چرا آمریکا به دنبال بازگشت به شرایط سال ۲۰۰۳ است؟
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۱۳۶۱۴
فارس نوشت: در یکی از روزهای سال ۲۰۰۳ و پس از سقوط رژیم بعث عراق با حمله مستقیم ائتلاف آمریکایی، «جورج دبلیو بوش» رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا نامهای از طرف یکی از سرسختترین دشمنان خود در منطقه خاورمیانه دریافت کرد. ایران، کشوری که وی در سخنرانی خود به همراه کره شمالی و عراق در «محور شرارت» قرار داده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محتویات این نامه هنوز به روشنی افشا نشده ولی اظهارات مقامات آمریکایی نشان میدهد که در این نامه پیشنهاداتی مسحور کننده از طرف ایران دریافت شده بود. این نامه که با وساطت «تیم گولدمن» دیپلمات سوییسی حافظ منافع ایالات متحده آمریکا در تهران و از طریق «باب نی» سناتور جمهویخواه به دست «کارل رو» مشاور جورج بوش رسانده شده بود، خواستار تضمین قطعی دولت جورج بوش به تهران برای حفظ نظام جمهوری اسلامی در قابل امتیازاتی همچون شفافسازی کامل برنامه هستهای، تبدیل حزبالله لبنان به یک حزب سیاسی و همچنین ایفای نقش سازنده برای صلح بین فلسطینیان و رژیم صهیونیستی شده بود.
ترامپ در آرزوی نامه سال ۲۰۰۳
این نامه و پیشنهادات جالب توجه آن به دلیل بیاعتمادی مقامات آمریکایی نسبت به توانایی ارسالکنندگان این نامه در خصوص اجرایی کردن وعدههای فوق مورد بیاعتنایی دولت بوش قرار گرفت، اما به طور حتم «دونالد ترامپ» رویای روزی میبیند که نامهای با محتوای فوق روی میز قرار بگیرد و اینجاست که وی نشان دهد معاملهگر باهوشتری نسبت به جورج بوش و باراک اوبامای منفور است.
با این حال ترامپ میداند مدتهاست که خاورمیانه از سالهای طلایی حضور قدرتمندانه نظامی آمریکا فاصله گرفته و حالا نفوذ ایران در این منطقه استراتژیک، متحدان این کشور را تا سر حد جنون پیش برده است.
بهار عربی قدرت سنتی حکومتهای دیکتاتورمآب همپیمان آمریکا را تحلیل برده و موج تروریسم تکفیری که گل سر سبد آن گروهک تروریستی داعش بود و مقابله ایران با این گروهها، سبب گسترش قدرت ایران در عراق، سوریه و لبنان شده است.
زیرساختهای هستهای ایران علیرغم عقبنشینی تحمیلی که برجام به آن تحمیل کرده همچنان آمادگی یک جهش دیگر را دارد و رژیم صهیونیستی دغدغه حضور دائمی حضور نظامی ایران در بلندیهای جولان را دارد.
از سال ۲۰۰۳ که «استیفن هادلی» مشاور وقت جورج بوش به «محمد البرداعی» گفت سیاست دولت آمریکا در قابل ایران غنی سازی صفر است، رشد قابل توجهی داشته است.
هم اکنون ایران نزدیک به ۶۰۰۰ سو ظرفیت غنیسازی فعال دارد که با استفاده از سانتریفیوژهای انبار شده میتواند به سرعت افزایش پیدا کند و خط فرضی آمریکا را برای فاصله یک ساله جهت دستیابی به مواد مورد نیاز برای ساخت یک سلاح هستهای، بشکند.
اینجاست که ترامپ باید برای دریافت نامهای طلایی همچون نامه سال ۲۰۰۳ میز بازی را بهم بزند و کارتهای خود را در مقابل ایران رو کند. اما اظهارات «مایک پامپئو» وزیر خارجه در بنیاد «هریتیج» نشان داد، ترامپ پوکرباز خوبی نیست.
کشکول پر از تناقض
تمام راهبردهای ادعایی مورد نظر وزیر امورخارجه آمریکا پیش از این از سوی دولتهای قبلی به خصوص دولت باراک اوباما به طرز ماهرانهتری به کار گرفته شده است.
به طور حتم زمانی که سخنان پامپئو از سوی رسانهها در خصوص فرهنگ درخشان ملت ایران پخش میشد، کمتر ایرانی بود که پوزخند به صورت وی ننشیند و البته ترامپ امیدواری فراوانی دارد که از دل همین نیشخندها و با ایجاد فاصله بین مردم و حاکمیت در ایران بتواند نامه طلایی تسلیم را به روی میز خود بیاورد.
فاصلهای که اوباما استاد ایجاد آن بود اما ترامپ تنها ادای آن را در میآورد. سیاست دولت اوباما در سالهای منتهی در برجام مبتنی بر ایجاد فشار بسیار سنگین اقتصادی به ایران، ایجاد رفرم اجتماعی و تثبیت آن از طریق ایجاد یک طبقه متوسط گسترده شهری بود.
اوباما در گفتوگوی خود با «توماس فریدمن» روزنامه نگار آمریکایی تنها دو ماه پس از امضای برجام به این نکته اشاره کرد که یک طبقه متوسط پویا و فعال میتواند ترمز اقدامات نظام جمهوری در مقابل آمریکا را بکشد و چنین طبقهای مایل به از دست دادن امتیازات اقتصادی کسب شده خود نیست.
در مقابل دولت ترامپ به این نکته میاندیشد که ایران یک «بشکه باروت» است که با اندکی فشار اقتصادی از هم میپاشد. همین طور که پامپئو در سخنان خود اشاره کرد در مقابل چنین سیاستی مردم ایران چارهای ندارند، جز این که زمینه تسلیم نظام جمهوری اسلامی خود را در مقابل ترامپ فراهم کنند و یا همچنان به گرسنگی کشیدن ادامه دهند.
حدس این که چه کسانی برآورد فوق را برای دولت آمریکا تهیه دیدهاند، چندان سخت نیست.
کسانی که اخبار روز رسانههای آمریکایی را دنبال میکنند، از مقاله نیویورک تایمز در خصوص جورج نادر لابیست لبنانی-آمریکایی که طرح ایجاد یک اختلال گسترده اقتصادی در ایران را به مقامات آمریکایی تقدیم کرد مطلع هستند؛ لابیستی که به حکام اماراتی و عربستانی به شدت نزدیک بود و سودای تبدیل شدن به یک مهره تاثیرگذار را در ذهن داشت، که البته در نهایت گرفتار کمیته ویژه تحقیقات در خصوص انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ شد.
حالا هم ترامپ قصد دارد تا همان راه اوباما را در مقابل ایران تکرار کند. با شدیدترین فشارهای اقتصادی ایران را پای میز مذاکره بیاورد و این بار مثل جان کری «گول ایرانیها» را نخورد و بتواند امتیازاتی همچون محدود کردن توان منطقه ایران، دائمی کردن محدودیتها در برنامه هستهای و همچین مهار توان موشکی ایران را بگیرد.
در نهایت اگر هم چنین نشد این مردم ایران هستند که باید مسئولان خود را به پای میز مذاکره بفرستند و یا همچنان «گرسنگی» را تحمل کنند.
این رویکرد پر از تناقض ترامپ در مقابل ایران را شاید بتوان آینهای از تضادهای درونی دولت وی دانست. دولتی که مدعی است به دنبال تکرار روندهای سابق در دولت آمریکا همچون براندازی و ملتسازی نیست، اما در مقابل ایران دقیقاً همان مسیری را طی میکند که حتی دولتی چون دولت بوش در بکار بردن آن محتاط بود.
تحریم، تحریم و باز هم تحریم
راهبرد جدی دولت ترامپ به شدت به این بستگی دارد که برنامه این کشور در ایجاد محدودیتهای اقتصادی تا چه به اندازه به صورت جدی جلو برود. آمریکا با تکیه به توان دلار به دنبال قطع تمام مبادلات مالی ایران با دنیای خارج است.
افزایش قیمت دلار و ایجاد فضای تورمی در داخل همه و همه از مواردی است که میتواند دولت ترامپ را به هدف خود نزدیک کند. اگرچه برخی تحلیلگران از امکان حرکت آمریکا به سمت گزینه نظامی سخن میگویند، اما هزینههای موجود نشان میدهد که تحلیلهای فوق از مرحله بلوف جلوتر نخواهد رفت.
با این حال سئوال اینجاست که اگر ایران تسلیم نشدن را انتخاب کرد و به سرعت دست به توسعه برنامه غنیسازی خود زد، آمریکاییها چه اقدامی میتوانند در مقابل ایران انجام دهند. اگرچه ترامپ از عواقب جدی در این باره سخن میگوید، اما عملاً به جز اقدام نظامی راهبرد دیگری در مقابل دولت ترامپ باقی نمیماند.
اینجاست که در نهایت روشن میشود ترامپ هیچ برگه آسی برای تغییرمسیر تحولات ندارد. وی همچون یک قمازباز تمام کارتهای خود را هزینه کرده و تنها امیدوار است که ایرانیان بر سر عقل آیند و بیش از این او را آزار ندهند.
اتفاقاً این همان نکتهای است که منتقدان اصلی ترامپ وی را مورد هجمه قرار میدهند. اگر تمام اینها به تغییر مد نظر وی منجر نشد، آن وقت تکیلف چیست؟
در این شرایط سخنان پامپئو نشان داد که آمریکاییها سخت امیدوارند که با سختترین تحریمهای تاریخ کار به آنجا نکشد اما در غیر این صورت پامپئو فرصت فراوانی خواهد داشت تا گزینههای خود در مقابل ایران بازنگری کرده و در امکان تحقق آن یک تجدید نظر اساسی کند. شاید هم ترامپ همیشه در حسرت نامه همچون نامه ۲۰۰۳ بر روی میز کار خود بماند.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۱۳۶۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ اعضای ناتو را تهدید کرد
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا در مصاحبهای با مجله «تایم» که سهشنبه منتشر شد، بر اصرار ماه گذشته خود مبنی بر اینکه تلآویو باید «جنگ را به پایان برساند» قبل از آنکه هرگونه حمایت بینالمللی را از دست بدهد، ایستاد.
ترامپ گفت: «فکر میکنم که اسرائیل یک کار بسیار بد در حوزه روابط عمومی انجام داده است. فکر میکنم ارتش اسرائیل نباید هر شب تصاویری از ساختمانهای فروریخته و بمباران بفرستد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا او تعلیق یا اعمال شروطی برای کمک نظامی ایالات متحده به رژیم صهیونیستی را به منظور پایان دادن به جنگ در نظر دارد، گفت «خیر.»
تهدید ناتودر جریان گفتوگو با مجله تایم، ترامپ همچنین خطاب به اعضای ناتو گفت آنها را به حال خود رها میکند، مگر اینکه آنها هزینههای نظامی خود را افزایش دهند.
دونالد ترامپ به اعضای ناتو هشدار داده است که در صورت پیروزی در دور دوم ریاستجمهوری، آنها «دست تنها» خواهند بود، مگر اینکه هزینههای نظامی خود را افزایش دهند. رئیسجمهور سابق ایالات متحده و نامزد سال ۲۰۲۴ گفت که پیام او به این ائتلاف نظامی این است: «اگر نمیخواهید هزینه کنید، پس خودتان هستید و خودتان.»
ترامپ که مدتهاست شکایت میکند که «ایالات متحده بار مالی ناروایی را در ناتو به دوش میکشد»، قبلا ماده پنج این معاهده، یعنی اصل دفاع جمعی ائتلاف را زیر سوال برده است.
در اوایل سال جاری، او بیشتر از این پیش رفت و گفت روسیه میتواند با متحدان ناتو که به اندازه کافی برای دفاع جمعی هزینه نکردهاند، «هر کاری که میخواهد انجام دهد.» ترامپ در مصاحبه مفصل خود با مجله تایم گفت هنوز روی حرفش هست.
یک اقیانوس فاصلهاین سیاستمدار ۷۷ ساله گفت، اگر در انتخابات نوامبر دوباره کاخ سفید را به دست بگیرد، ادامه کمکهای ایالات متحده به اوکراین مشروط به این خواهد بود که اروپا با این کمکها مطابقت کند. واشنگتن تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار، با حمایت جو بایدن و حمایت دو حزب اصلی کنگره، کمک به اوکراین ارسال کرده است.
ترامپ میگوید: «ما یک اقیانوس بین خودمان داریم، آنها هیچی.»ترامپ نگفت که آیا به همه کمکهای مالی آمریکا پایان میدهد یا خیر، اما گفت: «تا زمانی که اروپا شروع به برابری نکند، پول نمیدهیم. اگر اروپا قرار نیست پول بپردازد، چرا ما باید پرداخت کنیم؟ آنها بسیار بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند. ما یک اقیانوس بین خودمان داریم، آنها نه.»
رئیسجمهور سابق آمریکا همچنین اشاره کرد که در صورت پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری، در حمایت نظامی دیرینه آمریکا از تعدادی از متحدان کشورش تجدیدنظر خواهد کرد. او پیشنهاد کرد که میتواند نیروهای آمریکایی را که با هدف بازدارندگی علیه نظام کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی در کرهجنوبی مستقر هستند، خارج کند.
ترامپ گفت که تدابیر فعلی «هیچ معنایی ندارد. چرا ما باید از کسی دفاع کنیم؟ و ما در مورد یک کشور بسیار ثروتمند صحبت میکنیم.»