Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-05-07@10:22:05 GMT

نویسنده‌ای که زمان نوشتن به گریه می‌افتد

تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۸۸۱۴۰

نویسنده‌ای که زمان نوشتن به گریه می‌افتد

رکنا: شاید برای علاقه‌مندان به کارهای جویس کرول اوتس جالب باشد که بدانند او با چه کتاب‌هایی خندیده و گریه کرده و آرزو داشته نویسنده کدام رمان‌ها باشد.

«گاردین» اخیرا مصاحبه‌هایی کوتاه با نویسندگان مطرح درباره کتاب‌ انجام می‌دهد و این‌بار به سراغ «جویس کرول اوتس» داستان‌نویس مطرح آمریکایی رفته است.
کتابی که در حال حاضر می‌خوانید:
آنتولوژی جدید و فوق‌العاده‌ای به نام «به نظرم آمد که من آمریکا هستم»، ویرایش‌شده توسط «جاناتان سانتلوفر» که درباره دموکراسی در معرض خطر نوشته شده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

(متنی از من هم در این کتاب آمده.)
کتابی که زندگی‌تان را تغییر داد:
«آلیس در سرزمین عجایب» و «آلیس آن‌سوی آینه»‌ لوییس کرول مسلما تاثیر بسزایی بر زندگی و نوشتار من داشتند.
کتابی که آرزو می‌کردید شما آن را نوشته بودید:
فهرست بلندبالایی می‌شود... اما این سوال را نمی‌توان جواب داد چون نمی‌شود تصور کرد هیچ‌کس جز نویسنده‌های «اولیس»، «جنایت و مکافات» و «موبی دیک» این کتاب‌ها را به نگارش درآورده باشد.
کتابی که بیشترین تاثیر را بر نوشتار شما داشته:
احتمالا داستان‌های «فرانتس کافکا»، یا «دوبلینی‌ها»، یا «بلندی‌های بادگیر»، یا...
کتابی که ذهنیت‌تان را تغییر داد:
«برگ‌های علف» والت ویتمن تاثیر عمیقی بر نویسندگان و مخصوصا شاعرانی داشته که در دوران قبل از فارغ‌التحصیلی به آن‌ها گفته شده دیدگاه «ویتمن» رمانتیک، قلمبه و بیشتر وراجی‌های وحشیانه‌ است تا شعر. این‌ها تنها می‌خواستند قدرت شعر بسیار مسحورکننده او را که بیش از همه از سوی فُرمالیست‌ها به استهزا گرفته می‌شد، کشف کنند.
آخرین کتابی که اشک‌تان را درآورد:
من را ببخشید که این حرفم محتمل به نظر نمی‌رسد اما من اغلب موقع نوشتن یک رمان یا بازخوانی آن بعد از تکمیل به گریه می‌افتم؛ آن لحظه احساسی که رمان را به پیش می‌راند، همان است که رمان‌نویس باید آن را مهار کند، به آن راهی پیدا کند و یا آن را در متن سرکوب کند، اما این لحظه برای نویسنده موقع خواندن کار خودش رها و خام است و او در برابرش آسیب‌پذیر است.
آخرین کتابی که باعث شد بلند بلند بخندید:
مثل خیلی‌های دیگر، من هم موقع خواندن بخش‌های بی‌شماری از «آتش و خشم: درون کاخ سفید ترامپ» مایکل وولف که کتابی تند و تیز، خنده‌دار، ترسناک و (به طرز عجیبی) آرامش‌بخش است، بلند بلند می‌خندیدم.
کتابی که نتوانستید تمامش کنید:
ادعای تمام نکردن «بیداری فینگان‌ها»، نوعی تظاهر به فروتنی است که افراد فقط از رئیس‌جمهور دیوانه آمریکا انتظار دارند، اما واقعیت دارد. (در دفاع از خودم بگویم که من چندین‌بار این کتاب را شروع کردم و هر بار کمی جلوتر رفتم، بعضی‌ بخش‌ها را جا زدم و سرانجام، بار آخر با عذاب وجدان آن را کنار گذاشتم.)
کتابی که بیش از همه از نخواندنش شرمنده‌اید:
فهرستش طولانی می‌شود... ولی مسلما شامل آثار داستانی از جمله «آخرین عادل» نوشته «آندره شوارتز بارت»، رمانی درباره هولوکاست که تحت تاثیر موضوعش قرار گرفته.
کتابی که هدیه می‌دهید:
هیچ‌وقت یک کتاب تکرار نمی‌شود. خریدهای بی‌مقدمه برای خواننده‌های خاص.


کتابی که دوست دارید به خاطرش به یاد سپرده شوید:
مثل خیلی از نویسنده‌ها، من هم خوشحال می‌شوم بابت چیزی از من یاد شود... این مسلما به خواننده‌ها بستگی دارد. شاید رمان سال دوهزارم «بلوند». این اثر رمانی بود که قلبم بیش از همه برایش به درد آمد و من را خسته کرد. اما اگر نشد، شاید کتاب خاطراتم «منظره گمشده: بلوغ یک نویسنده‌».
«جویس کرول اوتس» ۷۹ ساله از آن دست نویسندگانی است که در یک ژانر بخصوص محدود نمی‌شود؛ او تاکنون صدها داستان کوتاه‌، چندین نمایشنامه‌، شعر، مقاله و بیش از ۴۰ رمان برای کودکان‌، نوجوانان و بزرگسالان به نگارش درآورده است. او در مجموعه آثار خود به موضوعات مختلفی چون نژادپرستی‌، فقر، فساد سیاسی‌، زورگویی و... پرداخته است.
نویسنده «بلوند»، «قصه‌های خیانت»، «جانورها» و «عشق تابستانی» تاکنون شش‌بار برای دریافت جایزه ملی کتاب آمریکا نامزد شده و یک‌بار موفق به دریافت این جایزه شده است. از دیگر جایزه‌های این نامزد جایزه پولیتزر در طول دوران فعالیت حرفه‌ای‌اش می‌توان به جایزه انجمن ملی منتقدان کتاب و مدال ملی انسان‌دوستی اشاره کرد. او همچنین در سال‌های ۱۹۷۰، ۱۹۹۳، ۱۹۹۵، ۲۰۰۱ و ۲۰۱۵ به فهرست نهایی جایزه «پولیتزر» راه پیدا کرد.

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۸۸۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نویسنده و پژوهشگر کرمانی درگذشت

محمدعلی علومی نویسنده، پژوهشگر و طنزپرداز کرمان دار فانی را وداع گفت.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از کرمان، محمدعلی علومی، نویسنده، پژوهشگر و طنزپرداز معاصر ایرانی است که شانزدهم فروردین ۱۳۴۰ در بم متولد شد، وی در سال ۷۷ کتاب برگزیده سال از سوی وزارت ارشاد وقت و رمان طنز «شاهنشاه در کوچه دلگشا» برنده ۳۰ سال رمان طنز ایران شد.

او به‌طور خودآموز، اصول داستان‌نویسی را از کتاب‌های آموزشی معدود آن دوران فرا گرفت و در واقع اولین آموزگارانش مردم عادی کوچه و بازار، روستایی‌ها و عشایر بودند، در سال ۷۰، با گردآوری قسمتی از فرهنگ مردم استان کرمان در ماهنامه ادبی-فرهنگی ادبستان مشغول به کار شد و در عین حال چندین سال بخش آموزش داستان‌نویسی را در مجله جوانان بر عهده داشت.

علومی فارغ‌التحصیل رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود و رمان‌های معروف سوگ مغان، آذرستان، ظلمات، اندوهگرد، پریباد، داستان‌های غریب مردمان عادی، هزار و یک شب نو، خانه کوچک و عطای پهلوان را در پرونده کاری خود داشت.

وی یکشنبه شانزدهم اردیبهشت در بم درگذشت.

کد خبر 750993

دیگر خبرها

  • باید و نبایدهای کتاب دینی برای بچه‌های امروز
  • محمدعلی علومی، نویسنده و طنزپرداز درگذشت
  • نویسنده سرشناس ایرانی در ۶۳ سالگی درگذشت
  • نویسنده و پژوهشگر کرمانی درگذشت
  • محمدعلی علومی درگذشت + سوابق
  • محمدعلی علومی، نویسنده و پژوهشگر درگذشت
  • نویسنده فیلم سینمایی فسیل : دستمزدم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • دستمزدم برای فسیل کم بود
  • دستمزدم برای «فسیل» هم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان نبود!
  • دستمزدم برای «فسیل» به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!