Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-05-02@02:33:17 GMT

عمامه این روحانی را به جوی آب انداختند! + جزییات

تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۰۱۲۷۶

عمامه این روحانی را به جوی آب انداختند! + جزییات

رکنا: پیرمرد حواسش جمع بود نه دفتر و دستکی داشت که حاصل یک عمر تقوا را یک‌شبه با وسوسه‌های سیاسی به باد دهد و نه فرزند و فامیل و نزدیکان جرات می‌کردند از همدم بودن با او استفاده کنند.

پیرمرد قاطی مردم بود. اتوبوس‌های قدیمی شرکت واحد خط تجریش- ناصرخسرو، شاید همچنان او را یادشان باشد. از آن روزگاری که خانه‌اش را در سرچشمه را به توصیه اکید پزشک Doctor ترک کرد و خانه‌ای در خیابان باهنر تهران گرفت؛ سلانه سلانه؛ تنهای تنها صبح‌ها می‌آمد و روانه مدرسه‌اش در مسجد میرزا موسی بازار Store می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سال‌ها بعد بالا و پایین رفتن از پله‌های اتوبوس و آن صندلی‌های قدیمی برایش سخت شد و راننده‌های تاکسی خطی آن منطقه پیرمردی روحانی و محاسن‌سفید را به خاطر می‌آورند که اصرار زیادی داشت تا روی صندلی چسبیده به در سمت چپ بنشیند و بعدها یکی دوتای‌شان فهمیدند که آفتاب داغ و اذیت‌کننده آن موقع صبح، فقط به سمت چپ تاکسی‌ها می‌گرفت و پیرمرد به سنت اجدادش؛ رنج را بر تن خود می‌پسندید و نه دیگری.

مسیر خانه تا اتوبوس و تاکسی‌ها را معمولا پیاده می‌رفت؛ از لابه‌لای مردم و اصرار زیادی داشت که مردم را ببیند و تنها باشد و در یکی از همین روزها پیرمرد را دوره کردند و عبایش را به جوی آب انداختند. ماجرا را بعدها برای امام‌جمعه‌ شهری تعریف کردند.

خندیده بود و گفته بود که امکان ندارد. حتما امکان نداشت؛ از آن تریبون بلند شاید این چیزها دیده نمی‌شد. شاید هم محافظان شخصی علاج واقعه بودند. پیرمرد گوشه‌نشین نبود. نگاه تیزبینش روی جامعه می‌چرخید و منبرهای اخلاقی‌اش، مملو بود از مسائل روزمره و معاصری که در منبرهای اخلاقی حوزه‌ها خبری از آنها نبود. چشمانش آنقدر ضعیف شده بود که آدم‌های داخل تلویزیون را محو می‌دید؛ اما می‌دید و می‌گفت آنچه تلویزیون بر جامعه جاری می‌کند حیاتی است. پیرمرد چند دهه پابه‌پای جامعه پیش آمده بود. آیت‌ا... بود.

پیرمرد تنها بود. همان جلسات شب جمعه کوچک و دورهمی‌اش که فقط شب‌های قدر جمعیت را به روی پله‌ها می‌کشاند هم تحمل نمی‌شد.

صاحب‌منصبان و عکس‌بگیران حتی در ایام انتخابات هم یاد او نمی‌‌کردند. دلیلش شاید ساده بود: پیرمرد حواسش جمع بود. نه دفتر و دستکی داشت که حاصل یک عمر تقوا را یک‌شبه با وسوسه‌های سیاسی به باد دهد و نه فرزند و فامیل و نزدیکان جرات می‌کردند از همدم بودن با او استفاده کنند و نه آن‌قدر سرش در گریبان خودش بود و مشغول درس و بحث که متوجه نشود سال‌ها از انقلاب گذشته است و مملکت اسلامی بدون سرمایه مردمی اجتماعی پیش نمی‌رود.

اما شلوغ کرده بودند و گفته بودند ضدولایت فقیه است. نرنجیده بود؛ که اگر قرار به رنجیدن بود سال‌های سال می‌شد که اذیت شده بود. چندی بعد یکی از معدود گفت‌وگوهای دوران زندگی‌اش منتشر شد. با حجت‌الاسلام رحیمیان. فقط درباره رهبر انقلاب صحبت کرده بود و این چنین گفته بود: «حق‌تعالی اراده فرموده است وجود آقای خامنه‌ای را از دیگران متمایز کند.

ما اکنون زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی‌ای را داشته باشد. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند.»

در همین مصاحبه گفته بود: «خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم درباره این موضوع صحبت کنم.» گویی باری بود که باید از روی دوشش بر‌می داشت. بارها تعریف کرده بود که مرحوم حاج عبدالعلی، پدرش، گفته بود دستانت را از دست حاج‌آقا روح‌ا... رها نکن.

پیرمرد روزهای آخر هم خسته نشد. تعریف کرده بود که در «غیرخواب» دیده بود که حسینیه محل زندگی‌اش را به شکلی واقعی نشانش داده‌اند، دیده است که غرفه‌هایی است و بازاری و نور اهل بیت(ع) و به او گفته بودند: «تو کلیددار این بازاری مرتضی!»

سال‌ها و ماه‌های آخر اما بسیار رنجیده شده بود. می‌گفت هر روزی که به بازار می‌روم چند روز باید بگذرد تا تنگی سینه‌ام برطرف شود. تحمل نمی‌کرد که محل نفس کشیدن مرشدچلویی‌ها و حاج اسماعیل دولابی‌ها، حالا به میدان مسابقه برای احتکار دلار و طلا تبدیل شده بود.

پیرمرد اما لحظه‌ای آرام نگرفت. در اوج بدترین لحظات حال جسمانی‌اش، جمعه‌شب‌ها دو طرف بدنش را می‌گرفتند و می‌آو‌ردند و بالای منبر می‌نشست و از جامعه، اخلاق و آرمان جمعی و مشترک انسانی‌ و دینی برای خلق‌ا... سخن می‌گفت. آیت‌ا... محاسن‌سفیدِ حوزه علمیه‌دار و بزرگ خاندانِ مشهور تهرانی‌ها، هم کارهایش را می‌کرد و هم در عین حال از بزرگ‌ترین آرمان‌گرایان نسل ما بود.

نه به سنت مومنان روزگار فعلی از مردم کناره گرفت؛ جلسات پرسش و پاسخش تا آخرین ذره‌های توان جسمی‌اش قطع نشد. از هر قشر و سن و جمعیتی به سراغش می‌آمدند و او برایشان از آرمان می‌گفت و اخلاق؛ درباره مشکلات کوچک زناشویی مردم ساعت‌ها بحث و گفت‌وگو می‌کرد و نه به شیوه بازی‌بلدان روزگار ما آیت‌ا... پوسترها، سی‌دی‌ها و اینستاگرام Instagram شد. چند نفر معدودی که از زندگی‌اش باخبر بودند می‌گویند مصیبت‌های جسمی و همچنین دنیایی‌اش روزبه‌روز بیشتر می‌شد و همان‌ها می‌گویند آنچه از او از روز اول تا به حال به خاطرشان مانده است این است که چون مصیبت حسین(ع) و فرزندانش را می‌گفت از خود بی‌خود می‌شد. سنتی که در لحظات پایانی توان جسمی‌اش نیز ترک نکرد. رحمت خدا بر او.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

10 مرد افغان با حمله به ویلایی در لواسان 2 دختر تهرانی را آزار دادند!

این دختر 54 شوهر داشت + تصاویری عجیب

پرتاب شدن 4 سرنشین پژو به بیرون بعد از تصادف وحشتناک در خیابان رجایی + عکس

اسیدپاشی روی کودک ۳ ساله‌+ عکس

شکار موش توسط زنبور! + تصویر

داعشی ها در تهرانپاس گروگانگیری کردند! / رییس پلیس تهران چه گفت؟ + فیلم

فوری / زلزله شدید کرمانشاه / بازگشت وحشت بین مردم

پوست سر درویش افضلی پور را از ته کندند! / وحشتناکترین مرگ

رباینده کودک 100 میلیونی در تهران خیلی به آنها نزدیک بود!+ عکس

فوری / شلیک مرگ به امام جماعت یک مسجد + عکس

اولین عکس و فیلم از اعدام در ملاء عام قاتلان ندا و محمد حسین در مشهد

قیمت سکه به سه میلیون و ۲۰۸ هزار تومان رسید

 

منبع: رکنا

کلیدواژه: جام جهانی سلامت مهم ترین های 24 ساعت پزشک Doctor بازار Store تلویزیون سیاسی اینستاگرام Instagram اتوبوس فرزند عجیب روحانی جوی آب عکس فیلم مرد دختر ایران حوادث پرونده اعدام قتل جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۰۱۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جسد پیرمرد ۷۵ ساله نهبندانی در تالاب کجی نهبندان کشف شد

محمدعلی کاوسی در گفتگو با خبرنگاران اظهارکرد: ساعت ۱۲/۳۰ ظهر امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ گزارش مفقودی پیرمرد ۷۵ ساله دارای آلزایمر در تالاب کجی این شهرستان نهبندان دریافت شد.

وی بیان داشت: نجاتگران هلال‌احمر شهرستان نهبندان، بلافاصله پس از دریافت گزارش به محل اعزام شدند.

وی ادامه داد: با توجه به گستردگی تالاب و دشواری عملیات جست‌وجو، سه تیم امداد ونجات از شهرستان نهبندان و یک تیم از ستاد استان به دنبال فرد مفقودی در محل تالاب حاضر شدند.

مدیرعامل جمعیت هلال احمر خراسان جنوبی افزود: پس از تلاش حدود ۵ ساعت، جسد پیرمرد مفقودی در آب‌های تالاب کشف شد.

به گفته وی عملیات بیرون کشیدن جسد توسط امدادگران حاضر در صحنه هنوز ادامه دارد.

کد خبر 6094496

دیگر خبرها

  • جسد پیرمرد ۷۵ ساله نهبندانی در تالاب کجی نهبندان کشف شد
  • تصاویـر متفاوت‌ترین بازسازی صحنه قتل؛ جنایت پیرمرد در وسط طبیعت بکر!
  • کاهش نارضایتی مردم از وضعیت نظافت تهران | جزییات تماس مردم با ۱۳۷ در این حوزه چه چیز را نشان می دهد؟
  • کنایه روحانی به جنجال ساخت مسجد در پارک قیطریه
  • افشای دلایل ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات
  • افشای دلایل رد صلاحیت حسن روحانی از سوی شورای نگهبان
  • افشای دلایل رد صلاحیت حسن روحانی
  • افشای دلایل ردصلاحیت حسن روحانی از سوی شورای نگهبان
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
  • کنایه حسن روحانی به جنجال ساختن مسجد در پارک قیطریه/ مگر در انقلاب کسی را به زور باحجاب کردیم؟