امام جمعه بجنورد: عدم ثبات مدیریتی ضربههای جدی به توسعه خراسان شمالی وارد کرده است
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۸۷۴۵۳۸
نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امامجمعه بجنورد گفت: کوتاه بودن عمر مدیریتی در استان باعث عقب ماندگی استان میشود. ۰۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۶ استانها خراسان شمالی نظرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بجنورد حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی در آیین نماز جمعه ضمن گرامی داشت 5 مرداد سالروز برپایی نماز جمعه در انقلاب اسلامی اظهار داشت: 5 مرداد روزی است که مردم به واسطه دستور امام خمینی(ره) برای نخستین بار مزه نماز جمعه را چشیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی حضور مردم در نماز جمعه را بیعت با ولایت و امامت دانست و افزود: این حرکت جمعی یکی از ابزار مهمی که انقلاب اسلامی را به مرحله پیروزی رسانید. همین پیوند دلها بود که به واسطه نماز جمعهها به وجود آمده بود. امام خمینی(ره) فرمودند اگر انقلاب چیزی جز نماز جمعه را برای ما نمیگذاشت باز هم کافی بود. نماز جمعه دژ مستحکم فرهنگی در مقابل تهاجمها است.
یعقوبی در ادامه تصریح کرد: تبلیغات هدفمندانه زیادی از سوی دشمن علیه امامان جمعه و نماز جمعهها میشود که نشان از ترس و واهمه آنها از این قرارگاه مستحکم فرهنگی است. لذا به همین خاطر همان طور که در فضاهای مجازی و رسانههای غربی میبینیم، حملههای ناجوانمردانهای به این قرارگاه میشود.
وی سخنان رئیس جمهور در جمع نمایندگان و سفرای دیگر کشورها را بسیار مفید و ارزشمند دانست خاطرنشان کرد: بعد از این سخنان رئیسجمهور، حملات زیادی چه در داخل و چه در خارج علیه آن شد. برخی داخلیها گفتند رئیس جمهور آنوری شده است. مواضع مستحکم رئیس جمهور در مقابله با آمریکا بسیار ارزشمند و تعیین کننده برای ادامه انقلاب اسلامی است.
نماینده ولی فقیه با بیان اینکه عمر کوتاه مدیریتی در خراسان شمالی به این استان ضربه وارد میکند گفت: در 6 سال سابقه امام جمعه شهرستان بجنورد، چهار استاندار را تجربه کردیم. بگذارید مسئولیتهای کلان ثبات داشته باشند. اگر این ثبات نباشد سنگ روی سنگ بند نمیشود. متاسفانه تا استاندار ظرفیتها و منابع استان و همچنین کاستیها و مشکلات استان آشنا میشود و میخواهد در جهت حل آنها گام بردارد در اقدامی نابهنگام متوجه تودیع و معارفه خود میشود.
وی ضمن خداقوت به استاندار قبلی و خطاب استاندار جدید خاطرنشان کرد: با توجه به سابقه جناب خباز در نمایندگی مجلس و همچنین استانداری سمنان، انتظار میرود ایشان با بهکارگیری از جوانان در تمامی عرصههای مدیریتی استان، بتواند روح تازهای در استان بدمد. استان خراسان شمالی با وجود تمامی ظرفیتها و منابع همچنان از خیلی استانها عقب است.
یعقوبی ضمن یادآوری هفته ملی مهارت و کارآموزی تصریح کرد: خانوادهها، جوانان و دانشآموزان خود را برای کسب مهارتهای لازم در عرصههای مختلف راهی مراکز آموزشی کنند. اشتغال و درس مکمل یکدیگرند و زمینه ورود نوجوانان را در آینده به بازار هموار میکند.
انتهای پیام/ح
R7719/P1357/S6,55/CT11منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۸۷۴۵۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919