Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:
به دیدار عبدالوهاب شهیدی می‌رویم؛ ممکن است روزگار جسم ۹۶ساله او را نحیف، رنجور و از موسیقی به دور کرده باشد اما ذهن و فکر او همچنان قوی است و درباره موسیقی امروز ایران می‌گوید: می‌بینم که به سرازیری می‌رویم...

به گزارش ایسنا، محمدرضا شجریان او را «اعتبار موسیقی ایران» دانسته و هوشنگ ابتهاج درباره او گفته «من چیزی ندارم که در شأن آقای شهیدی باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهیدی همیشه برای من یک تصویر از آرزویی بود که درباره هنرمند داشتم. همیشه می‌توانستم به‌عنوان یک هنرمند به او تکیه کنم؛ به اخلاق هنری و به اخلاق انسانی‌اش. او می‌توانست بیش از این، سرمشق هنرمندان باشد. روزگار مساعدت نکرد. سال‌های که هنوز امکان کار هنری درخشان بود، آقای شهیدی برکنار ماند. حیف!»

عبدالوهاب شهیدی متولد سال ۱۳۰۱ در «میمه» اصفهان، خواننده در سبک سنتی ایرانی، آهنگساز، استاد آواز و نوازنده عود است. او از اوایل دهه ۱۳۲۰ فعالیت هنری خود را با فراگیری آواز، سنتور و عود نزد اسماعیل مهرتاش آغاز کرد. او به‌جز آواز خواندن و آهنگسازی، نوازنده‌ای منحصر به‌فرد با ساز عود است، که این ساز را ایرانی می‌نواخت. او همچنین سابقه همکاری با استادانی مانند جلیل شهناز، فرامرز پایور، علی‌اصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمت‌الله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی دارد.

زندگینامه اهالی موسیقی

او این روزها با پسرش زندگی می‌کند. وقتی پا به خانه‌اش می‌گذاریم با روی گشاده پذیرای ما می‌شود، گوش‌هایش کمی سنگین است اما با دقت به حرف‌ها گوش می دهد، برایمان شعر هم می‌خواند و از دو نتیجه ۱۰ ساله خود می‌خواهد برای «مهمانان» با ضرب و آواز هنرنمایی کنند. وقتی هم هنرنمایی آن دو را می‌بیند، لبخندی از سر رضایت گوشه لبانش نقش می‌بندد.

در این میان گلپا هم به او زنگ می‌زند و جویای حالش می‌شود و این دو آوازخوان قدیمی، دقایقی تلفنی با یکدیگر صحبت می‌کنند.

هنگامی که یکی از مهمانان عودش را به او نشان می‌دهد، دست‌های رنجورش ساز را در آغوش می‌گیرد و آن را ارزیابی می‌کند و از سازنده آن سخن می‌گوید! توان نواختن ندارد اما زخمه‌های کوچکی هم بر پیکره ساز می‌زند. وقتی هم عود نواخته می‌شود با جان دل به آن گوش می‌سپارد.

چند دقیقه‌ای هم پای صحبت‌هایش می‌نشینیم و از او چند سوال، می‌پرسیم که متنش در ادامه می‌آید:

آقای شهیدی! آواز ایرانی خیلی ضعیف و توجه مردم به آواز کم شده است، چه کار باید کرد؟

وقتی پایه ضعیف است و (آواز را) شوخی می‌پندارند و بازیچه می‌دانند از این بیشتر انتظار نباید داشت. آواز مراحلی دارد! پیش‌تر وقتی شخصی چیزی می‌خواند، صدای او را به کمیسیونی می‌برندند و درباره خوانش درست شعر، درست بودن پایه و خارج نبودن صدا نظر می‌دادند. آواز او باید از چند کانال رد می‌شد تا مورد تایید قرار بگیرد اما در حال حاضر همین‌طوری می‌خوانند و ضبط و پخش می‌کنند. کسی بالای سر کار نیست.

یعنی باید کنترل و نظارت کیفی وجود داشته باشد؟

نظارت می‌خواهد؛ نه نظارت یک نفر، بلکه پنج-شش نفر را که اهل این کار باشند. آن‌هایی که می‌دانند را (این روزها) به بازی نمی‌گیرند و آن‌ها کنار می‌روند.

اگر خواننده آواز خوب کم داریم به دلیل کمبود استعداد است یا کمبود معلم خوب؟

اگر کسی استعداد داشته باشد بدون اینکه سر به سر معلم بگذارد جلو می‌رود، خدا به او استعداد داده و او استفاده می‌کند. موسیقی چیزی است خدادادی و معروف است به موسیقی عرشی! موسیقی است که می‌گویند شبانه روز در عرش نواخته می‌شود. «مرحبا ای موسیقی عرشی سرود / از کجای عرش می‌آیی فرود؟»

آن‌هایی که استعداد دارند بالاخره خودشان را نشان می‌دهند. اما سرپرست می‌خواهند تا با آن‌ها کار کند و عیب‌هایشان را بگوید. بگوید اینقدر تحریر ندهید! یک شعر می‌خوانند ده دقیقه تحریر می‌دهند، شعر ناقص است وسط شعر نفس می‌کشند، ناقص است.

این‌ها باید رعایت شود. یک نفر کارشناس می‌خواهد بالای سرشان باشد و برنامه‌ها را بازدید کند.

مردم را چگونه به آواز می‌توان جذب کرد؟

کار خوب، شعر خوب! شعر خیلی نقش بزرگی دارد. شعر است که خواننده را بالا می‌برد.

خوشبختانه موسیقی محلی ما از تمام دنیا بیشتر است. به اقوام بختیاری سر بزنند و از خواننده‌های آن‌ها استفاده کنند. ته مانده کارهای «باربد» آنجاست. تمام گوشه‌هایی که باربد، نام برده آنجاست. مناطق کرد نشین و شمال کشور نیز همین‌گونه است.

ما آهنگ‌های خوب داریم، ملودی آن‌ها را بگیرند و شعر خوب رویش بگذارند و بخوانند. خواننده هم باید از شعر خوشش بیاید، اگر نیاید نمی‌تواند خوشایند بخواند!

گفته می‌شود قدیم وقتی برنامه «گل‌ها» از رادیو پخش می‌شد، مردم کار و کاسبی را تعطیل می‌کردند و می‌رفتند آواز گوش بدهند! این درست است؟

بله؛ گل‌ها یک برنامه معمولی بود که کار خوب در آن اجرا شد. آدم سیر نمی‌شد. برنامه‌گذار خوبی هم داشت. ذوق و قریجه‌ای که پیرنیا (بنیان گذار برنامه گل‌ها) داشت، کسی ندارد.

نگرانی شما برای موسیقی چیست؟

می‌بنیم داریم به سرازیری می‌رویم. عیب کار در نداشتن شعر و آواز خوب است! کار خوب، شعر خوب و آواز خوب چرا نگیرد؟ حتما می‌گیرد!

هنرمندان نباید کار تکراری انجام بدهند، تقلید نکنند. اگر هم تقلید می‌کنند، تقلید خوب انجام بدهند. هرکس سبکی دارد که ان سبک طرفدارهای خودش را دارد.

چگونه باید سبک خودشان را پیدا کنند؟

من از صدای ادیب خوانساری خوشم می‌آمد. هروقت دهان به خواندن باز می‌کردم، ادیب می‌شد! مهرتاش به من گفت «آقا خودت باش! همه این‌ها را پاک کن» من همه چیزهایی را که در عرض بیست‌سال اندوخته بودم، پاک کردم.

خودم شدم. خودم را پیدا کردم و فهمیدم فرم کار من این است.

بهترین ملودی‌ها در موسیقی محلی ما است باید بگردند و استفاده کنند.

موسیقی‌های امروز را گوش می‌دهید؟

من گوش می‌دهم، همه را گوش می‌دهم. بعضی‌هایش خوب است نمی‌توان منکرش شد. صداها خوب است اما بیراهه می‌روند. هرچیزی قالبی دارد. قالب‌ریزی است. باید ردیف‌ها را خواند. می‌توان ردیف درست کرد. اگر به موسیقی وارد شدی می‌توانی ردیف بسازی.

باید با موسیقی کار کرد و آن را نگه داشت تا وحشی نشود. در موسیقی «من» نداریم، «ما» هستیم.

اما این روزها اهالی موسیقی باهم خوب نیستند و «من من» می‌کنند.

متاسفانه خیلی از اهالی موسیقی باهم خوب نیستند. اوایل هم این موضوع بود اما به این شدت نبود. خواننده‌ها بهم حسادت می‌کردند اما به آن‌ها تذکر داده می‌شد، پیرنیا آن‌ها را می‌خواست و می‌گفت «همدیگر را داشته باشید».

در همین زمینه: شب معمارانه هوشنگ سیحون جزییات اختتامیه جشنواره جهانی فیلم فجر | اجرای ویژه شهرام ناظری داستان جالب اجرا در سفر و تولد یک ترانه بزرگ لشگری درگذشت

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۱۳۴۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (19 اردیبهشت)

در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم

خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فکر دور است همانا که خطا می‌بینم

سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
این همه از نظر لطف شما می‌بینم

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم

کس ندیده‌ست ز مشک ختن و نافه چین
آن چه من هر سحر از باد صبا می‌بینم

دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
که من او را ز محبان شما می‌بینم

تفسیر :

به فکر آینده هستید و قبل از هر تصمیمی به عواقب آن فکر کرده و دوراندیشی را فراموش نمی کنید. این از خصلت های خوب شما می باشد که هیچ اقدامی از سر هوا و هوس انجام نمی دهید.

اگرچه اطرافیان به خاطر حساسیت شما به نتیجه کار، باعث رنجش تان شده اند اما به آن ها توجهی نکنید و مثل همیشه اگر مطمئن هستید کاری به صلاح است با وجود سختی های فراوانی که در مسیر وجود دارد، آن را انجام دهید.

زندگی نامه حافظ

حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به‌همراه مادرش زندگی سختی را سپری می‌کرد. گفته می‌شود او در اوقات فراغت خود به مکتب‌خانه‌ای که نزدیک نانوایی بود می‌رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می‌کرد و نیز‌زمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا می‌پرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.

این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را به‌طور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی  شرکت می‌کرد و به همین خاطر به اکثر دانش‌های زمان خود مسلط بود.

حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش می‌کرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگ‌ترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردم‌فریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار به‌ویژه غزلیات بسیار زیبا و معنی‌داری سروده است که نیز‌اکنون پس از گذشت قرن‌ها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامش‌بخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات می‌شود.

حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیده‌اند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را به‌دلیل شیرین زبانی معشوقه‌اش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقه‌اش، ۴۰ شبانه روز را به‌طور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زنده‌داری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو می‌کنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه‌کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.

در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار می‌شود.

 

آثار حافظ

دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی به‌طور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود می‌پرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابل‌توجه و تامل‌برانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبان‌های دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزل‌سرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیت‌های او بسیار درخشان و تماشایی است.

شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهم‌ترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن می‌خواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن می‌کند؛ به‌گونه‌ای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شده‌اند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفته‌ها به کمک زبان طنز بیان شود.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (18 اردیبهشت)

دیگر خبرها

  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (19 اردیبهشت)
  • اسفندیار: هیچ رقیبی برای خودم نمی‌بینم
  • جمعه بازار ؛ محمد نوری
  • طنین «آواز آن پرنده آتشین» در نمایشگاه کتاب
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
  • به عراق صادرات داریم اما بخاطر مسائل بانکی نمی توانیم پولش را بگیریم!
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
  • یک بچه با لباس زرد می‌بینم، او اینجاست و زنده است .... | ویدئو | ماجرای شنیدنی پیدا شدن یسنا
  • بزرگداشت نیمای آواز ایرانی در چهل و ششمین نشست «آیین آواز»
  • به عراق صادرات داریم اما بخاطر مسائل بانکی نمی توانیم پولش را بگیریم