ها و گنجشک‌ها هم می‌خوابند، موجودی وجود دارد که نمی‌خواد و به خواب احتیاجی هم ندارد؟ یا کودکی که از لحظات غفلت مادرش برای خرابکاری‌ها استفاده می‌کند و باور دارد کسی او را نمی‌بیند، چطوری باید درک کند خدا در همه لحظات او حضور دارد و در عین حال، در تمام لحظات مادرش هم حضور دارد؟ بخشی از این پرسش‌ها به سبب شکل نگرفتن تفکر انتزاعی کودک ایجاد می‌شود و ممکن است با گذر از این دوره و ورود به دوره دوم نوجوانی، حل بشود، اما پاسخ همین سؤالات می‌تواند جهان‌بینی کودک را در موضوع خداشناسی شکل بدهد.

پاسخ به بنیادی‌ترین پرسش‌ها درباره خدا

این دست پرسش‌ها برای والدین نگران کننده است؛ از طرفی اینکه نمی‌توانند کودکانشان را قانع کنند و در چشم فرزندشان از مقام «همه چیزدانی» تنزل پیدا می‌کنند، و از طرف دیگر اینکه بالاخره چه پاسخی باید به بچه داد، اضطراب شدید به آنها وارد می‌کند. یک راه‌حل این است که از سرخط شروع کنید؛ یعنی ابتدا خودتان مسئله را حل کنید و بعد، متناسب با فهم و درک کودک، آن را برایش شرح بدهید. اما همیشه راه‌حل آسان‌تری هم هست!

کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان؛ پاسخ به 40 پرسش کودکان و نوجوانان درباره خدا» یکی از آن راه‌های آسانی است که می‌توان به کمک آن کودکان را قانع کرد. نویسنده در این کتاب، به بنیادی‌ترین پرسش‌هایی که بین کودکان و نوجوانان مشترک است، پرداخته و به زبان ساده و با تمثیل‌هایی از زندگی روزمره، آن را برای کودکان قابل درک کرده است. در ابتدای کتاب هم بخشی را برای والدین نوشته و در آن، به لزوم «شنیدن» و چگونگی همدلی با کودکان در پرسش‌هایشان پرداخته است. غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده کتاب، در مقدمه می‌گوید: «مطالب این کتاب با مطالب کتاب‌های اعتقادی مرسوم، کاملاً متفاوت است؛ زیرا خداشناسی کودک و نوجوان و پرسش‌های او، با خداشناسی بزرگسال و نیازهای فکری این گروه بسیار تفاوت دارد.» نویسنده در بخش‌های مختلف این کتاب سعی کرده است با نهایت آرامش، پاسخی قانع کننده برای کودکان آماده کند و حتی می‌گوید که این پاسخ‌ها را ابتدا در اختیار فرزند خودش قرار داده و نظر او را به عنوان یک مخاطب هم سن و سال، پرسیده تا در نهایت، کتاب مناسب حال و هوای کودک و نوجوان باشد.

این کتاب را انتشارات بین‌المللی جمال در 140 صفحه منتشر کرده و در کتابنامه رشد آموزش و پرورش نیز معرفی شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تصاویری از قدرت زلزله شدید امروز در ژاپن
  • ترانه‌ کودکانه «ببعی تو بازیگوشی» اینستاگرام را منفجر کرد + ویدئو
  • عرضه «صفات الهی» در کتابفروشی‌ها
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟
  • ترتیل صفحه 240 کلام الله مجید+ صوت
  • ستاره بارسا مسی را حذف کرد و به سیتی پیام داد!‏
  • اتفاق عجیب درباره ترانه علیدوستی، مردم را گیج کرد
  • مردم قدردان فراجا و «طرح نور»/ سهل انگاری‌ها جبران شود
  • یک اقتصاددان پاسخ داد: عاقبت نرخ تورم در 1403 و اتفاق نگران کننده برای طبقه متوسط جامعه
  • (ویدئو) اجرای دیالوگ ترانه علیدوستی به زبان کره‌ای توسط بازیگر زن «نون خ»