چرا علیه طرح سوال از رئیسجمهور لابی سنگینی به راه افتاده است؟
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۰۸۶۵۱
به گزارش «نماینده»، «روحانی نشسته است و کارآمد نیست»؛ این جمله بخشی از گفتوگوی چندی پیش نژادبهرام، بانوی هیاترئیسه شورای شهر تهران در گفتوگو با «فرهیختگان» است. حرفی که این روزها اگر پای منفعتطلبیهای جناحی و غبارهای سیاسی در میان نباشد، به عناوین مختلف از منصفان چپ و راست شنیده میشود. اما تا امروز پاسخ دولت به این انتقادات سکوت بوده؛ سکوتی که نهتنها در حرف که در عمل نیز جای خالی تکاپوی ژنرالهای دولت را در بلبشوی اوضاع کنونی بازار، بیش از پیش به رخ میکشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته مخالفت دولتیها تنها به هزارتوی مجلس و لایههای پنهان بازار داغ لابیها خلاصه نبود؛ تا آنجا که نوبخت، سخنگوی دولت، چندین بار در نشستهای هفتگیاش، اگرچه سوال را حق نمایندگان خواند، ولی به صورت علنی تصریح کرد که دلیلی برای سوال از رئیسجمهور نمیبیند. حتی در خردادماه بود که نوبخت به کلی مسئولیت رئیسجمهور را از عملکرد دولتش نادیده گرفت و تصریح کرد: «آیا هر برگی از درختان پاستور بیفتد، رئیسجمهور مسئول است!؟ اینهایی که گفته شده کار شخص رئیسجمهور نیست، بلکه برای دولت است!» آقای سخنگو مشغلههای ذهنی رئیسجمهور را مانع حضور در مجلس خواند و تاکید کرد که همواره با مجلس جلسه داشتیم و میشد این مسائل را آنجا مطرح کرد. اظهارات نوبخت در حالی است که بارها از سوی نمایندگان عنوان شده که دولت در مقابل نابسامانیها پاسخی به مجلس نمیدهد. اظهارات اخیر نماینده مردم تهران، مشتی نمونه خروار از سکوت دولتیها نسبت به خواست نمایندگان مردم است. کواکبیان تصریح کرده بارها به روحانی پیغام فرستادند که بیاید و در جلسات غیرعلنی مجلس با نمایندگان گفتوگو کند، اما توجهی نشده است ...
حالا هفته گذشته بار دیگر لاریجانی- این بار در جمع فراکسیون شفافسازی و انضباط مالی- از دولتمردان خواست تا با مردم صحبت کنند و تاکید کرد که مردم را نباید مضطرب کرد، نابسامانی اقتصادی وجود دارد، اما مردم باید بدانند که همه فکر میکنند، مجلس و دولت هم کار میکنند تا این شرایط متعادل شود. از طرف دیگر مجلسیهایی که خود را در مقابل مردم پاسخگو میدانند، بار دیگر طرح سوال از رئیسجمهور را با محوریت مشکلات اقتصادی مردم در دستور کار قرار دادند. طرح سوالی که تا امروز به سرنوشت سه سوال قبلی مبتلا نشده و بالاخره چهارشنبه گذشته با ۸۰ امضا اعلام وصول شد. اگرچه با اعلام وصولش بار دیگر چرخ تکاپوی دولتیها برای انصراف نمایندگان به حرکت افتاده است.
در این میان نکته قابلتوجه این است که طرح سوال از رئیسجمهور، اگرچه رنگ و بوی دغدغههای مردم و چرخیدن چرخ سفرههایشان را دارد و به همین دلیل برخی با توجه به رویه دولت، عدم پاسخگویی و قبول مسئولیتهایش آن را ضروری میخوانند، اما برخی به مخالفت جدی با آن برخاستند؛ موافقت و مخالفتی که بیتردید اهدافی را به دنبال دارد ...
تلاش مخالفان: همه چیز را میگوییم!
روحانی در شرایطی برای مواجهه با معضلات موجود رویه سکوت در پیش گرفته که بسیاری از گروههای سیاسی، پاسخگویی او بابت وضعیت اقتصادی پدیدآمده را ضرورتی انکارناپذیر میدانند و معتقدند او باید بهطور مستقیم با مردم سخن بگوید.
در این میان حالا که بعد از سه تلاش ناموفق نمایندگان، بالاخره چهارمین سوال از رئیسجمهور به مقصد پایانی رسیده و در صحن علنی مجلس اعلام وصول شده، بسیاری از حامیان دولت به تکاپو افتادهاند تا از هر زاویهای که شده، ته دل امضاکنندگان طرح سوال را خالی کنند. گروهی معتقدند این اقدام در شرایط کنونی و همزمان با موج جدید تحریمها اساسا به مصلحت نیست. گروهی دیگر هم هرچند اساسا دل خوشی از این موضوع ندارند، اما برای کم نیاوردن هم که شده، میگویند رئیسجمهور باید در مجلس حاضر شود و از ناگفتهها بگوید.
مصطفی تاجزاده در این رابطه توئیت کرده: «اگر جای روحانی بودم، از فرصت پاسخگویی به پرسش نمایندگان استفاده میکردم و ضمن توضیح شرایط دشوار ملی و منطقهای و نیز راه مقابله با تحریمها، به افشای عملکرد ایرانسوز برجامستیزانی میپرداختم که نقش اصلی را در کشاندن میهن و مردم به چنین وضعیت ناگواری ایفا کردهاند.»
حجتالاسلام مسیح مهاجری، حضور رئیسجمهور در مجلس برای پاسخ به سوال نمایندگان را فرصت مغتنمی میداند که روحانی میتواند با استفاده از آن ذهن نمایندگان و افکار عمومی را نسبت به مسائل پشت پرده وقایع اخیر روشن کرده و با افشای ابعاد فسادهای اخلالگران اقتصادی زمینه را برای اعمال سرعت و قاطعیت لازم جهت مجازات این عناصر فراهم کند.
حسین مرعشی هم در اینباره نظر نسبتا متفاوتی دارد و میگوید همان بهتر که دولتمردان سکوت کنند و سخن نگویند، چون جامعه اساسا به حرف مسئولان اعتمادی ندارد و از همین رو افکار عمومی گفتههای آنها را باور نمیکند و خشمگینتر میشود، لذا سخن نگفتن مسئولان سنگینتر است.
در مجموع میتوان خط و نشان مخالفان سوال از رئیسجمهور را حول سه محور تحلیل کرد.
۱- تلاش برای ترساندن مردم
فضاسازی طیفی از حامیان روحانی بر افشاگری و بردن فضا به سمت بگمبگم، بیش از آنکه با هدف منفعل کردن طراحان سوال باشد، تولید نگرانی و ایجاد واهمه در افکار عمومی را دنبال میکند. هرچه باشد، بر زبان راندن حرفهای شاذ آن هم در شرایط متلاطم اقتصادی فعلی، واکنشهای متقابلی را نیز در پی خواهد داشت و سرانجام نتیجه این بگومگوها بیش از هر چیز به حاشیه رفتن مطالبات واقعی مردم خواهد بود؛ اتفاقی که جامعه در چهار سال گذشته بارها آن را تجربه کرده و آدرس غلط دادن به فیلترینگ تلگرام، حضور زنان در ورزشگاهها، رفع حصر، کنسرت و... تنها نمونههایی از آن است.
۲- فرار به جلو
«نگذاشتند»، «تقصیر دیگران است»، «روحانی و دولت مقصر وضع موجود نیستند» و... اینها شاهبیت اظهارنظرهای شمار قابلتوجهی از مخالفان سوال از رئیسجمهور است؛ گزارههایی که شاید بتوان وجه مشترک همه آنها را نوعی سلب مسئولیت از دولت و فرار به جلو دانست. به هر ترتیب مخالفان طرح سوال حالا آسمان و زمین را به هم دوختهاند تا توپ پاسخگویی را به زمین این و آن بیندازند و رئیس دولت را از این مخمصه رها کنند؛ مخمصهای که اگر روحانی در آن سکوت کند، در افکار عمومی به عدم پاسخگویی محکوم است و اگر لب تر کند، به منزله پذیرش مسئولیت بحران اقتصادی پدیدآمده خواهد بود.
۳- صدور پیام تفرقه به خارج
مخالفان سوال از رئیسجمهور اتفاقا خیلی هم بدشان نمیآید که روحانی بار دیگر حرفهایی بر زبان بیاورد که نباید. هرچند چیز ناگفتهای باقی نمانده و روحانی همه ظرفیتهای بگمبگم را در انتخابات ۹۶ سوزانده است، ولی به هر روی ایجاد تنش در فضای سیاسی اگرچه برای مردم آب ندارد، ولی برای آنها نان که دارد. چنین فضایی بیش از هرچیز، فضای مناسبی را برای هجمه به سایر نهادها و تخریب آنها در اختیار این عده قرار میدهد؛ فضایی که بهرهاش را دیگرانی در بیرون از مرزها میبرند. بگومگو و جار و جنجال سیاسی بیش از هر چیز پیغام چنددستگی و تفرقه را به بیرون مخابره میکند و یک پاس گل حساس را برای تشدید فشارها در اختیار آنها قرار میدهد.
حرف موافقان: مسئولیتپذیر باشید
اگرچه مخالفتها با طرح سوال از رئیسجمهور رنگ و بویی سیاسی و سیاستزده دارد، اما موافقان سوال از رئیسجمهور دغدغه مردم را در سر میپرورانند و به امید بهبود اوضاع، از طرح سوال از رئیسجمهور استقبال میکنند. منصفان چپ و راست اگرچه دست پنهان خارجیها را در آشفتهبازار کنونی منکر نیستند، اما معتقدند این بازار افسارگسیخته بیش از آنکه عاملی خارجی داشته باشد، حاصل سوءمدیریتها و بیتدبیریهاست. از طرف دیگر، تیر این بیتدبیریها، سفره مردم را نشانه گرفته و در این میان باید صدای مردم را شنید و پاسخی درخور برای چشمان منتظر مردم و کورسوی امیدشان داشت. این روزها حتی سخنگوی دولت معتقد است شیپور جنگ اقتصادی شنیده میشود، ولی همچنان تکاپویی درخور میدان رزم را از دولتمردان شاهد نیستیم. شعاردرمانی و حبابخوانی اوضاع از طرف دولتیها دیگر مسکنی بر اوضاع نیست. از این رو طراحان و موافقان سوال از رئیسجمهور، آن را در راستای رفع مشکلات مردم میخوانند و معتقدند باید دولت را به میدان عمل و مدیریت آورد و در این راه نیز از هیچ کمکی به دولت دریغ نکرد. اگرچه دولتیها حتی کمک نیز به مذاقشان خیلی خوش نمیآید و همچنان از بایدهای بیمخاطب سخن میگویند.
موافقان سوال از رئیسجمهور بهطور عمده در لابهلای موافقتشان، سه هدف و مطالبه را دنبال میکنند:
۱- مسئولیتپذیری و سخن با مردم
اگرچه بیتردید روحانی در شمار سخنوران توانمند به حساب میآید، ولی این روزها سیاست سکوت را پیشه کرده است. کارشناسان معتقدند سکوت را میتوان ترجمانی از عدم پذیرش مسئولیت توسط دولت تعبیر کرد، چراکه در میان گذاشتن مشکلات با مردم و سخن گفتن از راهحلها میتواند نشان از مسئولیتپذیری دولت باشد. از این رو دولت سیاست سکوت را پیشه کرده تا از زیر بار بلبشوی کنونی شانه خالی کند. در همین راستا اگرچه دولتمردان از ابتدا ژنرال خوانده شدند، اما مشخص نیست در آشفتهبازار کنونی چه کسی پاسخگوی وضع موجود است. وزیر اقتصاد مرد غایب میدان است، معاون اول رئیسجمهور آشفتگیها را کاذب و حباب میخواند و سازمان برنامه و بودجه معتقد است انتقادات نسبت به عملکردش به وزارت اقتصاد برمیگردد. از این رو منتقدان معتقدند روحانی برای عبور از شرایط فعلی در گام اول باید رویه خود را تغییر دهد.
۲- تغییر در کابینه
اکثریت این روزها معتقدند تیم اقتصادی دولت باید تغییر کند. حتی رئیسجمهور نیز در تریبونهای عمومی وزرای خود را به ناامید و امیدوار تقسیم میکند، با اینحال عزمی برای تغییر در دولت دیده نمیشود. اگرچه واعظی، مسئول دفتر رئیسجمهور نیز چندی پیش گفته بود رئیسجمهور تغییراتی درخور شرایط کنونی در سر دارد، اما این تغییرات در تغییر رئیس بانک مرکزی خلاصه شد؛ تغییری که به گفته مشاور نوبخت در گفتوگو با «فرهیختگان»، بیشتر جنبه اداری داشت و تغییری در سیاستها به دنبال ندارد. نوبخت نیز اگرچه بیشترین انتقادات را نسبت به عملکردش در سازمان برنامه و بودجه داشت، ولی از سخنگویی کنار رفت ... کارشناسان معتقدند تغییر به بیانی اعتراف به شکست ایده دولت است. از این رو دولت برای تغییر قدمی برنمیدارد و ترجیح میدهد مجلسیها در این خصوص گام بردارند.
۳- برنامهریزی برای ۳ سال آینده
«ایراداتی که به آقایان دولتی داریم این است که چرا حرف نمیزنند و با مردم صحبت نمیکنند که در چه شرایطی هستیم و چگونه عمل میکنیم و تئوریمان برای آینده چیست؟» این عبارات انتقاد هفته گذشته علی لاریجانی از دولت است. دولت که از ابتدا - پنج سال- تمامی ایده و عزمش را به پای برجام ریخت، حالا با اثبات بیثمری مذاکرات، برنامه و تدبیری برای آینده ندارد. این روزها دولت دوازدهم اگرچه شمع تولد یکسالگیاش را باید فوت کند و مسیری به وسعت سه سال در پیشرویش دارد، اما دولتیها چنان دست روی دست گذاشتهاند که گویی سه روز یا سه هفته و نهایت سه ماه دیگر بر سر کار هستند و بیبرنامه روزشان را شب میکنند! از این رو خیرخواهان چپ و راست بر بیرون آمدن دولت از موضع انفعال تاکید دارند و معتقدند دولتیها باید هرچه زودتر طرحی نو دراندازند و کلید تدبیرشان را در قفلهای مدیریت و توان داخلی بچرخانند.
دولت مسئول وضعیت موجود کشور است و باید پاسخگو باشد
امیر محبیان، کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اعلام وصول سوالی از رئیسجمهور در صحن مجلس گفت: «طبیعتا مسئولان همانگونه که از نام آنها مشخص است، باید پاسخگوی سوالها باشند. مسئول بودن فقط داشتن سمت و پست نیست، بلکه پاسخگو بودن هم شرط داشتن مسئولیت است. برای همین همه مسئولان از صدر تا ذیل باید در قبال وقایعی که اتفاق میافتد، بهخصوص در حوزه فعالیت خود به پرسشها پاسخ دهند، چراکه اگر بنا بر سکوت یا فرار از پاسخ باشد، نواقص مشخص نمیشود، ضعفها هم برطرف نخواهد شد و نتیجتا تخلف، فساد و اشکال در مجموعه مدنظر به اوج میرسد.»
محبیان ادامه داد: «درباره رئیسجمهور هم طبیعتا از حقوق مجلس است که از رئیسجمهور سوال کند و رئیسجمهور این حق را دارد که در مجلس حاضر شده و حرفهای خود را بیان کند، از عملکرد وزرایش دفاع کند و البته از آنها نیز بخواهد که درباره مشکلات تصمیمات صحیحی را اخذ کنند.»
این استاد دانشگاه با دفاع از طرح سوال از رئیسجمهور در مجلس گفت: «امروز و در شرایطی که هماکنون در جامعه و بازار وجود دارد، باید برای افزایش کارآمدی حداکثر شفافیت را داشت که یکی از راههای شفافیت، طلب توضیح واضح درخصوص عملکردها است.»
امیر محبیان با ابراز اینکه «سخن گفتن با مردم امری ضروری و لازم برای دولتمردان است» تاکید کرد: «هیچکس از این پاسخ دادن نباید بگریزد، چون این فرآیند به نفع خود فرد و همچنین به سود کشور است و باعث میشود شبهات و ابهامات موجود در افکار عمومی رفع شود.»
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه با بررسی شرایط امروز کشور و مقاومتهای صورتگرفته در مقابل طرح سوال از رئیسجمهور گفت: «امروز در شرایطی نیستیم که دولت را دائما زیر تیغ جراحی بکشانیم، اما به نظر من دولت باید این را بپذیرد که مسئول مستقیم وضعیت امروز کشور قوه مجریه است. دولت باید بپذیرد که بخش عمدهای از مسئولیت امور کشور بهخصوص در بخش اجرایی را برعهده دارد و از این رو باید پاسخگوی شرایط امروز باشد، بنابراین پرسشهای نمایندگان مجلس میتواند به تحرک بیشتر دولت در حل معضلات و مشکلات مردم کمک کند.»
وی در واکنش به اظهارات افرادی که «حسن روحانی را دعوت به افشاگری کرده و میگویند حسن روحانی از فرصت سوال در مجلس استفاده کرده و ناگفتهها را بیان کند»، خاطرنشان کرد: «رئیسجمهور باید به سوالات پاسخ دهد؛ چه این سوالات از سوی نمایندگان باشد، چه از سوی افکار عمومی. در این شرایط اگر جامعه را به حوزههای پرابهام و شبههآفرین بکشانیم، باعث افزایش شبههها و شکافها در جامعه شدهایم، لذا نیازی وجود ندارد خود مسئولان به این شبهات دامن بزنند.»
اگر رئیسجمهور به مجلس میآمد، طرح سوال را امضا نمیکردیم
امیر خجسته، رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی با اشاره به شرایط اقتصادی سخت کنونی و فشارهایی که به مردم وارد میشود، بر ضرورت سخنگفتن رئیسجمهور با مردم و ارائه برنامه و توضیح درخصوص اقدامات صورتگرفته تاکید و خاطرنشان کرد: «نمایندگان مجلس، نمایندگان مردم هستند و باید ارتباط زیادی بین دولت و مجلس باشد. متاسفانه در حال حاضر این ارتباط وجود ندارد.»
نایبرئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور، همچنین با اشاره به طرح سوال از رئیسجمهور خاطرنشان کرد: «من خودم حامی دولت هستم ولی سوال از رئیسجمهور را امضا کردم اما ناچار شدم. طرح سوال از روی ناچاری است. اگر آقای رئیسجمهور میآمدند و مشکلات و اقدامات را بیان میکردند، نیازی به طرح سوال نبود ولی وقتی از آقای رئیسجمهور میخواهیم، ایشان در مجلس حضور پیدا نمیکنند!»
خجسته تاکید کرد: «ما جناح و گروه نیستیم و با رئیسجمهور درباره مشکلات عدیدهای که مردم دارند جناحبندی نداریم. همه باید دستبهدست هم دهند و کشور را در این مساله نجات دهیم. آقای رئیسجمهور باید بگوید عملکرد ضعیفی که دارد به چه دلیل است. این را تعیینتکلیف کند.»
وی در ادامه با اشاره به عملکرد تیم اقتصادی دولت تصریح کرد: «این تیم اقتصادی نتوانست بهخوبی عمل کند، دلار به ۱۲ هزار تومان رسیده است. مسئولیت این امر برعهده کیست!؟ ما مجلسیها هر حمایتی را که نیاز باشد دریغ نمیکنیم ولی نمیدانم چرا وقتی از آقای رئیسجمهور تقاضا میکنیم در مجلس حضور پیدا نمیکنند. طبق قانون حق مردم است که رئیسجمهور بیاید به مجلس و مردم پاسخ دهد. همانطور که مجلس هم باید به مردم پاسخ دهد.»
رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس، همچنین درخصوص مقاومتها و مخالفتها نسبت به طرح سوال از رئیسجمهور گفت: «کسانی که مقاومت میکنند استدلال کنند که آیا مقاومت در مقابل طرح سوال از رئیسجمهور مشکل اقتصادی مردم را حل میکند!؟ چرا مقاومت میکنند؟ چرا نمیگویند باید یکدست و هماهنگ شد و مشکل اقتصادی مردم را حل کرد؟ آیا دلار ۱۰ هزار تومانی مقاومت دارد!؟ من از آقایانی که مقاومت میکنند تعجب میکنم. مناظره تلویزیونی داشته باشند و دلیل مخالفت خود را به مردم بگویند. همه بهدنبال حل مشکل مردم هستند. مردم به خیابانها آمدند. میگویند مسئولان، مجلس و دولت عرضه ندارد. قوه قضائیه نمیبُرد و عرضه ندارد. همین امروز در میان مردم بودم، فریاد میزدند که اگر نمیتوانید کنار بروید. الان باید بیایند و مشکل مردم را حل کنند، نه اینکه پاسخگو نباشند. بعد اذعان میکنند طرح سوال جناحی است! مشکلات مردم و دلار ۱۰ هزار تومانی جناحی است!؟ اینکه در بازار کالا نیست و همه را احتکار کردند، جناحی است!؟ شاید میلیونها دلار کالا در گمرک ذخیره شد و اقلام و اجناس وارد انبار میشود، اینها جناحی است!؟ تکلیف اینها را چه کسی غیر از سه قوه باید مشخص کند؟ دولت و تیم اقتصادی چرا در این زمینه سکوت کردهاند؟ مردم مطالبه دارند.»
خجسته همچنین تاکید کرد: «برخی اطرافیان دولت از ناگفتهها میگویند، اگر صادق هستند به مجلس بگویند که چه کسانی اوضاع را نابسامان کردند. بگویند چه تعداد خودرو ثبت سفارش غیرقانونی شده و معاون وزیر و خود وزیر سکوت کرده است؟ چرا موانع را بیان نمیکنند؟ از نمایندگان میخواهم مسائل و مشکلات اقتصادی مردم و اتفاقاتی را که رخ میدهد با مسائل سیاسی گره نزنند. ما از تسویهحسابهای سیاسی تنفر داریم. به مردم در مسائل جناحی و سیاسی خود فشار وارد نکنید. باید برای رفع مشکلات سه قوه وارد میدان شوند. مجلس نیز حق حمایت و نظارت دارد. آقای رئیسجمهور باید حرف بزند و پاسخگو باشد. اگر حمایت جواب ندهد از نظارت وارد میشویم.»
منبع: نماینده
کلیدواژه: اخبار سیاسی حسن روحانی نماینده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت namayande.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «نماینده» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۰۸۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از تشدید فشارهای لابی اسرائیل علیه موسویان/ مقاله تند جروزالمپست علیه دیپلمات پیشین ایرانی
نویسنده این مقاله بنیامین واینتال یک صهیونیست راست افراطی مقیم اسرائیل است که طی دوسال گذشته مقالات متعددی در جوروزلم پست اسرائیل، ایران اینترنشنال عربستان، فاکس نیوزآمریکا، میدل ایست فوروم آمریکا علیه موسویان منتشر کرده و صحنه گردان اصلی تلاشهای جبهه صهیونیست علیه موسویان بوده است. رسانههای صهیونیستی دیگر آمریکا همچون فری بیکن نیز ادعاهای او را منتشرکردهاند.
گروه “اتحاد علیه توجیهگران رژیم اسلامی” وابسته به سازمان منافقین خلق طی ماههای گذشته تلاش گستردهای برای برگزاری یک تظاهرات بزرگ علیه موسویان در جلو دانشگاه پرینستون بخرج داد که نهایتا جمعه گذشته از بین دو میلیون ایرانی مقیم آمریکا، تنها ۳۰ نفر شرکت کردند.
خانم لادن بازرگان مدیر ساماندهی این تظاهرات بود که برادر وی از اعضای سازمان منافقین بود که در دوران جنگ، به جرم همکاری با صدام در تجاوز به خاک ایران اعدام شد. یکی از تفاوتهای لادن بازرگان با موسویان این است که برادر موسویان در دوران جنگ تحمیلی در جبهههای جنگ و در دفاع از ایران به شهادت رسید در حالیکه برادر لادن بازرگان بخاطر همکاری با صدام در تجاوز به خاک ایران، اعدام شد.
بنیامین واینتال ژورنالیست صهیونیست با همکاری و همراهی ایرانیهای حامیِ حمله نظامی و تحریم آمریکا علیه ایران همچون لادن بازرگان، پرویز دستمالچی و مجید محمدی در تمام گزارشها و مقالات و مصاحبههای ماههای اخیر مدعی شده که موسویان ترور رهبران اکراد در رستوران میکونوس در برلین آلمان در سال ۱۳۷۱ و سایر ترورهای در خارج از کشور دخالت داشته، او حامی حماس و حزب الله بوده و از فتوای قتل رشدی حمایت کرده است. آنها همچنان مدعی شدهاند که دولت آلمان بعد از رای دادگاه میکونوس در سال ۱۳۷۶، موسویان را از آلمان اخراج کرد و موسویان بعد از آن هیچگاه قادر به سفر به آلمان و کشورهای اروپایی نبوده است.
موسویان در مصاحبه چند روز پیش با روزنامه پرینستونین آمریکا گفت:
“حکم دادگاه میکونوس و شرح حکم در آوریل ۱۹۹۷ (اردیبهشت ۱۳۷۶) در ۳۹۸ صفحه منتشر شد که مستقیم یا غیر مستقیم هیچ اتهامی را متوجه من ندانسته است. همه سفرای ایران و اروپا بعد از حکم دادگاه برلین به پایتختهای خود فراخوانده شدند و بعد از مدتی هم به محل مامورین بازگشتند. من هم به آلمان بازگشتم و ماموریتم بعد از ۷ سال در اوائل سال ۱۹۹۸ به پایان رسید. از آن زمان تاکنون هم مستمرا به آلمان و اروپا سفر داشته و در صدها کنفرانس سخنرانی داشتهام. نه تنها آلمان بلکه هیج کشور اروپایی و هیچ کشوری در دنیا هیچ اتهامی علیه من نداشته است. ایران تنها کشوری است که من را متهم، دستگیر و زندانی کرد.”
روزنامه جوروزلم پست در گزارش خود نوشته که تنها یک دانشجوی یهودی-آمریکایی دانشگاه پرینستون بنام جرد استون در تظاهرات علیه موسویان شرکت کرد. او در مصاحبه گفت: متاسفانه نفوذ رژیم تروریستی ایران در دانشگاه پرینستون بخاطر افرادی مثل موسویان و بهروز قمری تبریزی، محیط این دانشگاه را بقدری سمی کرده بطوریکه در چند روز اخیر خیل عظیمی از دانشجویان دانشگاه پرینستون به طرفداری از فلسطین تظاهرات کردند، پرچم حزب الله را در دانشگاه پرینستون برافراشتند و علنا از ایران حمایت کردند”.
این روزنامه نوشته که موسویان در مصاحبهای در دوران سفارتش در آلمان گفته: “من از سلمان رشدی متنفرم چون به دین و به پیامبرم توهین کرده است”.
گروه “اتحاد علیه ایران هستهای” که یکی از قدرتمندترین لابیهای صهیونیسم در آمریکاست، در ژانویه ۲۰۲۲ طی نامهای به رئیس دانشگاه پرینستون خواستار اخراج فوری موسویان از این دانشگاه شد. چند ماه بعد موسویان به دعوت فرماندهی استراتژیک ارتش آمریکا در اجلاس سالانه این فرماندهی و در حضور ۷۵۰ ژنرال برجسته آمریکا، به انتقاد از سیاستهای آمریکا در مورد خاورمیانه و ایران پرداخت و از ژنرالهای آمریکا خواست که به سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا و تغییر رژیم و مداخله در امور داخلی کشورهای خاورمیانه خاتمه دهند و سیاست همکاری و تعامل و توسعه روابط اقتصادی و مردمی را با کشورهای خاورمیانه و با ایران پیشه کنند.
انتقادهای شجاعانه و صریح موسویان در جمع ژنرالهای آمریکا جنجالی بپا کرد. دو عضو جمهوریخواه کنگره آمریکا طی نامهای به فرماندهی استراتژیک آمریکا ضمن محکوم کردن دعوت از موسویان، خواستار توضیح این فرماندهی شدند. فرماندهی استراتژیک آمریکا هم در پاسخ گفت که ما برای شنیدن نظرات موافق و مخالف، از سخنرانان مختلف دعوت میکنیم.
اما رسانههای جنگ طلب همچون ایران اینترنشنال عربستان، جوروزلم پست اسرائیل، فاکس نیوزو فری بیکن آمریکا طی مقالاتی به این جنجال آنقدر دامن زدند تا اینکه در اکتبر ۲۰۲۳، دوازده عضو جمهوریخواه کنگره آمریکا طی نامه به رئیس دانشگاه پرینستون نوشتند که تحقیق و تفحص در مورد موسویان را آغاز کردهاند. آنها در نامه خود ۱۰ سوال در مورد موسویان مطرح کردند ازجمله اینکه: “آیا دولت اوباما موسویان را به آمریکا دعوت کرده تا توافق هستهای با ایران حاصل شود”؟ موسویان هم طی مصاحبههایی به کنگره آمریکا پاسخ داد که در ایران بازداشت و زندانی و سپس هم طبق حکم دادگاه به پنج سال محرومیت از پست دیپلماتیک محکوم شدم و بعد از فشار دولت آقای احمدی نژاد و بازنشستگی اجباری از وزارت خارجه، ناچار به مهاجرت شدم.
گفتنی است که جناح جنگ طلب آمریکا و لابی صهیونیسم و گروهکهای ایرانی حامی آنها؛ حساب ویژهای را روی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان ماه آتی باز کردهاند و از یکسال پیش چهرههایی مثل علی واعظ، تریتا پارسی، ولی نصر، عدنان طباطبایی و آرین طباطبایی را متهم به جاسوسی برای دولت ایران نمودهاند چون این افراد حمله نظامی آمریکا به ایران را مخالف منافع ایران و آمریکا دانسته و حامی دیپلماسی و توافق هستهای با ایران بودهاند.
لذا با وجود این که شدیدترین و گستردهترین حملات علیه موسویان بوده، اما لابی صهیونیسم کلیه چهرههای ایرانی الاصل طرفدار دیپلماسی را مورد حمله قرار داده تا با حذف آنها، در صورت پیروزی ترامپ زمینه را برای اقدامات افراطی ترامپ فراهم شود.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902944