اثر معروف نقاش مشهور پس از ۳۰ سال پیدا شد +عکس
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۵۹۰۲۲
یکی از اولین نقاشیهای «سالوادور دالی» با گذشت ۳۰ سالاز مرگ این هنرمند اسپانیایی، کشف شد.
خبرگزاری ایسنا: محققان با بررسی امضاء «دالی» و مواد مورد استفاده در یک نقاشی، به این نتیجه رسیدند که این تابلو در نخستین ماه زندگی سالوادور دالی در اسپانیا کشیده شده است.یکی از اولین کارهای «سالوادور دالی» ـ.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«دالی» این اثر هنری را با نام «گالا سالوادور دالی» امضا کرده که به نام همسرش «گالا» اشاره دارد.
در این نقاشی که نامی ندارد، یک پنجره و میلهای بلند دیده میشود. پژوهشگران بر این عقیدهاند که این منظره با الهام از خانه مشترکی که «دالی» و همسرش از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۸۲ در اسپانیا داشتند، کشیده شده است.
«دالی» بعدها در تابلوی «Morphological Echo» (۱۹۳۴-۱۹۳۶) هم این منظره را خلق کرد.
این نقاشی هماکنون در گالری هنری «هیتر جیمز» نیویورک در معرض دید علاقهمندان قرار دارد.
«سالوادور فلیپه ژاسنتو دالی دوفک» نام کامل نقاش و هنرمند معروف اسپانیایی است که در سال ۱۹۰۴ در شهر کوچکی در شمال اسپانیا زاده شد. «سالوادور» زمانی که هنوز دانشآموز بود تحت تاثیر نقاشیها و تابلوهایی که میدید قرار میگرفت. او تابلوی «Angelus de Millet» را از یکی از مشاهدات دوران کودکی خود کپی کرد.
معروفترین اثر «سالوادور دالی»، «تداوم حافظه» نام دارد که در سال ۱۹۳۱ خلق شد. این نقاش معروف به دلیل شخصیت متظاهر و سبک نقاشی ویژهاش یکی از بهترین هنرمندان دوره مدرن باقی مانده است. با وجود این که منتقدان بارها از او به دلیل داشتن شخصیت متظاهرانه انتقاد کردهاند، اما همواره آثار باارزشش سبب نجات شهرتش شدهاند. تابلوهای سبک سورئالیسم او با چنان وسواسی کشیده شدهاند که بیننده هنگام نگاه کردن به مناظر خشک و لمیزرع، در احساسی رویاگونه فرو میرود. مناظر تابلوهای این هنرمند اغلب مملو از اشیاء عجیب است. طی سالهای گذشته محققان بسیاری به طور جدی مطالعه بر روی آثار این هنرمند را آغاز کردهاند.
«سالوادور دالی» همچنین درعرصه عکاسی، مجسمهسازی و فیلمسازی هم فعالیت داشت. او با «آلفرد هیچکاک» در ساخت فیلم «طلسم شده» (۱۹۴۵) همکاری داشت. «دالی» که از نقاشان سبک سورئالیسم اسپانیا محسوب میشود، در ۲۳ ژانویه سال ۱۹۸۹ در اثر سکته قلبی درگذشت و همانطور که تقاضا کرده بود، در نزدیکی موزه «دالی» به خاک سپرده شد. لینک کوتاه خبر: farda.fr/003J9k
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۵۹۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازهای نقاشی مرگ سقراط
افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت میکند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمهای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش میگوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم منرا در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و مینوشد. مایع زهرآگین بهسرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بیحرکت مانده و او مرگ را پذیرا میشود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.
به گزارش ایرنا، پرسشهای سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزشها در اخلاق یونانیان فرامیخواند. او بخاطر این پنداشتها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جامزهر. سقراط بیمناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق میکردند، بهشدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بارها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانیترین آنها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتیمتری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایشآمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره میکند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدینسان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمیایستد؛ ترجیح میدهد بمیرد، اما از باورها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر میبرند.
افلاطون، شاخصترین آنها، غمزده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشتبه صحنه وقوع تراژدی را انتظار میکشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از اینکار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنهپردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی میپندارد.
ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشاییاش روایتهای تاریخی را با فلسفه روشنگری در میآمیخت تا متفکرانهترین نمونههای نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهامبخش بود. شاگردان وی، بعدها از سبک کلاسیک و روایتهای سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایهدار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارتهای اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره میگرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.
نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بیعدالتی، پیامآور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نمادهای شجاعت و ایثار خلق کرد. او سالهای پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطتها برای بازگشت او به فرانسه بهثمر ننشست تا اینکه در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از اینکار امتناع ورزید.