Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی قرآن منسوب به امام علی(ع) در مرکز طبع و نشر قرآن برگزار و در آن دلایل و احتمالات انتساب این قرآن به امام علی(ع) بررسی شد.

مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک مرکز علمی در حوزه مطالعات قرآنی، به‌منظور تکمیل تحقیقات خود در استخراج مبانی علمی رسم‌المصحف و همچنین تبیین پیشینه تاریخی نگارش مصحف، تحقیق بر روی مصاحف کهن را ضروری دانسته و این کار را با اولویت پژوهش بر روی نسخه‌های موجود در ایران، در دستور کار قرار داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر همین اساس، پس از مشورت با اساتید و صاحب‌نظران، تصمیم بر آن شد که در گام نخست، یکی از مصاحف قدیمی و حائز اهمیت در ایران که منسوب به امیر المومنین(ع) است و با شماره یک در گنجینه مخلوطات کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود، مورد تحقیق قرار گیرد.

یکی از مهم‌ترین مصاحف خطی و کهن‌ترین منابع تحقیقاتی در حوزه تاریخ قرآن، متعلق به سده‌های نخست دوران اسلامی است که در موزه‌ها، کتابخانه‌ها و مراکز مختلف نگهداری می‌شوند. تحقیق به‌روی این مصاحف می‌تواند ابعاد جدیدی را نسبت به گزارش‌ها و نقل‌های قدما درباره مسائل گوناگون تاریخ قرآن از جمله رسم‌المصحف و قرائات روشن نماید. بدیهی است هر چه این مصاحف به قرون اولیه اسلام نزدیک‌تر باشند، اهمیت آنها نیز از حیث رسم کلمات، قرائات و سایر علوم مرتبط با مصحف بیشتر خواهد شد.

این گونه تحقیقات در سال‌های اخیر مورد توجه برخی از دانشمندان علوم قرآنی در سراسر جهان قرار گرفته است؛ برخی از مصاحفی که در همین راستا مورد توجه و بررسی قرار گرفته‌اند عبارتند از مصحف موزه توپ قاپی سرای در استامبول (۱۴۲۸ ه - ۲۰۷۷ م) مصحف صنعاء (۱۴۳۲ ه - ۲۰۱۱ م) مصحف کتابخانه ملی پاریس (۱۴۳۶ ه - ۲۰۱۵ م) مصحف دانشگاه توبین‌گن (۱۴۳۶ ه - ۲۰۱۶ م).

مصحف منسوب به امیرالمومنین(ع) در آستان قدس رضوی که این تحقیق در مورد آن انجام شده است. در سال ۱۰۰۹ هجری توسط شاه عباس صفوی وقف حرم مطهر امام رضا(ع) شده است که وقف‌نامه آن توسط شیخ بهایی تنطیم شده است و به دستخط آن مرحوم در اولین برگه این مصحف قابل مشاهده است. همچنین به منظور عمق‌بخشی بیشتر به این تحقیق و معرفی بهتر آن به محققان و علاقه‌مندان در سراسر جهان، از تجربیات و تخصص «طیار آلتی قولاچ» در زمینه مصاحف کهن که بیشتر به نمونه‌هایی از آن اشاره شد، استفاده گردید و در نهایت با همکاری حمیدرضا مستفید و مرتضی توکلی این پژوهش به سرانجام رسید.

در تحقیق این مصحف موارد زیر انجام گرفته است ۱- پیاده‌سازی متن مصحف با حروف چینی رایانه‌ای ۲- بازخوانی تک تک کلمات مصحف و بیان تفاوت‌های رسم‌المصحف در مقایسه با دو مصحف امیری و مصحف مدینه به همراه بیان آرای علمای رسم‌المصحف در این مورد.

ویژگی ظاهری مصحف

این مصحف به خط کوفی نوشته شده و در ابتدای آن، سوره فاتحه در صفحات (۱/ب) و (۲/أ) قرار گرفته است. ابعاد مصحف ۳۲*۲۵ ، ۲۰*۲۶ و ضخامت آن ۱۰ سانتیمتر است. جنس برگه‌های نسخه، بنا بر گفته محمد حسن نوری، مسئول بخش مخلوطات کتابخانه، از پوست گاو است. این مصحف دارای ۳۴۱ برگه و ۶۸۰ صفحه است؛ به گونه‌ای که با برگه (۱/ب) آغاز و به برگه (۳۴۱/أ) ختم می‌شود. جلد به کار رفته در مصحف نیز همراه با سرطبل و دارای تذهیب اولیه است.

بر همین اساس نشست بررسی قرآن منسوب به امام علی(ع) با حضور آلتی قولاچ کارشناس کتابت و قرآن‌های کهن از کشور ترکیه، اساتید و کارشناسان کتابت و رسم‌الخط کشورمان در مرکز طبع و نشر قرآن کریم برگزار شد.

در ابتدای این نشست حمیدرضا مستفید از کارشناسان بررسی قرآن منسوب به امام علی(ع) طی سخنانی هدف از این کار را بررسی و انطباق رسم‌المصحف با مصاحف قدیمی دانست و گفت: آلتی قولاچ در ترکیه برروی مصاحف قدیمی که در کشورهای مختلف وجود دارد کار کرده‌اند و در این زمینه تجارب زیادی دارند از این رو از وی برای همکاری در این پروژه دعوت به عمل آمد.

در ادامه آلتی قولاچ استاد ترکیه‌ای حاضر در تیم تحقیقاتی قرآن منسوب به امام علی(ع) طی سخنانی گفت: من از نوجوانی این را می‌شنیدم که قرآن و انجلیل دچار تحریف شده‌اند و این تحریف شامل قرآن نمی‌شود و قرآن کریم دست نخورده است.

وی ادامه داد: باتحقیقاتی که انجام دادم و بر اساس نوشته‌های محمد حمیدالله به این نتیجه رسیدم که از نسخی که در دوران خلیفه سوم نوشته شده و به بلاد اسلامی ارسال شده سه نسخه به زمان ما رسیده که یکی در تاشکند ازبکستان، یکی در استانبول و یکی در لندن قرار دارد و بررسی را برروی این قرآن‌ها آغاز کردم زیرا دغدغه‌ام این بود که قرآنی که امروز می‌خوانیم چقدر با قرآن‌های صدر اسلام انطباق دارد.

وی از بررسی نسخه ازبکستان طی سه سال خبر داد و گفت: نسخه موجود در کشور ازبکستان را طی سال بررسی کردم و سپس به ,سراغ دیگر نسخ رفتم و نهایتاً به این نتیجه رسیدم که قرآنی که امروز در دست ما است کاملاً براساس مصاحف صدر اسلام است.

قولاچ درباره انتساب قرآن حاضر در موزه آستان قدس به امام علی(ع) گفت: بابررسی‌های من قرآن‌های زیادی به امام علی(ع) منسوب هستند اما با کمی بررسی بیشتر درمی‌یابیم که همه این قرآن‌ها نمی‌تواند کتابت‌شده توسط امام علی(ع) باشد بلکه ایشان یک قرآن را جمع‌آوری کرده‌اند و دیگر قرآن‌ها براساس قرآنی که امام علی(ع) جمع‌آوری شده‌اند کتابت شده و کاتب نام امام علی(ع) را به همین دلیل برروی قرآن نگارش کرده است.

وی ادامه داد: احتمال اینکه این قرآن را امام علی(ع) نوشته باشد وجود دارد اما به صورت قطعی نمی‌توان گفت که این قرآن قطعاً توسط ایشان نگارش شده است، البته بررسی بیشتر ما نشان می‌دهد که این قرآن در بصره کتابت شده است.

قولاچ درباره قرآن موجود در آستان قدس رضوی گفت: این نسخه نهمین قرآنی است که من بررسی کردم و درباره احتمالات انتسابش به امام علی(ع) هم توضیح دادم، این قرآن به احتمال زیاد در بصره کتابت شده است و اینکه قطعاً حضرت علی(ع) آن را کتابت کرده‌اند اسناد دقیقی در دست نیست. البته ایشان در دوران زندگی خود قرآن‌های زیادی جمع‌آوری کرده و قرآن را حفظ بوده‌اند.

وی درباره قرائات بکار رفته در این قرآن‌ گفت: کتابت این قرآن برای دوران قبل از قرائات سبعه و عشره بوده و در واقع قرائت این قرآن مخلوطی از قرائات مختلف است.

قولاچ درباره صحبت‌های چند روز قبلش درباره این قرآن گفت: در سخنان چند روز قبل من شبهاتی ایجاد شده که باید توضیح دهم. این قرآن در دوره خلیفه سوم کتابت شده و منسوب به امام علی(ع) است، یعنی احتمالاً امام علی(ع) در دوران خلیفه سوم این قرآن را کتابت کرده است. گویا برداشت از صحبت‌های من این بود که قرآن را خلیفه سوم کتابت کرده که منظور من این نبود.

کد خبر 4302502

منبع: مهر

کلیدواژه: امام علی ع امیرالمومنین ع قرآن قرآن کریم نمایشگاه قرآن ماه مبارك رمضان علوم اسلامی علوم انسانی نمایشگاه قرآن معرفی کتاب علوم انسانی اسلامی فلسفه قرآن شیعه سازمان اوقاف و امور خیریه امام زمان حضرت مهدی عج قرآن کریم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نشست علمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۷۴۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟

 

دیگر خبرها

  • ایران اسلامی به حاکمیت عقل و عدل در جهان نزدیک شده است
  • امروزه غزه به مساله اول جهان اسلام تبدیل شده است
  • اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • آیت‌الله نوری همدانی: دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • افشای کینه شاه از قم
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • مطهری امام
  • هدیه سپاهان به مورایس؛ مهر، تسبیح و قرآن (+عکس)
  • نقد و بررسی برنامه تلویزیونی محفل در قم