Web Analytics Made Easy - Statcounter

خرداد: این روزها کافه‌نشینی از یک فرهنگ لوکس و روشنفکرانه به یک عادت روزانه برای خیلی‌ها تبدیل شده است.

به گزارش خرداد به نقل از خبر آنلاین/فهیمه حسن‌میری: یکی یکی از راه می‌رسند و دور میز دوازده نفره‌ای که رزرو کرده‌اند، جا می‌گیرند. یکی از مهمان‌های دیگر با کیک از راه می‌رسد، شمع‌ها جرقه می‌زنند و موزیک آرامی که قبلتر پخش می‌شد جایش را به آهنگ «تولدت مبارک» می‌دهد؛ با دست زدن و هم‌آوایی مهمان‌ها.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای بقیه مشتری‌ها عادی است. نه تعجب می‌کنند نه اظهار گله. بعضی‌شان برمی‌گردند صاحب جشن تولد که کلاهی بر سرش گذاشته و برای دوربین‌ها لبخند می‌زند را ببینند و بعد دوباره گرم حرف زدن می‌شوند. 

اینجا، یکی از کافه‌های مرکز شهر است. جایی که به قیمت‌های مناسب معروف است، با سالنی بزرگ که امکان گرفتن جشن را به مشتری‌ها می‌دهد. مسئول کافه جوانی همسن و سال مهمانهای جشن تولد است، یک دهه شصتی که البته اینجا را با کمک مالی پدرش راه انداخته: «لیسانس دارم ولی نمی‌خواستم کارمند و پشت میز نشین باشم. ترجیح می‌دادم واسه خودم کار کنم. با خانواده حرف زدم و گفتم سهم ارثم رو الان بدین، اولش ناراحت شدن، بعد دیدن منطقی حرف می‌زنم. الان کار داشته باشم و کنارشون باشم بهتره یا این همه سال ازشون دلخور باشم و دستم هم تو جیب بابام باشه؟ خواهر و برادرم وضع مالی‌شون خوبه، اونا هم موافقت کردن، گفتن بهش پولشو بدین بره کار کنه حداقل به کار خلاف کشیده نشه. اومدم این کافه رو راه انداختم. قبلش تجربه داشتم. تو کافه کار کرده بودم. اما خب اینطوری که مال خودم باشه نه.»

آهنگ جشن تولد تمام شده، موسیقی آرام قبلی پخش می‌شود، یک برش از کیک تولد هم به ما می‌رسد، با لبخند و تکان دادن سر تشکر می‌کنیم و کاوه، جوان صاحب این کافه، حرفش را ادامه می‌دهد: «این که پرسیدین دخل و خرجم جور درمیاد یا نه، چیزیه که همیشه همه می‌پرسن. این روزا همه می‌خوان کافه راه بندازن. با خودشون فکر می‌کنن هم فاله هم تماشا. فکر می‌کنن لازم نیست زحمت زیادی بکشن، تصورشون اینه که نشستن فقط قهوه می‌خورن و از مردم پول می‌گیرن. ولی خب اینطوریا نیست. سختی‌های این کارو نمی‌دونن. از همون راه‌اندازی کافه بگیر تا کارایی که هر روز باید انجام داد. یه روز یه چیزی از منو نداشته باشی، مشتری فردا نمیاد. باید همیشه همه‌چی خوب و درست درمون باشه. چاییتون سرد نشه، الان میام.»

یکی دو نفر از سالن‌کارها را صدا می‌کند، چیزی در گوششان می‌گوید و برمی‌گردد: «چی می‌گفتم؟ درباره این که کافه داشتن می‌صرفه یا نه. خب خیلی بستگی به این داره که چطوری کار کنی، کارت بگیره یا نه، مشتری ثابت و دوست‌های اهل کافه داشته باشی یا نه، کدوم منطقه شهر باشی، قیمت‌هات چطوری باشه، رفتارت با مشتری‌ها، یعنی اینطوری بگم که اصلا نمی‌شه پیش‌بینی کرد. اما من خدا رو شکر راضیم. اینجا خوب معروف شده. یعنی الکی معروف نشده‌ها. زحمت کشیدم براش. مهمتر از همه‌چی اینه که قیمت‌ها رو منطقی گذاشتم. برای این که خودمم جوونم، می‌گم از کجا بیارن همسن و سال‌های خودم که برای یه چایی ده دوازده تومن پول بدن. بیشتر مشتریام دانشجوئن. همون میز که تولد گرفتن رو می‌بینی؟ تقریبا هر روز یکی دو تا تولد داریم اینجا. کجا برن؟ چیکار کنن بنده‌خداها. پول دارن مهمونی و پارتی بگیرن؟ ندارن. خونه دارن از خودشون؟ ندارن. کنار مامان و باباهاشون تولد بگیرن؟ نمیشه که. ولی دلشون می‌خواد کنار هم جمع شن و یه شمعی فوت کنن و دو تا کادو بدن. بعضی کافه‌دارا شاکی می‌شن یا می‌خوان پول بیشتر بگیرن، ولی من نه. می‌گم خودمون به خودمون رحم کنیم. حالا دو زار کمتر. اشتباه می‌گم؟»

کافه‌نشینی برای فرار از خانه

کاوه اما تنها کسی نیست که درباره کافه و کافه‌نشینی که حالا تبدیل به یک فرهنگ جاافتاده یا یک عادت روزانه برای خیلی‌ها تبدیل شده، با او حرف می‌زنیم. نسیم، دختر جوانی است که دو سالی می‌شود در یکی از محله‌های شمالی شهر در یک کافه جمع وجور کار می‌کند: «اینجا محیط آرومی داره و معمولا مشتری‌های خودمون رو داریم. خیلیا مشتری هر روزه‌ن. خودشون می‌گن روزشون شب نمی‌شه اگه حتی برای یه قهوه یا چای خوردن نیان اینجا. خیلیا هم میان اینجا کاراشون رو انجام می‌دن، درس می‌خونن، چیزی می‌نویسن، یا سرشون توی لپتاپشونه. من با خیلیا دوستم. بعضیاشون بعد از کار یا دانشگاه به جای این که برن خونه، مستقیم میان اینجا. دلیلش رو ازشون پرسیده‌م. بعضیا می‌گن توی خونه تمرکز کار کردن یا درس خوندن ندارن، میان اینجا که هم بتونن چیزی سفارش بدن هم کاراشون رو انجام بدن. درواقع می‌دونین؟ من فکر می‌کنم می‌خوان از خونه فرار کنن و ساعتای کمتری خونه باشن. فقط برای خواب برن خونه. اینطوری دعوا و اختلاف با مادر و پدرا کمتره. خودتون می‌دونین دیگه، نسل جدید خیلی با زندگی خانوادگی و امر و نهی بزرگترا جور درنمیاد. بعضی از مشتریا که خونه مجردی گرفتن یا ازدواج کردن، دیگه کمتر میان اینجا، حتی قرارای دوستانه رو هم خونه‌شون می‌ذارن، ولی خب اونایی که با خانواده زندگی می‌کنن و فضای خصوصی کمتری دارن، ترجیح می‌دادن چه تنهایی چه با دوستاشون توی کافه وقت بگذرونن.»

با مشتری تازه‌وارد سلام و احوالپرسی می‌کند و دوباره تجربیاتش را می‌گوید: «کافه‌نشینی الان به عادت تبدیل شده، مشتریا حتی روزایی که ممکنه پول زیادی برای سفارش دادن نداشته باشن میان، بعضی از مشتریای قدیمی پیش ما حساب دارن، آخر هر هفته حسابشونو صاف می‌کنن، یا اول ماه که حقوق می‌گیرن، یه پولی می‌دن حسابشونو شارژ می‌کنیم که نگران نباشن آخر ماه پول کم میارن. دیگه خودشون دستشون اومده چقدر خرجشون می‌شه.»

نسیم، به نکته عجیب‌تری هم در بین مشتریان کافه‌ی بالاشهری‌شان اشاره می‌کند: «توی این کافه، هم آدمایی میان که اهل همین محله و پولدارن، هم آدمایی که از مرکز یا حتی پایین شهر میان. یا کلاس و دانشگاه و محل کارشون اینجاس، یا میان که با آدمای پولدار و به قول خودشون باکلاس معاشرت کنن. یکی از مشتریامون می‌گفت محله زندگی‌مون رو دوست ندارم، دوست ندارم همیشه با یه عده آدم بازنده دمخور باشم، مثل دوستام برم توی قهوه‌خونه بشینم و عمرمو تباه کنم، بعد از کارم میام اینجا که حداقل رسم و رسوم پولدار شدن و پولدار بودن رو یاد بگیرم. چند ماهی هست که میاد، نمی‌دونم تا حالا یاد گرفته یا نه، این بار حتما باید ازش بپرسم!»

از کاپوچینو تا پانتومیم

مشتریان این کافه را از اسمش می‌شود شناخت، اسمی که نام بازی را یدک می‌کشد و مشخص است بیشتر چه گروه سنی، با چه علایقی دور هم جمع می‌شوند. انواع بازی‌ها را می‌توان اینجا پیدا کرد؛ از نوع قدیمی و کلاسیک مثل منچ و مار و پله تا انواع جدیدتر مثل ایکس باکس و انواع بازی‌های کامپیوتری و مخصوصا بازی‌های گروهی مثل مافیا که حتی برای آن ورودیه می‌گذارند و بلیت می‌فروشند. مشتریان هم اغلب نوجوان‌هایی هستند که تازه فضایی برای دور هم جمع شدن‌های همسالانه پیدا کرده‌اند و از هر مجال و پولی که به دستشان برسد، برای ساعتی خوش گذراندن در کافه استفاده می‌کنند. اما تعداد بزرگترها هم کم نیست؛ مثل بابک 29 ساله که هفته‌ای سه روز بعد از کار می‌رود باشگاه ورزش می‌کند و سه روز دیگر را اینجا با دوست‌هایش قرارِ بازی دارند: «بریم تو پارک بازی کنیم که هر دقیقه یکی رد شه و یه نوع مواد بهمون پیشنهاد کنه؟ از این که بریم تو کوچه و خیابون سیگار بکشیم و معتاد شیم که بهتره. میاییم اینجا یه تفریح سالم داشته باشیم. چیکار کنیم دیگه؟ چه تفریحی برامون هست؟ همین باشگاه هم که میرم کلی پولش می‌شه، اگه ارزونتر بود هر روز می‌رفتم. ولی خب عصرهایی که باشگاه نمی‌رم، اینجا نیام چیکار کنم؟ به خیلیا سنم رو نمی‌گم. می‌گن سی سالت شده، میای اینجا بازی کنی؟ ولی خب خداییش شما بگو ما چیکار کنیم؟ نه اونقدری پول دارم که زندگی تشکیل بدم، نه اونقدری که هر روز سفر باشم. حالا فوقش آخر هفته یه سینمایی هم بریم، بقیه روزا چی؟ بریم بشین کنار مامان باباها که نصیحتمون کنن؟ هی بگن ازدواج کن. انگار با این حقوق‌ها میشه ازدواج کرد. میاییم اینجا دور هم یه دست بازی می‌زنیم غم و غصه‌ها و فکر و خیال یادمون بره. تفریح از این سالم‌تر؟ شهر بازی درست‌درمون هست که بریم؟ هزار جور تفریح و سرگرمی هست که یکیشو انتخاب کنیم؟ چی برای ما جوونا درست کردن؟ مام دلمون به همینجا خوشه دیگه.»

دوست بابک هم از حضورشان به قصد بازی و تفریح دفاع می‌کند: «من خودم از صبح زود می‌رم سر کار تا ساعت پنج عصر. بعدش میام اینجا با بچه‌ها حرف بزنیم و بازی کنیم بلکه خستگی از تنمون در بره. یه طوری شده که به اینجا عادت کردیم. نمی‌دونم، اینم شاید یه جور اعتیاده، یکی دو روز نیام، انگار یه چیزی کمه. نه که کار خاصی هم بکنیما، قماری چیزی، همین دور هم بودن ساده، عادتمون شده دیگه. اصلا همین که بابک می‌گه، اینجا نیایم کجا بریم؟ ماشین هم که نداریم دوردور کنیم. حالا فوقش یه کم هم انگیزه‌مون آدمای تو کافه باشن، بالاخره باید از یه جا با یکی آشنا شیم دیگه. اینجا حداقل چهار کلمه حرف می‌زنیم همدیگه رو بیشتر می‌شناسیم، بهتر از آشنا شدن تو خیابونه!»

هم فرهیخته‌ها، هم عشاق جوان

اما همه‌اش هم وقت‌گذرانی و بازی و تفریح نیست. محمد 33 ساله که می‌گوید نزدیک ده سال است در کافه‌ها کار می‌کند، به قرارهایی برای کتابخوانی، فیلم‌بینی و دوره‌های آموزشی هم اشاره می‌کند: «یه مشتری داریم که اینجا کلاس خصوصی برگزار می‌کنه. زبان فرانسه بلده ولی چون جایی رو نداره، با زبان‌آموزاش اینجا قرار می‌ذاره. اون میز که اون گوشه می‌بینین بیشتر وقتا مال اونه. استاد دانشگاهه‌ها، ولی خب از این پاره‌وقتا. توی روز چند تا شاگرد خصوصی داره، هر کدوم یه ساعت میان اینجا درس می‌خونن و چایی و قهوه می‌خورن، بعد میرن و شاگرد بعدی میاد. قهوه‌شون هم به حساب استاده. می‌صرفه خب براش. کلی پول می‌گیره برای هر ساعت ازشون. بهش میگم اینجا برات بهشته، یه جای راحت نشستی، چند برابر پولی که خرج میکنی به دست میاری. راحت. نه مالیاتی نه اجاره‌ای نه حق موسسه‌ای چیزی.»

دیگرانی هم هستند که محمد به آنها نام فرهیخته می‌دهد: «مشتریایی هم داریم که میان اینجا و دوره‌های کتابخوانی و نقد فیلم و این چیزا برگزار می‌کنن. هفته‌ای یه بار میان و اون میز بزرگه رو رزرو می‌کنن. یعنی می‌خوام بهتون بگم تو کافه‌ها فقط آدمای بیکار و از سر سرخوشی و وقت‌گذرونی نمی‌رن، خیلیا هم هستن که کارای مفید می‌کنن و فرهیخته‌ن. ولی خب میان اینجا چون یا جایی ندارن که دور هم جمع شن یا نمی‌خوان به فضای خصوصی همدیگه خیلی نزدیک بشن. چی میگن بهش؟ دوست اجتماعی. من خودمم چند بار توی بعضی از گروهاشون شرکت کردم، درباره فلسفه و حقوق و ادبیات و تاریخ حرف می‌زدن. وقت نمی‌شد کتابها رو بخونم، دیگه نرفتم سر میزشون. ولی خب برای مام می‌صرفه دیگه. وقتی مشتری ثابت داشته باشیم، هرقدر هم که کم سفارش بدن یا سفارشاشون ارزون باشه، بازم خیالمون راحته که دخل و خرجمون جور درمیاد. بهتر از اینه که بشینیم چشم به در بدوزیم مشتری میاد یا نه. تازه اینطوری سلیقه مشتریا هم بیشتر دستمونه.»

مشکلاتی هم حضور اینطور مشتری‌ها پیش می‌آورد: «خب یه مشکلاتی هم پیش میاد. باید حواسمون به این هم باشه که خلاف پیش نیاد. حوصله دردسر نداریم. بیان بشینن حرف سیاسی بزنن و ما رو بیچاره کنن. دیگه دستمون اومده، زیرپوستی حواسمون به مشتریا هست. بعضی چیزای دیگه هم مثلا اینه که یهو که بحث بالا می‌گیره همه با هم شروع می‌کنن به سیگار کشیدن. مام البته تذکر می‌دیم، نه که برای ما مشکلی باشه‌ها. ولی خب اگه مامور بیاد سر بزنه مشکل‌ساز می‌شه، یا ممکنه مشتریای گذری رو از دست بدیم. به هر حال این گروه‌ها که همیشه نیستن، بعضیاشون یکی دو ماه میان بعد دیگه تعطیل میشن، باید حواسمون به بقیه مشتریا هم باشه، دو نفره‌هایی که با کادوی ولنتاین میان، میخوان روی میز رو با گل رز و شمع براشون تزیین کنیم، بالاخره توی کافه همه جور مشتری‌ای میاد. بهتون گفتم جامعه‌شناسی خوندم؟ خب برای همینه که شاید بیشتر از بقیه دوستام اینجا به مشتریا و رفتارشون دقت می‌کنم. لیسانس دارم ولی باور کنین از استادامون بیشتر می‌فهمم توی بطن جامعه چی می‌گذره. هر روز این همه آدم رو ببینی، کم نیست. نگفتین چی میل دارین؟ قهوه یا چای؟»

برچسب ها: کافه ، جوانان ، جامعه

منبع: خرداد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۷۰۳۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رستوران های هتل چمران شیراز

هتل چمران شیراز دارای رستوران‌های متنوع با فضاهای اختصاصی است و توقع شما از یک رستوران تمام‌عیار را برآورده می‌سازد.

به گزارش ایمنا، شیراز شهر شعر و آواز و تاریخ و فرهنگ است که بازدید از آن در هر فصلی جذابیت خاص خود را دارد. اگر به این شهر تاریخی سفر کردید، یکی از بهترین مکان‌ها برای امتحان کردن انواع غذاهای ایرانی و فرنگی، رستوران های هتل چمران شیراز است.

هتل چمران یکی از لوکس‌ترین هتل های شیراز در بهترین نقطه شهر و در بلواری به همین نام است. این هتل 5 ستاره، 30 طبقه، 109 متر ارتفاع و 180 واحد اقامتی دارد که از اتاق‌های بالایی آن چشم‌اندازی رویایی از شهر دیده می‌شود. با رزرو هتل چمران شیراز از سایت ایران هتل آنلاین اقامتی راحت و آرام در شهری پویا و زیبا در انتظارتان است.

هتل چمران شیراز چند رستوران دارد؟

هتل چمران شیراز دارای رستوران‌های متنوع با فضاهای اختصاصی است و توقع شما از یک رستوران تمام‌عیار را برآورده می‌سازد. در این هتل از رستوران‌های سنتی گرفته تا رستوران‌های فرنگی و مدرن دیده می‌شود که در هر کدام غذاهای مخصوصی سرو می‌شود.

تنوعی که در رستوران های هتل چمران شیراز وجود دارد در کنار غذاها و محیطش را در کمتر هتلی پیدا خواهید کرد. این هتل از هتل های شیراز را که رستوران‌های متنوع دارد، در این مقاله به شما معرفی می‌کنیم.

1- رستوران پانوراما هتل چمران شیراز؛ رستوران طبقه 24

پانوراما رستورانی منحصربه‌فرد و محبوب در طبقه بیست و چهارم این مجموعه است. از این رستوران می‌توان چشم‌اندازی تماشایی از مناظر شهری را تماشا کرد؛ به خصوص اگر برای صرف شام به پانوراما بروید، تماشای چراغ‌های چشمک‌زن شهر حس خوبی به شما می‌دهد.

رستوران پانوراما هتل چمران شیراز دکوراسیون جذاب و معماری چشم‌نوازی دارد و به همین دلیل انتخاب اول بسیاری از افراد برای صرف غذا است. از دیگر مزایای این رستوران ظرفیت بالا و نمای 360 درجه آن به شهر شیراز است.

همچنین در رستوران پانوراما از پرسنل حرفه‌ای و آشپزان متخصص به‌کارگیری شده که همین امر فضای آن را برایتان دلنشین‌تر می‌کند. در این رستوران از ساعت 7 تا 10 صبح وعده صبحانه سرو می‌شود که تنوع بی‌نظیری دارد و رنگ و لعاب غذاهایش اشتهایتان را باز می‌کند.

از ساعت 12 تا 23 نیز رستوران برای سرو وعده‌های ناهار و شام در خدمت مهمانان است. غذاهای رستوران پانوراما به دلیل استفاده از مواد اولیه تازه و درجه یک، ادویه‌جات مخصوص و سرآشپز ماهر کیفیت خوبی دارند و در ظروف زیبا و مجلل سرو می‌شوند.

2- رستوران سنتی هتل چمران شیراز

از دیگر رستوران های هتل چمران شیراز که فضایی سنتی و دنج دارد، رستوران سنتی دارا در طبقه منفی یک است. این رستوران معماری باشکوهی دارد و در هر کنج آن یک المان جذاب سنتی یا نشانی از هنر و معماری ایرانی دیده می‌شود.

محیط دلچسب رستوران که مزین به دکوراسیونی متناسب با فضای داخلی آن است، نظر هنردوستان را به خود جلب می‌کند و بسیاری از مهمانان را به سوی خود می‌کشد. در این رستوران، غذاها در ظروف سنتی سرو می‌شود و در محیطی دلپذیر در اختیار مهمانان قرار می‌گیرند.

در رستوران سنتی دارا انواع غذاهای سنتی مانند چلوکباب، کلم‌پلو، باقالی‌پلو با گوشت بره و سایر غذاهای ایرانی به شیوه اصیل خود طبخ می‌شوند. این رستوران همه روزه از ساعت 12 تا 23 آماده خدمت‌رسانی به مهمانان است.

3- فست فود و رستوران سارا هتل چمران شیراز

فست فود سارا یا همان ویتوریا سابق، یکی از قدیمی‌ترین فست فودهای شیراز در طبقه اول هتل چمران است. در این رستوران انواع غذاهای فست‌فودی مانند پیتزا با سس‌های مخصوص، برگرهای اختصاصی، سوخاری، لازانیا و... در محیطی دلپذیر، تمیز و شیک سرو می‌شود.

کیفیت خوب غذاها و اجرای موسیقی زنده از دیگر مزایای غذا خوردن در فست فود سارا است. همچنین پرسنل مجموعه برخورد بسیار حرفه‌ای و دوستانه‌ای دارند و رضایت شما را جلب می‌کنند. فست فود سارا هر روز از ساعت 12 تا 24 به صرف ناهار و شام از مهمانان پذیرایی می‌کند.

4- رستوران ایتالیایی داوینچی؛ رستوران طبقه 25

می‌خواهید در یکی از بهترین رستوران های هتل چمران شیراز طعم اصیل پیتزای ایتالیایی را تجربه کنید؟ رستوران ایتالیایی داوینچی این مجموعه مکانی فوق‌العاده در شهر شیراز است که این امکان را برایتان فراهم می‌کند.

این رستوران در طبقه 25 هتل قرار گرفته و شما می‌توانید همزمان که غذای خود را نوش جان می‌کنید، دورنمایی زیبا از شهر را مشاهده کنید. در رستوران داوینچی انواع غذاهای معروف ایتالیایی مانند پاستا و پیتزا مارگاریتا بر اساس دستور پخت ایتالیایی طبخ و سرو می‌شود.

رستوران ایتالیایی داوینچی فضایی دل‌انگیز با نورپردازی‌های خیال‌انگیز و دکوراسیونی شیک دارد. این رستوران هر روز هفته از ساعت 12 تا 24 در خدمت مهمانان است.

5- رستوران ملل

یکی دیگر از رستوران‌هایی که در لیست رستوران های هتل چمران شیراز به آن برمی‌خوریم، رستوران ملل است. این رستوران در طبقه سوم هتل قرار دارد و در آن انواع غذاهای ایرانی و بین‌المللی با کیفیت قابل‌قبول سرو می‌شود.

رستوران ملل طراحی مدرن و شیکی دارد و دارای دو سالن بزرگ است. همچنین یک بالکن وسیع نیز در این رستوران دیده می‌شود که امکانی برایتان فراهم می‌کند تا در فضایی با چشم‌انداز فوق‌العاده، غذای خود را میل کنید.

6- رستوران شاندیز

شاندیز از دیگر رستوران‌های فعال در هتل چمران شیراز است. این رستوران در حیاط پشتی ساختمان و در محوطه هتل قرار دارد و فضایی دوستانه و صمیمی دارد.

رستوران شاندیز دارای آلاچیق‌های کوچک و بزرگ است که در آن‌ها می‌توانید با چشم‌اندازی رو به باغ انواع غذاهای ایرانی را سفارش دهید. در این رستوران با فضای دلباز و زیبا موسیقی زنده نیز اجرا می‌شود که حال‌وهوای شب‌های رستوران شاندیز را گرم‌تر می‌کند.

کافه های هتل چمران شیراز

هتل چمران شیراز در کنار رستوران‌های متعددی که دارد، چند کافه مدرن و شیک را نیز در دل خود جای داده که پاتوق بسیاری از جوانان است. این کافه‌ها انتخاب مناسبی برای گپ‌وگفت‌های دوستانه هستند که در آن‌ها می‌توانید که خود را به یک قهوه یا نوشیدنی خنک و گوارا مهمان کنید. ورودی کافی شاپ هتل چمران شیراز به انتخاب شما بستگی دارد و در کافه‌های متفاوت با یکدیگر فرق دارد.

1- کافی شاپ چشم انداز

چشم‌انداز کافه‌تریایی بین‌المللی در طبقه بیست و سوم هتل است. این کافی شاپ هتل چمران شیراز طراحی داخلی بی‌نظیری دارد و میزبان خوبی برای لحظه‌های خانوادگی و دوستانه شما به شمار می‌رود.

محیط لوکس کافی شاپ چشم‌انداز که همواره در آن موسیقی ملایمی پخش می‌شود، احساس خوبی به مهمانان می‌دهد. اجرای موسیقی زنده هتل چمران شیراز نیز به شب‌های این کافه رنگ و لعاب می‌بخشد و قرارهای شما را رمانتیک‎تر و صمیمانه‌تر می‌کند.

کافه چشم‌انداز یک تراس بزرگ دارد که از آن می‌توانید تمام شیراز را زیر پاهایتان ببینید. این تراس خوش‌منظره گزینه مناسبی برای برگزاری مراسم تشریفاتی به حساب می‌آید.

2- کافه ایتالیایی هتل چمران

کافی شاپ ایتالیایی در واقع بخشی از رستوران ایتالیایی داوینچی است که به عنوان کافه فعالیت دارد. این کافه نیز از ساعت 16 تا 24 در خدمت مهمانان است و در طبقه 25ام بلندترین ساختمان شهر از شما استقبال به عمل می‌آورد.

3- کافه نئون کلاب

نئون کلاب یکی از متفاوت‌ترین کافه‌های شیراز است که دکوراسیونی خاص و نورپردازی‌ ویژه‌ای دارد. در این کافه انواع نوشیدنی گرم، پیتزا، سالاد، پاستا، نوشیدنی‌های خنک و... در محیطی مهیج و شاد سرو می‌شود. در نئون کلاب لحظات هیجان‌انگیز غیر قابل وصفی در انتظارتان است و برنامه‌های مفرحی با حضور دیجی اجرا می‌شود.

4- کافه رستوران لابی لانژ

لابی لانژ یکی کافه‌ای با فضای آرامش‌بخش برای قرارهای دوستانه در لابی هتل است. این کافه رستوران هتل چمران شیراز بهترین‌ها را در اختیارتان قرار می‌دهد و در محیطی شیک و لوکس از شما پذیرایی می‌کند. لابی لانژ از بهترین رستوران های هتل چمران شیراز است که همه روزه به صورت تمام وقت تا پاسی از شب پذیرای مهمانان است.

کد خبر 749367

دیگر خبرها

  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • خانه مادر شهیدی که دیوارهایش مزین به عکس شهدا است
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • رفاقتی در میان راهپیمایی‌ها/ از تدریس برابر چشم ساواک تا تشکیل شبکه‌های زیرزمینی
  • رستوران های هتل چمران شیراز
  • با یک کلیک به هر جا که می خواهید سفر کنید
  • دخیا همراه با ولا و ماتا به دنبال یک تجربه جدید
  • چهار دلیل برای فرار از خرید پوکو X5 پرو
  • اینجا غزه نیست؛ بمباران هم نشده است! | اینجا اوکلاهما است که خانه ها بر اثر گردباد تخریب شده اند ... + فیلم
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند