منتقدان سیاستهای هاشمی، الان موافق آن شدهاند/ با اصلاحطلبان مراودهای ندارم
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۶۸۶۶۸۷
رویداد۲۴ محمد هاشمی عضو پیشین حزب کارگزاران و رئیس سابق سازمان صدا و سیما و عضو پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام در باره موضوعات سیاسی روز گفت وگو کرده است.
بخشی از مصاحبه روزنامه خراسان با او را می خوانید:
*آقای هاشمی به عنوان اولین سوال درباره شرایط سیاسی کشور، میخواستم ارزیابی کلی شما را درباره عملکرد جریان اصلاح طلب در برهه فعلی جویا شوم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من با اصلاحطلبان هیچ گونه مراودهای ندارم، بهتر است از خود اصلاح طلبان بپرسید.
* اما ظاهرا به آنها نزدیک هستید؟
نه این گونه نیست. ممکن است با برخی دوست باشیم اما دوستی با هم حزبی، همکاری و هم جریان بودن متفاوت است. در مجالس عروسی یا عزا یا مجالسی از این قبیل یکدیگر را میبینیم و سلام و علیک میکنیم اما از درون تشکیلات، سیاستها، استراتژی و. .. آنها هیچ اطلاعی ندارم. من هیچ وقت اصلاح طلبان را رصد نمیکنم بنابراین هیچ تحلیل و عقیدهای هم درباره آنها ندارم.
* با توجه به تجربهای که شما در عرصه سیاسی ایران دارید، شرایط امروز جریانهای سیاسی کشور را در شرایط فعلی چگونه میبینید؟
آن چه در کشور است، سه جریان اصولگرا، اصلاح طلب و دیگری اعتدالگرا یا عملگراست. آنها هرکدام ضریب نفوذ خود را در جامعه دارند.
براساس تجربهای که از ابتدای انقلاب داریم به خصوص در انتخاباتهای مختلف، اصولگرایان حدود 20 درصد طیفهای جامعه را تشکیل میدهند، اصلاح طلبان در همین حد یا کمی بالا و پایین و اعتدالگرایان هم کمتراز 40 درصد یعنی بین 37 و 38 درصد در اجتماع ضریب نفوذ دارند. معمولا در انتخابات ریاست جمهوری آرای خاکستری هم به کمک میآیند و رئیس جمهور یا کاندیدای یک ائتلاف رای بالای 68 درصد یا 70 درصد را به دست میآورد.
درباره انتخابات مجلس یا شورای شهر و مجلس خبرگان این قضیه متفاوت است به این دلیل که انتخابات حالت منطقهای وشهری و روستایی دارد این جاست که پارامترهای فامیلی، قبیله ای، طایفهای و. .. تاثیرگذار هستند.در حوزه اقتصاد و دیدگاههای آن و این گونه مسائل هیچ گاه تفاوت چندانی بین نظریههای اقتصاد یا راهکارهای اصلاح طلبان و اصولگرایان ندیدم.
البته جریان اعتدالگرا که به همت مرحوم هاشمی رفسنجانی شکل گرفت، با عنوان سازندگی یا کارگزاران سازندگی بود. آنها نظریه و شعاری را برای خود با عنوان عزت اسلامی، تداوم سازندگی برای ایرانی آباد انتخاب کردند و این استراتژی شان بود. در آن زمان جریان اصولگرا این موضوع را بر نمیتابید و با آن مخالفت میکرد.
برخی از بزرگان اصولگرا میگفتند اگر سد ساختن یا پل ساختن ارزش است، مالزی از ما بیشتر پل ساخته است بنابراین مالزی ارزشیتر است یعنی نگاه به سازندگی یک نگاه به اصطلاح ارزشی نبود، یک نگاه ملی نبود اما بعد از این که مجمع تشخیص مصلحت تشکیل شد و مرحوم هاشمی رئیس مجمع شدند، ایشان سعی کردند بحث توسعه پایدار و سازندگی در کشور را جا بیندازند به گونهای که افق 1404 در آن دیده شد و تقریبا همه جریانها با این موضوع همراه شدند واین گونه شدکه برنامه 20 ساله تبلور یافت.
در این سند توسعه و استقلال در توسعه پایدار و اقتصاد پویا دیده شد نه اقتصاد کاذب و مشاغل کاذب بلکه اقتصاد مولد و منطبق بر نیازهای واقعی. به یاد دارم زمانی که آقای هاشمی کابینه را در دست داشتند، وقتی برنامهای با واحدهای تولیدی داشتند، نمیگفتند شما برای 50 میلیون نفر تولید کنید میگفتند شما با هدف بازار منطقه تولید کنید، برای 300 میلیون نفر تولید کنید چرا که بازار منطقه ای آن زمان 300 میلیون نفر بود.
* اجرای این سیاستها تا چهاندازه موفق بوده است؟
مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان خودشان موفق بودند. در زمان دولت آقای خاتمی هم همین رویکرد ادامه داشت اما آقای احمدی نژاد به کلی رویه را تغییر داد. دولت او به تولید هیچ بهایی نمیداد و روی واردات تمرکز کرده بود.
پول را روی واردات هزینه میکرد.آقای احمدی نژاد از سوی دیگر طرح پرداخت یارانه را اجرا کرد و به جای این که به مردم ماهیگیری یاد بدهد، ماهی داد و نتیجه این شد که روستاها تخلیه شدند، حاشیههای شهرها رشد غیرقابل کنترل پیدا کرد و به موازات اینها مشکلات اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زیاد شد که سیاست بسیار غلطی بود؛ ضمن این که از سازندگی، تولید اقتصادی و اقتصاد پایدار عقب ماندیم و اکنون جبران این عقب افتادگیها مشکل است.
این گونه بود که دیدگاه آن عده از اصولگراها که در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی میگفتند ساختن پل وسد ارزشی نیست، در دولت آقای احمدی نژاد تبلور یافت، خودش را نشان داد و کاملا برخلاف جهت توسعه اقتصادی و توسعه پایدار حرکت و کشور را به یک سرزمین سوخته تبدیل کرد. در حالی که هم اکنون عدهای از اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که آن دیدگاه اشتباه بوده است و همان دیدگاه اول یعنی دیدگاه مرحوم هاشمی که براساس آن حرکت کرده و پیش رفته بود، درست بوده است.
* به تازگی اختلافاتی میان برخی چهرههای وابسته به جریان کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه در دولت دیده میشود و مشخصا برخی ادعا میکنند که میان آقای جهانگیری و نوبخت اختلاف نظر وجود دارد،نظر شما در این باره چیست؟
من در این زمینه هیچ اطلاعی ندارم، عضو دولت نیستم و مسائل داخلی دولت را هم نمیدانم. اکنون من هیچ رابطهای با دولت ندارم.
* پس از این که از شورای مرکزی کارگزاران خارج شدید فعالیت سیاسی خاصی ندارید؟
اکنون کار سیاسی خاصی به آن معنا ندارم، کار اجرایی هم ندارم و از درون دولت و جریان سیاسی اطلاعی ندارم.
* گفته میشود به دنبال تشکیل حزب و تشکل جدید هستید ؟
خیر این گونه نیست.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۶۸۶۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پژوهشگر فلسطینی: اعتراضات دانشجویی، نتانیاهو، بایدن و حتی ترامپ را سردرگم کرده است
«محمد جرادات» نویسنده و پژوهشگر سیاسی فلسطینی درباره تظاهرات اخیر دانشجویان دانشگاههای آمریکایی که در حمایت از ملت فلسطین به ویژه غزه در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و در اعتراض به سیاستهای آمریکا در حمایت از این رژیم برگزار شد، گفت: این اعتراضات که دانشگاههای آمریکا شاهد آن است به دانشگاههای اروپایی، استرالیایی و دانشگاههایی در آسیا، جهان عرب و اسلام از جمله ایران و لبنان و حتی دانشگاه بیرزیت در کرانه باختری فلسطین گسترش یافت
وی اظهار داشت، این دانشگاهها در خیزش جهانی خود حامل پیامی بسیار قوی برای آمریکا و سیاستهای استعماری و استکباری آن در مقابله با مظلومان جهان به ویژه مردم فلسطین و غزه هستند که از زمان حمله هفتم اکتبر مقاومت فلسطین در معرض کشتار جمعی از سوی اسرائیل قرار گرفتند؛ حملهای که هدف آن دفاع و پیروزی ملت فلسطین در برابر هفتاد و پنج سال مظلومیت و مقابله با اشغالگری رژیمی بود که موجودیت خود را بر فراز تپه های فلسطین اشغالی بنا کرد.
جرادات عنوان داشت، این اعتراضات و این جنبشها در دانشگاههای آمریکا از سوی دانشجویان متعلق به نسل دهه بیست هستند؛ نسلی که به نظر میرسد به نخبگان و گروه سیاسی حاکم آمریکا در سنا و کنگره و احزاب دموکرات و جمهوریخواه و این نخبگان سیاسی که اسیر لابی صهیونیستی شدهاند اعتقادی ندارند.
وی ادامه داد: یکی از این سیاستمداران فاقد اراده آمریکایی را دیدیم که به «نعمت شفیق»، رئیس دانشگاه کلمبیا میگوید «آیا میدانید اسرائیل موهبتی از جانب خداست و وقتی در مقابل اسرائیل میایستید نفرین میشوید». این سیاستمدار آمریکایی به این طرز عجیب و وحشتناک درباره پرستش اسرائیل صحبت میکند.
اعتراضات دانشجویی در آمریکاپژوهشگر فلسطینی تصریح کرد: بنابراین، این جنبش دانشجویی آمریکایی که علیه سیاستهای آمریکا شورش کرده، انتظار ندارد که این نخبگان سیاسی موضع خود را تغییر دهند، زیرا آنها با اسرائیل به عنوان یک معبود برخورد میکنند و آن را فراتر از منافع آمریکا میدانند. این افراد به اسرائیل به عنوان مروارید تاج تمدن غرب مینگرند. بنابراین، این بیگانگی فرهنگی و بیگانگی سیاسی که نخبگان سیاسی در آمریکا، بخشهایی از اروپا، در آلمان و در انگلیس از آن رنج میبرند، در بینش و فرهنگ غرب علیه ملت عربی و اسلامی ریشه دوانده است. بنابراین آنها به عنوان مثال با ایران به عنوان یک اشتباه موجودیتی برخورد میکنند. چرا؟ چون تسلیم سیاست اسرائیل در منطقه نمیشود و در مقابل سیاست آمریکا ایستاده است که میخواهد اسرائیل مقصد و قبله همه سازشکاران و عادیسازان روابط و کسانی باشد که منافع آنها و منافع اسرائیل را تامین میکنند.
نویسنده فلسطینی درباره آثار و نتایج این انتفاضه دانشجویی آمریکایی عنوان داشت، جنبش آمریکایی امروز در چندین سطوح فوایدی داشته و اگر تشدید شود، ممکن است نتایج بیشتری محقق کند. این جنبش، نتانیاهو و تیمش در تلآویو، بایدن و حتی ترامپِ کاندیدای انتخابات را سردرگم کرده و همه را در مظان اتهام قرار میدهد. اکثریت این نسل جدی میخواهند سیاست آمریکا را از خدمت کردن مطلق به منافع رژیم اسرائیل دور نگه دارند و جلوی جنایات را در غزه بگیرند.
جرادات تصریح کرد: این دانشجویان در ابتدای جنبش خود مطالبات سادهای را مطرح کردند، به طور مثال، از دانشگاه کلمبیا خواستند تمام تحقیقاتی را که برخی از دانشجویان به نفع وزارت جنگ رژیم اسرائیل انجام میدهند و در زمینه هواپیماهای بدون سرنشین و توسعه برخی موشکها است متوقف کند. آنها میخواستند دانشگاهشان از شرکتهایی که با ارتش اشغالگر سر و کار دارند فاصله بگیرد، اما رئیس دانشگاه با وجود اینکه اصالتا عرب است، به پلیس مجوز ورود به حریم دانشگاه را داد و از ارتش آمریکا خواست به دانشگاهها حملهور شود.
محمد جرادات، تحلیلگر فلسطینیوی افزود: ۴۰ دانشگاه آمریکایی درگیر چیزی شبیه انقلاب و جنبش هستند. این امر نمیتواند سیاست آمریکا را تغییر دهد، مگر اینکه وارد حوزه قضایی شود و دستگاه قضایی آمریکا نسبت به این خیزش دانشجویی جانبدارانه وارد عمل شود و یا اینکه تبدیل به یک جریان سیاسی انتخاباتی شود که وضعیت سیاسی انتخاباتی را علیه حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه تغییر دهد.
نویسنده فلسطینی در پاسخ به میزان اثرگذاری جنبشهایی از این دست بر سیاستهای آمریکا گفت: بله این جنبشها میتواند تاثیرگذار باشند. اما کسانی که دنیا را فقط با عینک اسرائیل میبینند، خواه بایدن و یا ترامپ و احزابشان، این افراد قطعا به این نسل جدید اهمیت نمیدهند و بایدن دانشجویان دانشگاه خود را اینگونه خطاب قرار میدهد که شما متوجه نیستید و این مربوط به مرحله ناپختگی سیاسی است. بنابراین یک انفصال و جدایی ذهنی و شکاف بزرگ در این نسل وجود دارد؛ نسل پیر در آمریکا و این نسل جوان. اما اگر این نسل جوان بتواند ابتکار عمل را در دست بگیرد و واقعیت را تحمیل کند، اوضاع میتواند تغییر کند، اما این امر نیازمند زمان، افزایش تحرکات و تحولات بسیاری است که چه بسا فراتر از جنبش سیاسی دانشجویی میرود.
انتهای پیام
منبع: خبرگزاری ایسنا