برخی قوانین دستوپاگیر مانع پیوند مدرسه و مسجد است/ ایجاد خاطرات شیرین در مسجد
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۲۳۵۵۰
حجتالاسلام والمسلمین محمد کاظمی، عضو شورای آموزش مرکز تخصصی نماز در گفتوگو با ایکنا با موضوع راهبردهای پیوند مدرسه و مسجد گفت: در هر فعالیت تربیتی سه مسئله باید مورد توجه و تاکید قرار گیرد؛ انگیزه، شناخت و آگاهی و فعالیت رفتاری و عملی.
عضو شورای آموزش مرکز تخصصی نماز با بیان اینکه مهمترین مسئله در ارتباط میان مسجد و مدرسه، ایجاد انگیزه برای دانشآموزان است، تصریح کرد: انگیزه اگر از دو عامل دیگر مهمتر نباشد به عنوان مقدمه از لحاظ زمانی بر دو عامل دیگر مقدم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاظمی با اشاره به لزوم ایجاد انگیزه برای دانشآموزان با بیان اینکه ایجاد این انگیزه شکلهای گوناگونی دارد اظهار کرد: دانشآموزان جشنها را دوست دارند، زیرا در این مراسم با لباس شیک و بهترین لباسهای خود حاضر میشوند، شور و نشاط دارند، با دوستان خود صمیمی هستند، به همدیگر احترام میگذارند، خاطرات خود را فیلم و عکس ثبت میکنند و خاطرات شیرینی پدید میآورند و اگر شرایط مشابهی در ارتباط مدرسه و مسجد نیز ایجاد شود قطعا آثار مثبت فراوانی خواهد داشت.
این مدرس و محقق اظهار کرد: پوشیدن لباس مناسب و تمیز که بیشتر ما در مراسم جشن به تن میکنیم، به تعبیر قرآن برای رفتن به مسجد هم باید مورد استفاده باشد؛ قرآن فرموده است که «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»(اعراف/31) و روایات نیز زینت در این آیه شریفه را به لباس تمیز تعبیر کردهاند.
کاظمی با اشاره به برخی راهکارهای پیوند مدرسه و مسجد بیان کرد: اگر مدیر مدارس در هر منطقه و محله، برنامهریزی کنند و هفتهای یکبار در مساجد مختلف حاضر شوند و به خانوادهها و دانشآموزان نیز اطلاعرسانی کنند قطعا خاطره شیرینی در ذهن دانشآموز و خانواده او ایجاد میشود و وقتی دانشآموز و خانواده او ببینند مدیر مدرسه در مسجد حاضر شده و حتی در کسوت اذانگویی، اذان هم میگوید جذب نماز و مسجد خواهند شد.
ایجاد شور و شوق
عضو شورای آموزش مرکز تخصصی نماز تصریح کرد: یکی از کارهایی که در جشنها اتفاق میافتد این است که ما همه با شور و شوق همگانی در جشنها شرکت میکنیم؛ اگر خانوادهها و دانشآموزان همه با هم به مسجد محله بروند شور و شوق ایجاد می کند و اگر این کار با حضور مدیران و معلمان مدارس انجام شود که هزینهای هم در بر ندارد بیشترین آثار را خواهد داشت.
کارشناس رادیو معارف افزود: در جشنها و مراسمها همه به یکدیگر احترام میگذارند و صمیمی هستند؛ بچهها هم از انسانها و محیطهای خشک خوششان نمیآید؛ لذا باید فضای مساجد را به این سمت ببریم که کرامتبخشی و صمیمیت در آن وجود داشته باشد در این صورت همه جذب خواهند شد.
کاظمی تصریح کرد: خاطرهسازی یکی از کارهایی است که در مراسم مختلف انجام میشود و باید برای حضور بچهها در مساجد نیز این کار انجام شود؛ کاری کنیم که خاطرات جذاب و شیرین برای بچهها در مسجد اتفاق بیفتد ولو اینکه با طنز و آوردن فردی که بچهها او را دوست دارند انجام دهیم و این حضور را در قالب فیلم و عکس ثبت و ضبط کنیم و نمایشگاه عکس و فیلم از این حضور تشکیل شود.
وی با طرح این سؤال که چرا نباید از فضای مسجد به نفع مدرسه سود ببریم؟ افزود: فرض کنید قرار است همایشی در مدرسه با حضور خانوادهها برگزار شود و مدرسه هم فضای لازم را ندارد؛ در این مواقع بهخوبی میتوان از ظرفیت مسجد بهره برد؛ باید از ظرفیت روحانی محله در مدرسه و مسجد استفاده شود و در کنار حضور مدیران و دبیران مدارس در مساجد، روحانیون مسجد و هیئت امناء نیز در مدرسه حضور یابند.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به بعد دوم یعنی شناخت و آگاهی با بیان اینکه مدیران مدارس و دانشآموزان ما فضیلت مسجد را بهدرستی نمیشناسند تصریح کرد: پیامبر(ص) در جریان معراج دو مسجد را طی کردند تا توانستند به این مرتبه راه یابند؛ هر کسی به جایی رسیده از مسجد رسیده است و در هر شهر و استانی هم که مساجد کمرونق و خلوت شدهاند، زندانها پر رونق و شلوغ شده است که طبق برخی آمارها از برخی شهرها، بالای 80 درصد افراد مجرم، اهل نماز و مسجد نبودهاند.
کاظمی به بعد سوم یعنی عمل و رفتار اشاره و با تاکید بر اینکه رفتن به مسجد باید عادت رفتاری شود بیان کرد: ما برخی کارها را دوست داریم و به آن معتقد هم هستیم ولی انجام آن سخت است و عادت نشده، مثلا روزه ماه رمضان را میگیریم و برایمان آسان است اما روزه روزهای دوشنبه و پنجشنبه که مستحب موکد است برای ما سخت است چون عادت نشده؛ مسجد رفتن هم باید آن قدر برای دانشآموزان تکرار شود که جزء عادات رفتاری آنان در آید.
اعطای جایزه
وی افزود: یکی از راهکارها برای جذب دانشآموزان، کارت نماز و مسجد و اعطای جایزه به آنان در قبال این کارتها است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به برخی موانع در پیوند مدرسه و مسجد بیان کرد: مهمترین مانع برای نرفتن دانشآموزان به مسجد این است که قوانین داخلی مسجد با روحیه و شور و هیجان بچهها در تضاد است؛ قوانینی که معلوم نیست برخی از آنها واقعا وجهه شرعی و دینی هم داشته باشد.
این محقق ادامه داد: بچهها دوست دارند با هم حرف بزنند، بازی کنند و شور و هیجان داشته باشند ولی برخی قوانین مسجد مانع از این مسئله است؛ باید به فرزندان یاد دهیم که به گونهای با نشاط باشند و از طرفی در زمان اقامه نماز رعایت شرایط را هم بکنند.
کاظمی بیان کرد: یکی دیگر از موانع مهم این است که بزرگترها به مسجد آن طور که باید و شاید اهمیت نمیدهند؛ مانع دیگر اینکه دانشآموزان همسالان خود را در مسجد نمیبینند همچنین تلویزیون نیز مانع است و در هنگام نماز، برخی برنامههای جذاب را پخش میکنند.
وی افزود: در مدارس تیزهوشان و فرزانگان نیز مشکل جدی در این مسئله این است که آن قدر بر روی درس تاکید میشود که درس خواندن جزء هویت دانشآموز میشود و مسجد جزء اولویتهای رده چندم است؛ از اینرو گاهی مسجد مانعی برای درس خواندن بچهها تلقی میشود در صورتی که باید این ارزشها یعنی درس خواندن و مسجد رفتن، اولویتبندی شوند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۲۳۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بندبازی مرگبار برای تحصیل
تمام دردشان فعلا نبود همین پل ساده است که چون ندارند، دانشآموزان کمسن و سال روستا مجبورند با طناب از روی رودخانه رد شوند. چند روز پیش فیلم یک دقیقهای از وضعیت عبور و مرور آنها در فضای مجازی داغ شدکه نشان میداد حوادث مرگباری جانشان را تهدید میکند. در روستای کورکچ ۱۵۰ خانوار زندگی میکنند اما پشت آن ظاهر سبز و دلگشا و آسمان آبیاش، مادرانی همیشه نگران سلامت فرزندان خود هستندکه اگر به مدرسه رفتند، دوباره زنده به خانه برمیگردند. داوود تائی از اهالی این روستا به جامجم میگوید، چون مدرسه ندارند، بچهها مجبورند از روی پل رودخانه عمیق کاجو رد شوند تا به روستای بجاربازار در ۱۰ کیلومتری کورکچ بروند. پلیکه تائی در موردش توضیح میدهد، دو تکه طناب و سیم ۲۰ متری است که دو طرفش به دو درخت بسته شده. دانشآموزان با دو دست طناب بالای سرشان را میگیرند و زیر پایشان هم سیم نسبتا نازکی وزن بدنشان را تحمل میکند تا داخل رودخانه نیفتند. آنها برای رفتن به مدرسه دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید از روی پل معلق رد شوند یا از مسیر دیگری که کلی زمان میبرد:«بچهها پنج روز در هفته به مدرسه میروند و پنج دقیقه طول میکشد تا از روی سیم و طناب رد شوند که خطرات مختلفی مثل حمله گاندوها و غرقشدگی تهدیدشان میکند. اگر از روی طناب رد شوند، ۲۰ دقیقهای به مدرسه میرسند، در غیر این صورت، حدود ۵۰ دقیقه طول میکشد تا به مدرسه برسند.»دانشآموزان چارهای جز یادگیری بندبازی روی طناب را ندارند.کوچکترها باید اول تمرین حفظ تعادل کنند، چون زیرپا و بالای دستشان سیم و طنابی استکه دائم تکان میخورد. تائی یک بار شاهد سقوط دختربچهای به داخل رودخانه بوده:«یک بار در خانه بودم که یکدفعه صدای جیغ شنیدم. وقتی به رودخانه رفتم، دختربچهای را دیدم که به رودخانه سقوط کرده بود که او را نجات دادیم. اگر در تاریکی هوا، بچهای به رودخانه سقوط کند، ممکن است هیچکس نفهمد و حتی جسدش هم پیدا نشود.»
اسلم جدگال، معلم مقطع دبستان شهید مفتح روستای بجار بازار استکه دانشآموزان روستای کورکچ به آن مدرسه میروند. جدگال میگوید: دانشآموزانیکه از کورکچ میآیند، از نبود پل و جاده مناسب بسیار ناراحت هستند. سیل هم بیاید میشود قوز بالا قوز: «از بچهها میپرسم چرا دیر به مدرسه میآیید، میگویند هیچ راهی برای زود رسیدن به مدرسه نداریم. خطر عبور و مرور خودروهای سوختکش و حمله گاندوها هم وجود دارد. چون مسیر رفتن به مدرسه طولانی است، بچههای پایه اول خیلی میترسند. بعضی از بچهها دو سه سال سنشان بالاتر میرود و بعد به مدرسه میروند و اگر به دلیل دوری راه نتوانند بیایند، ترک تحصیل میکنند.»
به دنبال آرزوها
دو دانشآموزیکه پنج روز در هفته از روی پل معلق رد میشوند، کنار تائی ایستادهاند. هر دو ۱۲ ساله هستند. صدای شیطنت و خندههای ریز امیرحسین و معاوذ را میشنوم.
امیرحسین نمیترسی از روی پل رد بشی؟
چرا میترسم غرق شوم یا بیفتم تو آب و گاندو منو بخوره.
تو که اینقد میترسی چطوری میری روی طناب؟
چون درس خوندن برام مهمه.
چرا؟
چون میخوام دکتر بشم.
معاوذ تو هم میترسی؟
آره خیلی.
خب چرا میری رو پل؟
چون تنها امید خانوادمم. نمیخوام زندگیام مثل اونا بشه.
تو میخوای چیکاره بشی؟
معلم.
آرزوت چیه؟
دلم میخواست تو روستامون مدرسه داشتیم و مجبور نبودم از رو پل رد بشم و این همه راه برم.