اصولگرایان میخواهند با برجام چه کنند؟
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۸۴۴۰۵۴
اصولگرایان راهبرد مشخصی در مواجهه با برجام بعد از خروج آمریکا از آن ندارند. آنها که تا پیش از این بر کوس مخالفت با برجام میکوبیدند، بعد از خروج برجام دوپهلو سخن میگویند. سخنان برخی از آنها هم در مقایسه با گفتههای پیشینشان متناقض جلوه میکند.
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق در ادامه نوشت: «نبی حبیبی، دبیرکل مؤتلفه، شهریور ۹۶ گفته بود: «ایران باید مشخص کند از برجام چه مانده است که همچنان آن را یک قرارداد مقدس میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حبیبی البته پیشنهادهای دیگری هم دارد. او به تازگی با اشاره به روابط اخیر آمریکا و کرهشمالی، تلویحا به دست پر کره شمالی به واسطه مجهز بودن به بمب هستهای اشاره کرده و گفته بود: «بازی آمریکا با کره شمالی را مشاهده کردیم. آمریکاییها امروز خود را مجبور به نشستن سر میز مذاکرهای میبینند که طرف مقابل دست روی ماشه هستهای، همه اهداف را در آمریکا نشانه گرفته است. اگر بخواهند زور بگویند، قطعا زور هم خواهند دید و شنید.»
با این حال مؤتلفه بعد از خروج ترامپ از برجام در بیانیهای نوشت: «حزب مؤتلفه اسلامی معتقد است دل بستن به اروپا برای تداوم برجام یک توهم است. اروپا منافع مناسبات خود با آمریکا را رها نمیکند. ما همان پاسخی که به آمریکا دادیم، باید به اروپا هم بدهیم. مگر این که شرایط خارج از برجامی را که هر زمان جاری کردهاند، تکرار نکنند و درک کنند که ما راجع به هیچ موضوعی که مرتبط با امنیت ملی خودمان باشد، با هیچکس مذاکرهای نکردهایم و نخواهیم کرد. ما چگونگی دفاع از خودمان را خودمان تصمیم میگیریم و اجرا میکنیم.»
حسین انواری، عضو شورای مرکزی مؤتلفه، در پاسخ به این سؤال که آیا مقصود مؤتلفه از این که دل بستن به تداوم برجام یک توهم است، به معنی خروج از آن است، به «شرق» گفت: «نظر مؤتلفه نظر رهبری است، اگر اتحادیه اروپا به تعهداتی که مطرح شد و دیپلماتهای ما هم دنبال میکنند، ملتزم باشد و منافع ما حفظ شود، ما الزامی نمیبینیم خارج شویم مگر این که شرایط به گونهای دیگر پیش رود و این حق خروج رأی ما محفوظ است.»
تناقضهای شریعتمداری
عجیبترین واکنشها اما از آن حسین شریعتمداری بوده است. او تا پیش از این معتقد بود برجام بیش از این که به نفع ایران باشد، منافع آمریکا را تضمین کرده است و برای همین در واکنش به تهدیدات ترامپ مبنی بر خروج از برجام گفته بود که امکان ندارد آمریکا خارج شود. او در سرمقاله کیهان نوشته بود: «کشورهای اروپایی به بهانه مضحک و احمقانه پیشگیری از خروج آمریکا از برجام - که هرگز خارج نمیشود - به دنبال وضع تحریمهای تازه علیه ایران هستند و صدای هیچکس هم به اعتراض و تهدید اروپاییها بلند نمیشود!»
اما بعد از خروج ترامپ، بهجای اعتراف به اشتباهش، تقصیر را گردن روحانی انداخت و گفت: «من گفتم ترامپ از برجام خارج نمیشود اما خروج ترامپ تقصیر روحانی بود.»
در سرمقاله روز بعد از خروج آمریکا از برجام هم نوشت: «و بالاخره قرار بود اگر ترامپ برجام را پاره کرد، ما آن را آتش بزنیم. باید تفاله برجام را دور بیندازیم و به توانمندیها و ظرفیتهای خودمان بازگردیم و مطمئن باشیم آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
او دی ۹۶ هم گفته بود که «خروج از برجام تنها راه مقابله با زورگویی آمریکاست.»
در این میان برخی از اصولگرایان صراحتا توصیه به خروج از برجام داشتهاند. جریان تندرو اصولگرا که از همان ابتدا هم با برجام مخالف بودند، صراحتا فرمان به خروج از آن را دادهاند. حمید رسایی گفته است: «باقی ماندن در برجام هیچ توجیهی ندارد.»
قدیریابیانه گفته است: «دولت باید بلافاصله اعلام کند برجامی باقی نمانده که ایران بخواهد به آن پایبند بماند.»
محمدعلی پورمختار، نماینده مجلس، هم گفته است: «وقتی این کشور به صورت آشکار این توافق را نقض کرده است، ماندن در آن نفعی برای مردم و کشور نخواهد داشت.»
سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس، بدون این که استراتژی مشخصی را طرح کند که ایران بعد از خروج آمریکا چه شیوهای باید در پیش بگیرد، صرفا گفته است که با «وحدت و یکپارچگی بین مردم و مسئولان» پاسخی به آمریکا خواهند داد که آنها پشیمان شوند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استخدام اصولگرايان برجام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۴۴۰۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
عباس عبدی در واکنش به اظهارات جنجال برانگیز مهدی نصیری گفت: مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به گزارش خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنشهایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، میگوید؛ «مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه میزند و میگوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما…»
مشروح گفتگوی عباس عبدی را بخوانید؛
آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده استفکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
دربارهعدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیستبه عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.