با بدبختیهایمان شوخی میکنیم
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۱۱۴۷۵۱
دریافت 21 MB
مجلهمهر: شوخی با خبر ایده بسیاری از برنامههای تلویزیونی و یا اینترنتی بودهاست که در بسیاری موارد با استقبال مردم هم روبرو شدهاست و حالا چند وقتی است یک گروه از هنرمندان مشهدی بخش خبری به نام «زودنیوز» راه انداختهاند که در اینستاگرام بسیار بازدید داشتهاست. بخشی که جدی جدی با اخبار شوخی میکند و حتی ژست عصاقورتدادگی گویندگان خبر را دستمایه طنز قرار میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتگوی ما را با گویندگان این بخش خبری یک دقیقهای بخوانید.
چهرههای شما در زودنیوز برای مخاطب آشنا نیست. چه شد که به یکباره توانستید آیتمی بسازید که این میزان موردتوجه قرار گیرد و بازنشر شود؟
مهجوری: خیلیها به ما میگویند که چه شد یک شبه به اینجا رسیدید. واقعا یک شبه نبود. حاصل ۱۰ سال ۱۲ سال زحمت بچهها بود که در یک شب ثمر داد. من خودم کار سینما انجام میدادم. رشته عکاسی خواندم. کار دستیاری و فیلمبرداری در حوزه مستند و جدی انجام دادم و برنامهسازی کردم. جالب اینجاست که تا الان برنامههایی که ساختم همه با محوریت محرم و صفر بود و زودنیوز اولین برنامه طنز من است. آقای شفیعی گوینده خبر آقای ما ۱۰سال است که رادیو کار میکنند و گویندگی انجام میدهند. خانم باقرپور مسئول بخش آیتی هستند و بعضی ادیتها را انجام میدهند. تجربه بازیگری نداشتند و جزو اکتشافات ما محسوب میشوند.
کیانیزاده:من از سال ۹۰ کارم را با گویندگی شروع کردم و کنارش هم دوبله انجام دادم. از تیزرهای تبلیغاتی تا انیمیشنهای خصوصی تا اینکه به صورت رسمی وارد رادیوی خراسان شد. خدارا شکر برنامههایی که کار کردم مخاطبان زیادی پیدا کرد. بعد از آن با آقای شفیعی همین گوینده آقای زودنیوز کاری را به نام اینجا ایران است شروع کردیم و رادیو را به صورت اینترنتی پخش کردیم. بعد از آن دنبال کار تصویری بودیم که همکاری با آقای مهجوری شروع شد. من برعکس سابقه طنز داشتم و همیشه دوست داشتم کار جدی انجام دهم که نمیدانم چرا هیچوقت نشد.
پیش از این در اوایل دهه ۸۰ داریوش کاردان مجموعهای به نام ۳.۵ تولید که با خبر شوخی میکرد. شما چه شد که قالب خبر و بخش خبری را برای کارتان انتخاب کردید؟ این ایده از کجا به ذهنتان رسید؟
کیانی زاده: ما یک روز دور هم جمع شدیم و یک جلسه طوفان مغزی راه انداختیم که چه کنیم و چه نکنیم و چون کار اولی که ما در رادیو انجام دادیم به اسم خبرفوری بیرون آمد. این پیشنهاد شد که روی خبر آمد. الان هم که الا ماشالله خبر هست. پس تصمیم گرفتیم که در این موضوع کار کنیم و خبرها را موردطنز قرار بدهیم. اسم زودنیوز را هم آقای مهجوری مطرح کرد که به نظرما حق مطلب ادا شد.
مهجوری: از یک نگاهی به خبر نگاه کنید میبینید که خیلی سادهاست. چون سوژه در خبر بسیار زیاد است. اما از نگاهی دیگر خبر میتوانید سختترین کار هم باشد. خبر روی خط قرمز است. ما سعی کردیم تا اینجای کار نه خط قرمزی را رد کنیم نه از خط قرمز دور شویم. خبر زودنیوز یک آیتم از یک کار بزرگتر است. باید بدانید که این آیتم برنامهای ست در برنامه داستانهای زودنیوزی که آیتم خبرش فعلا در حال پخش است. پس بخش بزرگتری در راه است. ما روزی که کار را شروع کردیم دیدیم این خبر طنز میشود. بعدی هم طنز تر میشود و خودمان هم فکر نمیکردیم انقدر طنز شود.
تلاش کردید که گویندگان زودنیوز تداعی کننده شخصیتی باشند؟ یا اینکه نوع خبر خواندنشان به شکلی باشد که به یکی از گویندهها شباهت داشته باشد؟
مهجوری: همه بچهها بداهه طنز خودشان است. اگر گوینده آقا اینطور حرف میزند برای خودش است و در قالب داستانهای زودنیوزی شکل گرفته است.
کیانیزاده: من برای گوینده خانم فقط دو مورد را به آقای مهجوری پیشنهاد دادم. همه ما دهه شصتیها هرکداممان حداقل یک معلم داشتیم که نوک مقنعهاش تیز باشد. طوری که فکر کنیم انگار عمدا اینطوری باشد. یا اینکه خط چانه مقنعه هنگام درس دادن جابهجا شود و این ایده در حال تکامل است.
اخبارها را از کجا انتخاب میکنید؟ کدام نوع اخبار و یا آدمهای سیاسی بیشتر خبر طنز به شما میدهند؟چطور این اخبار را طنز میکنید.
مهجوری:به لطف و برکت فضای مجازی ما از اخبار مطلع میشویم. فقط باید از صحت و سقم خبر باید باخبر شویم. به محض اینکه میبینیم خبر واقعیت دارد و در سطح جامعه مهم است و قابلیت طنز شدن دارد رویش کار میکنیم. بعضی اخبار ما واقعا قابلیت طنز شدن ندارند. بعضی اخبار واقعا قابلیت طنز شدن ندارند. مثلا اخبار کودک آزاری اصلا شوخی نیست و ما هم سمتش نمیرویم. بعضی اخبار واقعا دارند یعنی روج موج دل مردم است. اما از بس همه چیز را طنز کردیم بچهها میگویند لطفا این یکی را دیگر طنز نکن.
روز اولی که اولین کار را پخش کردید توقع چقدر بازتاب داشتید و چه میزان بازتاب گرفتید؟
مهجوری: بعضی ها تا برنامه ششم به ما میگفتند نسازید. شما این کاره نیستید. دوستان میگفتند خوبه بد نیست. یک جا برگه برنده را رو کردیم. اولین آیتم موزیکال را که پخش کردیم خیلی استقبال شد و در یک شب تعداد فالوئرهای مان بالا رفت.
کیانی زاده: خیلیها به ما گفتند فالوئر فیک خریدید؟ باور نمیکردند ما یک شبه از ۳۰۰ تا به ۲۰هزارتا رسیدیم. خانم باقرپور روی دانهدانه این اضافه شدنها نظارت داشت و ذوق میکرد.
اولین چهره مشهوری که در صفحه اینستاگرامش گذاشت چه کسی بود؟
مهجوری: ابتدا یکی از فنپیجهای خانم ترانه علیدوستی و خانم پرستو صالحی
کیانیزاده: خانم سیمیندخت گوینده خبر هم گذاشتند.
اولین آیتم شما چه زمانی پخش شد؟
مهجوری: ۲۶ اسفند رفتیم برای ضبط، ۲۸ اسفند رسما زود رسما زودنیوز ضبط شد. اول فروردین اول آیتم ما بود. سوم فروردین دوم آیتم ما بود.
وجود خانم پایین تصویر که آیتم باشنوایان را اجرا میکند کار شما را چند لایه کردهاست. طوری که مخاطب باید برای فهمیدن کامل آیتم چندین بار ببیند. این ایده کی اضافه شد و چه بازخوردهایی گرفتید؟
مهجوری:این ایده از ابتدا با ما بود. بماند که بعد از ۵ قسمت ناشنوایان معترض شدند که چرا مارا مسخره میکنید؟ ما هم جواب دادیم که اصلا قصد تمسخر نداریم و صرفا داریم اخبار صداوسیما را بازسازی میکنیم و برایشان توضیح دادیم که اگر توهین شده از آنها معذرت خواهی میکنم. گفتم نه تنها شما بلکه هرکدام از دوستانتان دوست دارد با ما همکاری کند. من خبرش را میفرستم او به زبان اشاره بیان کند و فیلمش را برای ما بفرستد من در کار استفاده میکنم و اصلا کنار این خانم میگذارم و یک ماجرای عشقی بینشان درست میکنم. اما فیلمهایی که فرستادند را نمیشد کارکرد چون خیلی طولانی میشد و قابلیت کارکردن نداشت.
پس این بخش خیلی موردتوجه قرار گرفتهاست.
مهجوری: بله خوشبختانه. خود خانم باقرپور آدم با پشتکاری هستند و در اولین بازیها خیلی جدی ظاهر شدند. من رو به روی خانم باقری مینشینم و حرکات را انجام میدهم. ایشان هم دقیقا مثل موشن کپچر عین حرکات مرا انجام میدهد. البته چند وقتی است که خود خانم باقری خودش انجام میدهد. حتی رفته زبان اشاره را یاد گرفتهاست. اما کارهای بداهه و طنزش زیاد است. مثلا چوب توی آستین کردن را باید خودش اجرا کند.
اخبار چندبار ضبط میشود؟ همه این ضبطها باهم اتفاق میافتد یا اینکه فاصله زمانی دارد؟
مهجوری: ما خیلی از آیتمهایمان ۵بار ضبط میشود. یکبار بکگراند ضبط میشود. یکبار گویندهها ضبط میشود. یکبار ناشنوایان ضبط میشود. یکبار برای برخی آیتمها من ضبط میشوم. مثلا من وقتی با سینی چای وارد میشوم همزمان نیست و جدا ضبط شدهاست.
ممیزیهایتان را چه چیزهایی در نظر میگیرید. خط قرمزهایتان کجاست؟
مهجوری: ما خودممیزی داریم. ممیزیهایمان شاید با تلویزیون متفاوت باشد اما ممیزی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را رعایت کردیم. برای همین شبکههای ماهوارهایها ما را بیشتر پخش کردهاند. اگر بخواهیم ممیزیهای تلویزیون را رعایت کنیم. دیگر طنز نمیشویم و تبدیل به چیز دیگری میشویم.
کیانیزاده: البته من این موضوع را قبول ندارم. من فکر میکنم این ممیزی را رعایت کردهایم. نمیدانم رادیوی طنز گوش میدهید یا نه. خود برنامههای رادیویی به طور مثال آهنگهای قدیمی را بازخوانی و کاورخوانی میکنند. ما بالاخره نیروهای سازمانی هستیم و خودمان یکسری ممیزیها را رعایت میکنیم. اینطور نیست که کسی بگوید این خانمی که در این کار است چرا در سازمان و رادیو کار میکند؟ از نظر من ممیزیها خوب رعایت شدهاست.
این کار آورده مالی خوبی برایتان داشتهاست که بتوانید کار را گسترش بدهید؟
مهجوری:خداروشکر. هنوز هزینههایمان در نیامدهاست ولی خدا روشکر فعلا خوب بودهاست. ما یک فیلتر برای خودمان گذاشتهایم که فقط در یک سطح خاصی تبلیغ برویم و کمتر از آن سطح انجام ندهیم مگر اینکه رفاقتی باشد و اتفاقی باشد که مجبور به آن شویم وگرنه روی این تبلیغات حساس هستیم. برای جام جهانی آیتم جامنیوز هم هست اگر اسپانسر خوبی پیدا شود منتشر میکنیم. اما یک بنایی را هم برای خودمان از روز اول گذاشتیم که حمایت از کالای ایرانی، هنر، سینما، موسیقی، تئاتر و... را در صورتی که بتوانیم با آنها همکاری کنیم قطعا رایگان و اگر نتوانیم تا ۷۰ درصد تخفیف میدهیم. من از هنر حمایت نکنم هیچ احد الناسی دلش نمیسوزد. من شده وقتی تئاتر رفتم دوتا بلیط خریدهام ولی یک نفر بودهام. تبلیغات وارداتی از ما تخفیف میخواستند اما گفتیم نه هنری هستید نه داخلی. پس شما را اگر قرار باشد بگیریم بیشتر از بقیه پول میگیریم.
زودنیوز قرار است چه حرفی را به مردم بزند؟ و چه هدفی را دنبال کند؟
مهجوری: یکی از دوستان میگفت «زودنیوز» چیزی غیر از حرف مردم نیست. تمام حرف دل ما در زودنیوز است. اگر ما میخواهیم در مورد حجاب بگوییم در همین آیتم است. منتهی در دل ما با خندهاست و به دل مردم مینشیند.
کیانیزاده: همیشه حواسمان بود در طنزمان قبح یک چیزایی نشکند. اگر چیزی بد است بد است. اینطور نباشد که به صرف خنده گرفتن از مردم بد را خندهدار جلو بدهیم. مشکلات اقتصادی بد است. فقر بد است شاید خوب نباشد خندهدار نشانش بدهیم. اگر چیزی ناراحت کنندهاست باید ناراحت کننده باشد. شاید برای همین است که خیلی جدی هستیم. اما بعضی از موضوعات خود موضوع تو را میخنداند. مثل وارد شدن کود انسانی. این خبر را آقای حیاتی هم بگوید بازهم خندهدار است. یعنی چی؟ واقعا وارد شدهاست؟ مگر خودمان نداریم؟
در این مدت چهرههایتان شناخته شدهاست؟ طوری که مردم شما را در سطح شهر بشناسند؟
مهجوری:علیرغم اینکه باید باتوجه به لهجه من در مشهد بازخورد بیشتری میگرفتیم. اما ۷۰درصد مخاطبان ما در تهران هستند و بازخوردها در تهران بیشتر است. این سری که من سوار مترو شدم. میگفتند آقا شما زودنیوز نیستید؟ در راه آهن، فرودگاه و خیابانهای تهران اینطور است. اما در مشهد تا به حال چنین اتفاقی نیفتادهاست.
کیانیزاده: من برعکس در تهران کسی مرا تشخیص ندادهاست و بیشتر در مشهد شناختهاست. البته چهره آقایون در کل واضحتر است. مثلا من مطمئنم خانمباقرپور را کسی نمیشناسد.
مردم درباره اخبار از شما سوال نمیپرسند؟ حس این را داشته باشند که شما چیزهایی از پشت پرده میدانید.
عدهای فکر میکنند ما از لحاظ خبری خیلی قوی هستیم. انقدر از ما سوال میکنند. مثلا میپرسند فلان چیز که تصویب میشود؟ تلگرام آزاد میشود؟
باتوجه به اینکه یکی از گویندهها تهران است و دیگری مشهد پس آیتمها را چطور ضبط میکنید؟ اصلا روند کار از ابتدا به چه شکل است.
مهجوری: یا ما به تهران میآییم. یا خانم کیانیزاده به مشهد میآیند و ضبط میکنیم. بعضی آیتمها هم که خیلی فوری است. تکی میرویم. بعضی اخبار نمیسوزد. مثلا خبر فندک جان اف کندی نمیسوزد. خبر رانندههای کامیون میسوزد. خبر تیم ملی میسوزد. کار اینطور است که من ظهر از خبر خبردار میشوم. تا بعد از ظهر طنزش میکنیم و ۱۰تا متن طنز در ۱۰ صفحه میآوریم. از این ۱۰ صفحه یک دقیقهاش را بیرون میکشیم. ضبط میکنیم. میبینیم یک دقیقه و ۷ ثانیه شدهاست. دوباره ضبط میکنیم میبینیم که یک دقیقه ۴ ثانیه شدهاست. پایین و بالا میکنیم. میبینیم شده یک دقیقه ۲ ثانیه. انقدر رویش کار میکنیم تا یک دقیقه شود. فشردگی کار م خیلی زیاد است. انقدر که گاهی اوقات دلم برای کامپیوترم میسوزد که چرا دست من افتادهاست.
به عنوان هنرمندان مشهدی و اینکه دارید کاری را در مشهد تولید میکنید. فکر میکنید عدم حضور در پایتخت برایتان بهتر بود یا سختتر؟محدودیتی برایتان ایجاد کرد؟
کیانیزاده: همه مشهدی نیستند. مثلا آقای شفیعی خراسانی هم نیستند ولی در مشهد ساکن هستند. ما مدتها باهم کار کرده بودیم و این گروه تشکیل شدهاست. چون بچهها در مشهد هستند من هم به مشهد میروم و کار را میسازیم. اما خب هزینهها در مشهد کمتر است. اما دست و بالمان در تهران خیلی بازتر است. بسیاری از برنامهها و مصاحبههایی که قرار است انجام شود بیشتر تهران است ولی همه ساکن مشهد هستند.
مهجوری: محدودیتها که صد در صد هست و اتفاقا رشد ما در همین محدودیتهاست. اتفاقا من ۶۰ قسمت برنامهای را برای تلویزیون کار کردم و پخش شد. همه کار هم بازیگر و تعزیه خوان داشت. وقتی رفتم سازمان گفتند خوشبحالتان عجب استودیو و تجهیزاتی دارید. من ۶۰ قسمت برنامه را با ۱۵ تا چراغ قوه و دوتا لنز خیلی معمولی که فقط باید بدانی کجا استفاده در یک استودیو ۳در۴ زدیم. اما کار را طوری ساختیم که انگار محوط وسیع است. هیچکس هم باور نمیکرد این شمشیر زنیها در یک محیط ۳ در ۴ است. متاسفانه در مشهد به دلیل دفاتر سینمایی با امکانات خوب مجبوری خودت کارهایی را خودت خلاقانه درست کنی و قیمتها خیلی بالاست. اگر دوربین را با ۵۰ تومن آفیش کنم. در مشهد باید ۱۰۰ به بالا آفیش کنم. اما تهران بودنمان ممکن است از کیفیت زودنیوز کم کند. من الان ۶۰ درصد وقتم را برای زودنیوز میگذارم آن موقع ۳۰درصد میشود. چون در تهران کارهای وسوسهانگیزی به من پیشنهاد میشود! مثلا دستیار کارگردان فلان فیلم یا فیلمبرداری فلان کار که آدم دوست دارد. برای بقیه دوستانم اینطوری هستند.
در حال حاضر خودتان کدام آیتمهای اینترنتی را خیلی دوست دارید و نگاه میکنید؟
مهجوری: من خودم دیرین دیرین را خیلی دوست دارم و اوایل واقعا حسابی میخندیدم. کاملا مشخص است که در یک چارچوب حرفهای پیش میرود. حتما ویدئوی همشهری مان جوادخواجوی را خیلی نگاه میکنم. سوریلند. کارهای آقای محسن زی.
کیانیزاده: ما همه کارها را میبینیم حتی شاید آنهایی که به نظر شما نگرفته باشند تا دستمان بیاید چه نوع کارهایی مورد مقبول مردم هست یا نیست. گاهی هم میبینیم یک کاری که نگرفته چیزهای خوبی درون خودش دارد که حیف شدهاست و این نکات توی ذهنمان میماند.
زودنیوز قرار است تا کجا ادامه پیدا کند؟
مهجوری:خبر زودنیوز بخشی یک مجموعه بزرگ به نام داستانهای زود نیوز است و تا آنجایی که قرار باشد این داستان را شروع کنیم ادامه دارد. مثلا جام نیوز داریم. داستانهای فری مری داریم و چندین آیتم دیگر هست که برای پخش نیاز به اسپانسر دارد. ما سعی میکنیم همه چیز را طنز کنیم. بدبختیها که همیشه هستند. در بهترین حالت ممکن که خانه و ماشین و زندگی داشته باشید و دست به هیچی نزنید دلار بالا میرود. تنها کاری که میتوانیم بکنیم که به آن موضوعات یک جور دیگر نگاه کنیم. اتفاقات بد زیاد است اما یک عده میآیند روی آن زیادی مانور میدهند.
کد خبر 4317558 عطیه همتیمنبع: مهر
کلیدواژه: مطبوعات ایران کیوسک مطبوعاتی دکه روزنامه صفحه اول روزنامه ها رادیو مهر اینفوگرافیک ماه مبارك رمضان امام خمینی ره کره شمالی فلسطین اسرائیل کتاب و کتابخوانی ضیافت افطار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۱۱۴۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاحطلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، واکنش ها به جنجال اخیر «مهدی نصیری» سوپر حزب اللهی دیروز و سوپر منتقد این چند ماه اخیر، ادامه دارد. او که در دهه ۶۰ و سال های حضورش در کیهان، در قامت یک چهره تند و افراطی جناح راست فعالیت می کرد، این روزها از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون شیفت کرده است.
بنا بر آنچه عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا که سابقه همکاری با او را داشته است، روایت میکند او آن سال های ابتدایی بعد از انقلاب مواضع افراطی داشته و مواضع این روزهایش تلاش او برای پاک کردن آن مواضع از ذهن مردم است.
مصاحبه نصیری با بی بی سی فارسی و نسخه پیچی او برای اصلاح طلبان را باید در راستای همین مشی او تفسیر کرد. وی در این گفتگو خواستار آن شده که اپوزیسیون، شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برده که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
ایده او در گفتگو با بی بی سی که یک هفته بعد از خروجش از ایران و حضور در کانادا، بیان شده است به سرعت واکنش اصلاح طلبان را به دنبال داشت.
سید محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، با تاکید بر اینکه مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود، نوشت: «گفته اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می داند نه شاهزاده می تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه مند به همکاری با شاهزاده است.»
همچنین غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هممیهن، در واکنش به این مصاحبه، با اشاره به اینکه وی اصلا مهدی نصیری را فرد متعادلی نمیداند، گفته؛«نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
محمد مهاجری نیز در نقد حرف های نصیری در یادداشتی نوشته است؛«چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟»
سکوت اصولگرایانه؟عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، اما موضعی متفاوت گرفت و سکوت اصولگرایان در این ماجرا را به چالش کشید. او در گفتگو با خبرآنلاین تاکید کرد؛«واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.»
این نقد عبدی با واکنش روزنامه اصولگرای جوان روبرو شد. این رسانه به نوعی مسئولیت این اظهارات نصیری را متوجه اصلاح طلبان کرده و با حمله به چپ گرایان نوشته است؛« مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
در جدول زیر مروری بر اظهارات انتقادی اشخاص و رسانه های مطرح اصلاح طلب و اصولگرا، به مصاحبه مهدی نصیری با بی بی سی، داشتهایم؛
ردیف | نام/ گرایش سیاسی | اظهارات |
۱ | محمد علی ابطحی/ فعال سیاسی اصلاحطلب | * آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. * نه بولتن نویسی واظهار نظرهای تند حزب اللهی اش در گذشته توانست ریشه اصلاح طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. |
۲ | عباس عبدی/ فعال سیاسی اصلاح طلب | * مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود. *دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. |
۳ | محمد مهاجری/ فعال رسانهای اصولگرا | * چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. *برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست. این حق شماست که هرجای عالم می خواهید زندگی کنید. عدهای خوشحال میشوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی میگویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و برنمیگردید. من، اما پیش بینی ام این نیست. |
۴ | غلامحسین کرباسچی/ فعال سیاسی اصلاح طلب | * آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست. *نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جاهای عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیتهای ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. میداند که کسی به او وقعی نمیگذارد و جایگاهی ندارد، میخواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند. *به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاحطلبها دارد، با توجه به سوابق ایشان، براندازها میفهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانههایی مانند بیبیسی میخورد که مثلا حرف تازهای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد. |
۵ | علی باقری/فعال سیاسی اصلاحطلب | * از "شاهزاده" تا "تاجزاده"، فاصلهای به وسعت و عظمت مردمیترین انقلاب تاریخ معاصر وجود دارد. ولو آنکه تحقق اهداف بلند انسانی و آرمانی آن انقلاب، دستخوش دستاندازی "نااهلان" و "نامحرمان" قرار گرفته باشد. |
۶ | محمود صادقی/ نماینده مجلس دهم | * اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاحطلب دموکراسیخواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فرد محور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. آقای نصیری ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی! کاین ره که تو میروی به ترکستان است. |
۷ | جواد امام/فعال سیاسی اصلاحطلب | * نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاههایی است که قبلا توسط مهدی نصیریها پایهگذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است. |
۸ | شهابالدین طباطبایی/فعال سیاسی اصلاح طلب | * اظهارات مهدی نصیری تکرار یک شوخی بیمزه و توهمی است که ۱۴۰۱ هم براندازان خارج نشین برایشان ایجاد شده بود. نه مردم و نه نخبگان سیاسی هیچکدام نگاهشان به بیرون از کشور نیست. |
۹ | حمیدرضا جلاییپور/فعال سیاسی اصلاح طلب | * این طرح نه جدید و نه جدی است و قبلا توسط آقای رضا علیجانی و یکی از سخنرانان همایش نجات ایران مطرح شده بود. اما دربارهٔ طرح مجدد این ایده توسط آقای نصیری، به طور خاص نقد اصلی دارم. *آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان مینوشتند و بعد با گرایشی شبهتفکیکی هر گونه مدرنشدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه میکردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شدهاند و پیشنهاد چنین ائتلافی را میدهند در دیدن واقعیت و پیچیدگیاش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایدهها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت میپریدند. *به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بیشرمانه از نتانیاهو نمیتواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیلشیفتگیاش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاریای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است. |
10 | عباس سلیمینمین/ فعال سیاسی اصولگرا | * آقای نصیری مجبور است که این کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطیتری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچکس نمیتواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعهای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد. * قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذتبخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته میشد که این دیدگاه با نظر اسلام نمیخواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری اینگونه نیست، حرف خودش را میزد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقبافتاده داشت که اینها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم. * شما یک وقتی جریان اصلاحطلب را نقد میکنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده هم اصولگرایان را نقد میکنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمتشکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یکبار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد. |
11 | حسین نورانینژاد/ قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت | * مرور یکی از اتفاقهای اخیر برای شناخت فضای سیاسی کشور خالی از لطف نیست. چند روز پیش آقای مهدی نصیری در مصاحبه بیبیسی فارسی پیشنهاد شاذ «جبههای از شاهزاده تا تاجزاده» داد. شاذ از آن جهت که قرابتی بین این دو در جزء و کل سیاست نیست. از تبار و خاستگاه که بگذریم، یکی استقلال از دولتهای خارجی را اصل میداند و دیگری در پی تجمیع نیروهای خارجی علیه حاکمیت با هدف قدرت گرفتن خودش است. * یکی در پی گذار به دموکراسی است و دیگری در پی گذار به خودش. اساساً طبیعی است که ائتلاف با «شاهزاده» معنایی ندارد جز پذیرش سروری شاهزاده و حداکثر یافتن جایی ذیل دم و دستگاه او. شاه که با کسی فالوده نمیخورد. کما اینکه در پی تلاش برای مصادره اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شعارهای سلطنتطلبانه حتی در شکل واکنشی داده نشد، اما رضا پهلوی با عدهای دیگر شورایی ائتلافی درست کرد که به چند ماه نکشیده برچیده شد. * به هرحال، این پیشنهاد عجیب از جانب آقای نصیری داده شد. پیشنهادی که برای یک برانداز که تنها به «گذار از» با هر هزینه و هر سرانجامی فکر کند شاید معنادار باشد، اما برای آنکه «گذار به» و چگونگی آن را اصل میداند، نمیتواند معتبر باشد. * آقای نصیری که عضو هیچ جریان سیاسی خاصی محسوب نمیشود که آن مجموعه را در مظان اتهام و پاسخگویی قرار دهد. پس این همه موضعگیری و مصاحبهها و یادداشتهای قطاری که با شدت و حدت خاصی هم بیان میشوند، به چه معناست؟ بهخصوص که حاصل این هیاهو چیزی جز جدی کردن این ایده و مشابه آن در آینده نیست. اما به نظر میرسد که این محاسبات در موضعگیریها ملاحظه نشده است. * میتوان پذیرفت که برخی افراد در نتیجه فضای شکلگرفته در این باره ورود کرده و حرفی زده باشند. اما نوع ادبیات بهکاررفته و غلظت آن و تعداد زیاد مواضع، با عرض پوزش از بسیاری از افراد محترمی که در این باره ورود کردند، نشان از نوعی انجام وظیفه و ریاکاری سیاسی دارد. شاید بیان غیرمستقیم اما روشن تاجزاده که در پی این هیاهوها و بعد از ملاقات هفتگی با خانواده، فایل صوتی مناظرهاش با مراد ویسی در نقد سلطنتطلبی را بازنشر و در کانالش دیده شد، نمونهای از یک واکنش کافی باشد. |
12 | سید عبدالجواد موسوی/ روزنامه نگار اصلاح طلب | تحلیلی که من بر اساس شناختم از مهدی نصیری دارم. او هر پروژه ای را که در این سال ها کلید زده از عدالتخواهی تا دشمنی با فلسفه و عرفان، و عصر حیرت، خیلی زود به نقطه جوش رسانده. یعنی در همه این موارد تا ته خط رفته. روزی هم که شروع کرد به انتقادهای بی پروا و صریح از حاکمیت، من و چندتن از دوستانی که او را تا حدودی می شناختیم حدس می زدیم کار به این جاها بکشد. فعلا در نقد تئوری اتحاد شاهزاده و تاجزاده چیزی نمی گویم جز این که این تئوری زاییده آن شتابِ منحصر به فرد است. |
13 | روزنامه سازندگی/ رساانه اصلاح طلب | * مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد. * اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتوگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟ |
14 | روزنامه فرهیختگان/ رسانه اصولگرا | * در نگاه اول مشخص است نصیری دیگر توان فکر کردن یا ایده تازهای به همراه ندارد و سرخورده از وضعیت فعلی به رادیکالیسمی تند روی آورده است. قرار دادن پهلوی و تاجزاده دقیقا همان پازلی است که برخی از رسانههای حکومت هم سال گذشته به آن اشاره داشتند و حالا نصیری آن را بهصراحت بیان میکند و بهوضوح مشخص میکند همایش آینده ایران دقیقا طراحی و پازل دستگاههای غربی برای براندازی بوده است. آنچه رسانههای حکومت بیان میکردند فقط یک تحلیل نبوده و کاملا مصادف است با صحنهای واقعی؛ چراکه یکی از سخنرانان اصلی آن جلسه مهدی نصیری بوده است. * اما به نظر بحث نصیری دارای فرامتن پراهمیتی است. نصیری در واقع با زدن چنین حرف شاذی نشان میدهد که اپوزیسیون ایران نه از شکستهای گسترده در سالهای اخیر بلکه از تحولات جهانی که در حال شکلگیری است هم حیرتزده شدهاند و نمیدانند چطور خود را از وضعیت بهشدت سختی که در آن قرار گرفتهاند نجات دهند.» واکنش تند و انتقادی چهرههای شناختهشده اصولگرا و اصلاحطلب به سخنان نصیری و خط جداکنندهای که خیلی پررنگ روی این مرز کشیدند، نشان از تمیز دادن خطمشی چهرههای شناختهشده اصلاحطلبی و اصولگرا از آنچه نصیری در خیال خود میپروراند، دارد و به او گوشزد میکند با چنین سخنانی نمیتواند برای خود یار بخرد و همتیمی جذب کند و حالا باید دید سریال سرنوشت این نواپوزیسیون تازهمهاجرتکرده از کشور تا کجا ادامه خواهد داشت. |
15 | روزنامه جوان/ رسانه اصولگرا | * مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. * نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست. * سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد! |
16 | روزنامه صبح نو/ رسانه اصولگرا | * سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است. * باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند. * روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است. |
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901698