حسین انتظامی: سیدمهدی شجاعی، به تنهایی بار مجموعههای مستقل را به دوش میکشد
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۰۶۳۱۵۸
قائم مقام وزیر ارشاد در جسله معرفی و بررسی رمان «برج سکوت» گفت: مطمئن هستم که هر کسی رمان برج سکوت را بخواند، اگر در آستانه اعتیاد باشد، محال است که معتاد بشود. این رمان فضاسازیهای خوبی از سالهای پس از انقلاب و جنگ تحمیلی دارد. ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۹ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نشست معرفی و بررسی رمان 3 جلدی «برج سکوت» با حضور حسین انتظامی، قائم مقام وزیر ارشاد، سید مهدی شجاعی، حمید منایی، نویسنده کتاب، محمد دلاوری، مجری صدا و سیما، کیوان ارزاقی و علاقهمندان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این نشست معرفی و بررسی، حمیدرضا منایی، نویسنده کتاب «برج سکوت» بخشهایی از این رمان را خواند و در ادامه صحبت کرد. او در بخش اول صحبتهای خود، ضمن اشاره به ماجرای نوشتن این کتاب گفت: این که چرا سراغ نوشتن این کتاب رفتم را نمیدانم. اعتقاد دارم همان قدر که من داستان را انتخاب میکنم، داستان هم باید نویسنده را انتخاب کند و خیلی از این موضوعات ناخودآگاه است. البته به لحاظ شخصیتی، همیشه نگاه جامعهشناختی به اطراف خود داشتم. دلیل این موضوع هم رشته تحصیلی من یعنی فلسفه است. در حقیقت هر جا که دردی در جامعه دیدم، واقعا آن درد را در خودم نیز دیدم. این که چرا سیر نوشتن این رمان تا این اندازه به طول انجامید هم دلیل خاصی داشت. ما نویسندهها عمدتا جاهطلبی مثبتی داریم. دقت کنید که در این زمانه به نظر میرسد که بهتر باشد به جای نوشتن یک رمان 3 جلدی، 3 کتاب مجزا با نامهای متفاوت بنویسید. خاطرم هست که یک روزی همراه با دوستم بودم. به او گفتم که از کتابهایی که منتشر میشود در حالی که هیچ سر و پایانی ندارد، خسته شدهام. از من پرسید که چه کار باید کرد؟ در جواب او گفتم که دوست دارم کتابی بنویسم که هم خوشخوان باشد و هم بالای هزار صفحه باشد.
وی ادامه داد: سال کار کردم تا رمان «برج سکوت» را نوشتم. از این 7 سال، 2 سال اختصاص به تحقیقات میدانی داشت و 5 سال نیز زمان برد تا خود اثر را نوشتم. موضوع مهمی که اشاره شد و اصلا اتفاق خوبی برای رمان برج سکوت نبود، این بود که عدهای آگاهانه یا ناآگاهانه، تمام شان داستانی و ادبی این رمان را موضوع اعتیاد اعلام کردند در حالی که این کتاب به تمام مسائل اجتماعی که در 40 سال اخیر با آن درگیر بودهایم میپردازد. برای مثال، به مساله حاشیهنشینی میپردازد و ... اعتیاد تنها یکی از محورهای داستان است. حس میکنم که این موضوع بیش از بقیه مسائل نیاز به بیان شدن داشت. هدف من داستانگویی است. من نمیخواهم راجع به اعتیاد یا هر مساله دیگری در کتابی صحبت کنم بلکه هدف اصلی من بیان داستانی است که مخاطب من بخواند و از خواندن آن لذت ببرد. دوست دارم که وقتی مخاطب من کتاب را میبندد، از خواندن آن راضی باشد. البته خب در اطراف آن، اعتیاد بیان میشود، ماجرای زندگی ما در 40 سال اخیر پس از انقلاب، مطرح میشود، کسانی که در جنگ شهید شدند، مطرح میشود و ...
در ادامه این مراسم، حسین انتظامی صحبت کرد. او که پیش از این رمان برج سکوت را خوانده بود و یادداشتی نیز بر آن گذاشته بود، یکی از مهمانان ویژه این جلسه بود. او ضمن تبریک روز خبرنگار به اصحاب رسانه حاضر در این جلسه گفت: در ابتدا باید بگویم که از آقای منایی به شدت بابت این اثر ارزشمند تشکر میکنم. بدون تعارف میگویم که خود من به شدت تحت تاثیر این رمان قرار گرفتم. در پاسخ به این سوال که چگونه بود با این کتاب آشنا شدم، باید بگویم که همانطور که میدانید، این کتاب توسط انتشارات نیستان منتشر شده است و از آنجا که من از علاقهمندان به آقای شجاعی هستم، ایشان در جلسهای این کتاب را به من معرفی کردند. شما بهتر میدانید که در این زمانه، دوره رمانهای چند جلدی در تمام دنیا گذشته است. مخاطب امروز کلا عجولتر هست و ضرباهنگ تندتری را میپسندد. این موضوعات از جمله دلایلی است که شاید بتوان گفت رمانهای چندجلدی مانند گذشته طرفدار ندارد. با این حال، اگر کسی بیاید و خلاف جهت حرکت کند و چنین اثری را خلق بکند، بسیار ارزشمند است. کارهای چند جلدی معمولا دچار طولانیشدن پیوسته میشوند. بدین معنی که نویسنده با خلق اتفاقات جانبی و یا با کشدار کردن بیهوده توصیفات، به نوعی تلاش میکند تا زمان بخرد و صفحات رمانش بیشتر بشود. کار آقای منایی از این جهت، ارزشمند است چرا که ضرباهنگ قصه به شدت تند است و ماجرا کش دار نیست. بنابراین ایشان میتواند مدعی باشد که یک رمان چندجلدی برجسته را نوشته است. باید از آقای شجاعی ذکر خیر کنم و از انتشارات نیستان تشکر کنم. قبلا هم این موضوع را تاکید کردهام که آقای شجاعی انصافا یک تنه کار نهادها و بنیانهای مستقلی که اساسا برای این منظور تشکیل شدهاند را به دوش میکشد. ایشان استعدادهای نویسندگان را شناسایی میکند، پای درد و دلهای آنان مینشیند، کارهایشان را پیگیری میکند و با آنان همراه است. خود ایشان اگرچه نویسنده بسیار بزرگی است اما همراه با نویسندگان جوان مینشیند و با آنان تمرین و ممارست میکند. انتشارات ایشان بر روی کارهای نو و جدید سرمایهگذاری میکند که این موضوع خیلی ارزشمند است و به نویسندگان اعتماد به نفس میدهد. نویسندگان از آنجا که در فضای دیگری هستند، نمیتوانند مناسبات پیچیدهای مثل توزیع اثر، بازار نشر و ... را تحمل کنند و با این موضوعات همخوانی ندارند. خیلی از نویسندگان با این که بسیار هم با استعداد هستند اما در کشاکش این موضوعات دلسرد میشوند و کنار میروند. بنابراین این کار یک تنه آقای شجاعی، واقعا شایسته تقدیر است.
وی ادامه داد: در مورد این رمان باید بگویم که برج سکوت در اردیبهشت سال 96 منتشر شد. من این کتاب را در کمتر از یک هفته تمام کردم و به همین دلیل فکر میکنم که هر کس این کتاب را در دست بگیرد، محال است که دیگر آن را زمین بگذارد. همانطور که آقای منایی اشاره کردند، از آنجا که این رمان مرتبط با موضوعی ممنوعه است، کمتر نویسندگانی هستند که وارد این عرصه چالشبرانگیز شده باشند. طبعا این کتاب به موضوعات دیگر نیز میپردازد و اشاره بسیار خوبی به تاریخ انقلاب از جمله سالهای جنگ تحمیلی دارد. فضاسازیهای کتاب بسیار خوب است و البته به دور از شعارزدگی است. نویسنده با تکنیکهایی که داشته است، توانسته است، ماجرای داستان را برای مخاطب خود باورپذیر کند و خواننده کاملا احساس همزاد پنداری میکند. من مطمئن هستم که هر کسی رمان برج سکوت را بخواند، اگر در آستانه معتاد شدن باشد، محال است که معتاد بشود. دلیل این موضوع این است که فضای کتاب، با نصیحتهای معمول روزانه فاصله دارد. نویسنده روایت دقیقی انجام میدهد، تصویرسازی میکند و در نهایت این خود شخص است که به این موضوع پی میبرد. باید دقت داشت که توصیفات داستان اصلا خستهکننده نیست و موقعیتهای پیاپی در آن بسیار خوب بیان شده است. این که اسم شخصیتهای محوری داستان بیان نشده است، برایم جالب بود و حتما ایشان این کار را با تدبیر انجام داده است. به نظر میرسد که این اشخاص، دوستان دوران کودکی نویسنده هستند که همگیشان با صفاتی متفاوت خوانده میشدند. برای مثال، محله قدیمی نویسنده هیچ آباد نام دارد که برایم بسیار جالب بود. رمان از منظر راوی اول شخص نوشته شده است که انتخاب بسیار درستی است چرا که این زاویه دید، نسبت به بقیه از همزادپنداری بهتری برخوردار است و بر افراد تاثیر بیشتری میگذارد. جالب است که آقای منایی در جایی از داستان، راوی دانای کل را به تمسخر میکشد.
قائم مقام وزیر ارشاد بیان داشت: شخصیت اصلی داستان، فوقلیسانس جامعهشناسی و تحصیلکرده است. او در دانشگاه ناموفق نیز نبوده است. یکی از مشکلاتی که ما معمولا در ادبیات داستانی و فیلمنامههایمان داریم این است که وقتی از ادبیات داستانی حرف میزنیم، اولین گام این است که دیالوگهای یک شخصیت متناسب با او و تحصیلاتش باشد. در این رمان شما به خوبی دقت به این موضوع را میبینید برای مثال، اگر شخصیت اصلی داستان در جایی، عالمانه حرف میزند، نمیتوانیم به آن خرده بگیریم چرا که فوقلیسانس جامعهشناسی است. به نظرم آقای منایی، تسلط بسیار خوبی بر فرهنگ عامه دارد و ادبیات قشر محروم را به خوبی بلد است. در میان نویسندگان خود کمتر افرادی را میبینیم که به این موضوعات تسلط داشته باشند و از این جهت نیز کار ایشان ارزشمند است. موضوعی که برای من جالب بود استفاده از روایتهای سورئال در قالب توهمزدنهای معتادان بود. با چنین روایتی در جاهای زیادی از داستان مواجه میشوید و از آن جا که این روایتهای غیر واقعی، ناشی از توهمزدنهای معتادان است، باورپذیر نیز هست. این رمان، کار بسیار سترگی از جانب آقای منایی است که علاوه بر جنبههای ادبی و مفاهیمی، در هیچجایی مظلوم نمایی و نصیحت فروشی نکرده است. وقتی شما فضلفروشانه با قشر مورد نظر خود حرف میزنید، مطمئنا حرفهای شما مورد قبول واقع نمیشود و اثری ندارد. این اثر برای خود من بسیار ارزشمند بود. همه شما مستحضرید که قدرت یک ملت در ادبیات آن کشور متصور میشود. ملتی که ادبیات نداشته باشد، شاید بتوان گفت که هیچ چیز ندارد. توصیه همیشگی من به کسانی که دغدغه ادبیات دارند این است که ادبیات را جدی بگیرند و در این راه، با ثبات قدم بردارند.
سخنران بعدی این مراسم، کیوان ارزاقی بود. او در صحبتهای خود ضمن اشاره به رئالیستی بودن رمان «برج سکوت» گفت: وقتی دوستان برای اولین بار رمان برج سکوت را به من معرفی کردند، اصلا چیزی راجع به آن نشنیده بودم. مدتی بود که این کتاب منتشر شده بود و هیچ خبری از آن در رسانهها نشنیده بودم. خواندن 3 جلد رمان برایم سخت بود و بسیار مشکل قبول کردم که آن را بخوانم. از خود میپرسیدم که چه کسی برای نوشتن اولین اثر خود، به سراغ رمان 1000 صفحهای رفته است؟ اما وقتی شروع به خواندن کردم، قضیه بسیار متفاوت شد. خاطرم هست که کتاب را در کمتر از یک هفته خواندم. به نظرم، نویسندگان امروز، کار بسیار سختی برای نوشتن دارند چرا که با مخاطبی بیرحم روبهرو هستیم که به ما خیلی اجازه مانور نمیدهد. مخاطب امروزی، نهایتا 30 صفحه به من فرصت میدهد که تکلیف داستان را مشخص کنم و در غیر این صورت کتاب را کنار میگذارد. برای مثال، در آثار کلاسیک، داستان اصلی رمان از صفحه 100 به بعد شروع میشد که بسیار دیر بود و شاید یکی از دلایلی که امروزه تمایل کمتری به خواندن رمان کلاسیک وجود دارد، همین موضوع باشد. برج سکوت این جذابیت را داشت که قصه اصلی از همان صفحه اول اتفاق میافتاد. به نظرم نویسنده این قدر تحقیقات را به خوبی انجام داده است که توانسته است از همان صفحه و پاراگراف اول، ما را درگیر داستان بکند.
وی اضافه کرد: یکی از معضلاتی که همیشه با آن درگیر بودهایم این است که در 40 سال اخیر، اتفاقات بسیاری رخ داده است که نمونه آن را در کشورهای معدودی از دنیا میبینیم. برای مثال، موضوع جنگ یکی از همین موضوعات است. با این حال اگر بخواهید که چند کتاب خوب راجع به جنگ نام ببرید، شاید 2-3 کتاب بتوانید نام ببرید. خیلی از این تعداد هم از حمایتهای دولتی برخوردار بودند و واقعا قصد داشتند که کتاب خوب نوشته بشود. سینمای ما نیز همین است. برای مثال، در مورد موضوع جنگ، فیلمهای خوب بسیار اندکی داریم. همین موضوع باعث میشود وقتی کسی که جنگ را تجربه نکرده است، در کنار کسی که در آن حضور داشته است، قرار میگیرد، متوجه میشود که چیزی که در واقعیت بوده است، تفاوت بسیار زیادی با آنچه که به او نشان دادهاند، دارد. جنگ جهانی چندین سال پیش تمام شده است اما هنوز هم راجع به آن فیلمها و داستانهای خوبی مینویسند. در حقیقت ما خیلی نتوانستهایم که زشتی جنگ را نشان بدهیم. حمید، سراغ معضل اعتیاد رفته است و این پدیده را به خوبی نشان داده است. همانطور که اشاره شد، اگر کسی در آستانه صحیح و خطای اعتیاد باشد، با خواندن این کتاب، تلنگری میخورد و شاید راهش عوض شود. فلسفه نوشتن چنین رمانی در شرایط امروز که رسانههای بسیار زیادی داریم، این است که نویسنده بتواند تلنگری بزند.
انتهای پیام/
R1439/P1439/S4,35/CT11منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۰۶۳۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تجدید چاپ مجموعه کتاب «کودکی نامداران»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، این کتاب به نویسندگی پرویز امینی درباره دوران کودکی نقاش برجسته ایرانی سید علیاکبر صنعتی و فراز و نشیبهایی است که در دوران دوری از خانواده با او همراه بوده است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر بخشی از کتاب میخوانیم: «در بچگی ذوق نقاشی در من سرشار بود، به نحوی که تمام دیوارها را با نقاشیهای خودم سیاه میکردم و این جوشش غریب باعث میشد که حتی در سر کلاسهای درس به جای گوش کردن به درسها، به نقاشی از صورت معلمان بپردازم و برای همین هم همیشه تنبیه میشدم.»
مجموعه کودکی نامداران در قالب ۱۰ عنوان کتاب به شیوه اول شخص و از زبان شخصیت اصلی به کودکی چهرههای نامدار ایرانی در حوزههای مختلف میپردازد و شامل داستانهایی است که با شخصیتپردازی مناسب و تصویرسازی جذاب، نوجوانان را به فضای زندگی این چهرهها در قرن گذشته نزدیک میکند.
در پشت جلد مجموعه «کودکی نامداران» آمده است: «هر کودک ایرانی، از نامداران آینده ایران است. هر کودک ایرانی پرچمدار هویت ملی ایران است. هر کودک ایرانی اعتماد به نفس ملی ایران است و کودکی نامداران، آینده درخشان کودکان ایران است.»