Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-02@04:19:50 GMT

اصغر فرهادی متن مرا به نام خودش زد

تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۲۵۰۴۸

اصغر فرهادی متن مرا به نام خودش زد

علی خودسیانی، یک نویسنده پرکار صدا و سیما و سینما و تئاتر است که فیلمسازی و تهیه‌کنندگی هم کرده است. خودسیانی اخیرا فیلمنامه سریال «هیات مدیره» را به نگارش دراورده است. او در یک گفتگوی تازه، ادعا کرده اصغر فرهادی، سال‌ها پیش نمایشنامه او را به نام خود اجرا می‌کرده، و به همین خاطر کارشان به مجادله کشیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خبرگزاری تسنیم: علی خودسیانی که اخیرا فیلمنامه سریال «هیات مدیره» را به نگارش دراورده است، در یک گفتگوی تازه، ادعا کرده اصغر فرهادی، سال‌ها پیش نمایشنامه او را به نام خود اجرا می‌کرده، و به همین خاطر کارشان به مجادله کشیده است. 

ماشین نشین‌ها نمایشنامه‌ای از شما، سبب موفقیت شما و آقای اصغر فرهادی شد؟

هم زمینه موفقیت آقای فرهادی را فراهم کرد، هم زمینه موفقیت من. چون آن نمایشنامه را آقای اصغر فرهادی در یک جشنواره دانشجویی اجرا کرد، او جایزه کارگردانی گرفت و من جایزه نمایشنامه گرفتم و فکر می‌کنم همسرش خانم پریسا بخت آور جایزه بازیگری زن را گرفت و بعد از آن هر جفتمان دعوت شدیم برای نوشتن در رادیو.

علت مجادله شدید شما با اصغر فرهادی بر سر آن نمایشنامه چه دلایلی داشت؟

یک بخشی از این ماجرا برمی‌گردد به زندگی خصوصی و خانوادگی آقای فرهادی، من ترجیح می‌دهم که آن را مطرح نکنم. چون پای یک آدم دیگری وسط می‌آید. ولی ماجرا این بود که من متن را داده بودم آقای اصغرفرهادی که در اصفهان قرار بود کار کند. در تابستان‌هایی که می‌رفتیم اصفهان قرار بود در آنجا کار کند که بنا به دلایلی در حوزه هنری اصفهان نشد، بازیگرش پیدا نشد، مخالفت کردند و سال بعد گفت: این متن را بدهم جشنواره دانشجویی، گفتم بده. در آن سال هم دو تا از متن‌های من، کابوس و «بعد از یک نمایش» آن سال از دانشکده خودمان رفته بود در جشنواره و پذیرفته شده بود خیلی مخالفتی نداشتم که این هم باید از این طرف برود. با اصغر هم از انجمن سینمای جوان اصفهان آشنا بودیم و هم دوره‌ای هم بودیم و هر دو ورودی سال ۷۰ بودیم، منتهی او در دانشگاه تهران قبول شد و من دانشکده سینما تئاتر. نمایشنامه را او ارائه داد و من هم خبر نداشتم. یعنی به من گفته بود که می‌خواهم اجرا کنم و من گفتم که اشکالی ندارد. قرار بود در اصفهان اجرا شود که نشد و منتفی شد و من هم دو تا کار از طرف دانشکده مان در جشنواره داشتم و خیلی پیگیری این مسئله نبودیم تا اینکه یکی از بچه‌ها خبر آورد که متنی که خواهرش سال قبل در دانشکده خودمان سال قبل بازی کرده بود گفت: متن را اصغر فرهادی دارد کارگردانی می‌کند و بازی می‌کند به اتفاق دوست مشترکمان آقای محمودصابری که الان در حوزه فعال هستند. رفتیم سراغ اصغر که جریان چیست. گفت: من متن را دادم برای جشنواره.

ما یک جلسه هم پای تمرینشان نشستم خیلی خوشم آمد، اصغر کارگردان بسیار بسیار باهوش و زرنگ و نکته سنجی است، البته من کارهایش را فقط در کارگردانی می‌پسندم، چون فیلمنامه هایش را نمی‌دانم از کجا می‌آید و چه اتفاقاتی می‌افتد. ما رفتیم کار را دیدیم و خوشحال هم شدم، چون داشت خوب کار می‌کرد و اتفاقا در اصفهان هم که کار کرده بود پیشنهادش این بود که اتوبوس بگذارد در صحنه و این‌ها در اتوبوس بنشینند. من گفتم اگر جای تو باشم چند تا لاستیک می‌اندازم وسط. چون تئاتر، تئاتر دانشجویی است و دیدم همان اتفاق افتاده و سه تا لاستیک گذاشته وسط و فوق العاده داشت و زیبا کار می‌کرد. ذوق زده هم شده بودم تا اینکه بولتن جشنواره در آمد و دیدم که نوشته «ماشین نشین‌ها» نویسنده اصغر فرهادی کارگردان اصغر فرهادی بازیگر اصغر فرهادی. صدایش زدیم و با همین دوست مشترک آوردیمش سمت دانشکده، همان ماجرایی که آقای گیل آبادی هم به آن اشاره کرده که پایین خوابگاه داد و بیداد می‌کردیم.

گفتیم جریان چیست؟ گفت: یک اشتباه تایپی است. گفتم: مگر می‌شود آن‌ها چیزی را که تو نوشته بودی تایپ کردند. به اصغر (فرهادی) گفتم این نمایشنامه حداقل پنج بار شش بار بچه‌ها با آن پایان نامه پاس کردند. بازیگر‌هایی مثل مهیار موجی [مجیب]حق قدم که در برنامه رنگین کمان مجری و کارگردان بود، او پایان‌نامه بازیگریش با این نمایش بود که کارگردانش هم آقای شیخ بود، او هم پروژه کارگردانیشان را روی این متن کار کرده بودند. گفتم این را بچه‌ها کار کردند و ما سال قبل داده بودیم جشنواره رد شده بود. بعد گفت که خواهش می‌کنم که الان صدایش را در نیاورید. چون من با پریسا (بخت آور) نامزد کردم، قرار است عقد کنیم و به پریسا گفتم که این متن را خودم نوشتم. حالا اگر اول زندگیمان بفهمد که به او دروغ گفتم احتمال دارد که این رابطه ما به هم بخورد و قطع ارتباط بکند. گفت: خواهش چیزی نگوئید من چند ماه دیگر عقد می‌کنم، تا قبل از جشنواره وقتی عقد کردم آن موقع می‌گویم و دیگر نمی‌تواند کاری کند، ما گفتیم باشد. اینکه این‌ها عقد کردند یا نکردند، نمی‌دانم، چون شاهد عقدشان دو نفر دیگر بودند. ماجرا به این رسید که جشنواره برگزار شد، ایشان رفت اجرا کرد و فوق العاده اجرای خوب ودرخشانی بود و رسیدیم به مرحله توزیع جوایز. آن شبی که قرار بود داوری کنند من را صدا زدند، داور‌های ما آن زمان خدابیامرزد آقای محمود کشن فلاح بود، آقای تاجبخش فناییان از دانشگاه تهران بود.

(تصویر فوق، صحنه ای از نمایش «ماشین نشین ها» با بازی اصغر فرهادی و پریسا بخت آور)

آقای فلاح اصرار داشت که این متن برای من است. چون خودش استاد راهنمای آن کارگردانی بود که این متن را کار کرده بود. آقای فنائیان، چون اعتبار می‌داد به دانشکده تهران، می‌گفت: نه این برای اصغر فرهادی است که در بولتن هم آمده. من و اصغر را صدا زدند و گفتند که متن برای کیست؟ من گفتم: هیچی نمی‌گویم هر چه اصغر بگوید. اصغر گفت: متن برای آقای خودسیانی است، منتهی من تغییرش دادم و به همین دلیل آن شب جوایز را که دادند جایزه متن ماشین‌نشین‌ها به من رسید و برای متن نمایش «بعد از یک نمایش». یعنی یک نمایشنامه از دانشکده خودمان جایزه گرفت که مونولوگ تک نفره بود که آقای رضا بهبودی خیلی خوب بازی کرده بود و کارگردانی را به اصغر فرهادی دادند و ماجرا منتفی شد و تمام شد.

بعد از این ماجرا یکی از دوستان ما آقای مهدی شهداد یکی از قدیمی‌های تئاتر اصفهان هستند و آن موقع هم بودند، استاد خودمان در تئاتردانش آموزی، در آن زمان، گفتند که شنیدم که برای ماشین نشین‌ها جایزه گرفتید، گفت: متن را بده من در اصفهان کار کنم. گفتم پول می‌گیرم و متن را اینطوری نمی‌دهم و با هم به توافق رسیدیم که از آن‌ها صد و پنجاه هزار تومان پول بگیرم تا اصفهان اجرا شود و اتفاقا به توافق هم رسیدیم. چند روز بعد هم تماس گرفتند که این نمایشی که به ما فروختی، اصغر (فرهادی) آورده اینجا دارد کار می‌کند و به اسم خودش هم دارد کار می‌کند.

ما به یکی از دوستانی که در اصفهان بود از او خواهش کردیم که هر چه مدرک دارد برای ما بفرستد و او هم از آن پلاکاردی که سر در سالن محل اجرا گذاشته بود، از آنجا عکس گرفت و بروشور آن را گذاشت داخل پاکت و برای ما پست کرد، آن زمان ایمیل و این‌ها نبود. من پاکت را باز کردم، به اتفاق یکی از دوستان دیگرمان که همکار و هم دانشکده‌ای بودیم، به اتفاق ایشان که عکاسی می‌کرد و در اصفهان هم اجرا می‌رفت؛ یعنی زیر نظر حوزه هنری اصفهان اجرا می‌رفت گفت: من در حوزه هستم و آن موقع آقا زم رئیس حوزه بودند و گفت: من می‌توانم قرار بگذارم برویم پیش زم و اعتراض کنیم. من هم مدارک را به علاوه روزنامه همشهری را که خبر جشنواره و جوایز در آن درج شده بود به همراه دو تا سکه که به من جایزه داده بودند را برداشتم، به علاوه مدارکی که دوستمان برایمان فرستاده بود و رفتیم پیش آقای زم. گفتم می‌خواهم آقای زم را ببینم گفتند که نمی‌شود و من صدایم را بردم بالا و گفتم یعنی چه اینجا دزد خانه درست کردید و خود آقای زم از اتاقشان آمدند بیرون و گفتند چه شده؟ گفتم این متن من را یک نفری برداشته (البته ایشان کارگردانی کرده) رفته زیر نظر حوزه که شما مدیرش هستید دارد اجرا می‌رود و سومین اجرایش هم امشب است. گفتم ایشان قرار است امشب هم اجرا برود، بدون اینکه اسم من قید شود، بدون اینکه حق معنوی و مادی من رعایت شود و خیلی هم عصبانی بودم، چون برخورد‌های اصغر فرهادی را در زمان جشنواره و دروغ هایش را دیده بودم و خصومت شخصی هم پیدا کرده بودم، به خاطر همین دروغ گفتن هایش.

آقای زم همان موقع تماس گرفت با حوزه اصفهان و آن موقع مدیرش آقای قندی بود و به او گفت: چه نمایشی است که آنجا اجرا می‌رود گفت که نمایش خوبی است خیلی استقبال شده و گفت: از امشب دیگر اجرا نمی‌رود خودت هم فردا بیا تهران .. و بدون خداحافظی گوشی را گذاشت و بعد به من گفت: خیالت راحت باشد و برو. بعد از آن هم اجرا نرفت و اصغر هم از آن طرف قرارداد بسته بود و خیلی هم عصبانی و ناراحت شده بود و این ماجرا هم منتفی شد.

بعد یک اجرا می‌خواست تهران بگذارد، در همان تالار مولوی و من خبر دار شدم و رفتم پیش آقای فنائیان (تاجبخش فنائیان)، چون تالار مولوی زیر نظر دانشگاه تهران بود. گفتم جریان این اجرا چیست ایشان رفتند اصفهان و این کار را کردند. گفت که نه... حقوق مادی و معنوی رعایت شده و دیدم که پوستر هم چاپ کرده بودند و در همان پوستر نوشته نویسنده علی خودسیانی بازنویسی و کارگردانی اصغر فرهادی؛ که من باز هم به خاطر خصومت شخصی و عصبانیتی که داشتم گفتم من به یک شرط اجازه می‌دهم. حتی پوستر گلاسه هم چاپ کرده و خیلی هم هزینه کرده بودند. آن زمان دانشگاه تهران اصرار کردند که اجازه بده اجرا بشود، چون من می‌توانستم جلوی اجرا را بگیرم. گفتم یک شرط دارد خود اصغر فرهادی تمام این پوستر‌ها را یکی یکی بازنویسی و لاک بگیرد. اولش گفتم که پوستر‌ها عوض شود و اسم بازنویس حذف شود. گفتند که نمی‌شود خیلی هزینه کردیم. نمی‌دانم پنج هزارتا یا پانزده هزارتا چاپ کرده بودند. گفتم پس با لاک غلط گیر عبارت بازنویسی را بپوشانید و گفت: باشد و به توافق رسیدیم که پنجاه درصد از گیشه هم برای من باشد. بعد اصغر گفت: من خیلی ضرر می‌کنم. من گفتم پنجاه درصد برای شما پنجاه درصد هم برای من وگرنه من قبول نمی‌کنم و نه به خاطر مسائل مالی، بلکه به خاطر لجبازی که من داشتم برای اینکه بدم آمده بود از نحوه برخوردش با این ماجرا و اجرا رفت و فوق العاده اجرای خوبی رفت. انقدر اجرای خوبی داشت که من هر روز بعد از دانشکده پیاده می‌رفتم آنجا و دوباره روابطمان خوب شد و عادی شد و دوستانه شد و آن سال سی هزار تومان فکر می‌کنم (پنجاه درصد از فروش گیشه بود) دریافت کردم و بعدش دوستانه با هم کار می‌کردیم و بعد او دعوت شد به رادیو و من هم دعوت شدم به رادیو و من آدینه با نمایش را در زمان دانشجویی می‌نوشتم و بعد با ماجرای دیگری وارد تلویزیون شدیم.

لینک کوتاه خبر: farda.fr/003NYR

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۲۵۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد

غلامحسین کرباسچی مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن، در تحلیل مصاحبه‌ی اخیر مهدی نصیری با بی‌بی‌سی گفت: من اصلا ایشان را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک مرتبه این طرف صفحه بیاید.

وی در گفتگو با ما ادامه داد: آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.

کرباسچی اظهار داشت: کسی حرف او را حساب نمی‌کند که بخواهد چنین طرحی بدهد. حالا موضع‌گیری‌های اصلاح‌طلبان، به ویژه شخص آقای تاجزاده و آقای موسوی خیلی مشخص است به نظرم ایشان تعادل ندارد و لازم نیست درباره آن صحبت شود.

نصیری می‌خواهد خودش را مطرح کند که از گردونه حذف نشود

وی در پاسخ به این سوال که طرح این موضوع از سوی آقای نصیری دارای چه اهدافی است، گفت: آقای نصیری آدمی است که می‌خواهد خودش را مطرح کند و حرف‌های شاذ می‌زند. زمانی فکر می‌کردم ایشان از طرف همین آدم‌های افراطی مأموریت دارد تا طوری حرف بزند که اگر حرف‌های معقولی زد، جایگاهی پیدا نکند و بگویند فلانی بهترین حرف را برای بی اعتبار کردن حرف‌های انتقادی صحیح می‌زند.

کرباسچی تصریح کرد: اهداف خاصی پشت این موضوع نمی‌بینم و فقط می‌خواهد خودش را مطرح کند که از گردونه حذف نشود. سوابق او آنچنان است که برای آدم‌های اصلاح‌طلب خیلی روشن بوده و کسی حرف‌های ایشان را به بهای بهشت نمی‌دهد. سعی می‌کند حرف‌های تندتری بزند که جایگاهی برای خودش جذب کند.

نصیری فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد

وی گفت: نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جا‌های عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیت‌های ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. می‌داند که کسی به او وقعی نمی‌گذارد و جایگاهی ندارد، می‌خواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند.

کرباسچی تاکید کرد: به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاح‌طلب‌ها دارد، با توجه به سوابق ایشان، برانداز‌ها می‌فهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی می‌خورد که مثلا حرف تازه‌ای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد.

منبع: ایلنا

tags # اخبار سیاسی سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم
  • هادی‌زاده مسئول برگزاری روز ملی پارالمپیک شد
  • افزایش ۲ برابری حق‌الزحمه ساعت اضافه تدریس معلمان | همه معلمان رتبه‌بندی می‌شوند مگر اینکه...
  • تجلیل از ۱۳ مخترع برگزیده در جشنواره ملی اختراعات خلیج فارس
  • داور بازی استقلال- تراکتور استعفا داد
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد
  • داور لیگ برتری استعفا داد
  • دیدار مردمی اصغر جهانگیر در حرم شاه عبدالعظیم حسنی
  • ساماندهی خودرو‌های عرضه غذا در تهران
  • علی اصغر حسن زاده: تفکر ما سورپرایز کردن تیم ها در جام جهانی است!