13 تغيير و تحول مديريتي در روزگار آقاي دکتر/ استقلال و پرسپوليس در قتلگاه
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۸۲۸۶۶
خبرگزاري آريا - اوضاع دو باشگاه استقلال و پرسپوليس جالب نيست و نگاهي به وضعيت مديريتي دو باشگاه نشان ميدهد آنها در روزگار رياست جمهوري دکتر ورحاني روزهاي پُر التهاب کم نداشته اند.
به گزارش خبرگزاري فارس، تا اين لحظه که اين گزارش نوشته مي شود از دو باشگاه پرسپوليس و استقلال خبرهاي خوش خيلي به گوش نمي رسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوره رياست جمهوري حسن روحاني وضعيت اداره دو باشگاه پرسپوليس و استقلال دستخوش تغييرات زيادي بوده و اينکه چرا وزارت ورزش دوره دکتر روحاني اين چنين شان دو باشگاه را با تغييرات مداوم و البته بي اثرش پايين آورده از سوالاتي است که در حوزه ورزش اين کشور مي طلبد تا نگاه جدي تري به آن شود و در اين خصوص دولت شفاف سازي بهتري داشته باشد.
درست است که ايران به لحاظ موقعيت جغرافيايي و سياسي در شرايط حساسي قرار دارد اما تا مادامي که شرايط خصوصي سازي دو باشگاه مردمي و پرطرفدار استقلال و پرسپوليس فراهم نيست و يا نمي خواهند فراهم کنند يا دست هايي در کار است تا اين دو بال مهم ورزشي کشور به دست غير دولتي ها نيفتد آيا نبايد شرايط اين دو قلب تپنده فوتبال کشور مورد بررسي قرار گيرد؟ تا زماني که دو باشگاه داراي دو مجمع مشترک دولتي هستند و خبري از اصلاح شرايط ساختاري دو باشگاه به شکل حرفه اي و اصولي نيست آيا نبايد بابت ريال به ريالي که در اين دو باشگاه هزينه مي شود سوال و جوابي شود و پاسخ دهنده اي نباشد؟ اصولا که در همه اين سالهايي که سپري شده پرسش کننده زياد بوده اما جواب دهنده تا دلمان بخواهد کم و بي توجه.
ارائه گزارش هايي پرطمطراق با کلي اعداد و ارقامي که عموم مردم از ان سر در نمي آورند و يا مطالب قلمبه اي که جز مديراني که به آن روش پاسخگويي عادت کرده اند هم دردي را از هواداران اين دو باشگاه که از قشر عمومي و معمولي جامعه هستند دوا نکرده است.
نگاهي به سير مديريتي دو باشگاه در دوره روحاني گواه دم دستي شدن اين دو باشگاه از سوي وزارت ورزش و مديران در راس کار آن بوده است.
تمام اين اعتصاب هاي خود جوش و غير خود جوشي که از سوي هواداران سرخابي در اين سالها مقابل وزارت ورزش صورت گرفته يکي از نشانه هاي مهم بي درايتي و بي اهميتي به مديريت در دو باشگاهي است که هر کدام مي توانند خود يک فدراسيون فوتبال باشند. شايد اگر در روزهايي که شوي خنده دار خصوصي سازي دو باشگاه را سازمان خصوصي سازي در پيش گرفته اين شو تبديل به واقعيت مي شد اين همه شاهد جزيره اي شدن دو باشگاه و دو قطبي شدن کري هاي بي اساس هواداران نبوديم اما افسوس که هيچ گاه بسترهاي لازم براي خصوصي سازي از سوي مسئولان تصميم گيرنده و اجرا کننده فراهم نشد و تمام جلسات و هم انديشي هاي تمام نشدني در مجلس و وزارت ورزش و همه ارگان هاي مربوط جز به به اين کلام که بايد زمينه خصوصي سازي فراهم شود ختم نشد که نشد. جمله اي براي راه فرار از اينکه چه کسي بايد اين بستر را فراهم کند و اصولا اين بستر چگونه فراهم مي شود.
باشگاه استقلال از زمان حضور روحاني به عنوان رئيس جمهور 5 مديرعامل به خود ديده است. در اوايل حضور روحاني و وزارت نوپايش علي فتح الله زاده به عنوان مديرعامل در اين باشگاه حضور داشت اما از آنجايي که وزارت وقت ورزش چندان تمايلي به همکاري با فتح الله زاده نداشت او را کنار گذاشتند و مقدمات حضور بهرام افشارزاده را فراهم کردند. افشارزاده اي که بارها اعلام کرده بود نمي خواهد در فوتبال مديريت کند اين بار در تله تصميم گيري دوستانش افتاد و ناخواسته در باشگاهي قدم گذاشت که از سرتاپايش مشکل مي ريخت. درحالي که گودرزي وزير وقت ورزش بارها در مسايل مختلف از افشارزاده حمايت مي کرد ناگهان ورق برگشت و در اقدامي غير منتظره با رفتاري دور از شان مدري که بيش از 50 سال از عمرش را در ورزش گذرانده افشارزاده برکنار شد و براي يک هفته امور مديريتي دست حسني خو مدير وقت حراست وزارت ورزش افتاد و بعد از يک هفته بلاتکليفي اين بار عنان کار دست رضا افتخاري افتاد. مرد مدعي مديريت در فوتبال کشور که اين اواخر چنان صداي هواداران تيمش را در آورد که وزير ورزش را مجبور کرد تا شرايط استعفاي او فراهم شود و امروز هدايت مديريت پر آشوب باشگاه استقلال به دست اميرحسين فتحي است که سابقه مديريتي چندان درخشان و قابل دفاعي در فوتبال کشور ندارد.
از آن سوي در باشگاه پرسپوليس شاهد اتفاقات عجيب و غريب مديريتي بوده ايم. سياهه تغييرات مديريتي در پرسپوليس خودش يک کتاب هفتاد من مثنوي است.
زماني که روحاني رياست جمهوري ايران شد محمد رويانيان مديرعامل باشگاه پرسپوليس بود اما به گفته آنهايي که آن روزها دستي بر آتش داشتند رويانيان از سوي وزارت ورزش وقت به دليل احمدي نژادي بودن برکنار شد تا صندلي داغ به عليرضا رحيمي برسد. دوره مديريتي او کوتاه بود زيرا وجود فردي به اسم حميد رضا سياسي در راي هيات مديره چنان عرصه را بر رحيمي تنگ کرد تا او عطاي کار را به لقايش ببخشد و بعد از آن ماجراي برکناري علي دايي و استعفاي رحيمي مديريت باشگاه به دست فردي برسد که بعدها سر از زندان در آورد.
حضور يک مديرعاملي که سابقه رفتن به زندان را پيدا کرد از جمله تاريخي ترين اتفاقاتي است که باشگاه پرسپوليس در طول عمر خود ديده است. بعد از سياسي براي مدت کوتاهي هدايت باشگاه به دست بهروز منتقمي افتاد و سپس علي اکبر طاهري براي اولين بار به عنوان سرپرست اين باشگاه مشغول به کار شد اما بعد از يک دوره دو ماهه نوبت به محمد حسين نژاد فلاح رسيد و سپس در روزهايي که نژاد فلاح به دنبال حضور برانکو در پرسپوليس بود برکنار شد تا دوباره طاهري روي صندلي مديريت پرسپوليس قرار گيرد. بعد از اتفاقات عجيب و غريب که دوره مديريت طاهري که مهمترين و ننگين ترين آن محکوميت پرسپوليس از دو پنجره نقل و انتقالاتي بود اين بار وزارت ورزش قاطعانه تر حکم به برکناري طاهري داد تا اين بار حميدرضا گرشاسبي کار را دست بگيرد.
به خوبي مشخص است که سير طي شده در دو باشگاه تا چه حد عجولانه و از سر ناپختگي و با تنش هاي زياد بوده است. اين موارد تنها بخش کوچکي از تاريخ دو باشگاهي است که مثلا سرآمد باشگاه هاي ايران است و براي خودشان اسم و رسمي دارند. استقلال با دو ستاره آسيايي اش خوش است و پرسپوليس به محبوبت بي نظيرش در بين مردمي که خوشي جز فوتبال ندارند.
مشکلات مالي و اسپانسرهايي که براي اين دو باشگاه از سوي وزارت ورزش تعيين مي شود هم بماند که قصه اي است پر غصه. البته حکايت حمايت هاي مالي اين دو باشگاه هم در نوع خود جالب و تقريبا تبديل به جوک شده است. دو باشگاهي که شرايط براي خصوصي سازي آنها مهيا نيست و ظاهرا با شرايطي که پيش مي رود تا ابد اين شرايط ميسر نمي شود از سويي دولت هم حق ندارد به صورت مستقيم به آنها کمک مالي کند اما شرايطي فراهم مي شود که دو اسپانسر آن هم از نوع مشترک براي دو باشگاه جذب مي شوند و وزارت ورزش هم بارها در اطلاعيه هاي گوناگون اعلام مي کند در دخل و خرج دو باشگاه هيچ دخالتي ندارد. دولت در دخل و خرج دو باشگاه دخالتي ندارد اما اعضاي مجمع و هيات مديره دو باشگاه با تصميم دولتي انتخاب مي شوند! اين استثنايي ترين شرايط مديريتي است که فوتبال جهان مي تواند به خود ببيند.
اما القصه! همه اين ها را نوشتيم تا به اين نکته برسيم که وضعيت عمومي پرسپوليس و استقلال خوب نيست. صحبت هاي بازيکنان بزرگ دو تيم در روزهاي اخير نشان دهنده و گوياي همه چيز است.
بازيکنان پرسپوليس و استقلال نگران روزهايي هستند که قرار است روي سکوها هو شوند و يا از خجالت نتوانند مقابل تشويق هاي عاشقان خود سر بلند کنند. بازيکنان به خوبي مي دانند که اين آنها هستند که ويترين باشگاهشان هستند و نوک انتقادات قرار است اول از همه به سمت آنها نشانه رود.
باشگاه استقلال در نقل و انتقالات اميد ابراهيمي، نورافکن، جابر انصاري بهنام برزاي و پادواني را به طور قطعي از دست داده است. وضعيت سيد مجيد حسيني با آن ماجراهي تاسف برانگيز پاسپورتش در باشگاه استقلال نامشخص است. بازيکني که با يک قرارداد ناشيانه از سوي باشگاه استقلال به راحتي از دست آبي ها رفته است. علي قرباني بازيکني که شفر روي او خط قرمز نکشيده اما گويا کسي در باشگاه استقلال نيست که دنبال حفظ اين بازيکن باشد. وضعيت يتام و جباروف هم که حوصله همه هواداران استقلال را سر برده است. باشگاهي که براي حفظ دو بازيکن خودش از قبل از جام جهاني تا به حال درگير است و انگار عرضه مديران تيمي که حمايت ميليوني هوادارانش را دارد ته کشيده است تا دو بازيکن را حفظ کنند. آيا شان باشگاه دو ستاره استقلال التماس براي بازيکناني است که معلوم نيست از سوي چه کساني براي بالا بردن قيمت خود تحريک مي شوند؟ اصلا حواس وزارت ورزش اين جور مواقع کجاست؟
در قبال از دست دادن اين نفرات استقلال مرتضي آقاخان، ميثم تيموري، روح الله باقري، محمد دانشگر، الهيار صيادمنش، فرشاد محمدي مهر و علي کريمي را جذب کرده است. خريدهاي جنجالي که همه اميدهاي هواداران را نااميد کرده است. آقاخان و تيموري که مصدوم هستند و به بازي اول استقلال قطعا نمي رسند. در مورد علي کريمي هم که اتفاق حيرت انگيزي رخ داده است. بازيکني که به گفته ملکي رئيس اين روزهاي هيات مديره استقلال خوب بشو نبود به يکباره با استقلال قرارداد امضا کرد. بازيکني که گفته مي شود از ناحيه کمر مصدوميت کهنه و حاد دارد.
در پرسپوليس فرشاد احمدزاده، محسن مسلمان، صادق محرمي و وحيد اميري جدا شدند. به همين راحتي در فصلي که پرسپوليس در نقل و اننتقالات محروم بود هيچ نيرويي که بتواند اين نفرات را حفظ کند نبود که نبود. البته الحق و انصاف که پيشنهاد مالي تيم هاي خارجي که اين نفرات رفته اند هيچ گاه با رقم پيشنهادي باشگاه پرسپوليس نمي تواند برابري کند و به اين بازيکنان چندان نمي توان خرده گرفت که چرا در اين شرايط سرخپوشان را تنها گذاشته اند اما وزارت ورزش به عنوان متولي چه بايد مي کرد که نکرد؟ آيا گرشاسبي بدون حمايت از سوي بالا دستي خود مي توانسته به جنگ باشگاه هايي برود که تا بيخ و بن در پول هستند؟ از بين نفرات جدا شده برانکو فقط قلم قرمز روي نام مسلمان کشيده بود و قطعا او به عنوان سرمربي پرسپوليس دوست نداشته ساير نفرات را آن هم در اين شرايط از دست بدهد.
مهدي شريفي، سروش رفيعي، مهدي شيري و مهدي ترابي بازيکناني هستند که قرار است از نيم فصل در کنار پرسپوليس باشند. مسلم است در نگاه اول اين خريدها را بتوان خوب توصيف کرد اما مطمئنا با بلايي که سر سرخپوشان آمده و البته عواملش راحت و شيک و بدون گذراندن هيچ سختي هر يک مشغول به کار خود هستند، اين خريدها در روزهايي که پرسپوليس بايد به جنگ السد تا بن مسلح برود دردي را دوا نمي کند.
دردها و درددلهاي بازيکنان استقلال و پرسپوليس را بايد جدي گرفت. بر يک چشم برهم زدني مي رسد روز موعود و مانده ايم چطور مي شود در روزهاي خوشي وزارت ورزش و جوانان در صف اول براي تبريک گفتن است اما به وقت ناخوشي ها همه سردرگريبان هستند و زماني وزارت نشين ها از لاک خود بيرون مي آيند که ديگر خيلي دير شده است مثل استعفاي ديرهنگام در استقلال در فاصله کمتر از يک هفته به شروع ليگ. همين چيزهاست که نمي توانيم نسبت به روزگار سرخابي ها در دوره رياست جمهوري دکتر روحاني بي خيال شويم. استقلال و پرسپوليس بازيچه شده است و تمام. آقاي وزارت ورزش از خواب بيدار شو و صداي بازيکنان سرخابي را همين الان بشنو که فردا دير است.
انتهاي پيام/ر
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۸۲۸۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پانزدهمین نشست کارگروه تغییر اقلیم وزارت نفت برگزار شد
پانزدهمین نشست کارگروه تغییر اقلیم وزارت نفت با حضور اعضای کارگروه و تعدادی از دیگر از نمایندگان بخشهای مرتبط با دستورکار «بررسی و تبادل نظر دربارت راهبرد صنعت نفت در حوزه تغییر اقلیم» در دفتر معاون امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت برگزار شد.
به گزارش شانا به نقل از دبیرخانه کارگروه تغییر اقلیم وزارت نفت، احمد اسدزاده، معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی در ابتدای این نشست که امروز (سهشنبه، ۱۸ اردیبهشت) برگزار شد، با اشاره به اینکه تغییر اقلیم و مقابله به آن موضوعی چند سویه شامل انرژی، محیطزیست و اقتصاد است، گفت: بخشهای تخصصی وزارت نفت حسب وظیفه ذاتی خود این موضوع را تاکنون دنبال کردهاند، اما نیاز است که با مشارکت و همفکری همه ذینفعان در صنعت نفت این موضوع که امروز در سطح جهانی در قالب مباحث و دستورکارهایی مانند دستیابی به خالص انتشار صفر، حذف سوختهای فسیلی و گذار به انرژی پاک مطرح میشود، با هماهنگی، انسجام، همگرایی و جدیت بیشتری دنبال شود.
وی تأکید کرد: از این طریق و با ایجاد همگرایی درون و بیرون دستگاهی میتوان امیدوار بود که صنعت نفت ضمن عمل به تکالیف قانونی خود در این حوزه، بتواند در سطح بینالمللی از فرصتها استفاده کرده و گفتمان مبتنی بر شرایط و مقتضایات یک کشور نفتی را با هماهنگی دستگاه دیپلماسی کشور و همسو با مواضع کشورهای عضو اوپک را دنبال کند.
در این نشست که نمایندگان بخشهای معاونت برنامهریزی، معاونت امور مهندسی پژوهش و فناوری، امور اوپک، مجامع و سازمانهای بینالمللی، اداره کل بهداشت، ایمنی و محیطزیست، شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، موسسه مطالعات بینالمللی انرژی، پژوهشگاه صنعت نفت، پارک علم و فناوری و مدیریت پژوهش و فناوری شرکت ملی نفت حضور داشتند، دیدگاها و نظرات خود را برای ترسیم راهبرد، مواضع و سیاستهای صنعت نفت برای رویارویی و مدیریت تغییر اقلیم در سطح داخلی و بینالمللی مطرح کردند.
همچنین مقرر شد که نشستهای کارگروه تغییر اقلیم وزارت نفت و کمیته کارشناسی آن بهصورت مستمر و طبق جدول زمانی با رویکرد مشارکت حداکثری بخشهای مرتبط صنعت نفت بهمنظور ترسیم راهبردها، برنامهریزی و تعیین راهکارها درباره موضوعهایی مانند کاهش انتشار، ارتقای کارایی انرژی، سازگاری صنعت نفت با تغییر اقلیم، فناوریهای مورد نیاز از جمله فناوری جذب، ذخیرهسازی کربن (CCS)، هیدروژن، تأمین مالی و رویکردهای بینالمللی تشکیل شود.
شایان ذکر است که کارگروه تغییر اقلیم وزارت نفت بهعنوان نخستین کارگروه تغییر اقلیمی دستگاهی از سال ۱۳۹۳ تشکیل شده است و تاکنون ۱۴ نشست کارگروه اصلی و ۴۰ جلسه کمیته کارشناسی آن برگزار شده است.