خانهای که بوی خون میدهد! +عکس
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۲۶۷۴۳۹
خانه ویلایی خیابان گاندی. ساختمان شماره ١٩ در یکی از فرعیهای این خیابان جایی که ٢٢سال پیش خبری از آن منتشر شد و همه را شوکه کرد. یک حادثه هولناک که جامعه آن روزها را حسابی ملتهب کرد. یک جنایت خانوادگی که مردم پایتخت را در بهت فرو برد. قتل اعضای خانواده از سوی یک دختر و پسر نوجوان. سمیه و شاهرخ، حادثهای جنایی که تا مدتها تیتر نخست همه روزنامهها و جراید کشور بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دست آخر هم سمیه که در جلسه دادگاه بارها خواهان ازدواج با شاهرخ و مرگ در کنار معشوقش بود، پس از آزادی از زندان ازدواج کرد و شاهرخ هم بیتوجه به عشق آتشینش برای همیشه از ایران رفت. حالا از آن جنایت هولناک و حاشیههایش هیچ چیز باقی نمانده، نه از عاملان آن حادثه خبری است و نه از خانوادههای آنها. از آن حادثه پرسروصدا و جنجالی فقط یک خانه باقی مانده است و دیگر هیچ. خانهای که هنوز هم بوی خون میدهد. در و دیوار و بندبند آجرهایی که با گذشت سالها یادآور صحنههای تکاندهندهای است. ثانیههای هولناکی که سپیده ١١ساله و محمدرضا ٨ساله توسط خواهرشان در وان همین خانه خفه شدند.
دقایق دلهرهآوری که مادر سمیه سعی داشت از چنگ شاهرخ فرار کند و جانش را نجات دهد. همان خانهای که آن روزها همه درباره آن و جنایت وحشتناکش صحبت میکردند. اما حالا دیگر کمتر کسی درباره آن خانه ویلایی چیزی به خاطر دارد، حتی ساکنان همان کوچه هم زیاد چیزی نمیدانند. فقط املاکیها و ساکنان قدیمی محل درباره این خانه ویلایی و حوادث هولناکش اطلاع دارند و همین هم باعث شده خرید و فروش این خانه در خیابان گاندی به سختی انجام شود. با این وجود، درحال حاضر دو برادر میانسال صاحبان این خانه ویلایی هستند که با «شهروند» گفتگو کردند:
از ماجرای این خانه خبر دارید؟
بله، داستان سمیه و شاهرخ. همان دو نفری که میخواستند همه اعضای خانواده سمیه را بکشند.
یعنی با آگاهی از آن حادثه این خانه را خریدید؟
راستش اول خبر نداشتیم که این خانه همان خانه ویلایی گاندی است. اما املاکی که این خانه را به ما معرفی کرد، به ما گفت که این خانه چه سرگذشتی داشته، البته به همین دلیل هم قیمت آن پایینتر بود. فقط هم همان املاک فایل این خانه را داشت. ما هم اینجا را برای سرمایهگذاری خریدیم. قیمتش هم پایین بود و ما قبول کردیم و خریدیم.
پس با خانواده سمیه معامله کردید؟
نه. ما از کس دیگری این خانه را خریدیم. آن هم از نفر قبلی. تا جایی که اطلاع داریم خانواده سمیه بعد از آن حادثه این خانه را فروختند. این خانه چند دست گشته تا به ما رسیده است.
شما آن حادثه را به یاد دارید؟
بله، یادم هست. البته ما آن موقع تهران نبودیم. اما یادم هست که تا چند وقت همه درباره آن جنایت صحبت میکردند. خب آن زمان مثل امروز خبرها به سرعت پخش نمیشد. ضمن اینکه این گونه حوادث هم خیلی نادر بود. وقتی این خبر در روزنامهها چاپ شد، همه شوکه شدند. خود من تا چند روز شوکه بودم، بین دوست و فامیل همه از ماجرای سمیه و شاهرخ صحبت میکردند. اما الان خبرهای خیلی مهمتر از آن هم زیاد تأثیری ندارد. مردم زود فراموش میکنند. نمیدانم چرا؟ شاید تعداد این حوادث زیاد شده یا نوع اطلاعرسانی و سرعت بالای آن باعث شده تا مردم بیتفاوتتر از قبل باشند.
چه مدت است که در این خانه ساکن هستید؟
من و برادرم اینجا را برای سرمایهگذاری خریدیم. چند سال پیش ٩٠ میلیون تومان ارزانتر از قیمت بازار خریدیم ساکن نیستیم، یعنی با خانواده اینجا زندگی نمیکنیم. اما خب بعضی روزها در اینجا میمانیم. کارمان که طولانی میشود شبها را تا صبح در همین خانه سپری میکنیم.
از بودن در این خانه وحشت ندارید؟
نه. در و دیوار که ترس ندارد. سنگ، آجر و گچ که کاری از دستشان برنمیآید. این آدمها هستند که با کارهایشان ترس و وحشت ایجاد میکنند.
یعنی شما با آن حمامی که سمیه و شاهرخ آن دو کودک را در وان آن خفه کردند، مشکلی ندارید؟
این خانه را از وقتی خریدیم وان نداشت. نفرات قبلی آن را برداشتند. اما اگر منظور شما فضای سنگین یا این جور چیزهاست. من زیاد به این موضوعات توجه نمیکنم. من آدم نترس یا خیلی شجاعی نیستم. بههرحال قتلی سالها قبل اینجا اتفاق افتاده، اما این خانه ساکنان دیگری هم داشته. منظورم این است که رفتارآدمها باعث میشود فضایی سنگین یا مثبت باشد. من حس خاصی به این خانه ندارم، با این حال، اما گاهی اوقات حوادث این خانه من را به فکر فرو میبرد. اینکه ساکنان قبلی این خانه یا هر خانهای چه سرگذشتی داشتند و الان کجای این دنیا و به چه وضعی زندگی میکنند.
از سرنوشت سمیه و شاهرخ خبر دارید؟
یکی از همان املاکیها به ما گفتند که شاهرخ خارج از کشور است و آن دختر هم ازدواج کرده است.
اگر روزی سمیه بخواهد این خانه را از شما بخرد، چه تصمیمی میگیرید؟
بستگی به قیمت و وضع بازار دارد، پول خوبی بدهد قبول میکنم. نه شوخی کردم، راستش تا الان به این موضوع فکر نکردم. واقعا نمیدانم.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: جامعه پایتخت قتل خانواده دی ماه ازدواج عشق پدر زندان مرگ ایران خرید و فروش پول ازدواج خانواده دی ماه شهروند قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۲۶۷۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آتش در خانواده نیکا شاکرمی
نیکا شاکرمی، دختر ۱۶ سالهای بود که در روزهای ابتدایی اغتشاشات سال گذشته، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و مرگ او باعث سو استفاده رسانههای معاند و پخش شدن شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانههای بیگانه شد. اما پس از دو سال، بی بی سی بار دیگر با پخش اسناد جعلی تلاش کرد تا جمهوری اسلامی را مقصر اصلی فوت شاکرمی بداند. اما در ادامه بررسی اسناد منتشرشده بی بی سی، ساختگی و دروغین بودن آن را نشان داد. اما این پایان ماجرا نبود.
مدتی پس از خبر فوت نیکا شاکرمی، اظهار نظرهای مختلف درباره مرگ او شروع شد.
یکی از این افراد آتش شاکرمی، خاله نیکا بود. تا جایی که مادر و خاله نیکا شاکرمی در فضای مجازی به ناسزاگویی با یکدیگر پرداختند.
آیدا شاکرمی خواهر نیکا در فضای مجازی آتش شاکرمی را به استفاده از نیکا متهم و او را پست فطرتی معرفی کرده که در زمان حیات و بعد از فوت نیکا از وی در حال سوءاستفاده بوده است.
خاله نیکا شاکرمی همواره خانواده نیکا و مخصوصا مادر و خواهر او را به سو استفاده از نیکا و آزار و اذیت او متهم کرده بود.
افشاگری و جدال میان اعضای خانواده شاکرمی پس از افشای اسناد جعلی توسط بی بی سی باردیگر آغاز شد.
این جدال ها، اشخاص دیگری مثل سالومه سیدنیا، مجری شبکه تعطیل شده منوتو را نیز به میدان درگیری آورده است.
حملات خانواده و نزدیکان نیکا شاکرمی و افشاگریهای آنان علیه یکدیگر، هم به خوبی بی گناهی جمهوری اسلامی را در مرگ او نشان میدهد و هم مواردی را مطرح کرده است که گویای پروژه کشته سازی نیکا شاکری توسط رسانههای معاند است.
مهمترین افشاگریهای خانواده و نزدیکان نیکاشاکرمی علیه یکدیگر.
آتش شاکرمی (خاله نیکا):
مادر و خواهر نیکا، او را شکنجه بدنی و روحی میکردند
نیکا شاکرمی توسط مادرش از خانه و خانواده طرد شده بود
مادر نیکا، اختلالات روانی و روحی دارد
مادر نیکا شاکرمی تا چند روز از مرگ دخترش بی خبر بود و بی اطلاعی از نیکا برایش بی اهمیت بود.
رضا پهلوی علیه مردم ایران و جنبش زن، زندگی، آزادی است
سالومه سیدنیا، فردی دروغگو است
نسرین شاکرمی (مادر نیکا):
آتش شاکرمی (خاله نیکا) اختلالات روانی و روحی دارد
خاله نیکا از درحال سو استفاده از مرگ وی است
آتش شاکرمی در زمان حیات نیکا نیز از او سواستفاده کرده است
آتش شاکرمی فردی بی اخلاق بود
خاله نیکا مردی را که با او نسبتی نداشت به خانه میآورد و در این زمان نیکا را از خانه بیرون میکرد
سالومه سیدنیا (مجری شبکه منوتو):
مقصر اصلی مرگ نیکا شاکرمی، خاله او بوده است
نیکا شاکرمی قربانی اختلافات خانوادگی شده است
آتش شاکرمی دچار اختلالات روانی است
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی