Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-08@15:00:01 GMT

دنیاهای موازی؛ مدرسه و اجتماع

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۸۶۰۶۲

دنیاهای موازی؛ مدرسه و اجتماع

فرارو- در آخرین جلسه شورای اجتماعی کشور که با حضور رحمانی فضلی، معصومه ابتکار و بسیاری از مسئولین حوزه اجتماعی برگزار شد، مقرر شد که دستگاه‌های عضو در کلیه فعالیت‌های خود پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در بین کودکان و نوجوانان را اولویت دهند.

همچنین مقرر شد کمیته ملی پیشگیری، کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی دانش آموزان به عنوان یکی از کمیته‌های تخصصی شورای اجتماعی کشور با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش تشکیل شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قرار است طرح‌های پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در مدارس از سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ اجرا شود.

اما علت بروز آسیب‌های اجتماعی در مدارس چیست و آیا آموزش و پرورش می‌تواند از عهده مسئولیتی که به آن سپرده شده برآید؟

زهرا وکیل در گفتگو با فرارو مهمترین آسیب‌ها در مدارس را موارد زیر می‌داند:


بحران‌های دوره بلوغ و نبود مشاوران متخصص برای راهنمایی دانش آموزان، عدم آگاهی از رشته‌های تحصیلی و مشاغل در انتخاب رشته، عدم تطبیق محتوا و شیوه آموزشی با نیازهای جامعه، سنجش نادرست که در سرشاخه آن غول کنکور خوابیده است و نهایتا مشکلات کلان اقتصادی که از متوسطه دوم دامنگیر دانش‌آموزان می‌شود.

این جامعه شناس و معلم با انتقاد از برنامه‌های مقطعی و موقت از سوی وزارتخانه‌های مرتبط با مسائل جوانان و نوجوانان حل مسائل دانش آموزان را نیازمند نگاهی جدی و برنامه‌ای مستمر می‌داند.

به اعتقاد او آموزش و پرورش با توجه به مسئولیت‌های متعدد و بودجه ناکافی نمی‌تواند به تنهایی در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی موفق باشد و جای خالی وزارت فرهنگ و ارشاد و همچنین وزارت ورزش و جوانان در مسائل دانش آموزان احساس می‌شود.

متن گفتگوی زهرا وکیل با فرارو را در ادامه می‌خوانید:

شما مهم‌ترین آسیب‌هایی که در بین دانش آموزان وجود دارد را چه مواردی می‌دانید؟
یکی از مشکلاتی که ما در بین دانش آموزان متوسطه می‌بینیم عدم آگاهی از رشته‌های تحصیلی و سردرگرمی برای انتخاب شغل آینده است. این سردرگرمی موجب نا امیدی در دانش آموزان می‌شود.

همچنین خانواده‌ها دانش آموزان را برخلاف علاقه خود آن‌ها وادار به تحصیل در رشته‌های پرطرفداری مثل پزشکی و مهندسی می‌کنند. در ابتدای امر علاقه و اصرار به تحصیل در این دو رشته محل سوأل و چالش بود برای ما اما به نظر می‌رسد از جمله عوامل اصرار و پافشاری، ابهام آینده دانش‌آموز در رشته‌های دیگر است.

در مدارس هم سازوکار و مشاوران زبده‌ای برای راهنمایی در انتخاب رشته تحصیلی و شغل وجود ندارد. این موارد زمینه ساز ناامیدی، سردرگرمی و بسیاری از آسیب‌ها در بین دانش آموزان می‌شود.

در کنار این‌ها مسائل اقتصادی و درآمدی هم مطرح می‌شود. در مقطع متوسطه دوم هر چه به کنکور نزدیک‌تر می‌شویم، چالش اساسی بچه‌هایی که از خانواده‌های متوسط به پایین هستند، تامین هزینه‌های خانواده و تامین هزینه‌های آینده خودشان می‌شود؛ و وقتی که می‌بینند درس آن‌ها را به جایی نمی‌رساند یا آنقدر دیر بازده است که آن‌ها به عنوان خانواده متوسط به پایین نمی‌توانند روی تحصیلات برای بازگشت سرمایه حساب بکنند مجبور به ترک تحصیل می‌شوند.

من در حوزه آموزش و پرورش آسیب جدی را این مسائل می‌بینم و در عین حال بحث بلوغ هم خیلی بحث یتیمی است؛ چه درحوزه آموزش و پرورش چه در سایر نهاد‌ها پاسخ به‌سامان و سازمان یافته‌ای برای بلوغ نداریم.

بچه‌ها سرشار از سوال و مساله هستند که غالبا به این سوالات در ارگان‌های ناموجه و غیررسمی پاسخ داده می‌شود، زیرا در سازمان‌های رسمی هیچ نوع پاسخی برایش وجود ندارد چه برسد به پاسخ منطقی.

مقولات مختلفی وجود دارد که بچه‌ها در این سن با آن مواجه هستند. مدارس مذهبی به نحوی با این موضوعات گلاویز هستند مدارس غیر مذهبی هم به نحوی دیگر.

ما به نهاد‌هایی نیاز داریم که در آن‌ها رابطه و آشنایی جنس دختر و پسر به شکل رسمی و موجه آغاز بشود حالا این نهاد می‌تواند زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان باشد یا آموزش و پرورش و یا در فرهنگسراها.

هر کدام از این نهاد‌ها به سهم خود می‌توانند در این مساله مشارکت داشته باشند. نوجوان ما با جنس مخالف خودش کجا قرار است آشنا شود؟ کجا قرار است یک رابطه سالم شکل بگیرد؟ کجا قرار است همدیگر را بشناسند؟

عملا این آشنایی‌ها یا به شکل غیر رسمی در مهمانی‌ها، پارتی ها، مراکز خرید، کافی شاپ، پاساژ‌ها و .. اتفاق می‌افتد یا در فضای دانشگاه. وقتی جوان وارد دانشگاه می‌شود و تا این دوران نتوانسته است پاسخ موجه‌ای به نیازِ ارتباط سالم با جنس مخالف خودش داشته باشد معلوم نیست بتواند در دانشگاه هم آن نیاز را به خوبی پاسخ دهد.

یعنی می‌توان گفت، دیگر آن بچه آسیب دیده است؛ و همچنان سوالات و فضا‌های متنوعی سر راه او وجود دارد و اجتماع هم مرجعی ندارد که جوان به کمک آن به پاسخ پرسش‌های خود و رشد و بالندگی برسد. البته مراجع غیر رسمی و ناموجه تا دلتان بخواهد وجود دارد که مشکلات بسیاری را برای جوان بوجود خواهد آورد.

از دیگر مسائل نوجوانان در آموزش و پرورش، بی ارتباطی مباحث درسی با دنیایی که بچه‌ها در آن زندگی می‌کنند، است و در نهایت بزرگترین آسیب یعنی کنکور آسیب جدی را به محتوای کتب درسی وارد می‌کند.

من مطالعات اجتماعی تدریس میکنم و می‌بینم بخشی از کتاب در قالب فعالیت‌هایی که مطرح می‌کند قصدش این است که زندگی را با محتوای درسی که بچه‌ها می‌خوانند پیوند بزند؛ اما محتوای درسی که ما می‌خوانیم تحت تاثیر آزمون‌های دو هفته یکبار و درنهایت آزمون بزرگ کنکور است و به شدت روی نحوه آموزشی که من معلم دارم و نحوه یادگیری که دانش آموز قرار است داشته باشد تاثیر گذار است.

ما موضوعی را در کلاس مطرح می‌کنیم و بار‌ها در موردش حرف می‌زنیم، اما دانش‌آموز وقتی کتاب را می‌بندد و پایش را از مدرسه بیرون می‌گذارد فکر می‌کند آن دنیایی که در حال وارد شدن به آن است جای متفاوتی است است و محیطی که در مدرسه زندگی می‌کند یک دنیای دیگر.

بسیاری از مسائلی که در مورد آسیب‌های وارد شده به دانش آموزان مطرح می‌شود به سنجش نادرست و کنکور برمی گردد.

زمانی که دانش آموزان می‌بینند باید همه چیز را حفظ کنند و دانش آن‌ها با پرسش‌هایی سنجیده می‌شود که خیلی از آن‌ها از لحاظ استاندارد دچار مساله است همین اتفاق می‌افتد که الان می‌بینیم. این مساله به یک چرخه آسیب زا تبدیل شده و همینطور خودش را تشدید می‌کند.

کمیته ملی پیشگیری، کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی دانش آموزان به آموزش و پرورش داده شده است. با توجه به تنوع آسیب‌های اجتماعی در مدارس از حوزه آموزش گرفته تا اعتیاد، فرار از مدرسه، مسائل بلوغ و ... آیا آموزش و پرورش به تنهایی از عهده مدیریت آن بر می‌آید؟
خیر، نیاز است که سازمان‌های دیگری کمک کنند، اما چه می‌شود که نقش آموزش و پرورش پررنگ می‌شود؟ برای آنکه در حال حاضر این سازمان تنها متولی جوانان و نوجوانان و چه بسا کودکان ماست. (مقوله کودکان تاحدی جداست، چون کودک زمان بیشتری به خانواده نزدیک است و مجموعه‌هایی مثل مهد‌های کودک هستند که که در حوزه کودکان فعالیت می‌کنند). اما تنها متولی در حوزه نوجوانان و جوانان -یعنی متوسطه اول و دوم- آموزش و پرورش است.

البته معضل بچه‌ها در دوره متوسطه دوم به نوعی گم می‌شود، چون مقوله کنکور به شدت برایشان پررنگ می‌شود و مشکلات آن‌ها با تاخیر در دانشگاه خودش را نشان می‌دهد. اما در دوره اول تمام مسائل وجود دارد و غیر از وزارت آموزش و پرورش مرجع دیگری نداریم.

جای وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت ورزش و جوانان در رسیدگی به مسائل دانش آموزان واقعا خالی است. این سازمان‌ها باید برنامه‌های مشخص و متوالی را مخصوص نوجوانان تعریف کنند. هرکدام از این وزارتخانه‌ها برنامه‌ای مقطعی دارند، اما برنامه ریزی باید مستمر و پایدار باشد.

در حال حاضر تنها متولی مسائل نوجوانان را آموزش و پرورش می‌دانم؛ که این وزارتخانه هم علاوه بر مسئولیت سنگین، بودجه قابل توجهی هم ندارد که بتواند به مسائلی غیر از آموزش رسمی هم ورود کند.

آموزش و پرورش می‌گوید من خیلی هنر کنم این دانش آموزان را جذب کنم، نگه دارم و کمک کنم که درس هایشان را پشت سر هم پاس کنند و به سال بالاتر بروند که بازمانده از تحصیل و تکرار پایه نداشته باشم.

قطعا وزارت خانه‌های دیگر هم می‌توانند این کار را بکنند و باید بکنند، ولی در حال حاضر متولی رسمی نوجوان‌های ما آموزش و پرورش است.

به نظر شما در آسیب‌های اجتماعی که بین دانش آموزان دیده می‌شود مدرسه نقش زیادی داشته است یا آسیب‌های وارده متاثر از فضای کلی جامعه است؟ آیا مواردی مشاهده کرده اید که بخاطر مشکلات تحصیلی و بلوغ که اشاره کردید، دانش آموز به سمت اعتیاد و .. رفته باشد؟
من در مدرسه‌ای که هستم به موردی برنخوردم، ولی قطعا این مساائل در مدارس هست. از تجربیات مختلفی که از معلم‌ها می‌شنویم یا اینکه در جامعه میبینیم، کاملا مشخص است.

بخشی زیادی از معضلات دانش آموزان فکری و روانی است که در سن بلوغ برای بچه‌ها بوجود می‌اید و در این سن یک جور حس بی پناهی دارند و چون پاسخی برای نیازهایشان ندارند. حس نا امیدی دارند.

من حس نا امیدی را در دانش آموزان مناطق برخوردار و منطقه متوسط شهری می‌بینم. مناطق غیر برخوردار هم حتما به شکل دیگری و احتمالا شدیدتر وجود دارد. این ناامیدی از آنجایی نشات می‌گیرد که دانش آموز حس می‌کند جای او اینجا نیست، به خودش می‌گوید اینجایی که من نشستم ربطی به چیزی که در درون من می‌گذرد ندارد.

پس بخشی از آسیب‌های اجتماعی در این سن برمی‌گردد به محتوای آموزشی و برنامه‌ای که مدرسه دارد، اما مسائل کلان اجتماعی هم حتما در این مساله موثر است.

نمی‌توانیم به شکل جداگانه بگوییم کدام سهم بیشتری دارد. نقش مدرسه و اجتماع موضوعی است که جای تحقیق و بررسی دارد و نمی‌شود در مورد آن یک نظر کلی داد.

به هرحال اگر ما زمینه‌ای را فراهم کنیم که آینده دانش آموز برایش مشخص و روشن باشد از ابهام در می‌اید و فردی امیدوار و با انگیزه می‌شود. زیرا بخشی از ناامیدی افراد به دلیل عدم آگاهی و فضای مبهم پیش روی اوست.

بخش دیگری از نا امیدی هم به سلامت روان مربوط می‌شود. سلامت روان ممکن است در دوره بلوغ در معرض تهدید باشد. خیلی خوب است مدارس ما مشاورانی را داشته باشند که به شکل تخصصی آموزش دیده باشند. نه اینکه صرفا یک دوره مشاوره دیده باشند یا با خواندن چهارتا کتاب روانشناسی مشاور مدرسه شوند.

گاهی در مدارس مذهبی می‌بینیم کسانی را به عنوان مشاور مدرسه انتخاب می‌کنند که فقط اطلاعات مذهبی دارند. قطعا مذهب می‌تواند کمک کننده باشد، اما نمی‌تواند جای روانشناسی را بگیرد.

در انتها بگویم که تمام آسیب‌های اجتماعی را صد در صد نمی‌توان به مدرسه نسبت داد و کلیت فضای جامعه در مسائل دانش آموزان موثر است، اما اینکه چطور می‌توانیم برای حل این مسائل گامی به جلو برداریم، نیاز به تحقیق و پژوهش دارد.

 

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۸۶۰۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دسترسی آسان دانش آموزان به فضای مجازی عامل آسیب‌های اجتماعی نوظهور

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی تحلیلی، راهبرد‌های پیشپیری از آسیب‌های اجتماعی دانش آموزی را با تکیه بر تجارب جهانی مورد بررسی قرار داد.   در این گزارش آمده است: برای مطالعه آسیب‌های اجتماعی و مداخله به‌منظور پیشگیری از آنها باید به مدرسه توجه ویژه‌ای داشت، چراکه در جهان امروز انسان‌ها بخش زیادی از زندگی‌شان را به‌عنوان دانش‌آموز جهت کسب دانش و مهارت‌های مختلف در آن سپری می‌کنند. دانش‌آموزان همچنین به‌دلیل تجربه تغییر و تحولات رشدی و اجتماعی نظیر بلوغ و ورود از محیط خانه به اجتماع و مدرسه بیشتر تحت‌تأثیر آسیب‌های اجتماعی هستند.  همچنین دسترسی آسان به فضای مجازی در سال‌های اخیر برای دانش‌آموزان باعث ایجاد آسیب‌های اجتماعی نوظهور در میان آنان شده‌است. شواهد پژوهش‌های این حوزه نشان‌می‌دهد میزان «رفتار‌های پرخطر» و «آسیب‌های اجتماعی» در میان دانش‌آموزان رو به افزایش بوده است. اگر علل و عوامل این رفتار‌ها به‌خوبی شناخته نشود و برنامه‌های مبتنی‌بر شواهد برای مراقبت اجتماعی از دانش‌آموزان در دستور کار قرار نگیرد، نه‌تن‌ها دانش‌آموزان در معرض آسیب‌های متعدد قرار می‌گیرند، بلکه کارکرد مدارس مختل و دانش‌آموزان در معرض آسیب قرار می‌گیرند و انواع هزینه‌ها به جامعه تحمیل می‌شود.  مدارس به‌عنوان بستر برنامه‌های پیشگیری از این آسیب‌ها شناخته‌شده‌اند؛ چراکه آنان به جمعیتی گسترده از دانش‌آموزان، والدین و کارکنان مدرسه دسترسی دارند. همچنین مدارس کارآمدترین و نظام‌مندترین ابزار‌های موجود برای ارتقای سلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی کودکان را در اختیار دارند. این گزارش به‌عنوان بخشی از سلسله گزارش‌های «آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان»، به بررسی علل این آسیب‌ها و راهبرد‌ها و برنامه‌ها برای پیشگیری، کنترل و کاهش آنها با مرور تجارب جهانی پرداخته شده‌است.  بررسی‌های انجام شده در این گزارش نشان‌می‌دهد با توجه به مراحل رشد کودکان و نوجوانان در نهاد‌های جامعه‌پذیری، عوامل خطر متعددی آنها را تهدید می‌کند. شناخت عوامل خطر به‌لحاظ رشد درجه‌بندی شده؛ بدین معنی که در هر مرحله از رشد کودکان چه عواملی آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد به تشخیص مسئله یعنی علل و سازوکار‌های آسیب‌پذیری اجتماعی دانش‌آموزان و طراحی راهبرد‌های مؤثر کمک می‌کند. دو رویکرد برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی عبارتند از رویکرد سلامت عمومی و رویکرد رشد‌مدار. بر‌مبنای این رویکرد‌ها به‌ویژه رویکرد رشد‌مدار، راهبرد‌هایی نظیر ساختاری، فرایندی، تحصیلی، مراقبتی، محیطی و... و برنامه‌های مختلفی به‌منظور پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی این دوره و کنترل آنها ارائه شده‌است.  مرور این راهبرد‌ها و برنامه‌ها نشان‌می‌دهد که آنها دارای چند ویژگی مهم به این شرح هستند که به‌لحاظ رشد درجه‌بندی شده هستند، یعنی با توجه به دوره رشد کودکان و نوجوانان راهبرد‌ها و برنامه‌های مختلفی را تدارک دیده‌اند همچنین لایه‌بندی شده هستند و با توجه به میزان خطرپذیری دانش‌آموزان مداخلات متفاوت و متناسبی به آنها ارائه می‌شود؛ در همین زمینه باید گفت آنها توجه ویژه‌ای به دانش‌آموزان در معرض خطر دارند، از سنین پایین و قبل از تولد شروع می‌شوند، به دوره‌های گذار و تغییرات زندگی نظیر ورود از محیط خانه به اجتماع یا مدرسه توجه دارند، عناصر مختلفی نظیر والدین، کارکنان مدرسه و دانش‌آموزان را مشارکت می‌دهند، تنها معطوف به دانش‌آموزان نیستند، بلکه به ارتقای کیفیت نهاد‌های جامعه‌پذیری آنها همچون خانواده و مدرسه نیز می‌پردازند، مبتنی‌بر شواهدند و ارزیابی‌های مختلفی از نتایج آنها صورت گرفته است، با توجه به ویژگی‌های مدارس منعطف هستند و به‌لحاظ هزینه و فایده مقرون‌به‌صرفه هستند، یعنی سرمایه‌گذاری به‌منظور پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در این سال‌ها نه‌تن‌ها هزینه نیست، بلکه در بلندمدت منافع متعددی را به‌همراه دارد و منجر به توسعه انسانی می‌شود.  با توجه به مراحل رشد کودکان و نوجوانان در نهاد‌های مختلف جامعه‌پذیری و با توجه به میزان خطرپذیری آنها راهبرد‌های مختلفی نظیر ساختاری، فرایندی، شناختی، حمایتی، مراقبتی و... و به همین ترتیب برنامه‌های مختلفی به‌منظور پیشگیری از رفتار‌های پرخطر و آسیب‌های اجتماعی در میان آنان پیش‌بینی شده‌است.  مرکز پژوهش‌های مجلس در این گزارش پیشنهاد می‌کند که نظام سیاستگذاری کشور در حوزه آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزی لازم است به این موارد توجه کند که با توجه به دوره رشد دانش‌آموزان راهبرد‌ها و برنامه‌های متناسب با نیاز‌های آنها را ارائه کنند و لازم است برنامه‌ها و مداخلات لایه‌بندی شوند و براساس درجه خطرپذیری دانش‌آموزان میزان مختلفی از مداخلات را پیشنهاد کنند. همچنین به نهاد‌های جامعه‌پذیری دانش‌آموزان (خانواده، مدرسه، محله و همسالان) و کیفیت آنها نظیر ویژگی‌های ساختاری و رویه‌ای آنها نیز توجه داشته‌باشند. بر این اساس، این آموزه‌ها می‌تواند در امر سیاستگذاری در عرصه آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزی به‌ویژه در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (۱۳۹۹) و آیین‌نامه اجرای ماده (۶) آن و همچنین سند ائتلاف ملی مراقبت اجتماعی از دانش‌آموزان (۱۳۹۴) مورد توجه و بهره‌برداری قرار گیرد.

دیگر خبرها

  • آموزش و پرورش به دنبال اجرایی‌ کردن سند تحول بنیادین از مدرسه است
  • کسب ۱۲۹ رتبه توسط دانش آموزان در جشنواره نوجوان سالم
  • تحلیلی راهبردی برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزی
  • تحلیلی راهبردی جهت پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزی
  • دسترسی آسان دانش آموزان به فضای مجازی عامل آسیب‌های اجتماعی نوظهور
  • آغاز ثبت‌نام بیش از ‌۱۹ هزار کلاس اولی‌ در زنجان
  • پلیس، آموزش و پرورش و شهرداری پرچمداران ارتقا فرهنگ ترافیک هستند
  • گردهم آمدن تمام نهادهای مرتبط با ترافیک در کرمانشاه
  • اجرای طرح آموزشی «فرهنگ ترافیک» برای دانش‌آموزان کرمانشاهی
  • بهره برداری از ۱۵۷ کلاس درس در خواف