مخاطبین تلویزیون در انتظار کمی خلاقیت
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۸۹۹۸۶
با گذشت چند روز از ماه مبارک رمضان، سریالها و برنامههای تلویزیون نتوانستهاند رگ خواب مخاطب را به دست آورند.
روزنامه صبح نو: درکنار ایام نوروز، ماه مبارک رمضان جزو مهمترین باکسهای تلویزیون است. فضای معنوی این ماه ایجاب میکند که برنامههایی متناسب با آن تولید و پخش شود. برنامههایی که درعین همخوانی با معنویت رمضان، فضایی بانشاط و مفرح را نیز به وجود بیاورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما آیا سریالهای امسال موفق به این امر شدهاند؟ آیا مضمون و قصه این مجموعهها جذابیت لازم را دارد؟ آیا ترکیب موضوعی سه سریال درحال پخش مناسب است؟ کارگردانان این سه مجموعه از پس خلق فرم مناسب برای ارائه محتوای داستان برآمدهاند؟ سؤالات فوق پاسخهای پیچیدهای ندارند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
شبکه یک
شبکه یک سیما مجموعه «سردلبران» به کارگردانی آقای محمدحسین لطیفی را برای پخش در نظر گرفته است.
«سر دلبران» قرار بود که سال قبل به روی آنتن برود، ولی آنطور که گفته شد به دلیل آماده نشدن، از جدول آن روزها حذف شد. محمدحسین لطیفی کارگردان شناخته شدهایست که بیش از دوازده سریال برای تلویزیون ساخته است. سریال «صاحبدلان» یکی از مجموعههای موفق رمضانی تلویزیون است که به کارگردانی او در سال ۸۵ به روی آنتن رفت. توقع مخاطب از لطیفی بیش از یک فیلمساز جوان و تازهکار است. ترکیب بازیگران این سریال آنقدری وسوسهکننده نیست که مخاطب به صرف آن درگیرش شود پس طبیعتاً تنها قوت قصه و کارگردانی است که میتواند بیننده را با خود همراه سازد. اما متأسفانه این اتفاق برای «سردلبران» رخ نداده است. لوکیشن سریال در یزد است، اما تقریباً به جز چند شخصیت غیراصلی، هیچ کدام لهجه ندارند و همین باعث تعجب مخاطب میشود؛ خب یکی از شهرهای اطراف تهران را که لهجه خاصی ندارند برای این قصه انتخاب میکردید! بیننده منتظر است که اتفاق جدیدی در داستان رخ بدهد، ولی لااقل تا به امروز این اتفاق نیفتاده است. بازیهای سرد و بعضاً اغراق شده ناامیدکننده است. حتی دوکوپاژ سکانسهای مختلف بسیار ابتدایی است و از سینماگری مثل لطیفی بعید است.
شبکه دو
اصولاً یکی از مسائل مهم برای موفقیت یک سریال تلویزیونی، انتخاب درست برای زمان و بستر پخش آن است. شبکه دو سیما از ابتدا تکلیفش برای رمضان مشخص نبود. ابتدا اعلام شد که «پدر» سریال رمضانیشان است، اما در آستانه ماه رمضان ناگهان اعلام شد که «بچه مهندس» به روی آنتن شبکه قدیمی تلویزیون خواهد رفت. «بچه مهندس» از ابتدا به سفارش شبکه پنج سیما وارد پروسه تولید شد. فضای داستانیاش هم به گونهایست که احتمالاً برای پخش در زمانی غیر از ماه رمضان تولید شده است. حال با این اوضاع، پخش سریالی که برای شبکهای دیگر و پخش در ایامی دیگر تولید شده، کار درستی است؟ به نظر میرسد این اقدام به آن دلیل بوده که «پدر» فضایی جدی و بعضاً تلخ دارد و با توجه به انتقادات رسانهها در هفتههای گذشته نسبت به ترکیب سریالهای رمضانی سیما، مدیران رسانه ملی با جایگزینی «بچه مهندس» به جای پدر، خواستهاند کمی از دوز جدیت و تلخی تلویزیون را پس از افطار کم کنند! «بچه مهندس» هرچند که بیادعا آمده و احتمالاً باید برای تحلیل بیشترش صبر کنیم، اما تا به امروز عاری از نقص نبوده. عدم تنوع در لوکیشن که به دلیل فرار از بازسازی دهه ۶۰ بوده و نریشنهای بیش از حد که به نوعی باگهای فیلمنامه را پرکرده است ازجمله این نواقص هستند.
شبکه سه.
اما شبکه سه سیما برخلاف دیگر شبکهها از چند ماه قبل تکلیفش با ماه رمضان مشخص بود. بهجز «ماه عسل» که پای ثابت این شبکه است، آقای محمدمهدی عسگرپور که قبلاً هم برای این شبکه سریال رمضانی ساخته بود، پشت دوربین «رهایم نکن» رفت. او قبلاً ۶ سریال ساخته که یکی از آنها «جراحت» بود که در رمضان سال ۸۹ از شبکه سه سیما پخش شد. ترکیب بازیگران «رهایم نکن» شاید جذاب نباشد، اما کنجکاوکننده است. هرچند که آقای امین تارخ مانند جراحت و چند سریال قبلیاش، نقشش اگر نگوییم تکراری، ولی حتماً شبیه به هم است. عسگرپور بازهم به سراغ روایت داستانی جدی و سرشار از مشکلات اجتماعی رفته است. شاید که کارگردانی عسگرپور لااقل از دو رقیب دیگرش در شبکههای دیگر بهتر باشد، اما تم تکراری سریالش به گونهایست که مخاطب را همراه نخواهد کرد. مگر مخاطب چه گناهی کرده که بلافاصله پس از افطار و در شرایطی که طبیعتاً به حال خوب و آرامشی همراه با نشاط نیاز دارد.
پای داستانی با مختصات اعصاب خرد کن بنشیند؟ شرایط طوری شده که هروقت نام عسگرپور در تلویزیون مطرح میشود باید خود را برای قصهای آزاردهنده آماده کنیم. هرچند که این مشکلات بیش از کارگردان به مدیران و تصمیمگیرندگان سیما برمیگردد که تحلیل درستی از شرایط ندارند.
ویژهبرنامهها
ویژهبرنامههای رمضانی تلویزیون را باید در چند بخش تقسیم کرد. برنامههای مهمی مثل «ماه عسل» و «خندوانه» و برنامههای ناشناخته آخرشبی! «ماه عسل» امسال هم مانند سال قبل، قبلتر، قبلترش و... (!) با اجرا، سوژهها، دکور و... نزدیک به هرسال پخش شد. در این چند قسمت به چند سوژه که قبلاً درباره آنها کار شده و یا دستمالی شده بودند، پرداخته شده است. شاید تنها نکته خبرساز «ماه عسل» امسال همان چند جمله علیخانی درباره فیلترینگ باشد که احتمالاً همان هم آگاهانه بیان شد تا اسم «ماه عسل» زودتر از جریان برنامه بر زبانها بیفتد! اما «خندوانه» که پس از چند ماه دوباره به تلویزیون بازگشته، حتی اگر هیچ نوآوری هم نداشته باشد و صرفاً با همان دستفرمان قبلی راه برود، بازهم مخاطب را با خود همراه خواهد کرد. البته بازگشت عروسک «جناب خان» و هنرنمایی صداپیشه نابغهاش هم به موفقیت بیش از پیش این برنامه کمک خواهد کرد. برنامهای که در بین سریالهای خسته کننده و غمناک سیما، میتواند کمی تلخیها را بشورد و روان مخاطب را رها کند.
به جز این دو برنامه چند برنامهای هم هستند که در ساعات پایانی شب به روی آنتن میروند. این برنامه پای ثابت برنامه مدیران سیما در ماه رمضان هستند و با قالبی ثابت پخش میشوند. یک یا دو مجری در محیطی روباز و با حضور تعدادی از مخاطبان برنامه اجرا میکند. هرشب چند بازیگر و خواننده (بیشتر درجه دو) هم به استیج دعوت میشوند و چند دقیقهای حرفهای تکراری میزنند. مخاطب ناچار هم که انتخابهای بیشتری ندارد باید به تماشای این برنامههای بیمزه بنشیند؛ مگر این که کنترل را بردارد و تلویزیونش را خاموش کند.
منبع: فردا
کلیدواژه: ماه مبارک رمضان سریال های رمضانی تلویزیون مخاطبین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۸۹۹۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفافسازی کند
حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کردهاند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمیسازند، در واقع خود آگهیها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه میدید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفتهاند برنامه بعدی.
تلویزیون شفافسازی کنداگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش میآید که صداوسیما در شکل کلی سهامدار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخگوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمیگویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغکنندگان آن را میبینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجهبه ساعات پخش در میانبرنامهها یا بین نیمههای فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه میکند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تکمحصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام میدهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.
همینجا چند سرفصل وجود دارد که میشود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب بهاتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی میسازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.
دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و میتوانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز میکند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گرانبهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.
فقط یک نکته دیگر میماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامههای گفتوگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان میدهند که دغدغه زنان خانهدار این سرزمین خلاصه میشود در پوره سیبزمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید میکنم که آن تبلیغات میتواند در برنامههای آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامههای منظور است.)
دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنشها و واکنشها، برنامهسازیها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین میشد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زدهاند باید برای تکتک اقدامات پاسخگو باشند.
هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینماهمانطور که همه میدانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریدهاند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه بردهاند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شستهاند و در سکوت نشستهاند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». بههرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود میخواهد همان میکند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایهگذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایهگذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و بهاندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرفکننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.
تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. بهخاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانهترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی میرفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذابآور بوده و پیتر بروک صحبت میکند و از سرمایهگذاران و گروههای تبلیغاتی میخواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سالها پیش این ویدئو را دیدیم.)
قاعده سریال ها و پخشهای جهانی و تلویزیونها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقهای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغکننده دیده شود... (باز هم تأکید میکنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درسهای تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل میشود.
تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره میخورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.
توجه به تولید ملی و بهرهمندی تولیدکنندگان که سالانه میلیونها نفر از خدماتشان استفاده میکنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیدهای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بیاحترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات میکنند باید سرمایهگذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تندادن تمام به خواسته سرمایهگذار که احتمالاً خواستهای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایهگذاریاش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.
تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصلهایی است که میتوان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمیگنجد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705