سرقتهای سریالی برای پرداخت مهریه
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۸۵۷۰۲
ساعت 24-دزد حرفهای که به 20 سال حبس محکوم شده و با وثیقه آزاد بود برای اینکه مهریه 1500 سکهای همسرش را بپردازد، باندی را تشکیل داد و به گوشی قاپی دست میزد. او و دو همدستش در جریان عملیات پلیسی بازداشت و به جرایمشان در حالی اعتراف کردندکه مهره کلیدی باند آنها فراری است.
اوایل بهمن امسال مردی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از دو مرد که راکبان موتورسیکلتی بودند به اتهام سرقت گوشی سه میلیون تومانیاش شکایت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاکی به بازپرس علی ایزد موسی گفت: در حوالی محله نبرد درحال مکالمه با گوشی تلفن همراهم بودم که دو سرنشین موتورسیکلتی به من حمله کردند و با قاپیدن گوشیام مرا با قمه تهدید کرده و متواری شدند. با دستور بازپرس پرونده، تحقیقات ماموران پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران ادامه داشت تا اینکه 12 مرد دیگر نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. با تحقیق از شاکیان معلوم شد اعضای این باند چهار نفر هستند که گوشیهایی را که دو تا هفت میلیون تومان ارزش داشته دزدیدهاند. در این مرحله با چهرهنگاری سارقان فراری ردپای یک گروه سابقهدار به دست آمد که دو روز پیش آنها بازداشت شدند و برای ادامه تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند. یکی از آنها به بازپرس پرونده گفت: عضو باند سرقت لوازم خودرو بودم که دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شدم. بعداز آزادی هم عضو باند زورگیرها شدم که 17 نفر بودند. آنها سرقت، زورگیری، کیفقاپی، زاغزنی و سرقت از مشتریان بانک، گوشی قاپی و گردنبند قاپی را انجام میدادند که بعد از مدتی همه ما را پلیس دستگیر کرد.چند نفرمان در زندان بودند و من و چند نفر دیگر با سپردن وثیقه آزاد شدیم.
متهم افزود: من بیکار بودم و از سوی دیگر، همسرم مهریه 1500 سکهای خود را درخواست کرده بود، باید پول مهریه را تهیه میکردم در غیر این صورت به زندان بازمیگشتم. بنابراین سراغ دوست سابقهدارم رفتم که او پیشنهاد کرد گوشی قاپی کنیم که قبول کردم. با دو نفر دیگر باندی تشکیل دادیم. یکی از اعضای باند هم مثل من مهریه پرداخت میکرد. ما مردم را در خیابان تعقیب میکردیم و زمانی که آنها در حال مکالمه بودند، گوشیهایشان را میقاپیدیم و در صورت مقاومت با قمه زخمیشان میکردیم. در جریان این سرقت مهره کلیدی باند بر سر فروش گوشیها و پول به دست آمده از آن، سرم کلاه گذاشت. بعد هم حکم قضایی پرونده قبلیام به دستم رسید که به تحمل 20 سال حبس محکوم شدم. 17 نفر دیگر عضو باند به حبس از 10 تا 25 سال محکوم شده بودند.
در ادامه، یکی از همدستان وی به دزدی با او در چند سرقت اعتراف کرد، اما نفر بعدی مدعی شد به خاطر تشابه چهره با دزد سابقهداری اشتباه بازداشت شده است. برای متهمان قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی برای دستگیری دیگر اعضای باند و رازگشایی از جرایمشان ادامه دارد.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۸۵۷۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و میگوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفتوگو با او را میخوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر 206 سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب 206 و ال 90 سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی 50 میلیون تومان است و خودروی 50 میلیونی را حدود 250 میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت 100 میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.