Web Analytics Made Easy - Statcounter

جایگاه محوری حضرت زهرا در «ولایت بر عواطف در طول تاریخ برای تحقق کلمه توحید»، بیان‌گر ضرورت جایگزینی «عفت انقلابی» به جای «عفت انفعالی» در جامعه زنان مسلمان در عصر حاضر است.

به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت ایام فاطمیه توسط هیئت گفتمان انقلاب اسلامی حجت ‌الاسلام حیدری تهرانی «شخصیت حضرت زهرا (س) و وظائف امروز جامعه زنان مسلمان» در مسجد حجت بن الحسن(ع) برگزار گردید، در ادامه جلسه دوم این سلسله نشستها از نظر شما می گذرد:

شب گذشته درباره منزلت حضرت زهرا (س) در عالم خلقت و امور تکوینی عرایضی تقدیم شد و اجمالا روشن شد که مقامات بلند آن حضرت و وابستگی‌های عمیقی که برای پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) نسبت به حضرت زهرا (س) نقل شده، بدین ترتیب قابل توضیح است: همان‌گونه که ائمه معصومین (ع) مظهر جلال و علم و قدرت الهی هستند، حضرت صدیقه طاهره (س) مظهر حسن و جمال الهی هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یعنی اگر در زیارت جامعه کبیره با تعابیری چون: «السلام علی محالّ مشیه‌الله» بر ائمه هدی به عنوان محلّ مشیت الهی و جریان اراده ربوبی سلام عرض می‌کنیم، مشیت الهی و جریان آن در عالم خلقت دو بُعد پیدا می‌کند: یکی بُعد جلال و قدرت و علم است که نبی اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) اراده خدای متعال را در این بُعد جاری می کنند و دیگری بُعد جمال است که حضرت زهرا (س) اراده خداوند را در این بُعد جاری می‌سازند. و نیز طبق همین زیارت شریفه: «ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه» هر خیری در عالَم از اول و آخر تا اصل و فرع آن، به ائمه هدی وابسته است که جریان این خیر، یک بُعد عقلانی و علمی و جلال دارد که مسئولیت آن را نبی اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به عهده گرفته‌اند و یک بُعد عاطفی و زیبایی و جمال دارد که مسئولیت جریان آن در جهان آفرینش بر عهده حضرت زهرا (س) است.

 لذا این مخدّره در منزلتی قرار گرفته که هم‌وزن و در عِدل منزلت ائمه معصومین (ع) است. در نتیجه، همان‌طور که نبی اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) نسبت به مشیت و اراده خدای متعال منقطع هستند، به حضرت زهرا (س) نیز تعلق و وابستگی شدیدی دارند؛ چون ایشان مظهر اراده الهی در امر جمال و حسن و عطوفت هستند و این امور توسط ایشان در عالم خلقت جریان پیدا می‌کند و ترکیب این جمال و عاطفه با آن جلال و عقلانیت است که موجب حرکت عالم خلقت به سوی غرض خود می‌شود. لذا هویت اجتماعی زن و حرکت جامعه زنان مسلمان نیز باید بر محور عواطف تعریف شود و بزرگترین مانع در مقابل این واقعیت تکوینی، نظام سرمایه‌داری است که در پس شعار تساوی جنسیتی، زنان را به عنوان قشر کارگر به خدمت نظام سرمایه‌داری در می‌آورد و هویت اجتماعی زنان را همانند مردان به تحصیل و اشتغال برای تولید کالا و تولید ثروت تعریف می‌کند و عطوفت زن را قربانیِ این هویت مادّی می‌نماید. این خلاصه‌ای از بحث گذشته بود.

اما باید توجه داشت که جریان اراده الهی در امور تکوینی (مانند آسمان و زمین و دریاها و ماه و ستارگان و...) یک بحث است و جریان اراده الهی در این دنیا به عنوان دار امتحان، بحث دیگری است و این دو مقوله کاملا با یکدیگر متفاوت‌اند. بر حسب روایات، حضرات معصومین (ع) هزاران سال قبل از سایر مخلوقات در حقبه‌هایی از نور خدای متعال را پرستش می‌کردند؛ بدون اینکه خدای متعال مخلوق دیگری را آفریده باشد. پس از آن، خدای متعال اراده کرد تا با آفرینش انسان و اعطای قوه اختیار به او، دار امتحان را بیافریند. یعنی انسان به عنوان یک موجود مختار هم می‌تواند راه راست را اختیار کند و هم قادر است راه باطل را طی نماید. انسان‌ها می‌توانند با تسلیم‌شدن نسبت به دستگاه خدای متعال، رشد و تکامل را برای خود رقم بزنند و می‌توانند با مقابله در برابر دستگاه خدای متعال، درکات ظلمت را طی کنند. لذا این دنیا، دار امتحان و اختیار است. انسانی که با اختیار خود، مدیریت خدای متعال بر این عالَم را می‌پذیرد، «مومن» نام می‌گیرد و انسانی که با اختیار خود، مدیریت خدای متعال را صریحا انکار می‌کند و هوای نفس و لذات دنیا را معبود خود قرار می‌دهد و به مقابله مستقیم و علنی با دستگاه الهی می‌پردازد، «کافر» نام دارد و انسانی که در ظاهر ادعای ایمان می‌کند اما آن را وسیله‌ای برای دنیاپرستی و ارضاء تمنیات خود قرار می‌دهد، «منافق» شناخته می‌شود. پس خصلت اصلیِ این دنیا، مختار بودنِ انسان‌هاست که نه تنها سه دسته «انسان» (کافر، منافق و مؤمن) را پدید می‌آورد بلکه این انسان‌ها برای دستیابی به اغراض خود، جامعه تشکیل می‌دهند و لذا سه «جامعه» و دستگاه و نظام ایجاد می‌شود: «جامعه کفر»، «جامعه نفاق» و «جامعه ایمان». البته از آنجا که اساس بنای جامعه کفر و نفاق «دنیاپرستی» است، ائمه کفر و نفاق می‌خواهند تمام امکانات و مقدورات دنیایی را به تسلط خود درآورند تا با تصاحب اختیارات و اموال و نفوس و نوامیس و...، بیشترین لذات را ببرند و به همین دلیل است که درگیری آنها با یکدیگر و با جامعه ایمانی، امری همیشگی و دائمی و اجتناب‌ناپذیر است. خدای متعال نیز اراده کرده تا در این درگیری از جامعه ایمانی دست‌گیری کند و آنها را از ظلمات جوامع کفر و نفاق و فشارهای آنان نجات داده و هدایت کند. اما اراده خدای متعال بر این مهم (یعنی هدایت امت‌ها و انسان‌ها در دار امتحان و نجات مومنین در جریان درگیری بین سه نظام کفر و نفاق و ایمان) از طریق حضرات معصومین (ع) جریان می‌یابد که این هدایت نیز مجددا در دو بُعد جلال و جمال انجام می‌پذیرد. یعنی همانطور که نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) با علم و قدرت الهی، عقلانیت انسان‌ها و امت‌ها را هدایت کرده و راه حق را از کفر و نفاق جدا می‌کنند، حضرت صدیقه طاهره (س) نیز با عواطف خود، عواطف انسان‌ها خصوصا عواطف جامعه زنان را نورانی و هدایت می‌کنند تا به عواطف کفرآمیز و نفاق‌زده و زیبایی‌شناسیِ مادّی آلوده نشوند و به دستگاه کفر و نفاق تمایل پیدا نکنند. خصوصا با توجه به این‌که دستگاه کفر و نفاق نیز عواطف زنانه و زیبایی‌شناسی مادی را برای مدیریت جوامع ظلمانی خود بکار می‌گیرند و به آن تکیه می‌کنند و جامعه زنان را نیز با اهداف ظالمانه خود همراه می‌کنند.

 در واقع انجام ماموریت هدایت در دنیا که لاجرم در جریان درگیری این سه نظام باید محقق شود، پیچیده‌ترین امر و سنگین‌ترین مسئولیت در عالم خلقت است. متناسب با همین واقعیت است که در زیارت روز یکشنبه خدمت صدیقه طاهره (س) عرض می‌کنیم: «السَّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَةُ ، إِمْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ ، وَکُنْتِ لِما امْتَحَنَکِ بِهِ صابِرَةً » سلام بر تو ای کسی که قبل از خلق (ورود به عالم دنیا) امتحان شدی و خداوند تو را در برابر این امتحان سخت و سنگین، صابر و استوار دید. خدای متعال در عالم ذر، عهد خود را به این انوار مقدس عرضه کرد و این‌که دنیایی را خلق می کند که در آن انسان‌ها اختیار دارند و به تبع آن، جامعه کفر و نفاق در برابر جامعه ایمانی صف‌آرایی می‌کنند و به آن حمله‌ور می شوند و تمام تلاش خود را برای نابودی و کشتن و شکنجه و تبعید و تحقیر و غارت و اسارت جامعه ایمانی بکار می‌گیرند. روشن است که کسانی باید برای جریان اراده الهی در چنین دنیایی، مسئولیت بپذیرند و محالّ مشیت او باشند و پرچم خداپرستی را به اهتزار در بیاورند و از کلمه توحید و جامعه ایمانی دفاع کنند. در واقع این انوار مقدس نیز به استقبال بلاء رفتند و بدون هیچ تامل و تردیدی به ندای خدای متعال لبیک گفتند و امتحان خود را در عالم ذر پس دادند. لذا دفاع از «کلمه توحید» در بُعد جلال بر عهده نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) قرار گرفت و دفاع از «کلمه توحید» در بُعد جمال بر عهده حضرت زهرا (س) قرار گرفت. این انوار مقدس چنین مسئولیت بزرگی را در عالم ذر عهده‌دار شدند و در عالم دنیا نیز این بار سنگین را به دوش کشیدند. در واقع القابی چون «سیده نساء العالمین» ـ و سایر القاب و مقاماتی که برای معصومین ذکر شده ـ تشریفاتی نیست بلکه ناشی از پذیرش مسئولیت بزرگی است که هیچ‌کس توانایی تصور آن را ندارد چه برسد به تحمل آن! اما این بزرگواران که تماماً متوجه به اراده خدای متعال و کلمه توحید هستند، تمام تمرکز و تمحض خود را در دفاع از خداپرستی به میدان آورده‌اند و همه ظرفیت و توانایی خود را در این راه صرف کرده‌اند. شاید تعبیر مناسبی نباشد اما برای تقریب به ذهن شاید بتوان گفت هر کسی شغلی دارد که در آن شغل، حرفه‌ای محسوب می‌شود اما حضرات معصومین (ع) در دفاع از «خداپرستی» حرفه‌ای بودند و تمام هویت خود را بر این امر متمرکز کردند. یعنی شدیدترین سختی‌ها و فشارها و سنگین‌ترین مصائب را از سوی جامعه کفر و نفاق تحمل می کردند برای اینکه پرستش خدای متعال زنده بماند و مردم هدایت شوند و ظرفیت مومنین ارتقا پیدا کند تا عالَم به سوی غرض خدای متعال از خلقت آن حرکت کند.

در واقع مخدرات و همسران انبیاء و اوصیاء به تبعِ مأموریت همسران خود در راه توحید، مأموریت های سختی دارند که بدون توسل و استمداد از حضرت صدیقه طاهره (س) نمی‌توانند از عهده آن برآیند. برای آن‌که تصویری اجمالی از مصائب پرچمداری کلمه توحید در بُعد عواطف و نقش محوری حضرت زهرا در این امر به دست بیاید و «سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین» توضیح روشن‌تری پیدا کند، می‌توان به این  نمونه‌ها توجه کرد: خدای متعال پس از ولادت حضرت اسماعیل (ع) به حضرت ابراهیم (ع) دستور داد تا هاجر و اسماعیل را به مکه منتقل کند و خود به شامات برگردد؛ در حالی‌که مکه علاوه بر این‌که سرزمین بی‌آب‌ و فاقد هرگونه زراعت بود، در آن زمان هیچ انسانی هم در آن سکونت نداشت.1 حال فرض کنید اگر برای مردی ماموریت کاری پیش بیاید و نتواند شب به منزل برود؛ هم خود او نگران است که نکند مشکلی برای همسر و فرزندانش به وجود بیاید و هم آنها در حالت نگرانی و حتی شکایت به سر می‌برند. این نگرانی‌های دو طرفه به حدی است که همه تلاش می‌کنند تا به هر نحو ممکن، به ماموریت‌های شبانه یا چندروزه تن ندهند و تمامی این‌ها در حالی است که همگی در خانه ای امن با تمام امکانات شهری و امنیت کامل به سر می‌برند! اما حضرت هاجر با یک نوزاد در یک صحرای خشک و بی‌آب و علف که هیچ انسانی در آن زندگی نمی‌کند و سکونت در آن با احتمال مرگ و انواع خطرات در بالاترین میزان همراه است، باقی می‌مانند و دچار آن تشنگی می‌شوند و... . این مخدره چگونه این شرائط سخت را بدون اینکه گمان سوئی به خدای متعال و پیغمبرش ببرد، تحمل می کند و چگونه به بهترین وجه، وظیفه الهی خود را انجام می‌دهد؟! این وظیفه این‌قدر سخت و سنگین بوده که طبق روایات، حتی خود حضرت ابراهیم هنگام وداع با همسر و فرزند خود به گریه می‌افتند و به جوار کعبه می‌روند و درهای خانه خدا را می‌گیرند2 و این تعبیر شریف را که خدای متعال آن را در قرآن نقل کرده، عرض می‌کنند: «ربنا إنی اسکنت من ذریتی بواد غیرذی‌زرع عند بیتک المحرم».

 روشن است که عبور از چنین امتحان سختی برای یک مخدره، بدون توسل به سرور زنان عالم و عنایت حضرت زهرا به ایشان ممکن نیست و حضرت صدیقه طاهره، بدون دلیل به عنوان «سرپرست همه زنان عالَم چه در قبل از خود و چه در بعد از خود» (سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین) معرفی نشده‌اند بلکه ولایت ایشان حقیقتا در تمامی ابعاد حسن و جمال جاری است. سیادت و ولایت ایشان در این است که در بالاترین سطح و به دقیق‌ترین شکل و همه‌جانبه‌ترین وضعیت ممکن، عواطف خود را در راه پرستش خدای متعال و کلمه توحید برده‌اند و به قدری در این مأموریت تمرکز و تمحض پیدا کرده‌اند که هر مخدره‌ای در هر دوره ای از تاریخ برای انجام مأموریت های خود به ایشان پناه می برد و توسل می‌کند. برای تقریب به ذهن باید به نحوه رفع مشکلات و نیازمندی‌های مادی توجه کرد. به عنوان مثال، اگر مشکلی در تاسیسات خانه یا ساختمان بوجود بیاید، بعد از اندکی سعی و تلاش برای حل مشکل، به سختی آن اقرار می کنیم و بالاخره با متخصص آن موضوع تماس گرفته و کار را به او محول می کنیم. این برخورد ما در نیازمندی های ساده مادی است. حال باید پرسید آیا فقط نیازمندی‌های مادی است که تخصص‌هایی برای رفع آن شکل گرفته و متخصصینی برای آن آموزش دیده‌اند؟! یا بزرگترین و پیچیده‌ترین تخصص‌ها مربوط به هدایت انسان‌ها و جوامع در دار دنیا و نجات امت‌ها از میان حملات دستگاه کفر و نفاق است و خدای متعال نیز انبیا و اوصیا را برای همین منظور تربیت کرده و با علم و حکمت خود آنها را پرورانده است؟! پاسخ این سوال برای مومنین روشن است و شریف‌ترین علوم و تخصص‌ها، امر توحید است که یک مقوله عینی ـ و نه صرفا نظری ـ است. یعنی جریان توحید در دار دنیا از طریق مقاومت‌های انبیا و اوصیا انجام می‌شود و رهبریِ «بُعد عاطفه» و هدایت آن در این مصاف مداوم نیز به حضرت زهرا سپرده شده؛ یعنی سرپرستی عواطف در زنان ـ و در مردان ـ به نفع «کلمه توحید» در طول تاریخ، بر دوش حضرت زهرا (س) است. در واقع تحمل سختی‌ها و مصائبی که از جانب دستگاه کفر و نفاق بر دستگاه ایمان وارد می شود آنقدر عظیم و پیچیده است که هیچ مخدره‌ای نمی‌تواند بدون مراجعه به صدیقه طاهره و توسل به ذیل عنایاتش، از این امتحان‌های سخت و پیچیده در بُعد عاطفه عبور کند؛ همچنان‌که عبور از این امتحانات در بُعد جلال و قدرت، نیز بدون توسل به ائمه معصومین و عنایات این بزرگواران ممکن نیست.

 نمونه دیگر مادر بزرگوار حضرت موسی است که به الهام الهی، حاضر شد فرزند خود را در درون صندوقی بگذارد و به دریا بیندازد. «أن اقذفیه فی التابوت فاقذفیه فی الیمّ» حال ما نسبت به خطراتی که احتمال دارد  فرزندان‌مان را تهدید کند، چگونه است؟! هر مادری حتی برای عبور از یک کوچه، دست فرزند خردسالش را محکم می‌گیرد تا او را از تصادف احتمالی حفظ کند. اما این مخدره پذیرفته تا نوزادش را به دریا بسپرد! آن هم نوزاد عزیزی که پیامبر خداست و طبق روایات، خدای متعال محبت او را حتی در قلب دشمنان انداخته بود و حتی فرعون هم با دیدن این نوزاد، محبتی نسبت به او در قلب خود احساس کرد.3 با پذیرش این امر الهی و عمل به این مسئولیت بزرگ، چه فشار سنگینی به این بانو می‌آید؟! او به کجا پناه برده و به چه کسی توسل کرده که از این مأموریت سخت سربلند بیرون می آید؟! خدای متعال می فرماید: «إن کادت لتبدی به لولا أن ربطنا علی قلبها» نزدیک بود این راز را افشاء کند اگر ما قلبش رو محکم نکرده بودیم! آیا این قوت قلب جز از طریق صدیقه طاهره و توسل به آن حضرت قابل حصول است؟! پس تمام مراحل و مقاطع و پیچ‌های سخت خداپرستی و توحید، محتاج زنانی بود که بتوانند همگام با رسالت انبیا و اوصیا، مأموریت هایی را از بُعد عواطف انجام بدهند که این امر پیچیده و عظیم جز از طریق توسل به حضرت صدیقه طاهره (س) امکان پذیر نبوده است.

 یا در ماجرای حضرت مریم (س) و ولادت حضرت عیسی، تهمتی که به این بانوی مخدره مطهره قدّیسه و نورانی از جانب علمای یهود زده می‌شود، قوی‌ترین زنان را از پای می‌اندازد. حتی اگر زنی که تقیّد آنچنانی به ظواهر دینی ندارد، در معرض این اتهام قرار گیرد، چه حالی پیدا خواهد کرد و چطور از مظان این اتهام دور خواهد شد؟! چه برسد به بانوی متدینی که اهل نماز و روزه و حجاب و عفاف و روضه و... است، نسبت ناروایی داده شود، او چه حالی پیدا خواهد کرد؟! البته مقام حضرت مریم عذراء قابل قیاس با یک زن متدین نیست و ایشان در زمان خود سیده النساء هستند اما در راه دفاع از کلمه توحید در معرض چنین اتهامی قرار می‌گیرند. خدای متعال برای ولادت معجزگونِ حضرت عیسی به ایشان ماموریت می‌دهد تا از این طریق، بزرگترین حجت بر انحراف و نفاق علمای یهود شکل بگیرد و حقانیت دین عیسوی در مقابل انکار یهودیان لجوج، به هیچ شبهه‌ای آلوده نشود اما این تولد خارق‌العاده، این بانوی پاک را در معرض چنان تهمتی از سوی دنیاپرستان و منافقین قرار می‌دهد. سنگینی این مصیبت به حدی است که خدای متعال در سوره مریم، چنین تعبیری را از زبان آن مخدره نقل می‌کند: «فأجاءها المخاض إلی جذع النخلَه قالت یا لیتنی متّ قبل هذا و کنت نسیاً منسیاً» ای کاش قبل از این مُرده بودم و یاد و نام من فراموش می‌شد! چون این بزرگوار می‌داند که ادامه مسیر و حضور در میان علمای لجوج یهود با یک نوزاد بدون این‌که ازدواجی در کار باشد، چه اتهامات و حملات کثیقی را از سوی دستگاه نفاق بر او وارد می‌کند. اطلاع دارد که باید وارد معرکه‌ای شود که طرف مقابل آن، علمای بنی اسرائیل هستند؛ کسانی که در دنیاپرستی فرو رفته‌اند و ولادت حضرت عیسی  (ع) را بزرگترین خطر برای دستگاه مادی خود می دانند و حتما با آن خواهند جنگید! عبور از این امتحان بسیار سخت و دشوار بدون توسل به سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین امکان ندارد؛ علیامخدره ای که توانسته هم‌وزن و در افق ماموریت‌های نبی اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) با دشمن‌ترین دشمنان کلمه توحید مبارزه کند. روشن است که دیگرانی که در چنین مسیری هستند، در اوج مشکلات خود به کسی رجوع می‌کنند که در قله و بالاترین مرتبه‌ی این راه قرار گرفته است.  

در بزرگترین و عظیم‌ترین مصیبت طول تاریخ انبیا یعنی عاشورا، حضرت زینب (س) قطعا به مادرشان حضرت زهرا (س) توسل کرده‌اند تا بتوانند این بار سنگین خداپرستی را با وجود غم شهادت و اسارت و غارت و تهمت و... به بهترین وجه به سر منزل مقصود برسانند. در جریان حمایت حضرت فاطمه معصومه (س) از امام زمان خود (ع)، ایشان انواع سختی‌ها و مصائب سفر طولانی از مدینه تا قم را به جان می‌خرند تا حجت را بر همه مردان درباره حقانیت راه امام رضا تمام کنند؛ آن هم در حالی که نقلی درباره حضور محارم در رکاب ایشان ذکر نشده است. چه زنی حاضر است به تنهایی حتی به یک شهر نزدیک سفر کند آن هم در حالی که مسئولان تأمین امنیت سفرها، خود بزرگترین عامل تهدید برای او باشند و ایجاد هر نوع خطری از سوی دستگاه حاکم احتمال زیادی داشته باشد؟! اما حضرت فاطمه معصومه (س) در شرائطی که اکثر علویان و حتی برخی برادران امام رضا به مبارزات و قیام مسلحانه بر ضد مامون دست زده بودند، به سمت مرو حرکت می‌کنند تا با این رفتار خود، حقانیت راه امام‌رضا در آن شرایط را فریاد کنند و مردانی را که راهی نادرست در پیش گرفته‌اند، در برابر شجاعت فاطمی خود به تأمل و تردید وادار نمایند. این سطح از فداکاری و تحمل سختی و پذیرش خطر، جز با توسل به مادرشان حضرت زهرا (س) امکان پذیر نبوده است.

تحمل سختی‌ها و فشارهایی که از جانب دستگاه نفاق بر مادران ائمه اطهار (س) وارد می شده تا نسل ائمه اطهار ادامه پیدا نکند نیز از مأموریت‌های سنگینی بوده که بدون توسل به حضرت زهرا (س) امکان تحقق نداشته است. وقتی فرعون از تولد موسی در آینده نزدیک مطلع می‌شود تمام قدرت حکومت خود را بکار گرفت و تمام زنان و مردان بنی‌اسرائیل را از یکدیگر جدا کرد و نوزادان بسیاری را کشت تا موسی به دنیا نیاید! قطعا دشمنی خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس نسبت به ائمه اطهار (ع) کمتر از دشمنی فرعون نسبت به حضرت موسی نبوده و لذا حکام جور نیز حتما به دنبال جلوگیری از تولد ائمه هدی و یا قتل آنها پس از تولد بوده‌اند اما آنچه در عمل رخ داده، حفظ نسل امامت و محافظت از این نطفه‌های پاک بوده که این مقاومت، بدون همراهی و هماهنگی و رازداری از سوی مخدرات اهل‌بیت و تحمل خطرات جانی و فشارهای امنیتی و سیاسی توسط این بزرگواران ممکن نمی‌شد. یعنی همان‌طور که در زیارت حضرت نرجس وارد شده: «المودعه اسرار الملک العلام» سایر این بانوان بزرگ نیز مسئولیتی به عظمت «رازداریِ خداوند متعال» بر عهده داشته‌اند که بدون توسل به صدیقه طاهره و عنایت ایشان توانایی ادای آن امکان‌پذیر نبوده است.

 البته شاید توسل این مخدرات به حضرت زهرا در این پیچ‌های تاریخی، به صورت خاص در روایات و احادیث ذکر نشده باشد اما قطعا فرهنگ حاکم بر روایات، همین مطلب را می‌رساند: «إن ذکر الخیر کنتم اوله و آخره و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه» هر خیری چه در بُعد جلال و عقلانیت باشد و چه در بُعد جمال و عواطف باشد، قطعا از حضرات معصومین (ع) و حضرت فاطمه (س) سرچشمه می گیرد؛ چه برسد به خیرات عظیمی که مخدرات انبیا و اوصیا عهده‌دار تحقق آن بوده‌اند. گرچه برخی از این توسلات و عنایات به صورت خاص هم در احادیث ما ذکر شده است؛ مانند ماجرای حضرت نرجس خاتون، والده مکرمه حضرت حجت بن الحسن (عج) که توسط مرحوم شیخ صدوق نقل شده است4: این مخدره در حالی که در آستانه ازدواج با یکی از بزرگان روم بوده، به سبب مشاهده نبی‌اکرم و امام حسن‌عسکری در عالم رویا، از قصر امپراطور روم و رفاه و مکنت و قدرت موجود در آن دل می‌کَنند و خطرات بزرگی مانند اسارت و سفر طولانی و بردگی ظاهری را به جان می‌خرند تا اینکه خود را به سامرّا برسانند! این حادثه عظیم و این ریسک‌پذیری در راه خدای متعال برای بانویی که در اوج قدرت مادی و جبروت دنیوی حضور داشته، محقق نمی‌شود مگر به عنایت و امداد حضرت زهرا (س)! لذا حضرت نرجس خاتون (س) که به دلیل رویت جمال منور حضرت ابامحمد عسکری در عالَم رویا مشتاق ایشان بوده‌اند، مجددا در خواب به زیارت حضرت زهرا نائل می‌شوند و با گریه، از دوری حضرت عسکری به ایشان شکایت می‌کنند و صدیقه طاهره به این مخدره می‌فرمایند برای تشرف به محضر حضرت عسکری باید شهادتین بگویند و اسلام بیاورند و طبق تعبیر روایت، حضرت نرجس به دست حضرت زهرا اسلام می‌آورند. در واقع این عنایات و ارتباط‌ها بوده که موجب شده تا خطراتی که شجاع‌ترین مردان نیز از پذیرش آن ابا دارند، توسط این مخدرات پذیرفته شود.

پس آن چیزی که از سیادت و ولایت حضرت زهرا (س) بر عواطف زنان در طول تاریخ مشاهده می‌شود، مدیریت عواطف در راستای کلمه توحید و هماهنگ‌سازی جامعه زنان در این مسیر است؛ مسیری که دستگاه کفر و نفاق هر لحظه در صدد هجمه و حمله و حیله بر ضد آن هستند تا نور خداپرستی را خاموش کنند. البته حفظ حجاب و همسرداری و... هم قطعا از وظایف زنان مسلمان و موجب رشد و نورانیت آنهاست اما این امور «وظائف فقهی» هستند که از نظر اهمیت و اولویت، در درجات پایین‌تری نسبت به «وظیفه اعتقادی» آنها قرار دارند. در واقع عدم توجه به دفاع از کلمه توحید در بُعد عواطف و ساماندهی جامعه زنان بر این اساس و توقف در وظایف فقه فردی (نماز، روزه، حجاب، همسرداری و...) از سوی زنان مسلمان، نتیجه‌ای جز «عفت انفعالی» در جامعه ندارد و این در حالی است که تمام مخدراتِ انبیاء و اوصیای الهی به محوریت حضرت صدیقه طاهره (س)، مظهر تام و تمامِ «عفت انقلابی» هستند. «عفت انقلابی» به معنای هزینه‌کردن شدیدترین عواطف و احساسات زنانه در پشتیبانی همه‌جانبه از مأموریت نبی اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) نسبت به دفاع از «کلمه توحید» در برابر حملات و دشمنی‌های دستگاه کفر و نفاق است. تمام احکام فقه فردی نورانی هستند اما نکته اینجاست که اعتقادات حاکم بر فقه و اشرف از آن است و وظیفه اصلی مردان و زنان مسلمان نیز در همین احکام اعتقادیِ عینی (یعنی دفاع از کلمه توحید در برابر قدرت کفر و نفاق) رقم می‌خورد. یعنی همان‌طور که دفاع از «کلمه توحید»، نیازمند فداکاری عقلانی و جسمی از سوی مردان است، نیازمند فداکاری عاطفی توسط زنان نیز هست که مظهر این امر، حضرت فاطمه زهرا (س) هستند.

 البته بحمدالله، ثروت عظیم جامعه زنان ایران نیز همان رفتارهایی است که در دوران انقلاب اسلامی و جتگ تحمیلی از حضرت زهرا (س) به ارث برده‌اند. زیرا حضرت امام خمینی (ره) با آغاز نهضت الهی خود، پرچم دفاع از کلمه توحید را در برابر کفر مدرن و جاهلیت مدرن بر دوش گرفت و همه خطرات آن را به جان خرید و زنان مسلمان ایرانی هم به ندای رهبر خود لبیک گفتند و تمام عواطف و توانایی‌های زنانه خود را در این مسیر به میدان آورده و در این نهضت و نظام مشارکت کردند. با این تفاوت که کفر در قرن بیستم، همچون کفر گذشته نیست که عده‌ای سنگ و چوب را بپرستند، بلکه در شکل جدیدی از عقلانیت مادی به «کلمه توحید» هجمه‌ور است که ان شاء الله در بحث بعدی، توضیح بیشتری در این رابطه بیان خواهد شد. لذا اگر حضور جامعه زنان مسلمان در میدان مبارزه بر ضد پهلوی و سپس مشارکت آنها در جنگ تحمیلی و سایر حوادثی که برای نظام جمهوری اسلامی رخ داده، نبود این انقلاب به پیروزی نمی‌رسید و یا پس از پیروزی به زودی متلاشی می‌شد. این حمایت عاطفی و سپس حضور محکم و استوار جامعه زنان بود که هم پشتوانه فعالیت عناصر مبارز و انقلابی شد و هم سایر مردان را به غیرت واداشت و یا آنان را خجالت‌زده کرد و سوی دفاع و پشتیبانی از انقلاب و نظام سوق داد. در واقع سختی‌هایی که برای مردان مبارز در زندان‌های ساواک و با تبعیدها و محدودیت‌ها و شهادت ها و... شکل گرفت، بدون همراهی همسران و مادران و خواهران آنها و توسل این بانوان به حضرت زهرا (س) ممکن نبود!

سردار بزرگوار شهید برونسی ـ که قبل از انقلاب یک بنّای ساده بود و در دوران جنگ به فرماندهی یک تیپ سپاه منصوب شد ـ در دوران مبارزات و در شبی که همسرشان دچار درد زایمان شد، از خانه خارج می‌شود تا قابله بیاورد اما در مسیر، عده ای از دوستانش او را می بینند و اعلامیه های حضرت امام (ره) را به او می دهند تا توزیع کند. ایشان آنقدر دغدغه دفاع از کلمه توحید به پرچمداری حضرت امام (ره) را در قلب خود داشته که مسئله وضع حمل همسرش را فراموش می کند و اعلامیه‌ها را توزیع می‌کند. بعد از توزیع اعلامیه‌ها تازه مساله وضع حمل را به یاد می‌آورد و سریعاً خودش را به خانه می‌رساند و مشاهده می کند که خانمی بدون  اطلاع قبلی و به صورت معجزه‌وار، وارد خانه شده و در زایمان فرزند، به همسر ایشان کمک کرده است. حال تصور کنید اگر این بانو در طول دوران زندگی با این مرد، هماهنگی و همراهی با راه او نداشت، آیا این شهید می‌توانست بحرانی‌ترین وضعیت یک زن یعنی زایمان همسرش را فراموش کند و به دنبال وظیفه خود برود!  این تنها یکی از نمونه‌های کوچک عفت و عطوفت انقلابی و همراهی و دلدادگی همسران و مادران و خواهران و خانواده های شهدا و أسرا و مبارزین به کلمه توحید و همراهی و مشارکت دوشادوش آنان با مردان برای اهتزاز پرچم خداپرستی در عصر حاضر است. اگر چنین فداکاری‌های عاطفی نبود، بدون تردید مردان مبارز در حرکت خود به مشکلات فراوانی بر می‌خوردند. این روحیه شهادت طلبی که به هنگام دفاع مقدس در مردانِ این سرزمین پدید آمد و گره‌گشای جنگ کفر جهانی بر ضد ملت ایران شد، به خاطر استحکام و قوت قلب مادران و همسرانِ شهدا و هماهنگ‌کردن عواطف سایر زنان جامعه توسط آنان بود، وگرنه نظام اسلامی تاکنون نابود شده بود.

اما مهم این است که این فشارها و هجمه های دستگاه کفر و نفاق در زمان ما نیز ادامه دارد و گذر این امتحان سخت و دشوار بدون همراهی و به میدان‌آوردن عواطف زنانه به موازات مبارزات مردان، امکان‌پذیر نیست. ان‌شاءالله در بحث بعدی روشن خواهد شد که حضرت زهرا (س) غیر از مدیریت تاریخی بر عواطف مخدرات، در دوران حیات خود نیز چگونه عواطف جامعه زنان مسلمان را در خدمت به آرمان نبی‌اکرم (ص) و امیرالمومنین (س)، به میدان مبارزه با دستگاه کفر و نفاق آوردند تا بر این اساس، روشن شود که در دوران کنونی، دستگاه کفر و نفاق از چه ابعادی به «کلمه توحید» ضربه می‌زند و وظیفه جامعه زنان مسلمان در اقتدا به حضرت صدیقه طاهره برای مقابله با این هجمه چیست.

پی نوشتها:

 1- تشریح حکمت این فرمان، مجال دیگری می‌طلبد.

 2- روایات نقل‌شده در ذیل آیه 37 سوره ابراهیم

 3- روایات نقل‌شده در ذیل آیه 7 سوره مبارکه قصص.

 4- کمال‌الدین و تمام‌النعمه؛ ج 2، ص 417، باب ما روی فی نرجس ام القائم و اسمه ملیکه بنت یشوعا بن قیصر الملک.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۴۶۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معرفی رئیس تبلیغات اسلامی جغتای

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز خراسان رضوی، حجت اسلام هادی صاحبقرانی  در این مراسم  با گرامی داشت هفته معلم گفت: جامعه روحانیت نیز  در کسوت معلمان جامعه هستند و از محور‌ها و ماموریت‌هایی  که تبلیغات اسلامی در این حصوص تلاش  می‌کند مسئله رصد و کارهاو اقدامات دشمنان است و در حال حاضر با بیداری دانشجویان اروپا وآمریکا در قبال نسل کشی صهیونیست‌ها یعنی درگیر شدن دشمنان ما با همدیگر است.

وی با اشاره  به نامه ۱۰ سال پیش مقام معظم رهبری به دانشجویان امریکا افزود: منشاء این تحولات دانشگاهی در آمریکا و اروپا نامه رهبری در ۱۰ سال پیش است که به جوانان اروپایی نوشت و حالا به اینده نگری رهبری می‌رسیم و وظیفه ما را سنگینتر می‌کند باید جهاد تبین کنیم

سپس در پایان مراسم با تقدیر از حجت اسلام یداللهی حجت اسلام حسین حسن نژاد را به سمت مسئول تبلیغات اسلامی جغتای معرفی کرد.

دیگر خبرها

  • مبارزه با استکبار در دنیا، صدور فرهنگ انقلاب ایران است
  • واکنش سیدجلال حسینی به لیدر سپاهان؛ با سربند «یا زهرا» حرمت زنان را می‌شکنی بی‌غیرت؟ + عکس
  • نظر برادر همسر رهبری درباره حجاب زنان و قوانین مردانه آن | فیلـم
  • تجلیل از اساتید خواهر و برادر حوزه علمیه استان قزوین
  • دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان: زهرا ملکی قربانی در تهران فوت کرده نه جاسک!
  • تکمیل بخش عمده بزرگترین پروژه بازآفرینی شهری پایتخت تا آخر شهریور
  • توزیع ۱۰۰ بسته معیشتی در سپیدان
  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • رئیس تبلیغات اسلامی جغتای معرفی شد
  • معرفی رئیس تبلیغات اسلامی جغتای