پسر خسرو شکیبایی: نمیتوانم با اعتبار پدرم جلو بروم
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۰۷۸۴۸
پوریا شکیبایی گفت: من برای بازی در هر پروژهای که حاضر شدهام چندین بار تست دادهام. در سینما نمیتوان با اعتبار پدرم جلو رفت و این کاملا مشخص است که اگر نتوانم خودم را ثابت کنم باید از این عرصه بروم.
به گزارش میزان، پوریا شکیبایی فرزند مرحوم خسرو شکیبایی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون درباره فعالیتهای خود گفت: من در حال حاضر کار خاصی انجام نمی دهم و در پروژه ای حضور ندارم، تنها مطالعه میکنم، گاهی مینویسم و فیلم میبینم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در خصوص وضعیت سینمای امروز ایران تصریح کرد: در حال حاضر سینما وضعیت راکدی دارد البته هر سال بعد از عید نوروز به یک آرامشی میرسد و از خرداد به بعد دوباره شروع میشود. از فعالیت سینما در بهار نمی توان انتظاری داشت و من هم شکایتی ندارم. همچنین پیشنهاد چند تئاتر داشتم اما موقعیت همکاری فراهم نشد.
این بازیگر سینما اظهار کرد: قصد دارم در تئاتری بازی کنم که از آن بیاموزم. سینما هم محترم است چراکه با پول آن بزرگ شده ام، سینما هم برای خود مدرسه است، تمایل دارم در سینما نیز حضور پیدا کنم و قصد ندارم که بین این دو، یکی را انتخاب کنم.
شکیبایی درباره اولین بازی اش در اثری سینمایی به نام "مشمشه" توضیح داد: در چند روز گذشته در فیلم سینمایی "مشمشه" مشغول بازی بودم که تصویربرداری آن به پایان رسیده است. کار با شاهد احمدلو تجربه بسیار خوب و جذابی بود و مفتخرم به داشتن چنین تجربه ای که در مقابل دوربین او ظاهر شوم. برای درست بازی کردن نقشم تمام تلاش خود را کردم و امیدوارم تماشاگران راضی باشند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به صدایی که شبیه صدای پدرش است آیا برای دوبله و گویندگی پیشنهاد داشته یا خیر، بیان کرد: پیشنهادات بسیاری برای گویندگی و دوبله داشتم اما علاقه من بیشتر بازیگری است تا دوبله و گویندگی، البته رادیو برایم بسیار محترم است و در فرصتی مناسب تمایل دارم در رادیو فعالیت کنم.
فرزند خسرو شکیبایی اظهارکرد: تمام آنچه که تا امروز به دست آورده ام و تمام رفتار و خلق و خویم را در مکتب پدرم یاد گرفتم. او بیش از اندازه در من جریان دارد و در من آمیخته شده است به این دلیل که ما همه اولین قهرمانی را که می شناسیم پدرمان است. من سعی کردم هر آنچه را از پدرم آموخته ام در رابطه هایم اجرا کنم و آدم ها هم به شکل عجیب و غریبی به شکرانه اینکه پدرم آدم درست و موجهی بوده است با من رفتار می کنند و خدا را شکر میکنم که به دلیل شخصیت و جایگاه پدرم به من احترام میگذارند.
وی در ادامه تاکید کرد: من باید طوری رفتار کنم که روزی این احترام را از آن خود کرده و رابطه هایم را پایدار کنم اما این به معنی آن نیست که بشود از آن سوءاستفاده کرد. من برای بازی در هر پروژه ای که حاضر شده ام چندین بار تست داده ام.
شکیبایی خاطرنشان کرد: در سینما نمی توانم با اعتبار پدرم جلو بروم و این کاملا مشخص است که اگر نتوانم خودم را ثابت کنم باید از این عرصه بروم.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۰۷۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نامه سرگشاده قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
آفتابنیوز :
محمد قوچانی مدیر مسئول و سردبیر مجله آگاهینو نوشت:
این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی.
دو مجله آگاهی نو و کتاب نامه با تولید محتوایی بیش از دوهزار صفحه در سال چهارنفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم، چون بودجه اش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بوده ایم. درباره این چهارنفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند.
سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و، چون حرفه روزنامه نگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم؛ بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند.
مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشتههای ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است.
سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید میشود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمیتوانم با روزنامه نگاران برخورد اداری کنم!
ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیر دولتی) بنگاههای ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد. اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم. چرا در شبهای صفحه بندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟
اصلا چرا مجله را ورق نمیزنید که کارنامه ما را ببینید. قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره لش را بالا ببریم. روزنامه نگاری را به رسمیت بشناسید ...
رونوشت:
۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۲. وزارت کار
۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک
۴. انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران