فضای مجازی خط مقدم جنگ امروز است/نابودی صهیونیستها را خواهیم دید
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۹۸۸۳۶
قم - فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: در جنگ جدید که آن را جنگ ترکیبی مینامیم عملیات روانی و فضای مجازی در خط مقدم مقابله با دشمنان قرار دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی شامگاه دوشنبه در مراسم جشن پیروزی انقلاب اسلامی که به همت شورای هماهنگی اصولگرایان در مسجد چهارمردان قم برگزار شد، اظهار داشت: خداوند در قرآن کریم در مورد رویارویی حق و باطل اشاره کرده که در نهایت این حق است که بر باطل پیروز میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: امروز آنهایی که با خطکش دنیایی نگاه میکنند، هیمنه دروغین استکبار را مانند کف رودخانه میبینند در حالی که سنت خداوند و واقعیت این است که سرانجام نبرد، پیروزی حق است و باطل رفتنی و نابود شدنی است.
فرمانده کل ارتش تصریح کرد: در گذشته که آمریکا نهایت سرمایهگذاری در ارتش کرده و مخصوصاً نیروی هوایی را آماده کرده بود، فکر میکرد در لحظههای حساس و پایانی میتواند رژیم وابسته و منفور پهلوی را در ایران نگه دارد اما همه چیز برعکس شد و درست مثل حضرت موسی که در خانه فرعون بزرگ شد و فرعون را از تخت به زیر کشید، نیروی هوایی هم که توسط آمریکا آموزش داده شده بود سرانجام ضربه نهایی را به آن رژیم زد.
وی با بیان اینکه ۲۲ بهمن را اولین گام انقلاب میدانیم، افزود: انقلاب ادامه دارد و باید پرچم آن به دست صاحب اصلی امام زمان(عج) سپرده شود.
سرلشگر موسوی با اشاره به اینکه عرصه دفاع مقدس از رویاروییهایی بود که کل جبهه باطل علیه ما صف کشیدند، ادامه داد: دشمنان سرانجام شکست خوردند و امروز نیز دفاع مدافعان حرم از دیگر عرصههای مبارزه حق و باطل است که پیروزی با حق خواهد بود.
باطل امروز با جنگ ترکیبی به مصاف انقلاب اسلامی آمده است
وی با اشاره به اینکه امروز عرصه مقابله حق و باطل است و باطل امروز در قالب جنگ ترکیبی به مصاف انقلاب و جمهوری اسلامی آمده است، گفت: در دوران دفاع مقدس جنگ نظامی پر شدت و محوریت نیز با نیروهای مسلح بود و تحریم و جنگ روانی هم وجود داشت و خط مقدم نبرد مسلحانه بود.
فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد: داعش را یادمان نرفته که چه فضای روانی را ایجاد کرده بودند و گرد و غبار آنها کنار مرزهای ما بود و تا ۴۰ کیلومتری مرز ما آمده بودند و در کشور برخی به هراس افتاده بودند که سرانجام نیروهای هوایی و زمینی همه به میدان آمدند و آنها را دور کردند و دستگاه خلافتشان را در هم پیچیدند.
وی با بیان اینکه در دفاع مقدس محور جنگ مسلحانه بود و جنگ روانی هم وجود داشت، افزود: در زمان مقابله با داعش جنگ مسلحانه و روانی هم تراز شدند.
سرلشگر موسوی با بیان اینکه در جنگ جدید که آن را جنگ ترکیبی میگوییم عملیات روانی و فضای مجازی خط مقدم است و دشمن با استفاده از گسلهای مختلف از جمله مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به دنبال جنگ روانی است، ادامه داد: امروز ابزاری چون تلفن همراه و فضای مجازی سلاح جنگ هستند که باید اندیشید در برابر این سلاح جدید چه سپر دفاعی باید داشته باشیم.
نا امید سازی و بیاعتماد سازی دو هدف دشمن است
وی با بیان اینکه امروز نا امیدسازی و بیاعتماد سازی دو هدف عمده است که دشمن طراحی کرده است، گفت: به عنوان یک نظامی میگویم امروز هرکسی کاری کند که ملت را نا امید سازد به دشمن خدمت و کمک کرده است.
فرمانده کل ارتش عنوان کرد: ما ملت توانایی هستیم و میتوانیم همه مشکلاتمان را خودمان حل کنیم و آمریکا کسی نیست که بخواهد با شجره طیبه ملت ایران دست به گریبان بشود.
وی افزود: دشمن روی قدرت دفاعی ما حساس است و رئیس جمهور مستکبر آمریکا خلاف عرف دیپلماتیک جهان از همه میخواهد مطابق میل او رفتار کنند.
هیچ حرکتی در تاریخ آمریکا برای اعتماد کردن به آنها وجود ندارد
امیر موسوی با بیان اینکه امروز دزدترین دزد عالم در دنیای معاصر آمریکا است، ابراز داشت: در تاریخ سیاه آمریکا هیچ نقطه و حرکتی دیده نمیشود که بتوان به آنها اعتماد کرد و آمریکا پر است از سیاهی و پلیدی و حرکات ضد مردمی.
وی با بیان این که عقدهایتر، حسودتر و کینه ورزتر از سعودیها به ایرانیها سراغ نداریم، تصریح کرد: از همان ابتدا آنها نسبت به ما کینه و حسادت داشتند.
فرمانده کل ارتش با اشاره به اینکه منفورتر و خبیثتر از رژیم صهیونیستی نیز وجود ندارد، گفت: ما کارتر، ریگان، بوش و اوباما را سر جای خود نشاندیم و به امید خدا رئیس جمهور فعلی آمریکا این شرین عقل را هم سرجایش مینشانیم.
وی اظهار کرد: دست به دست هم خواهیم داد و با وحدت و انسجام تحت رهبری ولایت فقیه مشکلات را حل خواهیم کرد و ایران عزیز را خواهیم ساخت آنگونه که آرزو داریم و سعودیها بدانند آرزوی چند پاره کردن و تکه تکه کردن ملت ما را به گور خواهند برد؛ این ملت کینه و حسادت سعودیها را به زهر مرگ این خاندان تبدیل میکند.
۲۲ بهمن روز تو دهنی به همه دشمنان ایران است
سرلشگر موسوی به ۲۲ بهمنماه اشاره کرد و آن را خندق دیگر خواند و گفت: راهپیمایی ۲۲ بهمنماه روز تو دهنی به آمریکا، سعودیها و رژیم صهیونیستی و همه دشمنان ایران است و یک مصاف دوباره حق و باطل و اسلام و کفر است.
وی با بیان اینکه حفظ نظام واجب است، افزود: در ۲۲ بهمن با حضور پرشکوه خود در دهن ترامپ بزنید تا بدانند که ملت مؤمن و ولایتمدار ایران، ملتی هستند که آمریکا را در اریکه قدرتش سرکوب خواهد کرد و به امید خدا جشن پایان عمر صهیونیست را به چشم خواهیم دید.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۹۸۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغگویی BBC برای خونشویی
محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شدهاند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و هچون دهههای گذشته به جنایت غیرانسانیشان بپردازند.
گزارشهای ارسال شده نشان میدهد در حال حاضر میلیونها انسان آزاده، فارغ از دین ونژاد علیه سیاستهای استعماری آمریکا و شرکای غربی آن صف آرایی کردهاند و با هیچ توپ و تشری هم حاضر به ترک میدان نیستند تا بانیان این شرایط غیرانسانی از سیاستهای استکباری خود عقبنشینی و با توقف جنگ، ارسال کمکهای انساندوستانه به مردم غزه را تسهیل کنند و غیرنظامیان حاضر در مدارس و مراکز آموزشی از بمبارانهای صهیونیستها در امان باشند.
سندی جعلی برای انحراف افکار عمومی
روایت عجیب و غریب بیبی سی جهانی در خصوص درگذشت نیکا شاکرمی ـ که تاکنون به عناوین مختلف دستمایه سیاسی کاری و جعل نویسی رسانههای معاند قرار گرفته است ـ جزو آخرین تکاپوهای امپراتوری دروغین رسانههایی است که مأموریت آنها هیچ سنخیتی با اطلاعرسانی ندارد و مکلف هستند با انواع شبههسازیها به جو روانی جامعه جهت داده و مخاطبان را وارد بنبست بدبینی و هراس از رویدادهای جاری در جامعه کنند. اختصاص تیتر نخست این رسانه در شرایط کنونی که اقصی نقاط دنیا روی حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها مانور میدهند، نخستین فرضیه برای تشکیک در صحت این حادثه غمبار است که پیش از این به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و مستندات ذکر شده از سوی نزدیکان و خانواده مرحومه گویای زوایای این مسأله است پس تردیدی وجود ندارد که نبش قبر این اتفاق ناگوار در مقطع کنونی بازی در زمین سوخته و انحراف افکار عمومی از جنبشی جهانی است که قادر به ریشه کنی رژیم صهیونیستی از پهنه گیتی است.
نکته حائز اهمیت دیگر در مورد دروغ بودن این خبر و این دست گزارشها این است که خودشان به این موضوع معترفند که سند ارائه شده در تدوین این مطلب حاوی چند تناقض است! بیبیسی گزارش خود را اینطور به پایان رسانده که «این اسناد میتواند ساختگی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد اسناد رسمی ایران و سایر مطالبی که در اینترنت در گردش بوده، جعلی است. بیشتر اسناد تقلبی بهراحتی قابل تشخیص هستند؛ زیرا بهطور واضح با قالب رسمی [نامههای ایران]متفاوت است. بهعنوانمثال، فاصلهها و سربرگ اشتباه است یا غلط املایی و گرامری دارد. شاخص دیگر، ادبیات نامه است که با سبک ارگانهای رسمی ایران مطابقت ندارد.» همین پاراگراف نمایی شفاف از این است که رسانههای وابسته و معاند، ابزارهای محوری در دستان اصحاب قدرت برای برساخت و بازنمایی واقعیات هستند. امپراتوری رسانهای غرب که پیش از این با وارونه ساختن حقایق خطی فولادی بین واقعیت سرزمینهای اشغالی و اطلاعات مخاطبان کشیده بود حالا دیگر نمیتواند، سرپوشی بر واقعیات بگذارد پس با موجسازی روی اخباری که توان جریحهدار کردن احساسات جامعه را دارد به مهندسی فرآوردههای خبری میپردازد.
تکاپوی شکست خورده برای احیای آشوب
حوزه اقتصاد و رسانه، دو بازوی اصلی نظام سلطه هستند که در جهت توسعه و تعمیق سیاستها و راهبردهای قدرتهای سلطهگر در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. رسانههای فارسی زبان وابسته به این قدرتها که این روزها بیش از سایر مواقع فعالیت دارند یکی از اجزای همین اعمال قدرت نظام سلطه هستند که در بزنگاههای آشوب و اغتشاش با تمام ظرفیت و توان خود به صورت شبانهروزی وارد میدان میشوند و با اتخاذ شیوههای غیراخلاقی جای ظالم و مظلوم را عوض کرده و به گسترش روایت مغشوش دامن میزنند. اگر نظیر اتفاقاتی که این روزها در دانشگاههای آمریکا یا سرزمینهای اشغالی رخ میدهد و با خشونت با کودکان، غیرنظامیان، دانشجویان و اساتید رفتار میکنند در جای دیگری نظیر ایران یا کشورهای مستقل دیگر رخ میداد همین رسانهها با ضریب دادن به آنها شرایط را برای ایجاد یک اغتشاش فراگیر جهت میدانند؛ اتفاقی که متأسفانه طی سالهای گذشته در کشورمان رخ داد و رسانههای فارسی زبان با کلکسیونی از اخبار دروغین با پرداختن به مواردی همچون موضوعات قومیتی، جنسیتی، مباحث دینی، امنیتی و... درصدد نقشآفرینی در یک پروژه ضدایرانی هستند تا آرامش و وحدت موجود در جامعه را با یک خبر غیرواقعی به چالش بکشند بهویژه که پس از رویداد ۷ اکتبر و عملیات مشروع وعده صادق که منجر به از هم گسیختگی توان دفاعی آمریکاییها و صهیونیستها در غرب آسیا شد و سیاست بازدارندگی آنها تا مرز نابودی رفت، لذا این منازعه از سوی بازندگان میدان با ابزار رسانه تداوم یافت تا انگیزهای برای احیای آشوبها در ایران و عدم توجه آنها به مسأله غزه باشد، اما این پروژه به قدری سخیف است که خود طراحانش نیز آن را باور نکردهاند چه برسد به مخاطبان.
افزایش ضریب نفوذ رسانهای برای سلطهجویی
گزارههای موجود نشان میدهدرسانههای بیگانه درپی اثبات یک موضوع کذب نیستند، بلکه آنها به دنبال تغییر نگرش و ارزشهای مخاطبان هستند تا در این راستا هر امری در جهت اصلاح را به ضد خود تبدیل کنند، در این مسیر از فناوریهای تکنولوژیک استفاده کنند تا اهداف مغرضانه و سیاستهای کلی خود را در رسانههای نوین جهانی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تیکتاک و... گنجانده و موفق به ایجاد یک همگرایی بین رسانههای جهانی شوند و از این ضریب نفوذ بالا و تکنیکهای مدرن به دیده شدن گزارش و اخبار رسانههای معاند کمک کرده و قدرت بیشتری را به آنها تزریق کنند کما اینکه اشتراکگذاری این اخبار بهراحتی و با هزینه کمتری در رسانههای نوین انجام شده و در دسترس طیف گستردهای از مردم قرار میگیرد. واضح و مبرهن است که رخدادهایی که اکنون شاهد آن هستیم تصادفی و یکباره اتفاق نمیافتد و پشت آنها اتاق فکری هست تا براساس یک بستر و زیرساخت به چیدمان پروژه پرداخته و اجرای آن را به سایرین بسپارد؛ روندی که در گذشته نزدیک به ۲۰سال طول میکشید ولی اکنون بهدلیل سرعت در تغییرات و ضریب نفوذ رسانهای به کمترین زمان تقلیل یافته است. صهیونیسم که سلطه آشکار و پنهان بینالمللی را در سر میپروراند میکوشد با انواع و اقسام ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به اهداف از پیش تعیین شده و سازمان یافته خود دست یابد. تنها چیزی که برای صهیونیسم از اهمیت بالایی برخوردار است نائل آمدن به اهداف خود با هر ابزار و ترفندی است که از عنصر فراگیری برخوردار است و از آنجا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی نمیتواند به تثبیت موجودیتش کمک و اهداف مد نظرش را اجرایی کند در تکاپو است با تغییر باورها و ارزشهای انسانی و همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابد. فتنهای که خنثی شده و نیازمند تدبیر بیشتر است تا مورد سوءاستفاده فرصتطلبان قرار نگیرد. رجوع به افکارسنجی موسسات گوناگون از جمله کارنگی مبین این مطلب است که نسل جوان آمریکایی نگاه متفاوتی به حوزه سیاست خارجی داشته و معتقد است منابع آمریکا نباید صرف مدیریت رژیم صهیونیستی شود و مسائل مهمتری همچون آینده فلسطین به اولویت آنها تبدیل شده است تا با تحرکات خود باب تازهای در فعالیتهای ضد حقوق بشری کشورهای غربی باز کرده و با تدوین قوانین حقوقی مانع حمایت آمریکا از اسرائیل شوند. این واکنشها زنگ خطری برای رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیلی قدرتمند فعال در ایالات متحده است و با راهبرد رسانهای میخواهد از ضریب این اخبار کاسته و اذهان را به سوی دیگری منحرف کند تا صهیونیستها همچون ۷۰ سال گذشته مشغول نسلکشی باشند بهویژه که رژیم صهیونیستی در داخل هم با بحران افکار عمومی مواجه است و علاوه بر اختلافات دامنهدار در اتاق جنگ صهیونیستها و کابینه نتانیاهو، شهرکنشینها هم بهدلیل هراس ناشی از شکست امنیتی و دفاعی اقدام به مهاجرت معکوس کردهاند و در خصوص وضعیت گروگانها منتقد سیاستها هستند شرایطی که به فروپاشی داخلی و خارجی صهیونیستها منجر شده است و آنها با جنگ روایتها میخواهند به اوضاع مسلط شده و فضایی برای خروج از این شوکهای پی در پی پیدا کنند. شرایط موجود نشان میدهد زوال رژیم صهیونیستی، امری ایدئولوژیک نبوده و امری محتوم است بهویژه که درحال حاضر رژیم غاصب صهیونیست موجب بیاعتباری اروپا و آمریکا شده است و حاکمان آن قادر به پاسخگویی به افکار عمومی خودرا نیستند و از همینرو تحولات جهانی نوین منجر به ناتوانی آمریکا در مدیریت این نظام شده پس مانند محتضری که دست و پامیزند برای نجات خود ازمنجلابی که نتانیاهو برایش ساخته دست به دامن هر محرکی برای نجات میشودودروغهای رسانهای یکی ازاین راهبردهاست که تاریخ مصرفش گذشته است.
نقش پنتاگون در آشوبهای ضدایرانی
نظامیان پنتاگون طبق گزارشهای رسیده از سوی عناصر داخلی و خارجی، براندازی نظام را امری غیر قابل امکان دیدند بنابراین پروژه جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران را به سنتکام سپردند تا از ظرفیتهای خود برای پیچیدهتر شدن شرایط ایران و تشدید تنشهای داخلی بهره برداری کند. آنها نیز با فناوریهای هوش مصنوعی اقدام عملیاتی مرتبط با دختران جوان را در دستور کار خود قرار دادند و با تمام قوا و طراحی یک جنگ ترکیبی علیه ایران به مصاف کشورمان آمدند، اما پس از تحمیل برخی مشکلات ونابسامانیها موفق به اتمام عملیات خود نشده و بازهم بصیرت و بیداری مردم باعث شد عرصه را خالی کنند، اما بدون شک از پا نمینشینند و با تدوین گزارشهایی غیرموثق همچون گزارش روز اخیر بیبیسی، مترصد یک فرصت برای تکمیل توطئههای بداندیشانه خود هستند. بنا بر تحقیقات صورت گرفته میز ایران در وزارت امور خارجه و سازمان سیا نقش اتاق فکر و رسانهای علیه کشورمان را عهدهدار هستند، اما اولین بار پیش از اغتشاشات سال۱۴۰۱ اتاق فکررسانهای ضدایرانی در اقدامی نادر به پنتاگون منتقل شد و آنها با گزارشهای سازمان منافقین، گروههای تروریستی تجزیهطلب و گروهکهای رادیکال داخلی به اقدامات خود در ناکارآمد جلوه دادن حاکمیت وایجاد آشوب اقدام کرده ومتأسفانه دربرخی زمینهها موفق شدند برنامههایی که همچنان پابرجاست و درمقاطع مختلف بهروزرسانی شده و برای اجرا به رسانههای معاند خارجی و پیاده نظام آنها در داخل سپرده میشود.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی