رنج وجه اشتراک خاطرات یک دقیقه و سیزده ثانیهای
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۶۰۷۵۱
تهران- ایرنا- فضای تاریک و تنگ، جمعیت درهم فشرده در سالنی که تنها امکاناتش تشکچههای بسیار کوچک چرمی برای نشستن روی زمین است بدون جایی برای تکیه زدن. شاید این فضاسازی مخاطب را برای درک بهتر موضوع نمایش آماده کند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، ورودی سالن نمایش راهروی کوچکی است که باید با چراغ قوه گوشی تلفن همراه از آن عبور کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در تاریکی سالن راویان قصه نیز با در دست داشتن چراغهایی کم نور در میان جمعیت تماشاگران قدم میزنند و فرو رفته در نقش، مخاطبان را به جایگاهشان هدایت میکنند. در همین شرایط صداهایی درهم و مبهم از دکلمههای مرحوم خسرو شکیبایی گرفته تا نواهای قدیمی و لالاییهای آرام در کنار همهمه حاضران در فضا میپیچد.
از همان ابتدا تفاوت این اجرا با نمایشهای دیگر مشخص است. تماشاگران دورتادور بازیگران نشستهاند تا روایت زنان کارتن خواب و گور خواب را ببینند و بشنوند.
صدای «ریحان» در بین جمعیت طنین انداز می شود که از همه میخواهد با چراغ قوه گوشی ها در تاریکی سالن، آسمانی پر ستاره ایجاد کنند. او میگوید «حالمون خوب نیست؛ حال امروزمان خوب نیست خرمشهر آب نداره، سنندج عزاداره» و ماجرا آغاز میشود.
«یک دقیقه و سیزده ثانیه» روایت زندگی چهار کارتن خواب است از روزهای متفاوت و وضعیت زندگی خود پیش از اینکه به این روزگار دچار شوند می گویند از حال خوب و بدشان از اینکه راهی به رهایی نیست چون جایی برای بازگشت برایشان وجود ندارد.
از مردم عادی گفتند که به دیدارشان رفته اند و نظاره گر وضعیت بد آنها بوده اند گاهی نگاهشان، حرفشان و رفتارشان آزاردهنده بوده است. از مسئولانی گفتند که شب و نیمه شب غافلگیرانه و با وعده بهبود بر سرشان ظاهر شده اند اما تا امروز تغییری در مسیر زندگی بی هدف آنان ایجاد نشده است.
یک دقیقه و سیزده ثانیه زمان برای اینکه هر کدام خود را روایت کنند اما این فرصت کافی نیست برای اینکه روایتشان را بشنویم و آن را به ذهن بسپاریم. زمانی اندک برای آنکه با شرایط سخت زندگی آنها همراه شویم.
نمایش تعاملی است و در طول اجرا بازیگران از تماشاگران جواب می خواهند جواب هایی که به پیشبرد داستان کمک می کند و مسیر را برای بیان زندگی آنان هموارتر. در میان تماشاگران قدم می زنند، برای آنها پانتومیم بازی می کنند و از آنها خوراکی و نوشیدنی می گیرند اما چیزی که بیش از همه چشم مخاطبان را به دنبال خود می کشد این است که بعد از تعریف هر قصه، بازیگر در میان حاضران می نشیند و بدون آنکه از نقش خود خارج شود در گوشه ای از سالن زندگی کارتن خوابی خود را به نمایش می گذارد تا در پایان باز هم در میان آسمان پرستاره به فضای میانی سالن بازگردد.
نمایش قصه زندگی چهار کارتن خواب است که سه نفر اول اجازه نمی دهند کسی آوای «آوا» را بشنود؛ مدام او را ساکت می کنند تا نقطه مجهولی باشد به جای همه کسانی که فرصتی برای بیان رنج خود ندارند و مخاطب درگیر ناگفتهها بماند.
پانته آ بهرام، سیما تیرانداز، مینا دریس و لادن مستوفی نقش های گورخوابان قصه «یک دقیقه و سیزده ثانیه» را بازی می کنند و نوای هنگ درام سمانه گلکار جداکننده داستان این افراد است که این شبها در سالن شماره یک تماشاخانه شهرزاد اجرا می شود.
گزارش از سارا کریمیان
فراهنگ ** 7561 ** 9053**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي تئاتر يك دقيقه و سيزده ثانيه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۶۰۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موافق اجرای نمایش در سالنهای خصوصی نیستم/ اقتصاد تئاتر رضایتبخش نیست
داود زارع گاریزی، که این روزها تهیهکنندگی نمایش «طلوع خونین» کاری از مسعود طیبی را برعهده دارد در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: طیبی را از حدود ۵ سال پیش و به واسطه حضور در کلاسهای بازیگری و بیان و بدن او میشناسم و از نزدیک با نمایشها و اجراهای وی آشنا شدم. او متنی با عنوان «انتقام سیاوش» داشت که من دوست داشتم آن را روی صحنه ببریم. این متن مدرنیزه شده سیاوش شاهنامه بود و از ویژگیهای جالبی برخوردار بود که با ایرادات مرکز هنرهای نمایشی عنوان اثر به «طلوع خونین» تغییر کرد.
وی درباره میزان موفقیت این اثر در اجرا تشریح کرد: گروه اجرایی نمایش «طلوع خونین» با اعتقاد بر اینکه باید چراغ تئاتر روشن نگه داشته شود برای اجرای این اثر زحمات زیادی کشیدند و بازیگران چیزی حدود ۱۰ماه به تمرین اثر پرداختند ولی با توجه به شرایط جامعه، تئاتر ما آنچنان که باید حمایت نشد. من از شرایط جامعه ناراضی هستم و با اینکه تولید، تبلیغات و اجرای یک اثر نمایشی هزینههای بسیار گزافی دارد، اما هیچ ارگانی از تولید تئاتر حمایت نمیکند و جامعه هنری هم پشتیبان و حامی یکدیگر نیستند. این شرایط به گونهای است که حتی وقتی از بازیگرانی که به واسطه تئاتر به جایگاه و نامی رسیدهاند، دعوت میکنیم برای دیدن اثر به سالنهای نمایشی نمیآیند.
این تهیه کننده تئاتر ادامه داد: علیرغم اینکه عاشق تئاتر هستم و دوست دارم به عنوان تهیهکننده از نمایش و فعالیت جوانان حمایت کنم، اما دلم پر از درد است و نمیدانم نمایش بعدی را تولید کنم یا نه؟ تا کی میتوان ادامه داد و در بحث فروش متحمل ضرر و زیان شد؟
وی درباره کمک ارگانهای دولتی بیان کرد: هر ارگان دولتی یک واحد فرهنگی دارد و طبیعتا برای خانوادههای کارمندان و نیروهای خود یک بسته فرهنگی دارند و میتوانند از تخفیفهای نمایشها بهرهمند شوند و از طریق آوردن خانوادههای هنردوست به سالنها از تئاتر حمایت کنند.
زارع گاریزی درباره اجرای نمایش «طلوع خونین» در تماشاخانه ایرانشهر اظهار کرد: ۲۰درصد از فروش یک اثر نمایشی مختص سالن است، که نسبت به سالنهای خصوصی که ۴۰ تا ۵۰درصد از فروش نمایش را طلب میکنند، بسیار شرایط مساعدتری دارند. همچنین نوع سالن و امکانات فضای نمایش و موقعیت جغرافیایی و دسترسی آن برای مخاطب اهمیت زیادی دارد. من موافق اجرای نمایش در سالنهای خصوصی نیستم، چون هزینههای گزافی از گروههای نمایشی گرفته میشود. اما تماشاخانه ایرانشهر یکی از سالنهای خوب دولتی با امکانات و دیسیپلین خوبی است و من از اجرای نمایش در این سالن راضی هستم. دراین تماشاخانه از نمایش «طلوع خونین» هم به لحاظ تبلیغاتی و هم از نظر احترام به گروه اجرایی و مخاطب حمایت خوبی شد و امکان بسیار خوبی برای گروه نمایش مهیا شد.
وی ادامه داد: مرحوم آتیلا پسیانی قبل از فوت خود اشاره کرد که از تئاتر باید حمایت شود و هنرمندان نباید از تئاتر فاصله بگیرند، اما متاسفانه برخی هنرمندان وقتی وارد عرصه تئاتر میشوند، دستمزدهای نجومی میگیرند و چون اقتصاد تئاتر رضایتبخش نیست هزینه مضاعفی برای تهیه کننده اثر و کم شدن رغبت برای تولید از حمایت تئاتر میشود.
این تهیه کننده تئاتر «طلوع خونین» گفت: در این اجرا علیرضا جلالیتبار، هیچ بحثی نسبت به میزان دستمزد با ما نکرد. او تئاتر را دوست دارد و فردی بسیار حرفهای و باشخصیت است و فقط به تئاتر و اجرا فکر میکند و من از نحوه برخوردش نکات زیادی را آموختهام.
وی در پایان اظهار کرد: ما میتوانستیم در کار فروش بهتری داشته باشیم، ولی تبلیغات هزینه گزافی دارد و گروه «طلوع خونین» بیش از ۱۵۰میلیون صرف طراحی و ساخت اقلام تبلیغاتی کرده در حالی که فروش نمایش تا الان ۱۶۰میلیون تومان به رسیده است. جدای از این هزینه دستمزد بازیگران و عوامل و طراحیها و ... چیزی حدود ۶۵۰میلیون هزینه داشت. با اینکه از گروه نمایشیام بسیار راضی هستم و افراد کارشان را به نحو احسن انجام دادهاند، اما این میزان فروش در مقابل این حجم تلاش برای من دلشکستگی ایجاد کرد. از تئاتر ما حمایت نشد تا گروه نمایشی دیده شوند.
نمایش طلوع خونین تا اواخر هفته آینده، هر شب ساعت ۲۱:۰۰ در سالن استاد ناظرزاده کرمانی روی صحنه است.
انتهای پیام/