آدمخواری یک پدر و پسر در تهران!
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۰۵۲۱۵
ساعت24 -پدر و پسری که در تهران آدمخواری کرده اند هولناک ترین پرونده را رقم زدند. بقیه جسد خورده شده هنوز پیدا نشده است.
۱۱ فروردین ماه سال گذشته دختر جوانی از راز عجیب ناپدید شدن مادربزرگش پرده برداشت.
این دختر به قاضی گفت: روز گذشته هر چه با خانه مادربزرگم تماس گرفتم کسی پاسخ گو نبود و همین باعث نگرانی ام شد تا به خانه وی در غرب تهران بروم و زمانی که وارد خانه قدیمی شدم پدر و پسر آشنایی که به خاطر تنها بودن مادربزرگ با هم زندگی می کردند ادعا کردند که روز گذشته مادربزرگم از خانه خارج شده و در این مدت فکر می کردند او به خانه ما آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بدین ترتیب، پلیس برای دستگیری دو همخانه مادر بزرگ وارد عمل شد.
پدر و پسر که داماد و نوه پیرزن هستند پس از دستگیری هدف تحقیق قرار گرفتند و پدر میان سال به ماموران گفت: زن ۸۵ ساله برای خرید از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت و در نبودش فکر می کردیم به خانه دخترانش رفته باشد که نوه دختری اش به خانه آمد و پیگیر احوال مادربزرگش شد.
این ادعا در حالی بود که پسر جوان در اعترافاتش سناریوی عجیبی را پیش روی ماموران قرار داد و گفت: سال هاست که شیشه ای هستم و بیشتر اوقات در حالت عادی نیستم.
وی گفت: به خاطر اعتیادم به شیشه صدایی درگوشم زمزمه می کرد که پیرزن تنها را به قتل برسانم روز حادثه در خانه تنها بودم که آن صدا مرا از خواب بیدار کرد و به کشتن پیرزن اقدام کردم و پس از مثله کردنش با گوشت او غذا درست کردم و سفره غذا را آماده کرده بودم که پدرم سر رسید و او بدون این که از ماجرا خبر داشته باشد همراه من شروع به خوردن غذا کرد.
بنا بر این گزارش، پدر این پسر که با شنیدن ادعای پسرش شوکه شده بود در ادامه به ماموران گفت: پسرم شیشه ای است و این ادعاهایش دروغ است و هیچ کدام از ما اطلاعی از سرنوشت پیرزن تنها نداریم.
بازپرس سهرابی در این مرحله با توجه به وضعیت خاص جوان شیشه ای دستور داد تا وی برای مدتی در بیمارستان روحی و روانی تحت نظر قرار گیرد تا راز ناپدید شدن مادربزرگ فاش شود.
تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این که پس از گذشت سه ماه پدر میانسال که در این مدت در بازداشت پلیس بود سکوتش را شکست و افشاگری کرد.
وی به ماموران گفت: آخرین روزهای سال گذشته بود که پیرزن تنها تصادف کرد و لگنش شکست و پس از درمان به خانه آمد اما به خاطر سن زیادش همیشه در خانه بود تا این که یک روز وقتی به خانه رفتم دیدم او دیگر زنده نیست.
شرایط بدی داشتیم و بی پولی آزارمان می داد به همین دلیل چون پولی برای برگزاری مراسم کفن و دفن او نداشتیم با کمک پسرم جسد پیرزن را داخل نایلون بزرگی بسته بندی کردیم و سپس او را داخل سطل زباله ای رها کردیم و دیگر نمی دانیم جسدش را به کجا انتقال دادند و در این مدت به خاطر ترس از این که مرگ او را به گردن ما بیندازند سکوت کرده بودم.
بنا به این گزارش، با توجه به عجیب بودن این پرونده تحقیقات ویژه ای صورت گرفت و به زودی قرار مجرمیت صادر خواهد شد.
منبع:رکنا
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۰۵۲۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو روحانیت مبارز: بَرجمان از خرجمان بیشتر است
به گزارش «تابناک» به نقل از رویداد ۲۴، سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم گفتگوی اکرمی با رویداد ۲۴، را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.