Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت24-روزنامه اعتماد با عبدالواحد موسوی لاری مصاحبه ای انجام داده است.

بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:

اخیرا برخی با خبرسازی‌هایی با عنوان طرح عدم کفایت رییس‌جمهور تلاش در تضعیف دولت دارند. هدف این افراد چیست؟

جو‌سازی و تحرکات اخیر جریان دلواپس برای دیروز و امروز نیست. این افراد در جریان انتخابات ٩٢ باورشان نمی‌شد که حسن روحانی از طرف جریان تحول‌خواه به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری مطرح‌شده، رای بالا بیاورد و کاندیدای مطبوع خودشان شکست بخورد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تلقی این جریان آن بود که با توجه به پاره‌ای از مشکلات اقتصادی که به دلایل گوناگون برای ملت به وجود آمده و در پاره‌ای موارد دستگاه‌های متولی در شکل‌گیری آن وضعیت بی‌تقصیر نبودند، با سوءاستفاده از آن وضعیت روحانی را در سال ٩٦ از میدان خارج کند. اما این جریان هم در ٩٢ و هم در ٩٦ ناموفق بود.

به نظر شما پشت پرده مخالفت این جریان با برجام چیست؟

روزی که بحث مذاکرات ایران با ١+٥ مطرح شد و دولت با جدیت تمام پیگیر حل مساله مناقشه هسته‌ای به روش مسالمت‌آمیز بود که منتهی به توافقنامه موسوم به برجام شد باز هم این جریان عصبی و ناراحت بود و نسبت به برجام و دستاورد مذاکرات با قدرت‌های جهانی تاختند. این جریان حرکت دولت را هیچگاه برنتابیده و برنخواهد تابید. فارغ از آنکه نتایج برجام چه بوده و چه کسانی از این مذاکرات متضرر یا منتفع شدند، از روز اول اعلام مخالفت کردند. از همان ابتدا نگاه‌ها نسبت به برجام متفاوت بود. نخست همین جریان رادیکال دلواپس بود. نه آنکه این جریان با برجام مشکل داشته باشد بلکه با این موضوع که منشا این توافق دولت حسن روحانی بود مخالف بودند. گروه دوم در ماهیت برجام را به عنوان حداقل راه تامین منافع قبول داشتند اما نگران بدعهدی طرف‌های غربی به ویژه امریکا بودند. نگران بودند که امریکا پای این توافق نایستد و امضای خود را نادیده بگیرد که این گروه دلسوزان نظام و انقلاب بودند. دلسوزانی که نسبت به صداقت امریکا و متحدانش تردید داشتند. گروه سوم دولت و مجموعه مرتبط با دولت بودند که اعتقاد داشتند در یک داد و ستد بین‌المللی یک گام مهم در جهت شکست اجماع بین‌المللی علیه ایران برداشته شده است. تا قبل از برجام امریکایی‌ها توانسته بودند کشور‌های مختلف را علیه ایران تجمیع کنند. وضعیت کشور در دوران تحریم مشخص بود و همگان به یاد دارند که نفت ما خریداری نمی‌شد، در صورت خریداری، پول نفت پرداخت نمی‌شد. بانک‌ها از حواله کردن پول ایران امتناع می‌کردند، شرکت‌ها از سرمایه‌گذاری در ایران می‌ترسیدند اما برجام توانست بخشی و نه همه مشکل را برطرف کند. عقیده دولت بر آن بود که این توافقنامه که در سطح بین‌المللی انجام شد فشار‌های وارد بر ایران را کاهش داد و ایران توانست به مسیر توسعه باز‌گردد.

بنابراین به نظر شما نسبت به برجام سه تفکر وجود داشت.

بله. گروه نخست با دولت حسن روحانی مخالفت داشتند. گروه دوم دلسوز و نگران عهد‌شکنی امریکا بودند. این گروه برجام را به عنوان یک معاهده و توافقنامه و در مجموع یک دسترنج بین‌المللی تکریم می‌کردند اما معتقد بودند امریکا بد‌عهد است و باید مراقب بود. گروه سوم نیز دولت بود که اعتقاد داشت برجام اجماع منفی علیه ایران را شکسته و امریکا اگر بخواهد رفتار دیگری از خود نشان دهد، منزوی می‌شود.

به نظر شما چه کسی باید پاسخگو باشد؟

به عقیده من در این میان افرادی که از سر دلسوزی نه به محتوای برجام بلکه درباره نحوه برخورد امریکا تردید داشتند اکنون می‌توانند بگویند عملکرد ترامپ قابل پیش‌بینی بود ولی همین افراد نسبت به اصل کار دولت نظر مثبت دارند. بدون اجازه مقام معظم رهبری برجام به نتیجه نمی‌رسید و اگر ایشان مخالفت داشتند برجام امضا نمی‌شد. همه افراد دلسوز نسبت به بدعهدی امریکا نگرانی داشتند. اکنون امریکا از برجام خارج شده است اما دولت ایران به تعهدات خود پایبند بوده و کار خوبی انجام داده اما این به معنای تایید نظر دلواپسان نیست. باید متوجه بود که این جریان با اصل مذاکره مشکل داشت. حل بحران‌های بین‌المللی با مذاکره و گفت‌وگو در قاموس این افراد نیست. حرف امروز دلواپسان متاعی است که مشتری ندارد.

وظیفه جریان دلسوز نظام و انقلاب در این برهه چیست؟

همان‌طور که در روزهای اخیر شاهد بودیم این جریان دلسوز دوشا‌دوش دولت ایستاده‌اند زیرا معتقدند دولت راهی جز مذاکره نداشت و باید اجماع منفی علیه ایران شکسته می‌شد. حال امریکایی‌ها بدقولی کردند، غلط کردند بدقولی کردند. بدقولی از ناحیه امریکا است و ما نباید در داخل به دولت حمله کنیم که این روزها را پیش‌بینی می‌کردیم. بدقولی امریکا خیانت به گفتمان حل مسالمت‌آمیز مسائل در عرصه بین‌المللی است. از فردا هیچ کشوری نسبت به امریکا و تعهداتش اطمینان نخواهد داشت.

خروج امریکا از برجام منجر به انزوای امریکا خواهد شد؟

قطعا این نتیجه را دربردارد. زیرا تمام کشور‌هایی که با امریکا طرف هستند از سر بریده گرگ درس گرفته و به این سیستم مستکبر و دروغگویی که به امضای خود پایبند نیست اعتماد نخواهند کرد. بدعهدی و بدقولی امریکا نباید عامل تشتت در داخل شود و کاری که دولت صادقانه و با تمام توان پیش‌برد و در این مسیر، تمام ارکان نظام دولت را حمایت می‌کردند بگوییم از اول غلط بوده و درست نیست.

جایگاه امنیت ملی در تفکر جریان تندرو کجاست؟

امنیت ملی امروز در انسجام و وحدت تمامی سلایق است. هرکسی حرف از تشتت بزند و از آب گل‌آلود ماهی سیاسی بگیرد، منافع ملی را زیر پا گذاشته است. ما امروز باید در برابر امریکا و این عهد‌شکنی و رفتار مستکبرانه و ماجرا‌جویانه امریکا نظر واحد داشته باشیم. موضوع اصلی عهد شکنی امریکا است نه اختلافات قوه‌قضاییه با دولت یا اختلافات سیاسی احزاب. همه باید نسبت به کار احمقانه ترامپ که آبروی دولت امریکا و خود را برد، نظر واحد داشته باشیم. برجام از ابتدا با انتقاد همراه بود اما انتقاد با مخالفت با اصل موضوعی که مورد تایید رهبری بوده و ارکان نظام بوده، متفاوت است.

بدون اجازه مقام معظم رهبری برجام به نتیجه نمی‌رسید و اگر ایشان مخالفت داشتند برجام امضا نمی‌شد. اکنون امریکا از برجام خارج شده است اما دولت ایران به تعهدات خود پایبند بوده و کار خوبی انجام داده اما این به معنای تایید نظر دلواپسان نیست.

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۴۵۹۲۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قدم تازه خالص‌سازها؛ قالیباف و صندلی‌اش هدف فعلی است | پشت چه کسی را گرفته‌اند؟

جریان خالص‌سازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالص‌سازی بیشتر منجر شد.

 روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:

قالیباف پس از چهار سال، سکوت همیشگی‌اش بر تمام کاستی‌های دولت سیزدهم را شکسته و هم خودش به دولت انتقاد می‌کند و هم دست مجلسی‌ها را باز گذاشته است. آن هم قالیبافی که با پایداری‌ها و طرفداران دولت که برای ریاست‌جمهوری سیدابراهیم رئیسی تلاش بسیار کردند برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کرد. اما حتی در آخرین نشستی که هفته گذشته با اقتصاددان‌های دولتی داشت، آخرین اولتیماتوم‌ها را به دولت سیدابراهیم رئیسی و کابینه‌اش داد تا هرچه سریع‌تر برای مشکلات ارزی و اقتصادی چاره‌ای بیندیشند.

در عین حال نمی‌شود به این موضوع تنها اکتفا کرد زیرا قالیباف کسی نیست که برای دولت رئیسی و طرفدارانش خط‌ونشان بکشد چون بارها ثابت کرده که خیلی راحت می‌تواند چشم بر ضعف‌ها و حتی فسادهای موجود در قوه مجریه سیزدهم ببندد بنابراین، این سوال پیش می‌آید که چرا قالیباف به ناگه به دولت انتقاد می‌کند؟ و چرا دولت رئیسی برای رئیس کنونی پارلمان دیگر آن دولت قبل نیست؟ شاید آن‌طور به نظر برسد که سیدابراهیم رئیسی هم دیگر برای قالیباف هم‌پیمان قدیمی نیست و دور از ذهن نیست که او حتی برای اینکه مجدداً صاحب ریاست شد به ‌عنوان یکی از منتقدان شرایط موجود، انتقاداتش را از دولت افزایش دهد. فردی که اگر دوباره کرسی قدرت را به دست بگیرد احتمالاً رقیب جدی‌تری برای سیدابراهیم رئیسی در ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ خواهد شد. ‌

موضوعی که عباس سلیمی‌نمین که نزدیکی سیاسی نیز با رئیس مجلس دار، سال گذشته آن را رد کرد. او در گفت‌وگو با سایت قرن نو گفته بود که رئیسی برای بار دوم کاندیدا خواهد شد و قالیباف خود را وارد رقابت با او نخواهد کرد. سلیمی‌نمین تاکید کرده بود: «قرابت فکری بین جبهه پایداری و رئیسی وجود ندارد» موضوعی که البته مسکوت ماند و در شرایط کنونی طور دیگری به نظر می‌رسد.‌

درست است که محمدباقر قالیباف با ائتلاف پایداری‌ها به مجلس راه یافت اما گویا در جنگ قدرتی که میان اصولگرایان اکنون باقی است، قالیباف ترجیح می‌دهد، طرف جریان وابسته به دولت سیزدهم قرار نگیرد. گویا بده‌بستان‌های سیاسی چهار سال اخیر به مذاق رئیس مجلس خوش نیامده است. او چشم‌هایش را روی ضعف‌های دولت بست اما از آن طرف آنها تمام تلاش‌شان برای وارد کردن بیشترین هجمه‌ها به قالیباف انجام دادند. به طوری که همچنان نیز بر سر ریاست مجلس افرادی مانند مجتبی ذوالنوری و نبویان و حتی حمید رسایی که با جریان شریان شناخته می‌شود به عملکرد قالیباف نقد می‌کنند.

در نظرسنجی‌ای که عصر ایران منتشر کرده و کمتر از ۲۴ ساعت روی سایت فعال بود ۸۳۵۵ نفر در آن شرکت کردند. نتیجه بسیار جالب توجه و تامل‌برانگیز بود؛ حدود ۸۲ درصد شرکت‌کنندگان اعلام کردند که اگر نماینده بودند به منوچهر متکی رای می‌دادند و تنها ۱۸ درصد قالیباف را ترجیح دادند. این نشان می‌دهد که دست‌کم بخشی مهمی از افکار عمومی دیگر تمایلی به ریاست قالیباف بر قوه مقننه ندارند و ترجیح می‌دهند یک چهره معقول‌تر در مجلس آینده که احتمالاً بسیار هم پرتلاطم خواهد بود، مدیریت پارلمان را بر عهده بگیرد.

بر همین اساس و با توجه به کارنامه‌ای که دوستان دولت در این سال‌ها انجام دادند، جریان قالیباف هم اگر در نهایت نتواند نظر اکثریت را معطوف او کند، فردی مثل متکی را بر پایداری‌چی‌ها ترجیح می‌دهد. قالیباف راه سختی را برای ریاست دوباره پارلمان در پیش دارد. حال که پایداری‌ها توانستند، نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهره‌های شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیب‌شان را از زمین بیرون کنند. از بی‌محلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناخته‌شده‌ترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است.

فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیات‌رئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهم‌تر از آن انتخابات ریاست‌جمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهره‌های اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد سیدابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجایی که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقه‌ای به دخالت‌های او ندارند بنابراین می‌توان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.

به هر حال گویا جریان خالص‌سازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالص‌سازی بیشتر منجر شد. ضمن آنکه از زمان قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در جایگاه ریاست‌جمهوری، قالیباف بارها هدف هجمه حامیان او قرار گرفته است.

در این میان مطرح‌ شدن نام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت احمدی‌نژاد که به چهره معتدل‌تری نسبت به باقی نفرات شناخته می‌شود به مذاق قالیباف خوش‌تر است زیرا امکان رایزنی موفق برای حضور گزینه‌های جریان حامی قالیباف در هیات‌رئیسه را افزایش دهد. البته آنچه نباید از نظر دور داشت، تنش میان دولت و مجلس درخصوص سیاست‌های اقتصادی است که دیگر دو طرف از آشکار شدن آن ابایی ندارند. زیرا از سویی به نظر می‌رسد که حامیان رئیسی به این باور رسیده‌اند که حضور مجدد قالیباف بر ریاست مجلس فرصتی مناسب برای او خواهد بود تا خود را برای رقابت مستقیم یا نیابتی با رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو مهیا کند.

منوچهر متکی در افکار عمومی جزو اصولگرایان معتدل شناخته می‌شود و شاید سابقه دیپلماتیک وی در شرایط بین‌المللی کنونی کشور در تقویت تمایل به او موثر بوده باشد. او قبلاً سفیر ایران در ژاپن و ترکیه سپس وزیر خارجه کشورمان بود که به دنبال مخالفت با سیاست‌های نسنجیده محمود احمدی‌نژاد در عرصه روابط خارجی و درحالی که در ماموریت دیپلماتیک سنگال به سر می‌برد، برکنار شد. با این حال وارد فاز تقابل و هیاهو نشد و همین خویشتن‌داری او تحسین اصولگرایان را بیش‌ازپیش برانگیخت و از همین‌روست که در محافل سیاسی اصولگرایان از وی به‌ عنوان گزینه جدی و مورد وفاق برای ریاست مجلس یاد می‌شود. به گزارش عصر ایران، خبرها حاکی از این است قالیباف که بسیاری از یارانش در انتخابات اخیر از راهیابی به مجلس باز ماندند و موقعیت خود برای ریاست مجلس را در خطر می‌بیند، رایزنی‌هایش را آغاز کرده است تا بلکه بتواند با جلب نظر نمایندگان جدید، همراهی آنها را برای ریاست مجدد خود کسب کند.

البته این بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و متکی خواهد بود. جبهه پایداری ترجیح می‌دهد که یکی از اعضای خود مانند سیدمحمود نبویان را به ریاست مجلس برساند. با این حال اگر پایداری‌چی‌ها نتوانند یکی از خودشان را به کرسی ریاست بنشانند، ترجیح می‌دهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به متکی رای بدهند. معدود میانه‌روهای مجلس نیز فارغ از توافق‌های پشت پرده- که دور از ذهن نیست- اصولگرای معتدلی چون متکی را بر تندروهای پایداری و فرد پرحاشیه‌ای مانند قالیباف ترجیح می‌دهند.

دیگر خبرها

  • روحانی: پاسخ من به شورای نگهبان به زودی منتشر می‌شود تا مردم از سطح درک اعضای این شورا از مسائل حیاتی کشور مطلع شوند!
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
  • چرا کسی برای دختران دانشجوی آمریکایی شعر برای خواهرم نمی‌خواند!
  • مخالفان سوریه: موضع ترکیه در قبال ما ثابت است
  • قدم تازه خالص‌سازها؛ قالیباف و صندلی‌اش هدف فعلی است | پشت چه کسی را گرفته‌اند؟
  • اگر جریان علمی در کنار جریان دفاعی نبود بازدارندگی رقم نمی‌خورد
  • رفع تنش آبی مهمترین مطالبه مردم کهگیلویه از دولت
  • اگر جریان علمی در کنار جریان دفاعی نبود بازدارندگی رقم نمی خورد
  • چرا قالیباف تصمیم گرفت از دولت انتقاد کند؟
  • رئیس‌جمهور با یک خط می‌تواند فیلتر را بردارد