آسیب های اجتماعی و درمان/ نمی توان با ادعا مردم را با مسائل دینی آشنا کرد
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۴۸۴۸۴
حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالفضل موسویان، عضو هئیت علمی دانشگاه مفید در گفت و گو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) درپاسخ به این سوال که قرآن چه عواملی را در گسترش آسیب های اجتماعی موثر می داند، گفت: قرآن نقش جامعه را در به وجود آمدن آسیب های اجتماعی بی تاثیر نمی داند؛ بعضی اوقات وقتی به افراد گفته می شود که چرا این کار را انجام می دهید؟ می گویند گذشتگان ما این کارها را انجام داده اند؛ یعنی استادشان کسانی هستند که در گذشته زندگی می کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیر گروه علوم و معارف دانشگاه مفید ادامه داد: گاهی هم غرایض انسانی در به وجود آمدن آسیب های اجتماعی می توانند نقش داشته باشند؛ مثلا خداوند می فرماید ما انسان را عجول آفریدیم. صفت هایی مانند عجول بودن و در بعضی از مواقع یاس و نا امید شدن انسان را خداوند در وجود انسان نهاده است که این صفت ها می تواند منشا برخی از آسیب ها اجتماعی باشد. البته زمانی که در قرآن چنین صفاتی را خداوند برای انسان برمی شمارد و می گوید ما انسان را اینگونه آفریدیم؛ این بدان معنا است که انسان در جهت تربیت و رشد خود کار کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به این موضوع که خداوند شیطان را هم آفرید تا در جهت رشد و شکوفایی انسان، نقش اساسی ایفا کند و تصریح کرد: به همین خاطر است که زمانی انسان به درجات عالی می رسد که در جهت برخوردهایی که شیطان با او دارد به مقابله با شیطان بپردازد. اگر مقابله با شیطان وجود نداشته باشد و خود به خود افراد جامعه به سمت خوبی گرایش داشته باشند و هیچ کسی به سمت انحراف و کجی گرایش نداشته باشد؛ در این زمان معلوم نمی شود که انسان این صفات را با تلاش و کوشش خود کسب کرده و به کمالات رسیده است یا از ابتدا و به طور طبیعی به این درجات رسیده است؟ در مورد ملائکه، باید بگوئیم که هر کدام دارای مقام و شان معلومی هستند و اینگونه نیست که رشد و کمالی که در انسان ها وجود دارد در آنها هم وجود داشته باشد.
موسویان بیان کرد: خداوند صفات مختلفی را در وجود انسان قرار داده است؛ از یک جهت انسان را ضعیف آفریده تا این ضعف ها را با تلاش ها و جدیت هایی که دارد به قوت تبدیل کند؛ در اینجا است که نقش مربیان در جهت تربیت انسان بروز می کند که این نقش می تواند نقش ویژه ای در جهت تعلیم و تربیت افراد محسوب شود. کسانی که در جامعه، مربی هستند اگر درست تلاش نکنند نمی توانند انسان را با ابعاد وجودی اش آشنا کنند.
اینگونه است که آسیب های اجتماعی می تواند همه جامعه را بگیرد
عضو هئیت علمی دانشگاه مفی مسائل فردی و اجتماعی را در به وجود آمدن آسیب های اجتماعی تاثیر گذار دانست و اظهار کرد: چون قرآن و ادیان الهی معمولا از تربیت فرد شروع می کنند بر این اصل متکی هستند که اگر انسان که به طور طبیعی ساخته شوند؛ طبیعتا جامعه هم ساخته می شود. قرآن می گوید: مردم باید بدانند که فقط خوب بودن خودشان کافی نیست و صرفا اگر خودشان خوب باشند دلیل نمی شود که دیگر مشکلی برای آنها پیش نیاید. خداوند می فرماید: یکی از مسائلی که موجب به وجود آمدن منشا فتنه در جامعه می شود، ظلم است. ظلم می تواند مشکلاتی را برای جامعه درست کند که حتی آنهایی که هیچ گونه ظلمی نسبت به دیگران نکرده اند، تحت تاثیر مشکلات ناشی از آن قرار گیرند. همین طور خداوند می فرماید: از فتنه ای پرهیز کنید که فقط به ظالمین نمی رسد؛ بلکه دامن همه را می گیرد؛ اینگونه است که آسیب های اجتماعی می تواند همه جامعه را بگیرد.
وی تصریح کرد: در برخی از روایات آمده است که، اگر کسی مخفیانه گناهی انجام بدهد، برای دیگران تکلیفی نیست و دیگران نباید گناه فرد را در ملاء آشکار کنند. به واقع اگر کسی گناهی را از کسی دید آشکار و افشا کند خود دچار گناه شده است. اما برخی مسائل است که باید درصدد رفع آن بر آمد. اگر احساس شود که ظلمی صورت می گیرد در مقابل ظلم نباید جامعه بی تفاوت باشد. اگر بی تفاوت بود این ظلم گریبان او را هم خواهد گرفت. وقتی آسیب های اجتماعی فراگیر شود، حتی کسانی که خوب بوده اند و حقوق دیگران را هم رعایت کردند و ظلمی نکردند، عذاب الهی دامن گیر آنها هم خواهد شد. برخی از گناهان، معصیت ها و خلاف ها آسیب هایی هستند که جنبه عمومی دارند؛ که قرآن در مورد اینها تاکید دارد که همه باید نسبت به آن حساس باشند و توجه نشان دهند.
در درجه اول ما باید آسیب های اجتماعی را شناسایی کنیم
موسویان، در پاسخ به این سوال که افراد جامعه چگونه می توانند آسیب هایی اجتماعی که مغایر با سنت، قرآن و دین است را شناسایی کند ودر جهت مقابله با آن اهتمام داشته باشند، گفت: در درجه اول ما باید آسیب های اجتماعی را شناسایی کنیم. یکی از مشکلاتی که امروزه ما به طور جدی با آن مواجه هستیم فاصله نسل ها است. الان به گونه ای است که نسل جدید نسل قدیم را و نسل قدیم نسل جدید را نمی شناسد؛ هیچ یک از این نسل ها نمی دانند که خواسته های آنها چه خواسته هایی است. اکنون این مشکلی است که جامعه ما را در بر گرفته است و می تواند برای کسانی که درجهت تربیت افراد کار می کنند مشکل ایجاد کند. اکنون پدر و مادرها نمی دانند که مسائلی که امروزه فرزندانشان با آن مواجه هستند چه مسائلی است و خواسته های فرزندانشان چیست. پدر مادر وقتی نمی دانند تکیه کردن روی مسائلی که برای فرزندان آنها اهمیت زیادی ندارد موجب به انحراف کشیده شدن آنها می شود. امروزه جوان ها تمایلی به حرف شنوی از پدر و مادر و برخی از بزرگترها را ندارند؛ دلیل آن هم این است که پدر مادر نمی داند نسل جدید چه می گوید و چه می خواهد؟ اگر ما با این مسائل آشنا شویم می توانیم در جهت شناسایی آسیب هایی که متوجه جوان است گام برداریم و برای هدایت و راهنمایی او تلاش کنیم.
عمل به فضائل اخلاقی نیک/ نمی توان با ادعا مردم را با مسائل دینی آشنا کنیم
مدیر گروه علوم و معارف دانشگاه مفید با توضیح این مسئله که اولین چیزی که در دستورات دینی ما به آن اشاره شده است عمل به فضائل اخلاقی نیک می باشد، گفت: اولین چیزی که در دستورات دینی ما به آن اشاره شده است عمل به فضائل اخلاقی نیک است. امام صادق می فرمایند: مردم را با عمل خودتان به اسلام دعوت کنید. ما باید با عمل خود مردم را به راه راست دعوت کنیم؛ نمی توانیم با ادعا مردم را با مسائل دینی آشنا کنیم. جامعه ما متاسفانه دچار یک سری آسیب های جدی شده است. مردم ما اعتمادشان نسبت به برخی از افرادی که در جامعه پستی را در تصدی دارند، کم شده است. وقتی چنین وضعیتی پیش می آید نمی شود از مردم توقع داشت که از تجربیات و سخن بزرگترها استفاده کند. در درجه اول باید این مسئله را درست کنیم؛ به صورت جدی باید یک خانه تکانی در سیستم اداری کشور و نظاممان به وجود بیاید. متخلفین و کسانی که به باورهای مردم و اعتماد مردم لطمه می زنند؛ باید به صورت جدی با آنها برخورد شود.
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۴۸۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.