Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ وقتی سخن از اعتیاد به مواد مخدر به عنوان خانمانسوز‌ترین بلای ممکن می‌شود، خواه‌ناخواه تصوری از انسان‌های ژولیده و بی‌سواد در ذهن متبادر می‌شود، اما جای بس نگرانی و تاسف است که امروزه درصد بالایی از معتادان را افراد تحصیلکرده تشکیل می‌دهند؛

افرادی که وقتی ظاهرشان را می‌بینی در ذهنت هم نمی‌گنجد که معتاد باشند، ولی هر روز مبلغ هنگفتی را صرف دود و دم یا از نوع با کلاسش قرص‌های رنگ و وارنگ می‌کنند تا ساعتی را در هپروت بگذرانند!

مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته است: «۲۰ درصد معتادان تحصیلات عالیه دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» علی مویدی، قائم مقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر هم عنوان کرده است: «۶.۱ درصد دانش‌آموزان و ۶.۲ درصد دانشجویان اعتیاد دارند.»

بر این اساس ۶ درصد معتادان بی‌سواد، ۸ درصد تحصیلات ابتدایی، ۱۲ درصد متوسطه اول، ۳۸ درصد متوسطه دوم تا دیپلم و بیش از ۳۷ درصد تحصیلات دانشگاهی دارند.»

باید به این نکته نیز اذعان کرد که در کنار مواد مخدر سنتی و مواد مخدر صنعتی و انواع روانگردان‌ها که امروز طیف وسیعی از معتادان را به خود مشغول کرده است، سیگار هم به لحاظ آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی بی‌شماری که به مصرف‌کننده می‌زند از مصادیق بی‌بدیل اعتیاد به شمار می‌رود. بررسی‌ها حاکی از آن است که استعمال سیگار در میان قشر تحصیلکرده به مراتب بیشتر است.

محمدرضا مسجدی، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات کشور گفته است: «۲۵ تا ۲۷ درصد مردان بالای ۱۵ تا ۱۶ سال و ۳.۵ تا ۴ درصد زنان در کشور سیگار می‌کشند. در مجموع حدود ۱۵ درصد کل جمعیت کشور؛ یعنی ۱۰ میلیون نفر سیگار می‌کشند.

بر اساس این استناد اگر آمار معتادان سیگاری را به آمار معتادان تحصیلکرده بیفزاییم باید بگوییم ۴۰ درصد معتادان کشور را قشر تحصیلکرده تشکیل می‌دهند. به گفته دکتر ابهری، «۴۵ درصد معتادان افراد تحصیلکرده هستند که حدود ۲۱ درصد آن‌ها دارای مدرک لیسانس و بالاتر و حدود ۲۶ درصد نیز دیپلم و بالاتر هستند.

بیشتر بخوانید:«تونی»، ماده مخدر لاکچری وحشتناک بچه پولدارها؛ گرمی 700 هزار تومان! 

چالش اعتیاد در دنیای تحصیلکرده‌ها

اعتیاد از دیر‌باز به عنوان غده چرکینی از معضلات و آسیب‌های اجتماعی- که خود منشا بسیاری از معضلات خانمان‌برانداز دیگر است- مطرح بوده و هست. چنانچه به گفته موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران «عامل ۵۵ درصد طلاق‌ها اعتیاد است.

، اما ورود این معضل اجتماعی به دنیای تحصیلکرده‌ها چالشی تازه و آسیب‌زا‌تر در جامعه به دنبال خواهد داشت؛ چرا‌که این معضل در میان عوام و افراد بی‌سواد به دلیل عدم‌آگاهی از تبعات آن، امری قابل هضم است، اما گرایش تحصیلکرده‌ها به عنوان افراد آگاه -که نگاه جامعه و انتظارات از آن‌ها متفاوت است- اصلا قابل‌درک نیست. افرادی که در قامت افراد موفق اکثرا عنوان الگو و نمونه‌های جامعه را دارند.

مصرف مواد‌مخدر و روانگردان‌ها در میان این قشر علاوه‌بر جنبه فردی و معضلاتی که گریبان خود، خانواده و اطرافیان‌شان را می‌گیرد، جنبه عمومی را هم تا حدود زیادی تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و می‌توان به جرات گفت که عاملی تشویقی برای تمایل به مصرف آن خواهد شد.

به بیانی دیگر تحصیلکرد‌ه‌ها از جهت مرجعیت و منزلت اجتماعی در جامعه می‌توانند ابتلا به معضلات اجتماعی را در جامعه تکثیر کنند. همچنان که یک دانشجو یا فردی تحصیلکرده می‌تواند مبلغ کتابخوانی در خانواده باشد و دیگران را به خواندن تشویق کند، یک دانشجو یا تحصیلکرده معتاد هم می‌تواند اعضای خانواده را به دام مواد مخدر بکشاند.

ظهور الگو‌های غلط

مطابق با اظهار‌نظر مجید ابهری، آسیب‌شناس و متخصص علوم رفتاری امروزه با معتادانی مواجه هستیم که دارای مشاغل قابل‌توجه اجتماعی بوده و تحصیلکرده هستند. وی عنوان می‌کند: «ظهور چنین معتادانی در جامعه، قبح و زشتی اعتیاد را از بین می‌برد؛ چرا‌که تحصیلکرده‌ها و افرادی که درجه بالای اجتماعی دارند، الگوی جوانان و نوجوانان محسوب می‌شوند و در نتیجه آن‌ها با مشاهده یک فرد شاغل و تحصیلکرده معتاد، اعتیاد را عملی درست قلمداد کرده و از او تبعیت می‌کنند.» وی ایجاد الگو‌های رفتاری نامناسب و غلط را از اصلی‌ترین عوارض اعتیاد معتادان تحصیلکرده در جامعه عنوان می‌کند.

فقدان آموزش و تبلیغات مافیای مواد

این روز‌ها اعتیاد و آسیب‌های ناشی از آن، آنقدر در اعماق جامعه فرو رفته است که دیگر مانند ۲۰ سال پیش نمی‌توان به راحتی معتادان را شناسایی یا راه‌های دستیابی‌شان به مواد را محدود کرد؛ چرا‌که معتادان امروز با‌کلاس شده‌اند و همین مساله، کار کنترل، پیشگیری و درمان این بیماری بدخیم اجتماعی را سخت‌تر کرده است. با این حال آنچه مسلم است اینکه علت افزایش گرایش افراد تحصیلکرده به اعتیاد، فقدان آموزش مهارت‌های زندگی برای این افراد در دوران تحصیل در دبیرستان و دانشگاه است.

در کنار آن تبلیغات گسترده مافیای مواد مخدر که «مواد روان‌گردان اعتیاد نمی‌آورد!» و عدم آگاهی باعث تولد معتادان تحصیلکرده در جامعه شده است. ترامادول یکی از همین روانگردان‌هاست که مصرف آن به ویژه در ایام امتحانات در میان دانشجویان به تصور کاهش اضطراب افزایش می‌یابد. آن‌ها هیچ‌گاه به ذهن‌شان هم نمی‌رسد که تنها چند بار مصرف چنین قرص‌هایی به راحتی آن‌ها را در دام اعتیاد می‌اندازد؛ دامی که خلاصی از آن بسیار مشکل‌تر از آن چیزی است که گفته می‌شود.

از اختلالات روانی تا گسترش جرم و جنایت

با این حال اعتیاد عنوان مادر آسیب‌های اجتماعی را در میان کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی دارد. هر چند ریشه پیدایش آن خود جای بحث و بررسی دارد، اما باید گفت: اعتیاد منشا بسیاری از معضل‌هایی است که گاه بنیان خانواده و گاه بنیان جامعه‌ای را به خطر می‌اندازد.

اعتیاد، عوارض و معضل‌های فردی و اجتماعی بسیاری به دنبال دارد که می‌توان از بر هم خوردن تعادل روانی، عدم توجه به اصول و مقررات جامعه، ضعف اراده، ایجاد احساسات خصومت‌زا، بی‌قراری، عصیانگری، اضطراب دائم و احساس بی‌کفایتی و تنهایی، اختلال در خواب، بروز انواع بیماری‌ها و اختلالات روانی به عنوان معضل‌های فردی آن نام برد.

نابسامانی خانوادگی، محدود شدن روابط خانوادگی، عدم‌تربیت صحیح فرزندان، خشونت در خانواده، افت سطح فرهنگ اجتماعی و اقتصادی خانواده، گسترش طلاق و کاهش آمار ازدواج، عدم‌احساس مسئولیت نسبت به خانواده و جامعه، سطحی و تصنعی شدن روابط اجتماعی و دوری از پیوند‌های مستحکم عاطفی، گسترش جرم و جنایت، نشر بیماری‌های واگیردار و خطرناک مثل ایدز و هپاتیت، محروم شدن نسل آینده از تربیت صحیح و ایجاد مشاغل کاذب هم از آسیب‌های اجتماعی اعتیاد است. در کنار این معضل‌ها اعتیاد هزینه‌های اقتصادی بسیاری نیز بر جامعه تحمیل می‌کند.

حال چه باید کرد؟ حال دانشجویان امروز و دیروزمان خوب نیست و باید گفت: جای خالی آموزش‌ها و فقدان مهارت‌های زندگی دام اعتیاد را هر روز گسترده‌تر می‌کند و در این میان این آسیب‌های اجتماعی نهان در پوسته اعتیاد است که جامعه را بیش از هر چیزی آزرده و آمار طلاق و بزهکاری را در میان این قشر می‌افزاید.

سال‌ها‌ست که آسیب‌شناسان معضل‌ها و گرفتاری‌های اعتیاد را در اشکال و گونه‌های مختلف معرفی کرده‌اند و نسبت به افزایش آن‌ها در جامعه هشدار داده‌اند؛ بنابراین امروز دیگر جای حرف و سخن نیست و باید در وهله اول به دنبال آگاه کردن جامعه نسبت به این خطر بیخ‌گوش بود و با معرفی مواد‌مخدر و روانگردان‌ها جوانان را از خطرات آن در امان داشت. این مهم میسر نمی‌شود مگر با همکاری سازمان‌های دولتی، مردم‌نهاد، آحاد جامعه و مسئولان.

منبع:روزنامه فرهیختگان

انتهای پیام/

افزایش معتادان با‌کلاس

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اعتیاد خواندنی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۹۵۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شبکه‌های اجتماعی یا ماشین‌های معتادساز

بدون شک در سال‌های اخیر و در پی گسترش روزافزون استفاده از شبکه‌های اجتماعی در جهان و به‌تبع‌ آن ایران به رغم فیلترینگ گسترده در کشورمان برای شما هم پیش آمده است که خود را در ازای زمانی که در این شبکه‌ها می‌گذرانید سرزنش کرده باشید یا در گیروگرفت تعداد دنبال کننده، لایک و کامنت گرفتار شده و ندانسته باشید چرا گاهی با استقبالی مواجه می‌شوید که انتظارش را ندارید و گاهی خبری از خیل لایک‌ها و کامنت‌هایی که پیش‌تر می‌گرفتید، نیست.

به گزارش هم‌میهن، شبکه‌های اجتماعی یا آن‌طور که دکتر آذرخش مکری، روانپزشک می‌گوید ماشین‌های معتادساز، محصول ذهنی قوی‌ترین مغز‌های سیلیکون‌ولی به خوبی می‌دانند چگونه ما را به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت و دنبال‌کنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمی‌آید گرفتار خود سازند.

در چنین وضعیتی وقتی خواننده‌ای که بالاترین تعداد دنبال‌کننده را به‌عنوان یک زن در اینستاگرام دارد از خداحافظی خود از این فضا خبر می‌دهد، بی‌شک توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند. سلنا گومز، خواننده آمریکایی با ۴۲۹ میلیون دنبال‌کننده، ۲۹۶ دنبال‌شونده و ۱۹۷۶ پست منتشرشده در صفحه اینستاگرام اعلام کرده، اگرچه حساب رسمی‌اش در این شبکه اجتماعی همچنان فعال است، اما خود از این شبکه بیرون آمده و دیگر به جای ارسال پیام به دوستانش با آن‌ها تلفنی صحبت می‌کند. او این تصمیم را باارزش‌ترین هدیه‌ای دانسته که برای سلامت ذهنی‌اش به خود داده است.

دکمه لایک؛ ابرکشف شبکه‌های اجتماعی

یکی از ابرکشف‌های شبکه‌های اجتماعی که توسط فیس‌بوک صورت گرفت؛ اضافه‌شدن دکمه لایکی بود که هزاران کاربر را به‌مرور به دام لایک‌زدن و لایک‌گرفتن مدام، تایید شدن و احساسی از توانایی تایید کردن، کشاند.

این بخشی از صحبت‌های آذرخش مکری، روانپزشک در ویدئویی است که در ادامه آن چنین می‌گوید: «یکی از داستان‌های مشهور بوروس فردریک اسکینر اگرچه ممکن است ساختگی باشد از این قرار است که می‌گوید با ابراندیشمند دیگر بشری، اریک فروم در پنلی نشسته بودم اسکینر یادداشتی را میان آن‌ها که در نزدیکی‌اش نشسته بودند دست به‌دست می‌چرخاند و می‌پرسد، می‌خواهید کاری کنم که اریک فروم دستش را مرتب بالا و پایین ببرد؟!

آن‌ها بر این موضوع شرط می‌بندند و اسکینر روبه‌روی فروم می‌نشیند و هر زمان که فروم دستش را بالا و پایین می‌برد، اسکینر سرش را به نشانه تایید تکان می‌دهد و هر زمان که فروم این کار را نمی‌کند، اسکینر سمت دیگر را نگاه می‌کند. اسکینر آنقدر این کار را تکرار می‌کند و فروم آنقدر دستش را بالا و پایین می‌برد که ساعت از دستش باز می‌شود و روی میز می‌افتد. هرچند ما نمی‌توانیم صددرصد به این روایت اطمینان کنیم، اما در محافل روان‌شناسی، روایتی مشهور است و به‌عبارت دیگر نشان می‌دهد که یک سر تکان دادن ساده، چگونه فروم را شرطی کرده و موجب بروز رفتاری خاص در او شده بود.»

او با اشاره به این‌که «ممکن است بپرسید مگر یک سر تکان دادن ساده از چه ارزش و اهمیتی برخوردار است؟»، می‌افزاید: «این سر تکان دادن، نشانه تاکید است. گرد گیگِرنتسر، روانشناس آلمانی معتقد است که یکی از ابرکشف‌های شبکه‌های اجتماعی توسط فیس‌بوک صورت گرفت و آن دکمه لایکی بود که اضافه شد. او می‌گوید، انسان با کبوتر و موش آزمایشگاهی هیچ تفاوتی ندارد و به‌راحتی در دام لایک‌زدن و لایک‌گرفتن خواهد افتاد. این یکی از پیچیدگی‌های نوع بشر است که می‌تواند به چیز‌هایی که از هیچ ارزشی برخوردار نیستند، اعتیاد پیدا کند و این‌جا کلید لایک به‌راحتی می‌تواند من و شما را به خود معتاد کند.

درنتیجه میان سرعت لایکی که یک‌نفر دریافت می‌کند و فاصله زمانی انتشار پست بعدی توسط او، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. هر لایک، احساسی از دریافت پاداش را در ناخودآگاه فرد ایجاد می‌کند و موجب می‌شود او مرتب این رفتار را انتشار پست بعدی و بعدی را تکرار کند.

درعین‌حال لایک‌زدن، در فرد احساسی از موثربودن ایجاد می‌کند و حسی از تاثیرگذاری به او دست می‌دهد و برای همین مرتب به این رفتار ادامه خواهد داد. به‌عبارت‌دیگر اگر ما آمار مرتبط با تعداد دنبال‌کنندگان، بازدید، کامنت و... را از شبکه‌های اجتماعی پنهان یا پاک کنیم، قدرت این شبکه‌ها بخار خواهد شد و به هوا خواهد رفت.

این شبکه‌ها، ماشین‌های معتادسازند و به گونه‌ای هوشمندانه طراحی شده‌اند که بتوانند شما را همراه و وابسته به خود نگه دارند. این اتفاق به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت، دنبال‌کنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمی‌آید، رخ می‌دهد و به‌عبارت‌دیگر شما در این شبکه‌ها گیر می‌افتید.»

نکته دیگر دراین‌میان مسئله تقویت غیرمتناوب تصادفی است؛ این‌که پست‌های منتشرشده توسط شما هرازگاه با میزان بالایی از لایک و کامنت مواجه شود درحالی‌که نمی‌دانید چرا چنین اتفاقی برای دیگر پست‌های‌تان نیفتاده است. چیزی که در قمار هم رخ می‌دهد؛ یک دست می‌برید و ده‌ها دست می‌بازید یا برعکس.

آذرخش مکری با اشاره به این موضوع در پایان می‌گوید: «اسکینر متوجه شده بود که این خطرناک‌ترین و اعتیادآورترین سیستم وابسته‌سازی است و این فکر را مانند خوره به ذهن‌تان می‌اندازد که چرا یک‌بار می‌شود، یک‌بار نه. به‌عبارت‌دیگر شما از طریق تقویت تصادفی غیرممتد گرفتار و معتاد می‌شوید.

درهمین‌زمینه باید به والدین هشدار داد که کودک خود را برای گذراندن ساعت‌ها وقت در شبکه‌های اجتماعی سرزنش نکنید. چون او نمی‌تواند با ابرمغز‌هایی که بالاترین حقوق‌ها را می‌گیرند، محصول کاپیتالیسم نظارتی هستند و قوی‌ترین مغز‌های سیلیکون‌ولی که اساساً شبکه‌های اجتماعی را این‌گونه طراحی کرده‌اند که شما گرفتار آن شوید، بجنگند.»

از ایجاد تضاد تا احتمال اعتیاد

محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی نیز در همین مورد می‌گوید: «این واقعیتی غیرقابل انکار است که ذهن ما، در ساعات گوناگونی از شبانه‌روز درگیر شبکه‌های اجتماعی، محتوای منتشرشده در آن و مبادلات و ارتباطاتی است که در این بستر شکل می‌گیرد. امری که بدون شک بر روان و احوالات‌مان اثرگذار است و در مواردی به صورتی جدی کیفیت زندگی‌مان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و با فراهم‌آوردن موجبات مقایسه مدام زندگی خود با دیگران سبب‌ساز افت آن می‌شود. هرچند با توجه به موقعیت اجتماعی و حرفه‌ای سلنا گومز به نظر نمی‌رسد که این دغدغه موجب کناره‌گیری او از مدیریت مستقیم اکانت اینستاگرامش شده باشد، اما گرفتارآمدن افراد در چرخه مقایسه زندگی خود با زندگی دیگران در شبکه‌های اجتماعی، واقعیتی است که نمی‌توان آن را انکار کرد.»

واقعیت دیگری که نمی‌توان به انکار آن پرداخت اعتیادآور بودن شبکه‌های اجتماعی است. رهبری با اشاره به این موضوع می‌افزاید: «مسئله‌ای که من نیز در یکی از پژوهش‌هایم به بررسی آن پرداخته و از تعبیر لایک‌بارگی یا لایک‌وارگی در‌خصوصش استفاده کردم، تعبیری که از جمله نمونه‌های مشابه آن، می‌توان به عبارت کالابارگی یا کالاوارگی اشاره کرد. دلیل استفاده من از این تعبیر آن بود که در برخی از موارد افراد حتی ممکن است برای کسب لایک بیشتر و احتمال دیده شدن بالاتر از ارزش‌های خود نیز بگذرند.

به عبارت دیگر برای آن که لایک بیشتری به دست آورند از انجام کاری که تا پیش از این ارزش می‌شمارندش دست بردارند و حتی به کاری دست بزنند که وجدان‌شان انجامش را تایید نمی‌کند. این واقعیتی غیرقابل‌انکار در شبکه‌های اجتماعی است هرچند شدت و ضعف آن و اینکه در میان چه طبقه‌ای از کاربران پررنگ‌تر و در میان کدام طبقه کم‌رنگ‌تر است نیازمند ارزیابی است.

این واقعیت همچنین موجب ایجاد تضاد‌هایی روانی برای کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌شود چراکه زندگی‌کردن به شیوه‌ای معارض با ارزش‌ها و باور‌های فرد یا دست‌کم ناهمخوان با آن، در درازمدت تبعات جبران‌ناپذیری به همراه خواهد داشت. در خصوص علت اعتیادآوربودن شبکه‌های اجتماعی نیز اگرچه صحبت در مورد آن بیشتر در حوزه کاری روان‌شناسان می‌گنجد، اما تصور و تجربیات من، نشان می‌دهد لایک گرفتن خود کارکردی مشابه دریافت جایزه دارد.

جایزه‌ای که دریافت آن، موجب خوشحالی و تکرار همان کاری می‌شود که در بار نخست منجر به دریافت جایزه شده است و کاملاً از احتمال اعتیادآوربودن برخوردار است.»

رهبری در پایان تاکید می‌کند اگر بخواهم از منظر واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی به موضوع بنگرم باید بگویم شبکه‌های اجتماعی می‌توانند موجب نوعی تضاد و آنومی در میان کاربران‌شان و همچنین موجب اعتیاد شوند. هرچند اینکه این اتفاق برای هر کدام از طبقات کاربران شبکه‌های اجتماعی با چه شدتی رخ می‌دهد بحث دیگری است که صحبت در مورد آن فرصتی دیگر می‌طلبد.

دیگر خبرها

  • این دروغ را درباره کاهش افسردگی باور نکنید
  • کارگاه آموزشی مهارت های زندگی با موضوع پیشگیری از اعتیاد برگزار شد
  • محمد خاتمی: تورم به سطح فوق‌العاده نگران کننده رسید | چرا به شاخص‌های برنامه ۲۰ ساله نزدیک نشده‌ایم؟
  • شبکه‌های اجتماعی یا ماشین‌های معتادساز
  • سید محمد خاتمی: تورم به سطح نگران کننده‌ای رسیده است
  • سید محمد خاتمی: تورم به سطح فوق العاده نگران کننده ای رسیده است /نباید با ذهنیت‌های بسته به سراغ امور پیچیده کشور رفت
  • ۴۰ درصد متکدیان مشهد معتاد هستند
  • سازش ۶۷ درصد پرونده‌های ارجاعی به مشاوران کلانتری‎های سیستان و بلوچستان
  • آخرین آمار جمع آوری متکدیان و معتادان در تهران
  • تشویق ۲۱۱ سوادآموز استان سمنان