گرمای زندگی با بچه های خورشید
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۹۴۴۳۰
کمتر هموطنی است که سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» را بشنود و دلش برای ایران قنج نرود، اما شنیدن این سرود در نخستین کنسرت موسیقی مستقل دیرآموزان کشور، آن هم از زبان فرزندان توانخواه دیرآموز این سرزمین، لذتی صد چندان دارد. سهیلا نوری خبرنگار
ایران آنلاین// «بچههای خورشید» که سخاوت قلبشان، گرمای خورشید را تداعی میکند و نیرنگ، کینه ورزی و حسادت در دنیایشان جایی ندارد توانخواهان دیرآموزی هستند که چهره و رفتاری متفاوت از مردمان عادی جامعه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنها در سایه آموزش مستمر، نواختن سازهای مختلف را فراگرفتهاند و برای نخستین بار در کشور در قالب یک گروه موسیقی مستقل که تمام اعضای آن دیرآموز بودهاند هنرنمایی کردند. این موضوع که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت دلیل اصلی برای حضورمان در «انجمن خورشید» شد. همان جایی که پناه توانخواهان دیرآموز است و پا گرفته تا آنها از پا ننشینند. هر چند که در این شهر شلوغ بارها و بارها شکار نگاههای خیره و سنگین آدمهای عادی میشوند اما در این سرا مهارتهای زندگی را میآموزند و با دنیای هنر خومیگیرند تا زندگی را به شکلی متفاوت از
آدمهای عادی زندگی کنند. ماحصل حضور چند ساعته در محل «انجمن خورشید»، آشنایی با بیشتر از 30توانخواه 16 تا 42 ساله و دیدن فعالیتهای باورنکردنیشان بود که در گزارش پیش رو میخوانید.
فرق اهالی این سرا (انجمن خورشید) با همه کسانی که در هزارتوی این شهر پرهیاهو میبینیم از زمین تا آسمان است. افرادی که بهعنوان داوطلب در این مرکز مشغول به کار هستند، مربیهایی که آموزش هنرهای مختلف را برعهده دارند و بچههای خورشید که دلیل اصلی شکلگیری این انجمن هستند، نگاهشان به زندگی با همه افراد عادی فرق دارد، به این خاطر که «زندگی » برای بچههای خورشید معنای دیگری دارد. آنها از چاپلوسی و دورویی چیزی نمیدانند، با هر چه نامهربانی بیگانه هستند. معادلات دنیا را برهم زدهاند چراکه حتی از شکست رقیبشان هم اشک میریزند، تعریف کردن از دیگری را مانعی برای دیده شدن خودشان نمیبینند و خود برتربینی و منم منمهای بیخودی را بلد نیستند برای همین با وجود اینکه نخستین بار بود با هم آشنا میشدیم با چهرههایی خندان جلو آمدند و سلام کردند، از اینکه برایشان میهمان آمده بود خوشحال بودند و از اینکه قرار بود چهره هایشان در روزنامه چاپ بشود خوشحال تر. هر کدام بسته به میزان توانایی که داشتند از کاری که در گروه موسیقی، کارگاههای چرم، چوب و زیورآلات انجام میدهند برایم توضیح دادند، البته از آنجا که با حس حسادت و رقابت میانه خوبی ندارند، بیشتر از آنکه در مورد خودشان صحبت کنند سعی میکردند از کار بغل دستیشان برایم بگویند و همین تفاوت رفتارشان در مقایسه با آدمهای عادی است که منحصر به فردشان کرده است.
زلال مثل آب
کارگاه چوب پر بود از صدای زندگی. پسرها پشت میز نشسته و هر کدامشان به کاری مشغول بودند. سازههای چوبی دور تا دور کارگاه با دستان توانمند آنها خلق شده بود، کارهایی که اگر با چشمان خودت نبینی باورت نمیشود آنها درستشان کردهاند.
علی نهضتی، علی احمدی فر، محمدرضا حیدری، حمید نادری، محمد رضا عظیمی، مهدی شرفی، آرمین عطایی، حامد ابراهیم و محمد مهدی قنبری که در طول هفته ساعتهای زیادی را در کارگاه چوب مشغول هنرآفرینی هستند، با ذوق از کارهایی که در کارگاه انجام میدادند و از آثاری که متعلق به خودشان بود صحبت میکردند.
کارگاه زیورآلات و معرق کاشی هم حال و هوای دیگری داشت. احمد ابریشمی، میثم کنشلو، امیررضا عرفانی، فرهاد قاضی مقدم، سینا خوشبخت، فرنود اثباتی، بابک بیات و بقیه پسرها همه حواس و توانشان را جمع کرده بودند تا مهرهها، سنگها و مرواریدها را شبیه الگویی که در مقابلشان قرار داشت به نخ بکشند. یکی از آنها هم که نسبت به بقیه مهارت بیشتری داشت، به کمک ابزار مناسب، زیورآلات متفاوتتری را با مفتولهای سیمی میساخت. محسن عبادی، خشایار یوسفی فر، عرفان شاهسوارانی، آیدین کریمزاده، بهادر محمدی، مجتبی پاشازاده هم که در کارگاه چرم مشغول بودند با سُمبه و ابزارهای مخصوص، از تکههای چرم، کیف پول، جاسوییچی، زیر لیوانی، دستبند و سایر محصولات چرمی را میساختند.
جالب این است که بچههای خورشید هر روز صبح با این تصور که به سرکار میروند از خانه خارج میشوند. بعضی از آنها خودشان به تنهایی سوار مترو یا اتوبوس میشوند و بعضی هم به کمک خانوادهشان به این مرکز که در شرق تهران قرار دارد میآیند.
از آنجا که دو روز آخر هفته تعطیل هستند شنبهها دوست داشتنیترین روز هفته برایشان به حساب میآید چراکه بعد از دو روز تعطیلی بازهم به انجمن میآیند. به همین خاطر است که یکی از توانخواهان دیرآموز میگوید «من فقط آخر هفتهها ماست میخورم، برای اینکه اگر روزهای دیگه ماست بخورم شاید خوابم بگیره و از سرکار جا بمونم.»
در انتظار مهرورزی
به گفته امیر کریمی - مسئول آموزش - این انجمن صرفاً جهت حمایت از حقوق شهروندی و قانونی دیرآموزان، ارائه آموزشهای توانبخشی و حرفهای به این بچهها و تأمین آتیهای درخور شأن انسانی آنها تأسیس شده است و این امید وجود دارد که در خصوص این افراد، فرهنگسازی درستی صورت گیرد و زمینههای لازم برای اصلاح نگرش جامعه و کمک به شناخت و آگاهی هرچه بیشتر از شرایط افراد دیرآموز فراهم شود.
او که 7 سال از همکاریاش با انجمن خورشید و همراهیاش با توانخواههای دیرآموز این مرکز میگذرد میگوید: ما با آگاهی به مشکلات و موانعی که پیش رو داریم، این مسیر را با امید طی میکنیم تا سقفی داشته باشیم به وسعت دل دیرآموزانمان که امید به زندگی و احترام همراه با تلاش، زینتبخش آن باشد.
مربیهایی که کار آموزش بچههای خورشید را برعهده دارند به این بچه های بی آلایش وابسته هستند . سیدحسن حسینی - مربی کارگاه چوب - میگوید: 3 سال است که با این بچهها زندگی کردهام و حالا حتی اگر خودم هم بخواهم نمیتوانم از آنها دور باشم. بهقدری مهربان و بیغل و غش هستند که شبیهشان را در دنیای اطرافم و در میان کسانی که در طول زندگی با آنها ارتباط دارم ندیدهام. تک تک این بچهها با وجود آنکه در جسم و ذهنشان ناتوانیهایی دارند اما با تمرین و توجه بسیار موفق عمل میکنند، کما اینکه در روزهای نخست، حتی قدرت بلند کردن ورقهای سبک چوب را نداشتند، اما حالا با گذشت حدود سه سال و در پی تمرین مستمر، تکههای قطور چوب را اره میکنند و با کمک ابزارهای مناسب، آثار هنری قابل توجهی میسازند.
سهیلا شانهای - مربی کارگاه زیورآلات - هم میگوید: این بچهها معمولاً برای نشستنهای طولانی آرام و قرار ندارند اما وقتی جذابیت کار برایشان مسجل میشود بسیار علاقهمندانه فعالیت میکنند، ضمن اینکه با وجود همه محدودیتهایی که برای این قبیل بچهها وجود دارد در هنرهایی مثل ساخت زیورآلات و معرق کاشی بسیار خوب ظاهر شدهاند به طوری که سازههای دستان توانمند همین پسرها، در نمایشگاهها و بازارچههای مختلف انجمن خورشید، با بیشترین استقبال مواجه میشود.
دقیق شدن در رفتار بچههای خورشید، سهل گرفتن زندگی را به آدمهای عادی میآموزد. رضا دبیر
– مربی کارگاه چرم – که در دانشگاه هنر تدریس میکند، هر روز بیشتر از قبل پایبند این بچهها میشود و نمیتواند از آموزش به آنها دست بکشد، میگوید: از وقتی آموزش این بچهها را برعهده گرفتهام صبر و تحملم بیشتر شده و اطرافیانم هم متوجه این تفاوت شدهاند.
بچههای خانه خورشید ثابت کرهاند اگر افراد جامعه آنها را بپذیرند، تواناییهایشان را باور کنند و این فرصت را در اختیارشان قرار دهند که بتوانند خودشان را در سطح جامعه ثابت کنند، وضعیت توانخواهان جامعه بسیار بهتر از آن چیزی خواهد شد که تاکنون بوده است؛ درست مانند همان کاری که خانواده این بچهها انجام دادهاند. آنها بهدلیل دغدغههایی که در خصوص فرزندان توانخواهشان داشتند، انجمن خورشید را راهاندازی کردند و با فعالیتهای درستی که تاکنون انجام دادهاند، تعداد 6 توانخواه را که در سال 1382 در این مرکز خدمات میگرفتند به 35 نفر رساندهاند.
«تاکنون پدر و مادرهای بچههای خورشید و همه کسانی که به هر نحوی دغدغه زندگی بهتر این بچهها را داشته و دارند، برای بهبود وضعیت زندگی این توانخواهان دیرآموز از هیچ کمکی دریغ نکردهاند، اما متأسفانه این مرکز از سوی نهادهای اجتماعی حمایت نمیشود و از لحاظ مالی بشدت در مضیقه هستیم، در حالی که با معرفی گستردهتر بچههای خورشید و استعدادهایشان، مراکز مختلف میتوانند در جشنها و گردهماییهایی که ترتیب میدهند به بچههای خورشید و توانمندیهایشان اعتماد کنند و با دعوت از آنها به منظور اجرای برنامههای موسیقی یا تشکیل بازارچههایی که هنرهای این بچه ها را به نمایش درآورد، این توانخواهان را در مسیر پیشرفتهای بیشتر و بهتر قرار دهد.»
مهدی بیات - از اعضای هیأت مدیره انجمن - با بیان این موضوع به افرادی اشاره کرد که با دیدن هنرنمایی بچههای خورشید در کنسرت مستقلی که هفته گذشته در خانه هنرمندان برگزار شد تعجب کردند؛ نمیگویم بچههای خورشید در انجام کارها و اجرای برنامه هنری بینقص هستند اما واقعیت این است که من و همراهانم در این انجمن هدفمان آن است که نشان دهیم این بچهها با وجود تمام محدودیتهایی که دارند، با تلاش مستمر و با همراهی حساب شده و بیدریغ خانوادهها و مربیهایشان، تا این حد موفق عمل کردهاند و در صورت فراهم شدن زمینههای بیشتری برای پیشرفت، از این هم موفقتر خواهند شد.
واقعیت نظام هستی
این جملهها وقتی بیشتر قابل درک میشوند که مجید آهنگری - مربی موسیقی بچههای خورشید - از تفاوت کار با این بچهها میگوید: «وقتی دانشجوی موسیقی بودم همیشه به موسیقی درمانی و نتایج آن فکر میکردم و دوست داشتم در این زمینه تحقیق کنم، تا اینکه به پیشنهاد یک دوست با توانخواهان آشنا شدم. بهترین گزینه آن بود که تأثیر موسیقی درمانی را در این گروه رصد کنم.»
کار آغاز شد، در ابتدا به قدری سخت بود که بارها تصمیم گرفتم از ادامه آن منصرف شوم، اما هر بار احساس یا نیرویی خاص مانعم میشد تا اینکه مدتی گذشت و من، بچههای خورشید و البته توانخواهانی که در مراکزی دیگر به آنها آموزش میدهم بشدت به هم وابسته شدیم و این وابستگی تا جایی پیش رفته که حالا من باور کردهام کار کردن با این بچهها برایم سادهتر از کار با بچههای عادی است چراکه این بچهها بهدلیل کمتوجهیهایی که دیدهاند و در شرایط زمانی و مکانی مختلف آن را به زبان آوردهاند، به معلم و آموزش توجه بیشتری میکنند در حالی که بچههای عادی گاه بهدلیل توجه زیادی که از سوی خانواده به آنها شده است، به آموزش و البته معلم توجه چندانی ندارند. گذشته از این بچههای خورشید و سایر توانخواهان یکسری استعدادهای خاص دارند که این بیشتر پایبندم میکند.
بهعنوان مثال یکی از هنرجوهایم که به بیماری «اوتیسم» مبتلا است، همین که یک شعر را برایش میخوانم بسرعت آن را حفظ میکند در حالی که او بهدلیل بیماری
«درخود فروماندگی » برای انجام بسیاری از مهارتهای زندگی یا فعالیتهای اجتماعی با مشکلات عدیدهای روبهرو است. در مورد سایر بچههای خورشید هم باید بگویم که آنها سرشار از عاطفه و محبت هستند، به همین خاطر خانوادههایشان برخلاف برخی از خانوادهها که گاهی از دست فرزندان عادیشان کلافه میشوند، به هیچ عنوان نمیتوانند یک روز را بدون این فرشتههای زمینی زندگی کنند. بدون شک همین زلال بودن توانخواهان دیرآموز است که باعث میشود حتی اگر یک روز با تمام بیانگیزگی از خانه خارج شوم، با قرار گرفتن در جمع این بچهها که بهنظرم، واقعیت نظام هستی هستند، مشکلاتم را فراموش میکنم.
سالهایی که در کنار توانخواهان گذراندهام به من فهمانده، این بچهها نمیتوانند خودشان را بشناسند و این وظیفه ما است که باور توانستن را به آنها هدیه بدهیم. خوشبختانه در انجمن خورشید این موضوع بسیار مورد اهمیت واقع شده است و نتیجه آن را در کنسرتی که این اواخر با هنرمندی محمدعلی تهرانی (نوازنده پیانو) حمید نادری (نوازنده تنبک) علی رضا مهدویان (نوازنده دف) محمد تجدد (نوازنده بلز) سعید حسنزاده (نوازنده سنتور)، امیرحسین رزاقی (نوازنده کاخن) هوتن حیدریان (نوازنده گیتار) پیمان ورشوکار و مجتبی پاشازاده بهعنوان خواننده برگزار شده بود به زیبایی هرچه تمامتر دریافت کردیم چراکه گوش سپردن به آهنگها و ترانههایی که با دستان و زبان بچههای توانخواه دیرآموز نواخته و خوانده میشد، برای همه حاضران در سالن خانه هنرمندان زیبایی و لذت صدچندان داشت.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۹۴۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بادبان خورشیدی ناسا در فضا باز شد
بادبانهای خورشیدی راهی مرموز و باشکوه برای سفر در وسعت فضا هستند. آنها با شباهت به بادبان کشتیها یکی از کارآمدترین راهها برای فراهم کردن نیروی رانش فضاپیماها در فضا هستند.
به گزارش ایسنا، هفته گذشته بود که موشک الکترون(Electron) متعلق به شرکت راکتلب(RocketLab) سامانه بادبان خورشیدی مرکب پیشرفته ناسا را به فضا پرتاب کرد.
«سیستم بادبان خورشیدی کامپوزیت پیشرفته»(ACS3) ناسا یکی از دو محمولهای بود که از نیوزیلند به فضا پرتاب شد.
هدف این ماموریت آزمایش استقرار بادبانهای خورشیدی بزرگ در مدار پایین زمین است و اکنون ناسا تأیید کرده که با موفقیت یک بادبان ۹ متری را در فضا مستقر کرده است.
موتور خودرو در سال ۱۸۸۶ اختراع شد. در سال ۱۹۰۳ انسانها اولین پرواز خود را انجام دادند و ۵۸ سال بعد، انسان اولین سفر خود را با موشک به فضا انجام داد. فنوری موشک در طول این سالها به طور قابل توجهی تغییر کرده است.
میتوان گفت که توسعه موشکها در واقع از قرن سیزدهم با شلیک تیرهای دارای پیشران توسط چینیها و مغولها به سمت یکدیگر آغاز شد. حالا ما موشکهای پیشران جامد و مایع، موتورهای یونی و بادبانهای خورشیدی را داریم.
بادبانهای خورشیدی از جذابیت خاصی برخوردار هستند، زیرا از نیروی خورشید یا نور ستارگان برای به حرکت درآوردن کاوشگرها در فضا استفاده میکنند. البته این ایده جدید نیست، چرا که یوهانس کپلر(Johannes Kepler) برای اولین بار پیشنهاد کرد که میتوان از نور خورشید برای هل دادن فضاپیماها در فضا استفاده کرد.
ما باید تا قرن بیستم صبر میکردیم تا یک دانشمند روسی به نام کنستانتین تسیولکوفسکی(Konstantin Tsiolkovsky) اصل چگونگی کارکرد بادبانهای خورشیدی را تعریف کند.
سپس کارل ساگان(Carl Sagan) و سایر اعضای انجمن سیارهای در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی شروع به پیشنهاد مأموریتهایی با استفاده از بادبانهای خورشیدی کردند، اما این امر تا سال ۲۰۱۰ که اولین وسیله نقلیه عملی مجهز به بادبان خورشیدی موسوم به ایکاروس(IKAROS) را دیدیم، محقق نشد.
درک مفهوم بادبانهای خورشیدی با تکیه بر فشار نور خورشید بسیار ساده است. بادبانها به گونهای زاویه میگیرند که فوتونها به بادبان بازتابنده برخورد کند و فوتونها با جهش از آن، فضاپیما را به جلو میبرند.
البته برای شتاب دادن به فضاپیما با استفاده از نور، فوتونهای زیادی نیاز است، اما این سیستم پیشران به آرامی و با گذشت زمان، یک سیستم بسیار کارآمد خواهد بود که به موتورهای سنگین یا مخازن سوخت نیاز ندارد. همین کاهش جرم، شتاب بادبانهای خورشیدی را توسط نور خورشید آسانتر میکند، اما اندازه بادبانها توسط مواد و ساختارهایی که آنها را پشتیبانی میکنند، محدود شده است.
به بیان سادهتر، بادبانهای خورشیدی، فشار ظریف نور خورشید را مهار میکنند و آن را برای به حرکت درآوردن کاوشگرها در فضا به کار میبرند. کار آنها درست مانند عملکرد کشتیهای دریانوردی در مهار کردن باد روی زمین است. از آنجا که بادبان خورشیدی کارآمد است و نیازی به سوخت ندارد، بسیاری از طرفداران اکتشاف فضایی نسبت به این راهبرد نسبتا جدید بسیار امیدوار هستند.
ناسا روی این مشکل با فناوری بادبان خورشیدی نسل جدید خود کار کرده است. سیستم بادبان خورشیدی کامپوزیت پیشرفته آنها از تاسواره(CubeSat) ساخته شده توسط شرکت نانواویونیکس(NanoAvionics) برای آزمایش ساختار پشتیبانی این کامپوزیت جدید استفاده میکند.
این بادبان از مواد پلیمری انعطاف پذیر و فیبر کربن ساخته شده است تا جایگزینی سختتر و در عین حال سبکتر برای طرحهای ساختار پشتیبان موجود ایجاد کند.
اکنون ناسا تایید کرده است که این تاسواره به مدار پایین زمین رسیده و یک بادبان ۹ متری را مستقر کرده است. به گفته ناسا حدود ۲۵ دقیقه طول کشید تا این بادبان که ۸۰ متر مربع وسعت دارد، مستقر شود.
گفتنی است که چند ماموریت بادبان خورشیدی از جمله کاوشگر «ایکاروس»(Ikaros) ژاپن و پروژه «لایتسیل ۲»(LightSail 2) متعلق به «انجمن سیارهای آمریکا»(The Planetary Society) پیشتر به فضا پرتاب شدهاند. هدف از پرتاب سیستم بادبان خورشیدی کامپوزیت پیشرفته ناسا نیز توسعه بیشتر این فناوری است.
ناسا میگوید اگر شرایط هوایی مساعد باشد، حتی ممکن است این بادبان خورشیدی از زمین نیز قابل مشاهده باشد.
انتهای پیام