بازنمایی تبهکارها و گروههای حاشیهای معنای انتقادی به ادبیات نمیدهد
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۹۱۴۲۹
شهریار وقفیپور (نویسنده و پژوهشگر ادبی) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره آخرین داستانها و رمانهایش گفت: دو رمان پلیسی «دست بد» و« ایستاده در استوای شب» به تازگی توسط دو نشرنیماژ و شمشاد منتشر شدهاند. دو کتاب دیگر هم قرار است احتمالا در همین یکی دو هفته توسط نشر نیماژ منتشر شوند که کتابهایی نظری هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نویسنده سپس با اشاره به تجاری شدن حوزه نشر و کتاب گریزی به صرفا سرگرمی شدن ادبیات و داستان زد و بیان کرد: در مورد رابطه سیاست و رمان باید توجه داشت نقادانه بودن رمان و خودبنیادیاش حاصل چه شرایطی بوده است. از وقتی صنعت چاپ شکل گرفت و به نوعی نویسنده مجبور شد برای بازار بنویسد چون از شر اربابهای قبلی هم خلاص شدند و شاید بتوان گفت ادبیات دموکراتیکتر شد انتظار میرفت نویسنده مستقلتر و آزادنهتر بنویسد. اما از ان طرف این مشکل به وجود آمد که نویسنده و در نوشتن تنها توجه به بازار را مد نظر قرار بدهد. موضوع دیگر هم اینکه آنطور لوکاچ در نظریه رمان خود میگوید رمان باید دو وجه مشحص ماجراهای شخصیتها و تاملی را همزمان داشته باشد و اگر رمان وجه تاملیاش را از دست بدهد، تبدیل میشود به یک سرگرمی صرف.
وقفیپور افزود: اما اینکه چرا ادبیات امروز ما به این سمت رفته و نه اینکه لزوما تجاری شده باشد ولی وجه نقادانهاش را از دست داده و رابطهاش با سیاست قطع شده و شاهد سیاستزدایی از ادبیات هستیم عوامل مختلفی دارد که هم به خود نویسنده و ناشر بازمیگردد و هم به سیاستهای فرهنگی کلان کشور و هم وضعیت اقتصادی و اجتماعی که شاهدش هستیم. همه این موارد در اینکه داستان و رمان ایرانی امروز به چنین جایی رسیده تاثیر داشتهاند.
او همچنین با تاکید بر دور شدن ادبیات داستانی امروز از رئالیسم اجتماعی و خلق داستانهای فانتزی که از واقعیت جامعه فاصله دارند، یادآور شد: البته وجه اجتماعی رمان تنها در رئالیسم امکان بروز و ظهور ندارد و یک رمان میتواند حتی خیلی سورئال وجه اجتماعی را داشته باشد و وجه نقادانه خود را حفظ کند. منتها اینکه چرا از رئالیسم دور شدهایم یا به صورت دقیقتر ادبیات داستانی ما از وجه اجتماعی خالی شده است مهمترین دلیلش اعمال سیاستهای سانسوریست که اعمال شده و میشود. روایت مهمترین مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی ما همیشه در ادبیات به سد سانسور خوردهاند. کوی دانشگاه؛ سال ۸۸ و حتی مسائل عمدهتری مثل اعتیاد فساد پلیس؛ ناکارآمدی فلان دستگاه دولتی و قضایی و حتی هرجایی که احتمال دارد به کسی یا صنفی بربخورد، سانسور قبل از بیان و انتشار جلوی آن را گرفته است. این سبک مدیریت فرهنگی سبب شده نویسنده و ناشر از قبل به این نتیجه برسند که بهتر است سراغ مسائل اجتماعی نروند و خب دیگر چه چیزی در داستان باقی میماند؟ یک زندگی ساده آپارتمانی.
این نویسنده در ارزیابیاش از جایگاه نقد مارکسیستی در مقابل سایر جریانهای نقد ادبی نیز گفت: در کتاب ناخودآگاه سیاسی جملهای هست که میگوید نقد مارکسیستی ادبیات نقدی در کنار دیگر نقدها نیست بلکه تنها نقد صحیح و درست است و حتی میتوان گفت درستترین چارچوب انتقادی هم هست. درواقع تنها نقدی که میتواند نقد واقعی باشد همین نقد مارکسیستیست. اصولا نقد ادبی یا باید نقد مارکسیسیتی باشد یا نقد محسوب نمیشود. البته نقدهای مارکسیستی هم داشتهایم که کاملا نقد ایدئولوژیک هستند، مثل خواندن محتوا بدون اینکه به فرم بپردازند و درنظر نگرفتن اینکه خود محتوا فرم است و نگاه به ادبیات مثل نگاهی که سانسورچیهای امروز اعمال میکنند یا فاکتورهای دیگر. آن نقد هم نقد مارکسیستی نیست بلکه یک نقد ایدئولوژیک است.
وقفیپور ادامه داد: انواع مبارازت اجتماعی هم میتواند به کالا تبدیل شود و در بازار فروخته شود بنابراین ادبیات و فرهنگی که بخواهد ابزار این قیبل فعالیتها شود حالت کالایی به خود گرفته که کاملا مصرفیست بدون هیچ وجهی از انتقاد. نقد مارکسیتی حقیقی باید نشان دهد که ایدئولوژی غالب و ایدئولوژی سلطه چگونه از راههای ظریفتر خودش را اعمال میکند و این را هم صرفا در فرم میتواند مدنظر قرار بدهد. به عبارت دیگر نقد درست باید روی فرم و تکنیک صورت گیرد مثلا اینکه چهطور ادبیات سرکش و یاغی میتواند در خدمت قدرت قرار بگیرد. یعنی بازنمایی تبهکارها و گروههای حاشیهای به خودی خودی معنای انتقادی به ادبیات نمیدهد بلکه حتی میتواند بستری باشد برای اعمال زور.
او تاکید کرد: نگاه مارکسیتی وقتی موفق است و وظیفه انتقادی خودش را به درستی انجام میدهد که اتفاقا این دفاع مارکسیستیاش رو نباشد و با تیزبینی اعمال شود و دقت کند خود همین مبازارت هم میتواند ابزاری برای بازار و سرمایه باشند. نگاه مارکسیستی یعنی توجه به اقتصاد سیاسی و استراتژیهای تولید و نقد مارکسیتی هم باید بر همین فاکتورها استوار باشد که استراتژی تولید در حوزه ادبیات همان تکنیک و فرم است.
وقفیپور در پایان با اشاره به همهگیر شدن ادبیات و فرهنگ سطحی در تمام دنیا به دلیل جهانیسازی گفت: روند جهانی شدن سبب شده که به نوعی نیروهای انتقادی و مبارز به حاشیه رانده شوند و این مسئله تمام حوزهها اعم از ادبیات و هنر را درگیر کرده و نه فقط حوزه سیاسی. اتفاقا ما وظیفه داریم در مقابل این اتفاق بایستیم و نویسنده باید جدالهای اجتماعی را به صحنه عمل خودشان که نوشتن و خلق داستان است، بکشانند.
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۹۱۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزدم برای «فسیل» به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامهنویسان هم نبود!
به گزارش قدس آنلاین، هفته گذشته بیانیه صنفی انجمن فیلمنامهنویسان خانه سینما منتشر شد که در آن علیرغم اذعان به کم بودن دستمزدهای پیشنهادی نویسندگان برای سال پیشرو، قیمتهای پایه برای نگارش فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی اعلام شد.
در این بیانیه دستمزد نوشتن یک فیلمنامه کامل سینمایی ۵۰۰ میلیون تومان و بالاترین رقم بود. دستمزد نگارش هر قسمت سریال تلویزیونی ۸۰ میلیون تومان و جالب آنکه این رقم برای هر قسمت سریال نمایش خانگی، ۱۲۰ و ۱۵۰ میلیون تومان اعلام شده بود. به بهانه این بیانیه و ارقام اعلام شده با حمزه صالحی، نویسنده و فیلمنامهنویس فسیل و بسیاری از فیلمهای کمدی چند سال اخیر به گفتوگو نشستیم.
صالحی در واکنش به قیمتها و درصد تحقق آن برای نویسندگان گفت: با توجه به اینکه رقم دستمزد برای کارگردانها و بازیگرها افزایش پیدا کرده طبیعتا قیمت نوشتن فیلمنامه هم باید افزایش پیدا کند. اگر دو سال پیش قیمت نوشتن یک فیلمنامه ۷۰ میلیون تومان بود برای شرایط فعلی طبیعتا باید بیشتر باشد اما من فکر نمیکنم اعداد اعلامی جدید هم محقق شود.
صالحی ادامه داد: واضح است که ما سازوکار درستی نداریم. در دنیا مبلغ دستمزد برای فیلمنامهنویس، یک درصدی از قیمت پروژه است؛ مثلا در ترکیه بین ۷ تا ۱۱ درصد پروژه را به فیلمنامه اختصاص میدهند اما اینجا اینگونه نیست.
بدون سازوکار درست، ارگانها و دفاتر خصوصی این ارقام را جدی نمیگیرند
نویسنده فیلم بخارست با بیان آنکه با اعلام ارقام از سوی انجمن مخالف نیست، توضیح داد: من مخالف این نیستم که عدد اعلام شود اما مکانیسم اجرایی برای محقق کردن آن نداریم. باید تکلیفی به ارگانها اعلام شود و دفاتر خصوصی سازوکاری داشته باشند تا ملزم شوند این عدد را رعایت کنند. تا وقتی که هیچ تکلیفی به عهده ارگانها یا تهیهکننده نباشد با شما چانه میزنند و آن عدد را دریافت نمیکنید.
این نویسنده در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق بیشتر برای نویسندهها در سینما رخ میدهد، افزود: کارگردان باید مجوز بگیرد تا نامش به عنوان کارگردان یک اثر ثبت شود ولی در فیلمنامهنویسی مجوزی نداریم و هر کس اراده کند میتواند فیلمنامه بنویسد.
او ادامه داد: از این رو در بازار قیمتشکنی اتفاق میافتد و اگر میزان دریافتی شما عدد بالایی باشد با شما کار نمیکنند چراکه قیمتهای خیلی پایینتری وجود دارد. قیمت را نصف میکنند و با یک فیلمنامهنویس دیگر کار میکنند.
نویسنده فیلم انفرادی با اشاره به نقش انجمن فیلمنامهنویسان گفت: در کانون فیلمنامه تعامل وجود دارد و مشکل از سوی آنها نیست. کانون باید برای ارشاد مکانیسمی تعریف کند تا این را یک تکلیف برای ارگانها و دفاتر بداند. حتی نه برای سقف قیمت اما حداقل برای کف دستمزد یک عددی تعیین شود.
در این بیانیه حتی قیمتها به تفکیک ژانر نوشته نشدهاند!صالحی بیانیه منتشرشده را فاقد دستهبندی دانست و ادامه داد: در این بیانیه حتی آثار از نظر ژانری دستهبندی نشدهاند و کسوت و سابقه نویسنده دسته بندی نشده است. مشکل اجرایی همین است که یک عدد برای تمام شرایط اعلام میشود؛ در صورتی که شرایط فیلمنامه اجتماعی و کمدی زمین تا آسمان فرق میکند.
وی افزود: من هم اگر فیلمنامه اجتماعی بنویسم با قیمت کمتری این کار را میکنم چراکه سینمای اجتماعی، سینمای حمایتی است. همه میدانیم که بودجه تهیهکننده برای چنین آثاری، مانند فیلم کمدی نیست، حتی بازیگری که برای فیلم کمدی ۳ میلیارد پیشنهاد میدهد برای فیلم اجتماعی با ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون تومان هم کار میکند.
او با اشاره به وضعیت متفاوت در پلتفرمها، دستهبندی دستمزدها را مهم دانست و افزود: در پلفترم، ژانر اجتماعی اقبال بیشتری دارد آنجا میتوان این نسبت را برعکس کرد یا به هم نزدیک کرد اما عددی که برای دستمزد نوشتن هر اپیزود در پلتفرمها هم اعلام شده احتمال خیلی ضعیفی دارد که محقق شود مگر برای پروژههای خاص و تاریخی.
فیلمنامه اجتماعی با ۵۰ تا ۷۰ میلیون خرید و فروش میشود
نویسنده تگزاس۲ با بیان اینکه ارقام اعلام شده حتی به فیلمهای کمدی هم تعلق نمیگیرد، گفت: در ژانر کمدی شاید من جزو کسانی باشم که دستمزد مناسبتری دریافت میکنم اما این قیمتی که اعلام شده حتی به من هم تعلق نمیگیرد. دستمزد نوشتن فیلمنامه اجتماعی خیلی از این کمتر است و در جریانم که با ۵۰ یا ۷۰ میلیون فیلمنامه اجتماعی خرید و فروش میشود.
صالحی در نهایت با اشاره به پرفروشترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب یعنی فسیل که نوشتن فیلمنامه آن برعهده خودش بوده، گفت: در پروژه فیلم فسیل با فروش میلیاردی که داشت هم قیمت نگارش سال گذشته، به من تعلق نگرفت. من خیلی وقت است با آقای عامریان کار میکنم و رویه ایشان به این ترتیب است که وقتی فیلمی میفروشد، خودشان یک هدیه در نظر میگیرند.
منبع: خبرگزاری ایرنا