می ترسیدم زنم عاشق افشین شود نشستم نقشه کشیدم!
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۵۸۹۸۴۶
گروه حوادث: مرد جوان وقتی متوجه رابطه پنهانی همسرش با خواستگار سابقش شد برای ادب کردن پسر جوان سناریوی عجیبی را مطرح کرد.
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، اوایل فروردین ماه امسال مرد ۳۵ ساله ای به نام محسن به پلیس Police آگاهی رفت و ادعا کرد از سوی خواستگار سابق همسرش به نام افشین ربوده شده است .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مرد به ماموران گفت: 3 سال پیش با همسرم ازدواج کردم و ما با هم رابطه خوبی داریم تا اینکه به تازگی متوجه تماسهای مشکوک همسرم با یک مرد غریبه شدم. وقتی ماجرا را پیگیری کردم متوجه شدم خواستگار سابق همسرم به نام افشین که آنها قبلا سه سال با هم در ارتباط بودند و مدتی است برای همسرم مزاحمت ایجاد می کند. من چند بار با افشین صحبت کردم تا دست از مزاحمت بردارد اما قبول نکرد .
آخرین بار وقتی می خواستم به محل کارم بروم او با ماشین مقابل در خانهمان آمد و مرا به زور سوار ماشینش کرد و ربود. او سه شبانه روز مرا در مخفیگاهش در حاشیه تهران شکنجه Torture داد و تهدید به مرگ کرد تا اینکه توانستم با سختی از دست مرد خشن فرار Escape کنم.
به دنبال اظهارات این مرد پلیس به بازجویی از همسر وی پرداخت و زن جوان گفت: مدتی است خواستگار سابقم با من تماس می گیرد و از من میخواهد تا با او قرار ملاقات بگذارم اما من قبول نکرده ام. آخرین بار او با همسرم تماس گرفت و بعد از آن تماس همسرم خانه را ترک کرد و برای سه روز ناپدید شد. همسرم ادعا می کند از سوی خواستگار سابقم ربوده شده ولی همسرم با پای خودش خانه را ترک کرد.
بدین ترتیب خواستگار سمج ردیابی و بازداشت اما آدم ربایی را انکار کرد .
پسر جوان در شعبه 8 دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge توکلی و با حضور یک قاضی مستشار به اتهام آدم ربایی و شروع به قتل Murder پای میز محاکمه ایستاد و گفت : من و مریم سالها قبل به مدت سه سال با هم دوست بودیم.من حتی به خواستگاری او رفته بودم اما بنا به دلایل مختلفی نتوانستیم با هم ازدواج کنیم.
من به تازگی به ایران برگشته بودم که با مریم تماس گرفتم تا با او قرار ملاقات بگذارم .من حتی نمیدانستم او در این مدت ازدواج کرده است اما شوهرش جوابم را داد و فحاشی کرد .او از من خواست تا با هم قرار بگذاریم. من و شوهر مریم در یک خیابان یکدیگر را دیدیم و با هم دعوا کردیم .من بلافاصله محل را ترک کردم و دیگر با مریم تماس نگرفتم ولی شوهر مریم بعد از مدتی به دروغ ماجرای آدم ربایی را مطرح کرده است .
با تناقض گویی های شاکی و پرینت مکالمات تلفنی وی که نشان می داد افشین هیچ تماسی با او نداشته است ماجرای دروغین آدم ربایی رنگ باخت و مرد جوان ناچار به بازگویی حقیقت شد .
وی گفت: چون میدانستم ممکن است همسرم با افشین رابطه پنهانی برقرار کند به دروغ ماجرای آدم ربایی را مطرح کردم تا آنها را به دردسر بیندازد و ادب کنم.
در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و افشین را از اتهام آدم ربایی و شروع به قتل تبرئه کردند.
بنا به این گزارش، روز گذشته این حکم در شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور مورد تایید خورد و قطعی شد.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
دستگیری 5 نفر با اورانیوم در بازار شهر
فوری/بیماری طاعون به کرمان آمد
به بدن این دختر زیبا هیچ کس نمی تواند دست بزند! + عکس
بازهم کشتی گیر ایران عمدا باخت؟!
همبرگر با گوشت زن مرده / این مرد جسد زنان جوان را می خرید! + عکس
طوطی سخنگو راز ارتباط پنهانی شوهرم با خدمتکار زن را لو داد!
دستور توزیع لوازم ضد بارداری در مدارس دخترانه + عکس
فیلمبرداری از مراکز فرماندهی ارتش آمریکا توسط نیروهای سپاه ایران + فیلم
ارتباط جنسی دختر زیبا با ببر نر / دیگر به هیچ مردی فکر نمی کنم!+ عکس
واکنش عجیب روحانی مشهور به دستگیری مائده دختر رقصنده اینستاگرامی
تجاوز به زن باردار در مقابل چشم شوهرش + عکس
ناگفته های یکی از دختران ایرانشهری از تجاوز گروهی به او در یک خانه
ازدواج یک دختر جوان با قاتل شیطان صفت در زندان / می خواستم از او باردار شوم! + عکس
تجاوز وحشیانه به یک دختر پس از پاشیدن اسید به صورتش + عکس16+
منبع: رکنا
کلیدواژه: جام جهانی سلامت مهم ترین های 24 ساعت اخبار حوادث آدم ربایی جوان کیفری رابطه پنهانی پسر جوان عکس دختر فیلم حوادث تهران ایران رابطه نامشروع خانواده تجاوز شبکه های اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۵۸۹۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام