روایت معلمان از روزنههای فساد مالی در مدارس
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۵۶۸۴۱
هزینههای مدارس دولتی سالهاست که به دلیل عدم حمایت مالی از مدارس توسط خانوادهها تامین میشود؛ کمک مالی به مدارس عمدتا از دایره اختیار خارج شده است و در این میان نظارت بر نحوه هزینهکرد پولهای دریافتی جزو ضروری ماجراست.
به گزارش تسنیم، درآمد 10 هزار میلیارد تومانی مدارس دولتی از محل کمکهای مالی خانوادهها، خبری بود که در روزهای اخیر مشاور اقتصادی وزیر آموزشوپرورش از آن سخن گفت، طبق گفتههای او "از 85 هزار مدرسه که تحت پوشش حساب یکپارچه مدارس هستند فقط 19 هزار مدرسه 2800 میلیارد تومان از محل کمکهای مردمی دریافت کردهاند" پولهایی که نظارت دقیقی بر نحوه هزینهکرد آنها وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر چند آموزشوپرورش در سالهای اخیر تلاش کرد برای نظارت بیشتر بر حساب و کتاب مدارس، سامانهای با عنوان حساب یکپارچه مدارس طراحی کند تا با کمک آن متوجه شد هر مدرسهای چه میزان پول از خانوادهها دریافت و در کجاها هزینه میکند اما این طرح به دلیل برخی مقاومتها و برخی اشکالات فعلا مسکوت مانده است.
از سوی دیگر سالهاست که روال دریافت پول از خانوادهها به روندی معمول در مدارس تبدیل شده است، مدارس میگویند سرانهای از سوی دولت در اختیارشان قرار نمیگیرد و برای تامین هزینهها باید از خانوادهها کمک بگیرند و البته کاملا آشکار است، دریافت پول از خانوادهها توسط مدارس دولتی فقط بر روی کاغذ عنوان کمکهای مردمی داشته و اختیاری است اما در عرصه عمل اوضاع به گونهای دیگر پیش میرود، مدارس با توجه به موقعیت منطقه و سطح اقتصادی خانوادهها هزینههای مختلفی دریافت میکنند و میزان کمکهای مردمی در سالهای اخیر از حداقل 100 هزار تومان آغاز و در برخی مواقع تا رقمهای میلیونی سر میکشد.
مدیر یکی از مدارس تهران درباره دریافت کمکهای مردمی از خانوادهها میگوید: مدرسه بیش از 300 دانشآموز دارد، سرانهای هم دراختیارمان قرار نمیگیرد بخشی از هزینهها را از طریق اجاره بوفه مدرسه تامین میکنیم اما هزینهها زیاد است از تامین گچ تا تعمیرات مدرسه و اگر بخواهیم تجهیزات ورزشی تهیه کنیم هزینهها بیشتر هم میشود. اگرچه دولت وظیفه تامین هزینههای تحصیل رایگان را بر عهده دارد اما این اتفاق نمیافتد و ما مجبوریم برای تامین هزینههای مدرسه از خانوادهها پول بخواهیم.
اما کمکهای مردمی همچنان محل مناقشه میان خانوادهها و مدارس است. خانوادهها به استناد صحبتهای مسئولان آموزشوپرورش میگویند پرداخت کمکهای مردمی باید اختیاری باشد و زیر بار اجبار در پرداخت پول نمیروند و مدارس با این استدلال که خانوادهها باید سرانهای را که دولت پرداخت نمیکند، تامین کنند، اقدام به دریافت پول میکنند و این کار در اغلب موارد با چاشنی اجبار همراه است.اگر بپذیریم در شرایطی که دولت سرانهای به مدارس اختصاص نمیدهد آنها مجبورند برای تامین هزینهها از خانوادهها پول دریافت کنند؛ در این مسئله باید به دو نکته توجه کرد، نخست شیوه دریافت کمکهای مالی و دوم نحوه هزینهکرد آن.
دراین باره تعدادی از معلمان منطقه 2 آموزشوپرورش شهر تهران نسبت به دریافت هزینه از خانوادهها و هزینهکرد نامناسب آن توسط برخی مدارس منطقه مسائلی را با خبرگزاری تسنیم مطرح کردهاند.
در مواردی که معلمان مطرح کردهاند، هزینهکرد نامناسب کمکهای دریافتی از خانوادهها توسط مدارس مشهود است به عنوان مثال طبق گفته آنها در یکی از مدارس، ساختوساز غیرضروری انجام میشود و پیمانکاری که از بستگان مدیریت مدرسه است، متولی این ساختوساز شده و تا کنون یک میلیارد و 200 میلیون ریال هزینه عمرانی فاکتور شده است، همین مسائل باعث شده خانوادهها برای پرداخت پول به مدرسه تحت فشار باشند.دریافت پول بابت کلاسهای مطالعاتی ایام کنکور نیز بخش دیگری از فشارهای مالی به خانوادههاست.
در تعداد دیگری از مدارس نیز تخلفاتی مشاهده میشود که عمدتا پیرامون دریافت کمک هزینه اجباری از خانوادهها و صرف آن در موارد غیرضروری است و گاه بهرهبردای از این پولها مشاهده میشود. به عنوان مثال در یکی از مدارس منطقه به یک بهانه عمرانی، فاکتورسازی شده و پول را از حساب مدرسه خارج کردهاند. در یکی از مدارس نیز به بهانه کلاسهای فوق برنامه و تشکیل کلاس در روزهای پنجشنبه مبالغ زیادی از خانوادهها دریافت شده است.
در بحث دریافت کمکهای مالی از خانوادهها، برگزاری کلاسهای تقویتی و فوق برنامهها و فروش کتابهای کمک آموزشی بخش خصوصی، درآمدهایی نصیب مدارس میشود که اعلام نحوه هزینهکرد آنها از جمله حقوق خانوادههاست به گونهای که ریز هزینههای مدرسه باید برای آنها بازگو شود از سوی دیگر نظارت بر عملکرد مدارس درباره دریافت کمکهای مالی و هزینه آن باید از سوی ادارات آموزشوپرورش هر منطقه صورت بگیرد.
در شرایطی که ادارات آموزشوپرورش، سرانهای را به مدارس بابت تامین هزینهها پرداخت نمیکنند و مدیر مدرسه انتخاب دیگری غیر از پول گرفتن از خانوادهها ندارد باید مراقب بود که گرفتن پول به صورت غیرقانونی از والدین برای هزینههای مدرسه( نصب دستگاه پوز در دفتر مدرسه و یا اعلام حساب شخصی) به هرج و مرج و فسادمالی در مدرسههای دولتی منجر نشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مدارس دولتی دانش آموز دانش آموزان کمک مالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۵۶۸۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ده نکته کلیدی برای معلمان دینی و استادان معارف در مدارس و دانشگاهها
به گزارش «مبلغ» حجت الاسلام ذوعلم، پیشتر در گفت وگوی مشروحی با خبرگزاری مهر، «چالشهای آموزش دینی در مدرسه» را تشریح کرده بود. مهمترین پرسش گفت وگو این بود که: « چرا خروجی چندین سال تحصیلی برخی از دانش آموزان، منجر به دیندارتر شدن آنها نمیشود.»
سایت «مُبلغ»، گزیده ای از ۱۰ نکته کلیدی مهم از این گفت وگوی مفصل را در متن زیر مرور کرده است:
۱- در حال حاضر یک معلم دینی با یک کتاب دینی در آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند موجب دین دار تر شدن دانش آموزان شود.
۲- تربیت دینی فراتر از آموزش دین است و کاملاً با هم متفاوت است اما برای اینکه بتوانیم تربیت دینی به معنای جامع را در نوجوانان و جوانان ایجاد کنیم باید از بسترهای تعاملی استفاده کنیم.
۳- در خارج از کلاس و مشارکت جوانان و نوجوانان را در اندیشههای دین را توسعه بدهیم و بتوانیم.
۴- بر اساس نیازها و شبهات، پاسخهای فکری محتوا را بازتولید کنیم.
۵- مدیر مدرسه، مدیر آموزش و پرورش، رئیس دانشکده و دانشگاهها خودشان به یک سطح قابل قبولی از تربیت دینی دست پیدا کرده باشند و در فرایند مدیریت خودشان آن را بروز دهند.
۶- مدیران مدارس و رئیس دانشگاه ها، با دانش آموزان و دانشجویان از آغاز باید وارد یک رابطه دوستانه و فکری شده تا بتواند دغدغهها و پیشنهادها و انتقادات و نیازهای دانشجویان را پاسخ بدهد
۷- دانشجویان از هر گروهی و از هر عقیدهای احساس کنند که دیده و شنیده میشوند. دانش آموز باید احساس کند که مدیر و معلمان تعاملاتشان با دانشآموزان، مبتنی بر تکریم است. ما به یک تقویت، تربیت مدیریت و کنش گری در جامعه و مدارس و دانشگاهها نیاز داریم.
۸- باید تأملاتی برانگیخته شود که فطرت این دانش آموز را برانگیزد و موانع را برای او برطرف کند که بتواند به نقطه مطلوب دست پیدا کند. نظام درسی کنونی ما که درس را باید دانش آموز حفظ کند تفاوتهای زیادی با نیازها و اولویتهای دانش آموزان دارد و یک احساس اجبار برای دانش آموز القا میکنیم پس قطعاً این محتوا را نمیتوان به دانش آموز رساند.
۹- مردمی کردن امر تربیت بخصوص در آموزشهای مدرسههای دوره ابتدایی لازم است یعنی بتوانیم از توانمندیهایی که در جامعه وجود دارد از مساجد، از دارالقرآن ها، از مردم از والدین از این توانمندیها استفاده کنیم و بتوانیم این توانمندیها را به مدارس وصل کنیم. این امر نیاز به اینکه در ساختار اداری ما یک نوع انبساط و تدابیر تحولی اتخاذ شود تا بتوان این کار را انجام داد.
۱۰- بعضی از مدارس غیر دولتی ما حتی تأکیدهای خیلی زیادی برای حجاب برتر و اجباری کردن چادر در مدرسه دارند ولی این یک امر ظاهری و ویترینی است و از آنجایی که کار فکری و درونی برای صورت نگرفته باعث موضع گیری ها و مقاومت منفی هم میشود.
باید حجاب کامل اسلامی و پوشش هنجار مند را به عنوان یک مقررات و ضابطه قرار دهیم و نسبت به آن قانون هم باید دانش آموزان و خانواده را توجیه کنیم چرا که محیطهای بیرونی و خانواده با هم تفاوت دارند.