Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-29@13:39:46 GMT

دلیل اینکه شیعیان فرزندان زهرا(س) هستند

تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۹۹۴۲۷

دلیل اینکه شیعیان فرزندان زهرا(س) هستند

از سوی خداوند ندا می‌رسد: ای حبیبه و فرزند رسول من، از من بخواه تا عطا کنم، شفاعت کن تا بپذیرم...، در این زمان است که می‌گوید: «بارخدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان مرا به من ببخش».

به گزارش مشرق، در ایام شهادت حضرت زهرا(س) توجه به ویژگی‌های معرفتی و اخلاقی این وجود مقدس از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا آنچه معصومان(ع) را ماندگار کرد و باعث جلب قلوب مردم به‌سوی این انوار مقدس الهی شد، التزام به معارف و خصلت‌های الهی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 به‌مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا(س) درباره برخی ویژگی‌های اخلاقی و معرفتی آن حضرت با مهدی توکلی، محقق و پژوهشگر مسائل دینی گفت‌وگویی ترتیب دادیم، مشروح آن را در ادامه بخوانید.

* ضرب‌المثلی بین مردم روایج یافته است که می‌گویند: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»؛ اما در سیره اهل‌بیت(ع) به‌خصوص امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) مواردی می‌بینیم که در تضاد با این عبارت است، یعنی با وجود اینکه اهل منزل احتیاج به نان و مالی دارند، به فقرا انفاق می‌کنند.

ابتدا یک مسأله درباره انفاق و کیفیت آن عرض کنم. خداوند در سوره فرقان یکی از ویژگی‌های بندگان خدا یا عباد الرحمن  را عدم اسراف و عدم بخل هنگام انفاق معرفی می‌کند و می‌فرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ‌یُسْرِفُوا وَلَمْ‌یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا؛ یعنی عباد الرحمن کسانی هستند که چون انفاق می‌کنند، نه اسراف می‌کنند و نه بخل می‌ورزند و میان این دو معتدل هستند». حتی خداوند خطاب به پیامبر(ص) نسبت به اعتدال در انفاق تأکید می‌کند و می‌فرماید «وَلاَتَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَی عُنُقِکَ وَلاَتَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا؛ دست خود را بر گردن خود بسته مدار [و از کمک به دیگران خودداری مکن و بخیل مباش] و آن را یکسره گشاده مساز [و بذل و بخشش بی‌حساب مکن و اسراف مورز، بدان گونه] که سبب شود از کار بمانی و مورد ملامت قرارگیری و درمانده و غمناک شوی» (اسراء۲۶). مفسرین در توضیح این آیه می‌گویند چون ایشان نمی‌توانست فقیری را دست خالی رد کند، لباس‌های خویش را به آن فقیر انفاق کرد تا حدی که برای رفتن به مسجد پیراهنی نداشتند.

از سوی دیگر در پاسخ به سؤال شما ابتدا باید گفت ضرب المثل وحی نیست،‌ با این حال می‌توان به آن از دو منظر نگریست؛ اول اینکه بر اساس مباحث فقهی اقربا و نزدیکان در اولویت قرار دارند؛ حتی درباره زکات فطریه ابتدا تأکید بر پرداخت زکات به فقرای از نزدیکان و بستگان است و برخی فقها فرموده‌اند: «مستحب است در دادن زکات فطره، خویشان و همسایگان فقیر خود را بر دیگران مقدم دارد». خداوند در آیه ۲۱۵ بقره نیز در بحث انفاق ابتدا از خانواده و بستگان شروع می‌کند و می‌فرماید: «یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی‌ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ‌السَّبِیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ‌؛ از تو می‌پرسند چه‌چیز انفاق کنند؟ بگو: هر مالی که (می‌خواهید) انفاق کنید، برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان باشد».

خانه امیرالمؤمنین(ع) خانه‌ای بود که در آن حضرت زهرا(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حضور داشتند. اگر امیرالمؤمنین زنی غیر از حضرت زهرا(س) داشت شاید انفاقی که خداوند در سوره انسان آن را تعریف کرده است، صورت نمی‌گرفت. همراهی خانواده در مسائل دینی و این‌گونه مسائل یکی از محبت‌ها و الطاف عظیم خداوندی است. اگر خانواده راضی به برخی کارهای مستحب نباشند، چه‌بسا نباید کار مستحب را انجام داد.

 خانه امیرالمؤمنین(ع) خانه‌ای بود که در آن حضرت زهرا(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حضور داشتند. اگر امیرالمؤمنین زنی غیر از حضرت زهرا(س) داشت شاید انفاقی که خداوند در سوره انسان آن را تعریف کرده است، صورت نمی‌گرفت. همراهی خانواده در مسائل دینی و این‌گونه مسائل یکی از محبت‌ها و الطاف عظیم خداوندی است. اگر خانواده راضی به برخی کارهای مستحب نباشند، چه‌بسا نباید کار مستحب را انجام داد.

 اما این موضوع نباید بهانه‌ای باشد تا به فقرا صدقه یا انفاق ندهیم همچنان که در سیره امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) چنین موردی دیده می‌شود، یعنی سه روز غذای خود را به مسکین، یتیم و اسیر بخشیدند در حالی که این سه روز را مشغول روزه‌داری بودند. آیات ابتدایی سوره انسان در شأن این ماجرا نازل شده است. خداوند در این باره می‌فرماید:‌«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَیٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»؛ یعنی با وجود آنکه آن طعام را دوست داشتند، به مسکین، یتیم و اسیر اطعام کردند. این یک نوع ایثار است. در جایی که پای ایثار به‌میان می‌آید، یک‌سری فرمول‌ها و قوانین معنای خود را از دست می‌دهند.

اگر این ضرب‌المثل باعث شود مفهوم ایثار کمرنگ شود، صحیح نیست و در واقع حد ایثار خط قرمز ضرب‌المثل است. البته یادآور شویم در ماجرای صدقه امیرالمؤمنین(ع) همه خانواده همراهی کردند و راضی به این کار بودند. خانه امیرالمؤمنین(ع) خانه‌ای بود که در آن حضرت زهرا(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حضور داشتند. اگر امیرالمؤمنین زنی غیر از حضرت زهرا(س) داشت شاید این کار انفاق انجام نمی‌شد. همراهی خانواده در مسائل دینی و این‌گونه مسائل یکی از محبت‌ها و الطاف عظیم خداوندی است. اگر خانواده راضی به برخی کارهای مستحب نباشند، چه‌بسا نباید کار مستحب را انجام داد.

* خداوند در آیات قرآن دو مفهوم را درباره نوع روابط زناشویی معرفی کرده است که همان مودت و رحمت است. درباره این دو مفهوم توضیح می‌دهید؟

خداوند در آیه ۲۱ سوره روم می‌فرماید: «مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛ یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما مودت و رحمت برقرار کرد».

مودت به‌معنای حب عملی و آرمانی است، به این معنا که محبت خود را به‌صورت عملی به کسی که عاشق او هستی، ابراز کنی. رحمت نیز به‌معنای مهربانی است. این صفت از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که خداوند آن را به خود و برترین بشر یعنی رسول‌الله(ص) نسبت می‌دهد، به این معنا که خداوند در تمام سوره‌ها با رحمانیت و رحیمیت آغاز می‌کند و نسبت به پیامبر(ص) می‌فرماید: «وَ مَاأَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ؛ ما تو را جز اینکه رحمتی بر جهانیان باشی ارسال نکردیم». حضرت زهرا(س) وجود مقدسی بود که نسبت به امیر مؤمنان همیشه در نهایت محبت و مهربانی برخورد می‌کرد؛ بنابراین  امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) بارزترین مصداق عمل به آیه مودت و رحمت هستند.

در ادامه این آیه دلیل این مودت و رحمت را یافتن آرامش کنار یکدیگر معرفی می‌کند، در حالی که می‌توانست گزینه‌هایی مثل کنترل شهوت، بقای نسل و ... را علت این مودت و رحمت معرفی کند، بنابراین اهمیت عنصر آرامش در روابط زناشویی بسیار اساسی است همچنان که تنش‌های زناشویی و تنش‌های مربوط به محیط خانواده یکی از عوامل مهم افسردگی‌ها و خطرات بعدی است. در کل عنصر مودت در کسب آرامش بسیار کارساز است؛ زیرا همان طور که گفتم مودت محبت عملی و یا حبّ آرمانی نسبت به فرد مقابل است.

همین عنصر است که ما را به‌سمت اهل‌بیت عصمت و طهارت به‌خصوص امام حسین(ع) سوق می‌دهد.

* لطفاً درباره عنصر «رحمت» که خداوند در آیه اشاره داشته، مقداری توضیح بدهید.

رحمت یعنی شما یک کسی را می‌بینید و رقت قلب پیدا می‌کنید؛ مثلاً من کسی را می‌بینم که فقیر است و نان شب ندارد، دلم می‌سوزد، رقت قلب پیدا می‌کنم و این رقت قلب باعث می‌شود به او محبت کنم و از او دستگیری کنم. این عنصر باعث می‌شود انسان به دیگران ترحم کند.

* فضای رحمت در خانواده چگونه ایجاد می‌شود؟

فضای رحمت با رابطه عاطفی و مهربانانه بین زن و شوهر و اعضای خانواده برقرار می‌شود؛ مثلاً فرد کمال همسر خود را کمال خودش می‌داند، نقص همسرش را به‌خاطر کم‌کاری خود می‌داند، چیزی که برای خودش می‌پسندد برای او هم می‌پسندد. در واقع رحمت همان روحیه مهربانی و شفقت است که خداوند آن را قرار داده است. در آیه قرآن می‌فرماید «جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛‌ خداوند بین شما مودت و رحمت قرار داد»؛ همچنین رحمت یعنی در جایی که خطایی از اعضای خانواده می‌بیند، رحمت و مهربانی خود را دریغ نکند و منتی هم بر آن‌ها نگذارد. خداوند نیز عطایایش بدون منت است، یعنی خدا نسبت به بندگانش مهربان است.

* برخی مصادیق مودت و رحمت در زندگانی امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) را لطفاً توضیح بدهید.

یکی از القاب شریف حضرت زهرا(س) «حانیه» است؛ یعنی زنی که نسبت به همسرش خیلی مهربان است. این لغت در مورد حضرت یحیی(ع) در قرآن به‌کار رفته است. خداوند در آیه ۱۳ سوره مریم(س) در مورد ایشان می‌فرماید: «وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاةً وَکَانَ تَقِیًّا؛ یعنی از جانب خود، مهربانی و پاکی [به او دادیم‌] و تقواپیشه بود».

حضرت زهرا(س) نسبت به بستگان و خانواده خود مهربان و رئوف بود، حتی در بستر شهادت با وجود آنکه حال بسیار ناخوشی داشت، هر زمان که امیرالمؤمنین وارد خانه می‌شد، خودشان در را باز می‌کرد؛ این مسأله نشان می‌دهد حضرت زهرا(س) در اوج مودت و محبت نسبت به همسر بودند. از سوی دیگر این‌گونه رفتارها باعث می‌شود خستگی از تن همسر بیرون برود.

حضرت زهرا(س) حتی نسبت به شیعیان خود نیز این رفتار محبت‌آمیز را دارند؛ تا جایی که تا آخرین لحظات عمرشان شفاعت آن‌ها را از خداوند متعال طلب می‌کند؛ زیرا ما شیعیان و محبان بر اساس معارفمان خود را فرزندان فاطمه زهرا(س) می‌دانیم؛ زیرا بر اساس روایات شیعیان از نور ایشان خلق شده‌اند لذا یک رابطه فرزند و مادری برقرار است، همچنان که پیامبر(ص) فرمودند «من و علی پدران این امت هستیم». درخواست‌های مکرر حضرت زهرا(س) برای شفاعت شیعیان و محبانشان از خداوند متعال در روایات متعددی وجود دارد.

حضرت زهرا(س) نسبت به بستگان و خانواده خود مهربان و رئوف بود. حتی در بستر شهادت با وجود آنکه حال بسیار ناخوشی داشت، هر زمان که امیرالمؤمنین وارد خانه می‌شد، خودشان در را باز می‌کرد؛ این مسأله نشان می‌دهد حضرت زهرا(س) در اوج مودت و محبت نسبت به همسر بودند. ایشان حتی نسبت به شیعیان خود نیز این رفتار محبت‌آمیز را دارند تا جایی که تا آخرین لحظات عمرشان شفاعت آن‌ها را از خداوند متعال طلب می‌کند.

به‌عنوان نمونه پیامبر(ص) در روایتی فرمود: «هنگامی که روز قیامت فرا می‌رسد دخترم فاطمه در حالی می‌آید که بر یکی از ناقه‌های بهشتی سوار و از دو پهلوی آن ناقه حریرهای بهشتی آویزان است. مهار آن از مروارید تازه، پاهایش از زمرد سبز، دم آن از مشگ ناب، دیدگانش از درّ و یاقوت سرخ خواهد بود. سپس از سوی خداوند رئوف ندا می‌رسد: ای حبیبه و فرزند رسول من، از من بخواه تا عطا کنم. شفاعت کن تا من بپذیرم. به عزت و جلال خودم که امروز ظلم و ستم هیچ ستمگری از نظر من محو نخواهد شد. 

در همین زمان است که می‌گوید: بار خدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش».  سپس از سوی پروردگار جهان منادی ندا می کند: فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان ذریه فاطمه کجایند؟ ایشان عموماً در حالی که ملائکه رحمت پروردگار آنان را احاطه کرده باشند می‌آیند. سپس فاطمه جلو می‌رود تا ایشان را داخل بهشت می‌کند».

 
 

و یا امام محمدباقر(ع) در روایتی به جابر می‌فرماید: «به خدا قسم ای جابر، در روز قیامت حضرت فاطمه(س) شیعیان و محبین و دوستدارانش را جدا می‌کند و نجات می‌دهد همچنان که مرغ دانه خوب از دانه بد را جدا می‌کند ... شیعیان می‌گویند: خدایا دوست داریم قدر و منزلت ما شیعیان فاطمه(س) در این روز شناخته شود. پس از جانب خداوند خطاب می‌شود، ای دوستان من، برگردید و نگاه کنید و ببینید هر کسی شما را به‌خاطر دوستی فاطمه(س) دوست داشته است، هر کسی شما را اطعام کرده است، هرکس را که به‌خاطر زهرا(س) شما دوستداران فاطمه را اطعام و نیکی کرده و با جرعه آبی سیرابتان کرده است و یا غیبت افراد را از شما به‌خاطر دوستی فاطمه(س) برگردانده، دست او را بگیرید و به بهشت واردش کنید. سپس امام باقر(ع) فرمود: به‌خدا قسم باقی نمی‌ماند بین مردم جز شک‌کننده، یا منافق و یا کافر».

منبع: تسنیم ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۹۹۴۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟

قبل از اینکه بخواهد سروکله حسن صباح به روایت مصری‌های سکولار در سریال «حشاشین» پیدا شود، تاریخ از امت و رحلت پیامبر شروع شده، از ابوبکر، عمر، عثمان و امام علی (ع) عبور کرده، تا به مکاتب فکری مختلف و فرقه‌ها بخصوص فرقه اسماعیلیه در قرن ۱۱ می‌رسد.

بنا به ادعای سازندگان سریال، «خلافت عباسی بر نیمی از جهان حکومت می‌کرد. ولی در قرن یازدهم وضعیت خلافت عباسی در بغداد رو به وخامت بود و در بدترین شرایط خود قرار گرفت. گروهی از چوپانان ترک در سلسله سلجوقیان ظهور پیدا کردند و بزرگترین ارتش را روی زمین تشکیل دادند. آنها مشروعیت خود را با ادعای حمایت از خلیفه عباسی سنی به دست آوردند. آنها بر خلیفه نفوذ داشتند. همزمان خلافت شیعه فاطمی در مصر و مراکش در ضعیف‌ترین حالت خود بود. فرقه‌ها، عقاید و مکاتب افزایش یافت. در بین آنها فرقه باطنی توسط مردی به وجود آمد، که خطرناک‌ترین و عجیب‌ترین فرد بود. او «حسن بن الصباح» بود.

طبق نوشته حسن فضیلت‌خواه در کتاب «حسن صباح فرمانروای قلعه الموت»، سابقه پیدایش فرقه هفت امامی اسماعیلیه به قرون اولیه اسلام و زمان امام جعفر صادق (ع) امام ششم، شیعیان بر می‌گردد. امام صادق (ع) دارای چندین پسر بود. از میان پسران خود ابتدا اسماعیل را به جانشینی خود و به عنوان امام هفتم شیعیان انتخاب و به جامعه پیروان خود معرفی کرد. بعد‌ها گویا به دو دلیل تاریخی از این تصمیم منصرف و اسماعیل را به امر الهی از مقام امامت خلع و عهد خود را از او برداشت.

در کتب تاریخی آمده است که امام ششم به دو دلیل اسماعیل را از امامت برکنار کرد. یکی اینکه او با گروه‌های افراطی و تندرو در ارتباط بود و امام احساس خطر کرد که مبادا بعد از او جامعه شیعیان به خطر بیفتد. دوم اینکه اسماعیل شراب می‌نوشید و یک چنین انسانی نمی‌توانست صلاحیت امامت جامعه شیعیان را داشته باشد. 

امام صادق (ع) برای بار دوم پسر چهارم خود موسی کاظم (ع) را به امامت برگزید و به شیعیان معرفی کرد. در آن میان، جمعی از شیعیان انتخاب اول امام را شرعی و متقن و صحیح دانسته و بر امامت اسماعیل پافشاری کردند. دو پسر دیگر امام یعنی عبدالله و محمد هم در مقام دفاع از حق امامت خویش برآمدند. پس هر یک جماعتی را جمع کرده و در مقابل اراده پدر مقاومت کردند.

در آن میان، پیروان اسماعیل از بقیه نیرومندتر و قوی‌تر بودند. فرقه اسماعیلیه بعد‌ها در بلاد اسلامی به طغیان و عصیان و اعتراض روی آورده و به برخی اقدامات افراط گرایانه دامن زدند. اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت. پس اسماعیلیان پسر او محمد را به عنوان امام و جانشین پدرش برگزیدند و او را امام مستور (پنهان) لقب دادند. بعد‌ها حسن صباح خود را نائب امام مستور معرفی کرد.

شروع داستان از جنگ بین صلیبیان با فرقه اسماعیلیه می‌گذرد، تا اینکه اولین خون با دستور حسن صباح در تاریخ سریال «حشاشین» ریخته می‌شود. سریال روایت می‌کند: «حسن صباح قوی است، اگر موقعیتش با قلبش تضاد پیدا کند، قلبش را می‌کشد». 

در انتهای سریال «حشاشین» یار باوفای حسن صباح می‌گوید: «مولای ما دیگر واسطه بین ما و اماممان نیست، او با امام یکی شده است و در مقابلش هزینه‌های زیادی پرداخت کرده. تو پسرت را کشتی، همسرت را، عزیزانت را، پسرت هادی روانه آسمان کردی. شما کاری کردید که هیچ مومن و نگهبانی حتی هیچ پیامبری تحمل انجام آن را نداشت».

امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه سوره با نقد محتوایی سریال «حشاشین» از این حیث که تاریخ اسلام را تحریف کرده است، گفت: سروکله حسن صباح از کجا پیدا شد؟ آیا او بی‌سواد بود؟ راهزن بود؟ یا ایشان دو هم‌کلاسی با سواد داشت؟ آنها بر اساس عقایدشان که تغییر جامعه بود، از دست پادشاهان فرار کردند و به قلعه الموت پناه بردند. اما سریال «حشاشین» مبنای شکل‌گیری حرکات حسن صباح را ایران می‌داند. در حالی که آن زمان حکومت‌ها ملوک الطوایفی بود. لازم بود این سریال بازبینی بشود و تحریف‌های تاریخی‌اش توضیح داده شود. 

مسعودی ادامه داد: سریال «حشاشین» القا می‌کند که فرقه‌ای تحت رهبری صباح، ایرانی و تروریست بودند. در این سریال چهره‌ای از حسن صباح به تصویر کشیده شده، که گویا او ایرانی است و هر ایرانی تروریست است. در حالی که اسماعیلیه اعتقادات سفت و سختی داشتند. آنها آدم‌های معتقدی بودند و اگر با کسی درگیر می‌شدند، بخاطر اعتقاداتشان بود. بنابراین، کلیت روایت سریال «حشاشین» روایت علمی نیست.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها

دیگر خبرها

  • «حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
  • ارائه خدمات مشاوره ای رایگان در حرم حضرت معصومه(س)
  • برگزاری جشنواره استعدادیابی «ستاره‌های شهر» در قم
  • زن و خانواده مرز مواجهه جمهوری اسلامی با غرب است
  • برگزاری بیش از ۱۵ هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • برگزاری ۱۵هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • ائمه معصومین(ع) سرآمدان گفت‌وگو بودند/نباید به مقدسات توهین شود
  • ائمه معصومین(ع) سرآمدانِ گفت‌وگو بودند/ احساس مسئولیت مسلمانان، نسبت به تمام بشریت
  • یاس و ناامیدی موجب از هم پاشیدگی بنیان خانواده می شود
  • ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم