طبق آيات قرآن ولایت امر به معروف به مؤمنان تعلق میگیرد/ لزوم تقویت ابعاد سیاسی و اجتماعی هیئات مذهبی
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۶۹۷۱۱
به گزارش ایكنا از فارس، آیتالله لطفالله دژكام، نماینده ولی فقیه در استان فارس شب گذشته، 16 تیرماه در دیدار با اعضای شورای هیئات مذهبی شیراز ضمن تسلیت فرا رسیدن شهادت امام جعفر صادق(ع)، رحمت واسعه الهی را وجود مقدس امام حسین(ع) برشمرد و خطاب به اعضای این شورا گفت: شما در بام رحمت واسعه الهی هستید و تلاش شما مردم را از این در رحمت وارد بهشت میكند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ما ممکن است با فردی که خطایی کرده مواجه شویم و به حق و به حساب غیرت دینی از کار خطا ناراحت میشویم، اما شاید کسی که خطاکار است عاشق امام حسین(ع) باشد و محبت اهل بیت(ع) را در سینه دارد. امام صادق(ع) میفرماید دست جلوی او نگیرید و به او فرصت دهید.
روضهخوانهای اهل بیت(ع)، تمام مردم را به سمت رحمت الهی دعوت كنند
آیتالله دژكام تأكید كرد: وظیفه ما به عنوان روضهخوان و جارچی که در جلوی درب رحمت الهی ایستادهایم و بقیه را دعوت میکنیم این است که اگر دیدیم کسی اهل محبت اهل بیت(ع) است ولو اینکه خطایی کرده به او فرصت دهیم و بخواهیم که خطا را جبران کند و ما دعا میکنیم خدا او را ببخشد و معنی هیئت همین است و این در بسته نیست.
امام جمعه شیراز بالاترین شرف را آن دانست كه جلوی درب رحمت الهی ایستاده و مردم را به سمت آن دعوت كند و سپس ادامه داد: باید مسجدی در نظر بگیریم تا بتوانیم در آن جمع مذهبی داشته باشیم و در طول سال بهصورت هفتگی برای اهل بیت(ع) یک مجلس گرفته شود و فرصت جمع شدن ارادتمندان و هیئتیها ایجاد شود.
هیئات مذهبی در طول سال باید سازماندهی داشته باشند
وی با اشاره به برگزاری مراسمهای سوگواری حسینی گفت: هر ساله یك بار در ایام محرم رژه میرویم و امام زمان(عج) از لشکری که تشکیل دادیم سان میبیند، اما در طول سال باید سازماندهی خود را داشته باشیم و انشاءالله به یاری خدا این کار را شکل میدهیم و اگر جلسات مستمر باشد همه مطالب گفته میشود و در طول سال پیگیریهای لازم انجام میگیرد لذا حرکت مستمر باید شکل بگیرد.
آیتالله دژكام در ادامه به شكلگیری هیئات مذهبی توسط مرحوم آیتالله سیدنورالدین حسینیالهاشمی در شیراز اشاره كرد و گفت: آن عالم ربانی در برنامهریزی و مدیریت و سیاست یک دنیا را میتوانست اداره کند، در شیراز که چنین ظرفیتهای داشتهایم و داریم باید نقطه ضعفها جبران شود و به همان سمت برویم.
هیئت یك پایه مدیریت و حكومت است
نماینده ولی فقیه در استان فارس یادآور شد: بعضیها در تلفظ میگویند هیئت عزاداری، در صورتی كه عزاداری محور کار ما هست اما هیئت مذهبی است، یعنی همه جهات مذهبمان را به برکت این هیئات پیش میبریم و این مسئله باید مورد توجه ما باشد که هیئت یک پایه مدیریت و حکومت است.
وی با بیان اینكه گاهی فکر میکنیم حکومت به تنهایی میتواند همه کارها را ردیف کند، گفت: تجربه 40 ساله انقلاب به ما ثابت کرده که یک گوشهای از کار که در قرآن هست و ما به آن توجه نکردهایم همین هیئات است. خدا در آیه 71 سوره توبه میفرماید « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ...؛ و مردان و زنان با ایمان دوستان یكدیگرند كه به كارهاى پسندیده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند» یعنی مردم خودشان باید وارد این عرصه شوند.
طبق آیات قرآن ولایت امر به معروف به مؤمنان تعلق میگیرد
آیتالله دژكام ادامه داد: سوای ولایت فقیه این یک نوع ولایت است که ولایت امر به معروف و نهی از منکر به مومنان تعلق میگیرد، یعنی مردان و زنان مؤمن این ولایت را دارند و اگر این ولایت بخواهد اعمال شود ما به هیئت نیاز داریم.
وی یادآور شد: یک تجربه ملموس این قضیه در 22 بهمن سال 57 سینهزنهای امام حسین(ع) پیروز شدند و درعاشورای قبل از 22 بهمن آن سال به فرمان امام راحل هیئتها حرکت کردند و در ادامه تمام این کشور نهی از منکر کرد و تمام کشور امر به معروف کرد و انقلاب پیروز شد لذا در مسائل دیگر جامعه هم همین است.
همه مسائل را نباید به مسئول حکومت ربط داد
نماینده ولی فقیه در استان فارس تأكید كرد: همه مسائل را نباید به مسئول حکومت ربط داد چون اگر همه تلاشش را هم بکند باز هم با یک گل بهار نمیشود و یک دست صدا ندارد.
وی در ادامه با تأكید بر اینكه باید ابتدا نقش هیئتها را بازنگری کنیم و در ادامه به سازماندهی آنها بپردازیم، گفت: در گذشته هیئت از مسجد شروع میکرد و روحانی همراهش بود و این شکل حرکت باعث امر به معروف و نهی از منکر میشد. امروز سمن(سازمان مردم نهاد) ایجاد کردیم و امر به معروف و نهی از منکر را به سمنها واگذار کردیم.
نقش هیئات مذهبی را بازنگری كنیم
آیتالله دژكام با بیان اینكه هیئتها مانند یک سمن هستند و باید بازنگری کنیم و این نقش را به هیئتها باز دهیم، گفت: این هیئت است که یک محله را سازمان میدهد و در آن مجموعه گناه و خلاف کمتر میشود و این نقش هیئت است و اگر به این موضوع توجه نکنیم هیئت به یک مراسم تبدیل میشود.
سینهزنی احیای دین است
وی همچنین تأكید كرد كه سینهزنی به معنی صرفاً یک آداب و مراسم نیست بلكه سینهزنی احیای دین است و دین با سینهزنی امام حسین(ع) زنده میشود، برای احیای دین باید نقش سیاسی اجتماعی هیئت را قوی کنیم.
جنبههای سیاسی و اجتماعی هیئات مذهبی تقویت شود
امام جمعه شیراز با تأكید بر اینكه سوای برگزاری مراسم و روضهها در هیئات، باید جنبههای سیاسی و اجتماعی آنها تقویت شود، گفت: در فضای امروز جهانی، بازسازی جامعه جهانی را باید شروع کنیم. یک فضایی را ایجاد کنیم که هیئت نقش واقعی خود را ایفا کند و پیام امام حسین(ع) به سمت تمام عالم برود نه اینکه محدود به شهر و کشور خودمان باشد.
وی گفت: طبق آمار ارائه شده 700 هیئت در شیراز موجود هست و این نشان میدهد از نظر ارادت به اسلام و اهل بیت(ع) چیزی کم نداریم و در ایفای نقش سیاسی اجتماعی هیئات کوتاهی شده که انشاءلله حل میشود.
لزوم همكاری جوانان و افراد مسن برای انجام كارهای فاخر
آیتالله دژكام در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نكاتی درباره جوانگرایی پرداخت و گفت: دو چیز برای اینکه کار راه بیافتد لازم است، یکی تدبیر است؛ معمولاً آنهایی که سنی دارند به واسطه تجربه دارای نکات خوبی هستند. رأی افراد مسن باید اخذ شود و از فکر آنها باید استفاده کرد اما برای اقدام باید از جوانان استفاده کرد.
وی با بیان اینكه در کار با بزرگترها باید بهصورت مستمر رایزنی شود و از آنها دیگاه خواسته شود تا آن نتیجهای که دلمان میخواهد را به دست بیاوریم، گفت: گاهی ما اقدام میکنیم اما تیزبینی بزرگترها را نداریم، آنها تجربه دارند و نکاتی را میبینند که در کار به کمک میآید.
نماینده ولی فقیه در استان فارس همچنین تأكید كرد: در هیئت از جوانان استقبال کنیم و ارتباط با قدیمیترها محفوظ باشد و از تجربیات آنها استفاده شود. گاهی یک رأی پخته که یک بزرگتر میدهد یک مسیر را تغییر میدهد و بسیار ارزشمند است.
وی در ادامه با اشاره به پیشنهاد تهیه كتابی برای مرحوم آیتالله سیدنورالدین حسینیالهاشمی گفت: این جزو وظایف همه ما هست و باید خاطرات و تجربیات علمای بزرگی که زحمت کشیدهاند را حفظ کنیم تا به نسل بعد ارائه دهیم و آنها نیز استفاده کنند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاري قرآن ايكنا استان فارس اجتماعي امر به معروف هيئات مذهبي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۶۹۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روزها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش میشود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را میتوان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالاهای خانگی را عرضه میکند. سالها دورانی که قیمتها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش میماند، گذشته است و مردم همچون خاطرهای محو از آن یاد میکنند. افزایش قیمتها مدتهاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سالهاست میکشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد میآورند که در آن سالها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و میشد با آن کالایی همچون پاککن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راهآهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده میشد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمیکرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعیاش که میشد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روزها هیچ کس تصور نمیکرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیشبینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر میرسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» میگوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمالسازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژهای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاشهای داخلی، با تلاشهای دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسیخواهی» را منوط به «نرمالسازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنیهای مداوم و مانعتراشیهای مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصهها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمیریزد و آرامش جامعه را به هم نمیزند. در وضعیت نرمال، قیمت کالاها برای مدت طولانی - سالها - ثابت میماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمتها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت میماند و مدام دچار افت یا نوسان نمیشود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم میریزد و دچار بیثباتی میکند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بیثباتی میکند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایهگذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست میرود که حتی منجر به فرار سرمایه هم میشود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامههای حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحرانهایی روبهرو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمالسازی» بودند، با حمایت بخشهایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیارگیری تریبونهایی بیشتر کنند. همان گروه که بارها به «جواد ظریف» و تیم مذاکرهکننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سالها از زیر تحریمهای فلجکننده خارج کند و چشماندازی امیدوارکننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشورهای بزرگ، داوطلب سرمایهگذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضانزاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آواربرداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدینژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آواربرداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژهای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابیهای گذشته را جبران میکرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان میداد. آن هم با خزانهای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدینژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانهای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشتهای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پولپخشی»های مداوم و بیحساب کتاب احمدینژاد که گاه با «گونی» پولها را در سفرهای استانی جابهجا میکرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچگاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچگاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» میتوانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:
نقویحسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابیفرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانهای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاءالدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقتپور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوریآرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاحطلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاحطلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاحطلب بودند. تقریبا تصویری بینقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامیها» و «نابرجامیها» تقسیم خواهد شد. «برجامیها» که خواهان گفتگو و عادیسازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع میاندیشند و «نابرجامیها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریمها استقبال میکنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا میکنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفافسازی میبندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی میشود که باید در لایههایی پنهان تصمیمگیری شود. دالانهایی پنهان برای افرادی خاص گشوده میشود و تجارتی نهان شکل میگیرد که از چشم ناظران پنهان میماند. امتیازهایی در همان لایهها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل میشود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ میکند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا میکنند که توانایی دور زدن تحریمها و معامله در پشت درهای بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیداهای شاخص اصلاحطلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحهای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامهای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشمانداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیدهتر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیشتر احمدینژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادیتر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسامآور قیمتها، با جهش بیسابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار سالهاش خواهد شد بیآنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظهای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. بهرغم همه آمارهایی که ارایه میشود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوانسازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش میبرد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالاهای خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که میتوانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بیآنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چارهای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.