معارض عربستانی: محافظان قصرهای پادشاهی آمریکاییها هستند/ «فروپاشی نظام و انفجار خشم» قطعی است
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۵۱۵۴۵
یک معارض سعودی تاکید کرد مردم عربستان خواهان اصلاحات واقعی از جمله حق انتخاب هستند، اما حکومت با گشودن سینما و اجازه رانندگی به زنان از انجام اصلاحات واقعی مدنظرمردم امتناع میکند و این مسئله سبب شده تا «انفجار خشم» در این کشور قطعی باشد.
“عبدالله السالم” دبیرکل حزب اسلامگرای “الامة” در عربستان سعودی در گفت وگو با خبرنگار بین الملل تسنیم تاکید کرد: موضوع انفجار خشم مردمی در عربستان سعودی مسئلهای قطعی است و فقط به زمان نیاز دارد و ملت عربستان منتظر برگزاری جشن و آوازخوانی در اماکن عمومی نیست، بلکه اصلاحات واقعی مبنی بر مشارکت سیاسی و حق انتخاب و محاسبه دولت و برخورداری از پارلمان کاملا منتخب را خواستارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اداره عربستان به دست آمریکا
وی افزود: آمریکا به میزان زیادی در اداره امور عربستان دست دارد و این کشور بود که با ولیعهدی بن سلمان موافقت کرد.
سالم تصریح کرد تلاش برای کودتا که چند روز پیش در منطقه الخزامی ریاض رخ داد، از سوی حامیان محمد بن نایف ولیعهد سابق صورت گرفت اما این کودتا همانند دو کودتای پیش از این به دلیل عدم کافی بودن نیروهای شرکت کننده در آن، به سرانجام نرسید و ناموفق بود.
وی با بیان اینکه عوامل رژیم سعودی پیش از این رهبر حزب الامه را در استانبول ترکیه ترور کرده بودند، از امتداد نیوز درخواست کرد این مصاحبه بدون هیچ گونه تصویری از وی منتشر شود.
اوضاع عربستان بسیار وخیم است
تسنیم: درخواستهای زیادی مبنی بر تغییر ریشهای در نظام حاکم شنیده میشود و رسانهها و شبکههای اجتماعی به میزان زیادی از گسترش فقر در جامعه سعودی و بسیاری مشکلات دیگر خبر دادهاند، چه چیزی در جامعه سعودی در قبال نظام حاکم در حال رخ دادن است؟
السالم: اوضاع عربستان بسیار بد است و مردم در حال خشم هستند و این عصبانیت مدتها ادامه داشته است، زیرا جو امنیتی شدیدی علیه مردم در جریان است و مشکل در تناقضات است به این معنی که اظهارات رسمی دولت خالی از هرگونه رویکرد سیاسی (برای حل مشکلات) است در حالی که کشور با بحران روبرو بوده و نیازمند رویکرد سیاسی است. دولت با این بحرانها آنطور که انتظار می رود، تعامل ندارد از همین رو خشم در بین سعودیها دایره بسیار گستردهای پیدا کرده است و هیچ کس نمیتواند وضعیت آینده را پیش بینی کند و برای انفجار اوضاع فقط موضوع زمان مطرح است.
خشم در بین سعودیها دایره بسیار گسترده ای پیدا کرده است و هیچ کس نمی تواند وضعیت آینده را پیش بینی کند و برای انفجار اوضاع فقط موضوع زمان مطرح است
تسنیم: آیا منظور از انفجار فروپاشی نظام حاکم است؟
السالم: بله فروپاشی نظام، زیرا مردم در فشار هستند و نمیتوانند نفس بکشند و هرگونه آزادی برای آنان ممنوع شده است. دانشمندان و اندیشمندان زندانی شدهاند و هر چیز تاثیرگذار در جامعه تعطیل شده است، نظام حاکم در واقع سردرگم است و پاسخگوی خواستههای داخلی صادقانه مبنی بر تحقق آزادی، تالیف (کتب) و حفظ حق برگزاری اجتماعات مسالمت آمیز به عنوان ساده ترین حقوق بشر وجود ندارد.
مشکل خود نظام سعودی است نه بحران اقتصادی
اکنون در اظهارات دولتمردان هیچ طرح سیاسی دیده نمیشود و تمام آنچه در آن وجود دارد، اینکه مشکل موجود را به شکل مشکل و بحران اقتصادی به تصویر بکشند که این درست نیست زیرا کشور ثروتهای بسیار زیادی دارد و مشکل موجود آن طور که نظام به تصویر میکشد، اقتصادی نیست، بلکه در خود نظام حاکم است که حق آزادی بیان و مشارکت سیاسی و حق انتخاب را نمی دهد و این یکی از مشکلاتی است که نظام حاکم نمیتواند با آن تعامل داشته باشد.
مشکل موجود آن طور که نظام به تصویر میکشد، اقتصادی نیست بلکه در خود نظام حاکم است که حق آزادی بیان و مشارکت سیاسی و حق انتخاب را نمیدهد
تسنیم: شاید اگر از بیرون به جامعه سعودی نگاه شود، آنچه شما به آن اشاره دارید از جمله موارد نقض حقوق بشر قابل مشاهده نیست، آیا سرپوش گذاشتن غرب بر این موارد و سانسور رسانهای دلیل این وضعیت است؟
السالم: واقعیت این است که نظام حاکم عربستان کاملا وابسته و تسلیم دولت آمریکا است که این موضوع تازهای نیست بلکه همه از آن با خبر هستند حتی تمام ثروت کشور به طور مستقیم به دولت آمریکا منتقل میشود و آمریکا کاملا در داخل جامعه سعودی دخالت دارد تا جایی که میزان دخالت آن برای انسان غیرقابل تصور است، حتی محافظان قصرهای پادشاهی بر اساس قراردادهایی با شرکتهای آمریکایی کار میکنند که این موضوع تازهای نیست و همه میدانند که نفوذ آمریکا در عربستان برگرفته از نیروهای آمریکایی نیست، بلکه آنان کل کشور را مدیریت میکنند.
وابستگی نظام حاکم عربستان به آمریکا موضوع تازهای نیست همه از آن با خبر هستند.. تمام ثروت کشور به طور مستقیم به دولت آمریکا منتقل می شود… میزان دخالت آمریکا در امور جامعه سعودی تا جایی است که میزان آن برای انسان غیرقابل تصور است.. آمریکا در واقع کل کشور را مدیریت میکندتسنیم: بنابر بر اظهارات شما پس این خود آمریکاست که مسائل کلان عربستان را اداره میکند نه خود دولت این کشور و این ادعا یک شعار نیست؟
السالم: بله آمریکا به میزان زیادی در اداره کشور دست دارد و این کشور بود که با ولیعهدی بن سلمان موافقت کرد آن هم پس از آنکه وی در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ میلیاردها دلار را در اختیار آمریکا قرار داد تا با ولیعهدی و سپس پادشاهی او موافقت کند. این ثروتهای کشور است که در جای خود استفاده نشد، اگر این داراییها در داخل کشور برای از بین بردن تمام مشکلات از جمله بیکاری و موضوع بهداشت استفاده میشد، کشور متحول شده و تحول منحصر به فردی تحقق مییافت.
اگر ثروت های عربستان در داخل کشور برای از بین بردن مشکلات از جمله بیکاری و موضوع بهداشت استفاده می شد، تحول منحصر به فردی در کشور تحقق مییافت
تسنیم: چندی پیش در اطراف یکی از قصرهای پادشاهی در محله الخزامی در ریاض تیراندازی رخ داد، چه اطلاعاتی در این زمینه دارید؟
السالم: بله این اتفاق درمنطقه الخزامی رخ داد که پر است از کاخهای پادشاهی و ملک سلمان و نیز ولیعهد در آن به سر میبرند و واقعیت این است که این اتفاق اشارهای است به خشم گسترده مردمی و نیز خشم و نارضایتی در داخل خاندان حاکم هرچند در اکثر موارد اختلافات بین خاندان حاکم به بیرون درز پیدا نمیکند، اما عملا تلاش برای کودتا رخ داد که البته برای اولین بار نیست و این کودتا از سوی محمد بن نایف ولیعهد سابق رخ داد. این تیراندازی ساعت 6 آغاز شد و درگیری رخ داد و اما تعداد (نفرات) لازم برای موفقیت کودتا وجود نداشت از همین رو این کودتا نیز مانند دو کودتای سابق موفق نشد.
تیراندازی در منطقه الخزامی تلاش برای کودتا بود و این کودتا از سوی محمد بن نایف ولیعهد سابق رخ داد اما تعداد (نفرات) لازم برای موفقیت کودتا وجود نداشت از همین رو این کودتا نیز مانند دو کودتای سابق موفق نشد
روایت دولت سعودی از کودتای چند روز پیش نادرست است
تلاش چند روز پیش برای کودتا از سوی حامیان محمد بن نایف رخ داد و البته بیانیه دولت در این خصوص صادقانه نیست و در داخل مورد استقبال قرار نگرفت و داستان پهباد که دولت در تلاش برای رواج آن بود، صحت ندارد و همه میدانند که پهباد قدرت کافی ندارد و علاوه بر این از سلاح سبک و نیمه سنگین استفاده شد از همین رو درگیری بیش از یک ساعت طول کشید یعنی از ساعت 6 تا 7 و سپس صدای تیراندازی در ساعت هشت شنیده شد که این بی تردید تلاش برای کودتای نافرجام بود.
استقرار نگهبانان آمریکایی در داخل قصرهای پادشاهی سعودی
پس از این حادثه در تمام قصرهای پادشاهی و از همان شب تمام نگهبانان داخل قصرها برداشته شده و به جای آنان از نیروهای نظامی شرکت “اکادمی” که یک شرکت آمریکایی است و قبلا به بلاک واتر معروف بود، استفاده شد واعضای این شرکت همگی در داخل قصرها هستند و هیچ نگهبان سعودی در آنجا وجود ندارد. اما نگهبانان بیرون از قصر از اعضای گارد پادشاهی هستند، سلمان بن عبدالعزیز را به پایگاه هوایی منتقل کردند تا او را تحت حمایت قرار دهند، اما او روز بعد به یکی از قصرهایش در ریاض بازگشت. این تمام ماجرا بود و داستان دولت از سوی مردم پذیرفته نشد و آنچه شبکههای اجتماعی اعلام کردهاند برای شرح کاملا اوضاع کافی است.
پس از حادثه تیراندازی در منطقه الخزامی از همان شب تمام نگهبانان داخل قصرها برداشته شدند و به جای آنان از نیروهای نظامی شرکت آمریکایی “اکادمی” که قبلا به بلاک واتر معروف بود، استفاده شد و هیچ نگهبان سعودی در آنجا وجود ندارد
تسنیم: در صورت وقوع کودتا و موفقیت عوامل آن، آیا آمریکا به آنان اجازه میدهد خود را به عنوان حاکمان جدید عربستان منصوب کنند؟
السالم: عناصر کودتا چارهای ندارند جز اینکه با دولت آمریکا هماهنگی به عمل آورند به ویژه اینکه دولت آمریکا دولتی عملگرا (پراگماتیک) است و به دنبال منافع خود است از همین رو هر کس بیشتر به آن ببخشد، قابل قبول خواهد بود، زیرا محمد بن سلمان نیز تقریبا یک تریلیون و نیم (هزار و پانصد میلیارد دلار) در اختیار آمریکا قرار داد و شاید کسی که پس از او روی کار بیاید بیش از این مبالغ در اختیار آمریکا قرار دهد.
چشم طمع آمریکا به ثروتهای جزیره العرب و خلیج فارس
دولت آمریکا فقط به طمع ثروتهای جزیره العرب و خلیج فارس است که بر این منطقه دست گذاشته است و به دنبال غارت آن است و در واقع هدف اصلی آن همین است بنابراین هرکس بیشتر بپردازد آمریکا با او همکاری می کند.
تسنیم: بن سلمان این مبلغ (۱۵۰۰ میلیارد دلار) را از کجا آورد که در اختیار آمریکا قرار داد؟ آیا اموال بانکی بود یا اینکه معادل این مبلغ نفت به آنان داد؟
السالم: این موضوع پیچیده و طولانی بوده و شرح آن دشوار است و به طور کلی میتوان گفت، نفت عربستان به دلار فروخته و در بانکهای آمریکا سپرده گذاری میشود از همین رو تمام اموال دولت عربستان در آمریکا است و آنچه در اروپا و آسیا و داخل عربستان است، در مقابل ثروت واقعی که در آمریکا است، چیزی به شمار نمیآید از همین رو این اموال تحت اختیار مسئولان آمریکایی است.
دلیل ترس سران سعودی از قانون جاستا چه بود؟
در جریان قانون جاستا نیز دیدیم که نگرانی زیادی در عربستان وجود داشت، زیرا در آن زمان هفتصد و پنجاه میلیارد دلار (عربستان) در بانکهای آمریکایی وجود داشت که این نشانه روشنی است از اینکه تمام داراییهای عربستان در آمریکا است.
تمام اموال دولت عربستان در آمریکا است و آنچه در اروپا و آسیا و داخل عربستان است در مقابل ثروت واقعی که در آمریکا است، چیزی به شمار نمیآید از همین رو این اموال تحت اختیار مسئولان آمریکایی است
مالیات، خشم سعودیها را دو چندان کرد
علاوه بر این اجبار مردم به پرداخت مالیات یکی از دلایل خشم و نارضایتی آنان از دولت است چرا که مردم می دانند دولت می تواند از اعمال مالیاتها بر مردم جلوگیری کند؛ و با درآمد بسیار زیاد خود کشور را اداره کند.
تسنیم: آیا دولت عربستان از این نگرانی دارد که روزی ممکن است فرا برسد که آمریکا تمام داراییهای عربستان در بانکهای آمریکایی را مصادره کند؟
السالم: نه نمیترسد، زیرا دولت سعودی یکی از ابزارهای آمریکا در منطقه است.
تسنیم: به نظر شما آیا آمریکا بیم دارد که ممکن است انقلاب مردمی در عربستان رخ دهد و عوامل آن قدرت را به دست بگیرند؟
از نظر آمریکا در صورتی که در آینده قرار باشد دولتی مردمی در عربستان تشکیل شود این دولت باید یک دولت کاملا ضعیف باشد از همین رو این پیام به مردم داده شد که آنان هیچ گزینهای ندارند جز اینکه یک دولت هوادار آمریکا در عربستان روی کار باشد یا اینکه خاندان حاکم (سعودی) در راس قدرت بمانند.
تسنیم: اصلاحات و تغییراتی که بن سلمان از آن خبر داده و از حمایت آمریکا و غرب برخوردار است، چه آیندهای خواهد داشت؟ آیا سبب کشمکش بین گروه وهابی حامی دولت و شخصیتهای اسلامگرای بیرون از دایره وهابیت میشود؟
السالم: آنچه دولت اکنون در تلاش برای تحقق آن است با واکنش خوبی روبرو شده است، اما مردم میدانند در پرتو فساد سیاسی موجود این اصلاحات به هیچ وجه عملی نخواهد شد و در واقع مردم به دنبال اصلاحات واقعی مبتنی بر مشارکت سیاسی و حق انتخاب و محاسبه و بازخواست دولت و نیز برخورداری از پارلمان منتخب هستند، آزادی زندانیان و اعمال شفافیت در اداره امور کشور نیز بخش دیگری از خواستههای آنان است.
از نظر آمریکا در صورتی که در آینده قرار باشد دولتی مردمی در عربستان تشکیل شود این دولت باید کاملا ضعیف باشد از همین رو این پیام به مردم داده شد که آنان هیچ گزینهای ندارند جز اینکه یک دولت هوادار آمریکا در عربستان روی کار باشد یا اینکه خاندان حاکم (سعودی) در راس قدرت بمانند
اصلاحات مورد نظر مردم چیست؟
درباره مسئله مذهبی نیز باید گفت که مقامات سعودی همواره حامی وهابیت بودند، و خود وهابیت نیز یکی از ابزارهای بقای استعمار در منطقه بود، اما اکنون به نظر میرسد نقش نهاد مذهبی وهابی پایان یافته است از همین رو بن سلمان در سفر اخیر به آمریکا به صراحت گفت که به وهابیت به عنوان یک نهاد دولتی تکیه میشد اما اکنون هدف دور کردن دین و تبدیل آن به یک موضوع ثانویه و تلاش برای جدا کردن دین از جامعه است و این راهبردی است که اکنون بن سلمان آن را در پیش گرفته است و مهم این است که گشودن سینما و اجازه رانندگی به زنان و موارد دیگر، اصلاحات واقعی، مورد نظر مردم نیست.
مردم به دنبال اصلاحات واقعی مبتنی بر مشارکت سیاسی و حق انتخاب و محاسبه و بازخواست دولت و نیز برخورداری از پارلمان منتخب هستند؛ گشودن سینما و اجازه رانندگی به زنان و موارد دیگر از این قبیل، اصلاحات واقعی، مورد نظر مردم نیست
تسنیم: آیا ملت عربستان هنوز حکومت یک فرد را قبول دارد یا حکم یک خاندان را که از مدتها پیش قدرت را بدون رعایت اصول دموکراسی در دست دارد؟ یا اینکه مردم امروز از حکومت یک فرد و یک خاندان خسته شدهاند؟
السالم: قدرت یک فرد یا پادشاهی مطلق در هیچ جای زمین جز عربستان سعودی دیگر وجود ندارد و تمام موارد نقض حقوق بشر در عربستان و بحرانهای داخل و خارج این کشور ناشی از این است که قدرت به طور مطلق تنها در دست یک فرد (شاه) است، غرب این موضوع را میداند، اما هیچ اقدامی نمیکند زیرا کسی که مدیریت این وضعیت را به دست دارد غرب است نه خاندان حاکم سعودی. اوضاع بسیار بد است و مردم هیچ تمایلی به بقای این خاندان ندارند اما در عین حال امیدوارند کشور به سمت جنگهای داخلی پیش نرود.
قدرت یک فرد یا پادشاهی مطلق در هیچ جای زمین جز عربستان سعودی دیگر وجود ندارد و تمام موارد نقض حقوق بشر در عربستان و بحرانهای داخل و خارج این کشور ناشی از این است که قدرت به طور مطلق تنها در دست شاه است
احتمال برگزاری انتخابات سالم حتی برای یک بار در عربستان چقدر است؟
تسنیم: در صورت برگزاری انتخابات سالم و شفاف در عربستان حتی برای یک بار، خاندان حاکم چه میزان از آراء را به دست خواهند آورد؟
السالم: ملت اصلا راضی نیست خاندان حاکم وارد رقابت شوند و دلیل آن پیشینه سیاه آنان در سرکوب و مسائل امنیتی و نقض حقوق بشر است که پیش تر به آن اشاره شد.
تسنیم: به عنوان یک معارض، جنایتهای حکومت سعودی در حق ملت یمن و کشتار هزاران نفر از این ملت فقیر و حملات هوایی به مجالس عروسی و شادی را چگونه می بینید؟
ملت اصلا راضی نیست خاندان حاکم سعودی وارد رقابت (انتخابات) شوند و دلیل آن پیشینه سیاه آنان در سرکوب و مسائل امنیتی و نقض حقوق بشر است
السالم: بی تردید هیچ انسان عاقلی قتل و مهاجرت و تخریب موجود در یمن به دست مسئولان سعودی را نمی پذیرد. ملت یمن با جنگ ویرانگر روبرو است و این عربستان بود که سبب از بین بردن انقلاب فوریه یمنیها شد با این توضیحات باید گفت ما با دخالت سعودی و دیگران در مسائل یمن مخالف هستیم و رخددهای جاری این کشور و تحریم اقتصادی آن از سوی همه محکوم است.
گفتگو از سعید شاوردی
انتهای پیام/
true برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۵۱۵۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.