زیر سؤال بردن مسکن مهر راه تبرئه شدن از کم کاری در حوزه مسکن نیست/ دولت برای اصلاح امور فکری کند
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۳۱۹۵۴
بی برنامه بودن به ذات خود بد است ولی زمان این امر بدتر می شود که شخص بی برنامه تمام طرح های گذشتگان را زیر سوال می برد و جالب این جاست که راه حل جایگزنی برای آن مطرح نمی کند، نمونه کامل این بحث عباس آخوندی وزیر راه است که کارنامه قابل دفاعی در حوزه مسکن ندارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از 8دی، دولت روحانی بارها ثابت کرده که دولت بی برنامه ای است این قضیه در بحث سکه و ارز، مدیریت بانکداری، بحث خودرو، شبکه های اجتماعی و جای جای این دولت صدق می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما بی برنامه بودن به ذات خود بد است ولی زمان این امر بدتر می شود که شخص بی برنامه مدعی می شود تمام طرح های گذشتگان را زیر سوال می برد و جالب این جاست که راه حل جایگزنی برای آن مطرح نمی کند، نمونه کامل این بحث عباس آخوندی وزیر راه است که کارنامه قابل دفاعی در حوزه مسکن ندارد و طرحهای جایگزینش برای خانهدار شدن مردم یا شکست خورده و یا چندان موثر واقع نشده، گاه و بیگاه به این پروژه ملی که در سالهای گذشته بسیاری از خانوادهها را صاحب خانه کرد، حمله کرده است.
تکمیل واحدهای باقیمانده مسکن مهر دولت دهم در دولت روحانی چند بار به تعویق افتاد. در رمزگشایی از این عملکرد دولت، عبدهتبریزی، مشاور وزیر راه هفته گذشته گفت: دولت با آنکه اصلا اعتقادی به مسکن مهر نداشت مدعی شد: دولت یک میلیون و 350 واحد را به اتمام رسانده است.
با این وجود عباس آخوندی در نشست اخیر خود با نمایندگان استان تهران در مجلس باز هم به مسکن مهر انتقاد کرده و اظهارات عجیبی را مطرح کرده است.
وزیر راه در آخرین صحبت های خود گفته است: "برخی معتقدند که دولت قبل در حوزه مسکن کار بزرگی کرده و توانست پروژهمسکن مهر را آغاز کنند غافل از آنکه این اقدام پس از گذشت 10 سال تنها باعث 2 برابر شدن حجم نقدینگی در کشور شده و مشکلات بسیاری را امروز به وجود آورده که عدم توانایی در تأمین خدمات آن تنها بخشی از این مشکلات به شمار میرود".
سوال اول اینجاست که اگر دولت دهم نقدینگی را به طور عجیبی اضافه کرد چرا دولت آقای روحانی این نقدینگی را با بی برنامگی به چند برابر دولت قبل رساند و با کم کردن سود بانکی که زیر ساخت مناسبی نداشت سیل نقدینگی را به سمت بازارهای سرمایه، خودرو و همین مسکن کشاند و باعث شد آسیب پذیران و مستاجران در وضع بدتری داشته باشند.
آخوندی که سنگینی سایه عملکرد دولت نهم و دهم را بر سر خود میبیند، به اظهاراتی عجیب متوسل شده تا خود را از کمکاری در حوزه مسکن تبرئه نماید. او ادعا کرده که مسکن مهر نقدینگی را دو برابر کرده است! در حالی که کارشناسان منتقد دولتهای نهم و دهم در انتقادات خود می گفتند که این طرح 45 هزار میلیارد تومان به پایه پولی کشور افزوده است، با این اتفاق حداقل میلیونها نفر صاحب خانه شدند اما تنها در دولت اول روحانی حدود 70 هزار میلیارد تومان به پایه پولی افزوده شد ولی کسی عملکرد درخشانی در حوزه ساخت مسکن مشاهده نکرد!
از سوی دیگر حجم نقدینگی که در ابتدای دولت روحانی کمتر از 500 هزار میلیارد تومان بود، هم اکنون از مرز هزار و 500 میلیارد تومان گذشته و به 400 میلیارد دلار رسیده است، در حالی که در این دولت مسکن مهر تقریبا سرکوب شد، آخوندی افزایش سه برابری نقدینگی در این پنج سال را به پای مسکن مهر مینویسد!
یکی دیگر از انتقاداتی که در ماه های گذشته به عملکرد عباس آخوندی وارد شده، تعلل این وزارتخانه در اجرای تکالیف قانونی برای راهاندازی سامانه ملی املاک برای دریافت مالیات از خانههای خالی است.
هرچند حدود ۹ ماه از تصویب این قانون میگذرد، هنوز وزارت راه و شهرسازی در اجرای این قانون تعلل میکند ولی این بار آخوندی حتی پا را فراتر نهاده و صراحتاً از انجام این وظیفه قانونی سر باز میزند.
وزیر راه و شهرسازی درباره سامانه املاک و اقدامات وزارت راه و شهرسازی می گوید: چندی پیش در این بخش بحث راهاندازی سامانه دیگری برای شناسایی و ثبت خانههای خالی در استان توسط وزارت راه وشهرسازی مطرح شد که بنده طی نامهای به دولت توضیحات لازم را ارائه کرده و گزارش دادم که امکان انجام این عملیات تنها از طریق شهرداریها امکانپذیر است چراکه تنها آنها اطلاعات جزئی تمامی واحدهای مسکونی در حوزه تحت کنترل خود را دارا بوده و این اقدام از عهده وزارت راه و شهرسازی خارج است.
آخوندی با سلب مسئولیت از وزارتخانه خود اعلام کرد: دولت مرکزی و شهرداری طی اقدامی مشارکتی این سامانه را راهاندازی و در روند اخذ مالیات از خانههای خالی گام بردارند.
مردم برخی اوقات از عملکرد برخی از اعضای کابینه به قدری عصبانی می شوند که می گویند ای مسئولان اگر کاری نکنید و برنامه ریزی نداشته باشید اوضاع بهتر می شود و از این جهت این ضرب المثل را تکرار می کنند: که ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان.
اگر رسانه ها به فرمان رهبر و ولی امر خویش مکلف به حمایت از دولت شده اند و دولت را از سر خیرخواهی نقد می کنند که ای دولتیان برای اصلاح امور فکری کنید و افکار بیهوده را از ذهن و عمل خود خارج کنید.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۳۱۹۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛
مجلۀ آمریکایی تایم در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامههای دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمیآید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نهتنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بیملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.
بازگشت ترامپ بهعنوان یکی از جدیترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.
مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:
نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیتهای بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.
نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.
به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.
دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجفآباد تأکید داشتند استمرار ریاستجمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نهتنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وامدار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگانها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوریخواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).
در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است.
مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918