هشدار جدی به خانوادهها از قاب ماه عسل
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۰۲۱۹۹۶
به گزارش جهان نيوز، احسان علیخانی در قاب بیستم ماه عسل، میزبان دو نوجوان فریب خورده بود. آن دو با تبلیغات رویایی غریبه ای، دل به دریا زدند و قصد خروج از کشور به شکل غیرقانونی را داشتند. البته همه دلیل و هدف آنها، کار کردن در خارج از کشور و کمک به خانواده بود؛ اما ماجرا جور دیگری رقم خورد.
امیرحسین یکی از این نوجوانان درباره چگونگی این اقدام گفت: یکی از همکلاسیهای من خارجی بود و به همراه دوستم با داماد آنها چند روز مسیر مدرسه به خانه را میرفتیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: پیشنهادهای او وسوسه آمیز بود. چنان از مهاجرت و امکانات کشور دیگر می گفت که برای من تبدیل به یک رویای شیرین شده بود. البته من درباره خانواده ام چیزی به او نگفته بودم، اما او شش ماه با من ارتباط برقرار کرد و نقاط ضعف خانواده من را شناخت. تا اینکه به همراه محمد امین تصمیم گرفتیم، با او همراه شویم.
محمد امین نوجوان کم سن تر درباره دلیلش برای این کار گفت: مادر و پدر من کار می کنند و به خاطر فشار کار خیلی دوست داشتم کمک خرج خانواده شوم؛ با اینکه پدر و مادرم هیچ وقت از من پولی نخواستند.
سپس امیرحسین درباره روز خروج از کشور گفت: زمانی که تصمیم خود را گرفتیم، او به ما گفت از مرز که خارج شدیم به خانواده تان اطلاع میدهیم. اما وقتی به مرز رسیدیم سیم کارتها را از ما گرفت. چند تا از همکلاسی هایمان از رفتن ما خبر داشتند اما به هیچ یک از افراد خانواده اطلاع نداده بودیم.
محمد امین ادامه داد: قرار شد یک ظهر جمعه با ماشینی که دنبالمان میآید، از مرز غیرقانونی خارج شویم. با ماشین تا دم مرز رفتیم و از کوهها رد شدیم. سختی مسیر زیاد بود. گروه دیگری هم به ما اضافه شدند، ناگهان اسلحه روی سر ما گذاشتند و گفتند هیچ قراری بین ما نیست. داخل یک کلبه شدیم. ۶۴ ساعت در برف پیاده روی کردیم. کتانیها و تبلتها را از ما گرفتند و گفتند با دمپایی باید این مسیر را طی کنید. کوهها را که رد کردیم با ماشین وارد یک سوله وسط بیابان شدیم. داخل همان اتاق یک خانم نیز حضور داشت و ما را از شرایط بد آنجا آگاه کرد، او هم فریب خورده نامزدش بود. هر وقت از همان کسی که ما را قاچاق کرده بود علت این کار را میپرسیدیم، ما را کتک میزد و با اسلحه تهدیدمان میکرد. ما بعدها متوجه شدیم این مکان، مکان فروش اعضای بدن است.
وحید برادر امیرحسین درباره چگونگی اطلاع از این اتفاق گفت: آن شب پدر محمدامین متوجه غیبت پسرش و خاموش بودن سیمکارت او میشود. برادر کوچک محمدامین پدر را در جریان این قاچاق میگذارد و پدر محمدامین به منزل ما میآید. طی پیگیریهایی که کردیم متوجه شدیم بچههای مدرسه را گروهی از کشور خارج کرده اند. قفل گوشی امیرحسین را در منزل باز کردیم و از پیامکها متوجه شدیم قصد خروج از کشور را داشته اند. به پلیس اطلاع دادیم و با فرد خارجی تماس گرفتیم. او از ما ۵۰ هزار یورو بابت پس دادن بچهها خواست و گفت آنها خارج از کشور هستند. درحالی که ما طی ردیابیهایی که کرده بودیم (از سیم کارت محمدامین)، متوجه شدیم در یکی از شهرهای مرزی هستند، اما بعدها سیم کارت دیگر خاموش شده بود.
وی ادامه داد: پس از چند روز عکس و ویدئوی امیرحسین و محمدامین را برای ما فرستادند. ویدئوها و تصاویر از شکنجه امیرحسین و محمدامین بود. به خاطر دلخراش بودن تصاویر، فقط من و پدر محمد امین آنها را می دیدیم و به بقیه خانواده نشان ندادیم. مادرم در آن روزها حال خوبی نداشت.
در بخش دیگری از برنامه پدر و مادر امیرحسین و پدر محمدامین در برنامه حضور پیدا کردند.
پدر محمدامین گفت: ما هر لحظه فکر میکردیم دیگر راه برگشتی برای بچهها نیست؛ چون مدام تهدیدات جدید میشنیدیم و درصدد تامین پول بودیم.
مادر امیرحسین هم درباره لحظات تلخ آن روزها گفت: از برگشتن امیرحسین قطع امید کرده بودم و باور نمی کردم امیرحسین برگردد. من در جریان هیچ یک از فیلمها و عکسهای ارسالی نبودم و به شدت حالم بد بود. همیشه میگفتم امیرحسین فدای ما شد و برای کمک به ما خودش را فدا کرد.
سپس، امیرحسین و محمدامین درباره حال و هوای آن روزها گفتند: دو ماه رنگ آفتاب به چشم نمیدیدیم و شبها کار میکردیم، هیزم و خار جمع می کردیم. از گوشه و کنار میفهمیدیم که قاچاقچیان چه هدفی دارند. دو روز قبل از خروج از آنجا به ما گفتند اینجا پایان زندگی شماست. دو روز بعد با ماشین ما را به پایتخت کشوری بردند. به شهری رسیدیم و قرار شد ما را به شهر دیگری ببرند. آنجا پلیس ما را دستگیر کرد و رابط خارجی که ما را قاچاق کرده بود، با رشوه به پلیس ما را به شهر دیگری انتقال داد.
امیر حسین درباره چگونگی آزادی و برگشت به ایران توضیح داد: فردای آن روز ارتش آن کشور ما را دستگیر کرد. ما اسم واقعی خود را نگفتیم و چند روز ما را در کمپ نگه داشتند. چند روز بعد ما رها کردند و از ترمینال قصد جا به جا شدن به شهر دیگری را کردیم. در ترمینال با دوستان آن فرد خارجی که داماد دوستمان بود ما را در یک سوییت نگه داشتند. فرد خارجی در طول مسیر ما دو نفر را کتک میزد و دوستان او از این کتکها شک کردند و متوجه ربوده شدن ما شدند. به همین دلیل قول کمک به ما را دادند. ما را داخل سوییتی بردند و آن فرد خارجی را کتک زدند و به درخواست خودمان قرار شد ما را به ایران برگردانند.
این دو نوجوان از حال و هوای اولین تماس خود با خانواده گفتند: بعد از دو ماه اولین تماس را از سفارت ایران با خانواده گرفتیم. حال خانوادههای ما خیلی بد بود. اینترپل برای ما بلیت تهیه کرد و از طریق سفارت به ایران برگشتیم.
خانواده محمد امین و امیرحسین از اولین دیدار بعد از دوماه گفتند؛ اینکه تا زمانی که بچه ها را در فرودگاه ندیدند، باور نمی کردند آنها زنده باشند.
اما، شهاب مهمان دیگر ماه عسل بود و به خواست خودش تصویری از او پخش نشد. او هم قربانی تبلیغات دروغ شده بود.
شهاب تحصیل کرده رشته حقوق که قصد خروج از کشور را داشت، گفت: پذیرش یکی از بهترین دانشگاه های کشوری معروف را گرفتم. به سفارت کشوری در سطح پایینتر مراجعه کردم و با خانمی آشنا شدم که کارش شکار کردن سوژه بود. آن خانم من را با تیمی آشنا کرد تا اقامت کشوری را برایم بگیرند که در ایران سفارت ندارد و بعد از آشنایی به راحتی برایم بلیت گرفتند و به کشور همسایه من را جابه جا کردند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه در فرودگاه به استقبال من آمدند، متوجه شدم این گروه گروگانگیر بودند و من مدارک جعلی را برای حضور در آن کشور امضا کردم. خودم و خانواده ام را تهدید کردند و گفتند کوچکترین حرکتی بکنی تو و خانواده ات را خواهیم کشت. از من پول میخواستند و من را برای قاچاق اعضای بدن فروخته بودند. خانواده ام به پلیس اطلاع نداده بودند. چند بار پول برای آنها ارسال کردند. حتی من شاهد بودم در آن روزها در حضور من یک دختر تحصیل کرده و هموطنم را ۲۰ هزار دلار فروختند؛ چرا که خانواده اش آن پول را فراهم نکرده بودند.
شهاب درباره چگونگی فرار خود از دست قاچاقچیان توضیح داد: آنها قصد انتقال من به کشور دیگری را داشتند. من همان زمان تصمیم به فرار گرفتم و حس میکردم من را با اسلحه میکشند. در یک لحظه که گروگانگیرها دنبال کارهای جابه جایی من بودند و از محل استقرار من خارج شدندظ فرار کردم و با تاکسی خودم را به سفارت رساندم. نهایتا من را طی یک فرآیند اطلاعاتی امنیتی به ایران انتقال دادند. بعد از آن خودم از نیروی انتظامی مسئله ام را پیگیری میکردم. باید از ناجا تشکر کنم تاکنون چند نفر را برای پرونده من دستگیر کردند.
در پایان شهاب درباره اشتباه خود گفت: اشتباهی که من مرتکب شدم، این بود که اگر کشوری فرش قرمز پهن کرده ولی سفارتی در ایران ندارد، نباید به آن کشور مهاجرت کرد؛ چون در این صورت به دام قاچاقچی ها می افتیم. کسی که به من و امثال من که تحصی لکرده هستیم، پیشنهاد میدهد تا با این هزینه کم به راحتی مهاجرت کنیم، حتما قاچاقچی است. من مرگ را با چشمان خود دیدم.
منبع:باشگاه خبرنگاران
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۰۲۱۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار دامپزشکی : شیوع بیماری تب کریمه کنگو در فصل گرما
سازمان دامپزشکی کشور هشدار داد: با شروع فصل گرما، بیماری تب کریمه کنگو شیوع پیدا کرده که لازم است شهروندان توصیه های بهداشتی را جدی بگیرند.
به گزارش ایرنا، در این اطلاعیه آمده است: بر اساس آمار وزارت بهداشت و درمان تاکنون چهار نفر به بیماری تب کریمه کنگو مبتلا شده اند که یک نفر از آنان فوت کرده است، بنابراین انتظار می رود هموطنان نکات بهداشتی را رعایت کنند.
این اطلاعیه میافزاید: با توجه به اینکه شرایط تشخیص و درمان بیماری تب کریمه کنگو (مشترک بین انسان و دام) در کشور مهیا شده، اما رعایت اصول بهداشتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این بیماری با رعایت اصول بهداشتی مذکور شامل حذف کنه ناقل بیماری از طریق سمپاشی و حمام دادن دام ها و سمپاشی و ضدعفونی اماکن دامی طبق نظر دامپزشکی، خودداری از له کردن کنه با دست یا روی بدن دام، خودداری از تماس غشاهای مخاطی بدن (نظیر چشم و دهان) با ترشحات و خون دام آلوده، خودداری از کشتار دام در محل های غیرمجاز، تهیه گوشت مورد نیاز از محل های مطمئن و تحت نظارت دامپزشکی، نگهداری گوشت تازه دام به صورت کامل به مدت ۲۴ ساعت در دمای ۲ تا چهار درجه سانتیگراد (دمای یخچال)، روش های حفاظت شخصی در تماس با ترشحات و خون حیوان (پوشیدن دستکش، لباس بلند، چکمه، ماسک و عینک)، اجتناب از خوردن جگر خام و نیم پخته قابل کنترل است.
در پی اقدامات پیشگیرانه سازمان دامپزشکی کشور و اطلاع رسانی به موقع، میزان ابتلا در سال جاری نسبت به سال گذشته ۵۰ درصد کاهش داشته است. همچنین این ویروس در برابر حرارت حساس است، بنابراین پختن گوشت موجب از بین رفتن آن می شود.
تولیدکنندگان و افرادی که در کشتارگاهها و مراکز بستهبندی کار میکنند، در صورت ایجاد هرگونه زخم یا جراحت جلدی در حین کشتار و با بروز علائم بیماری، بهسرعت به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه کنند.
به گزارش ایرنا، بیماری تب کریمه کنگو (CCHF)، نخستین بار در سال ۱۳۷۸ بهطور رسمی و قطعی در کشور تایید و شناسایی شد. از جمله روشهای انتقال ویروس CCHF را میتوان به گزش انسان توسط کنه آلوده، تماس انسان با ترشحات و خون حیوان آلوده و تماس فردی با بیمار مبتلا به تب کریمه کنگو اشاره کرد.
کانال عصر ایران در تلگرام