قاتل اقرار کرد با زنم خلوت میکرد او را سوزاندم!
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۱۹۱۵۹۵
به گزارش رکنا، تابستان سال ۹۶ پیکر سوخته یک مرد جوان به نام نیما به بیمارستانی در اسلامشهر منتقل شد. وی تحت درمان قرار گرفت، اما چند روز بعد به خاطر شدت سوختگی و عفونت ناشی از آن جان سپرد.
اظهارات شاهدان ماجرا، اما سرنخ تازهای به پلیس داد و ماموران دریافتند اسماعیل به خاطر عصبانیت صاحب باغ و ماشین خودش را با آتش کشیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای جلسه پدر و مادر نیما برای قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند. سپس اسماعیل به دفاع پرداخت و گفت::من در باغ نیما سرایدار بودم. مدتی بود به رابطه او و همسرم مشکوک شده بودم. گمان میکردم نیما همسرم را آزار داده است. این فکر مرا رها نمیکرد. با آن که دو فرزند دارم زندگی ام در آستانه فروپاشی بود. به همین خاطر باغما را ترک کردیم تا برای زندگی به شهرستان محل زندگیمان برگردیم.
وی ادامه داد: آن روز نیما را در خیابان دیدم. علت اینکه با غ. را ترک کرده ایم از من پرسید. گفتم قصد دارم برای زندگی به شهرستان برگردم. او. مکانیک و در چهاردانگه صاحب یک کارگاه بود. به همین خاطر از من خواست ماشینم را به آنجا ببرم تا قبل از سفر آن را بررسی کند. نیما میگفت: ماشینم مستهلک شده و ممکن است در راه برایم گرفتاری ایجاد کند. من قبول کردم و نیما داخل ماشین نشست تا باهم به کارگاه او به چهار دانگه برویم. او در میان راه از ماشین پیاده شد و یک نیم لیتر بنزین از باک کشید. شیشه بنزین را به دستم داد تا در کارگاه آن را از من بگیرد.
این متهم ادامه داد: نیما در بین راه مشغول حرف زدن بود و من مدام به رابطه پنهانی او و همسرم فکر میکردم. به همین خاطر تحملم تمام شد و از او درباره رابطه با همسرم سوال کردم. نیما انکار کرد، اما وقتی اصرار مرا دید گفت: همسرم را آزار داده است. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم بطری یک و نیم لیتری بنزین را روی داشبورد و صندلیهای ماشینم ریختم و به او گفت: میخواهم خودم و ماشین و زندگی ام را آتش بزنم. ولی نمیدانم چه شد که ماشین یکباره آتش گرفت.
این متهم گفت: گمان میکنم بنزین خاطر گرمای هوا و یا جرقه خود به خودی فندکم شعله وی شد. من از داخل ماشین بیرون آمدم، اما نیما داخل ماشین گیر کرده بود. سعی کردم او را بیرون بیاورم، اما نشد تا اینکه یک شاهد سر رسید و در را باز کرد و او را از ماشین خارج کرد. ما نیما را به بیمارستان رساندیم، اما کار از کار گذشته بود.
وی ادامه داد:این ماجرا یک اتفاق بود و دست و لباسهای خودم هم در آتش سوزی سوخت. من قصد کشتن Killing نیما را نداشتم.
سپس قضات دادگاه از مردی که نیما را داخل ماشین خارج کرده بود خواستند تا به عنوان شاهد در جایگاه ویژه بایستد و به تشریح آنچه دیده بپردازد.
این شاهد گفت::آن روز با وانتم مصالح ساختمانی جابه جا میکردم که متوجه دود غلیظی شدم که از چند صد متر آن طرفتر به هوا بلند شده بود. یک پیرمرد که از آشنایانم است با موتور سررسید و از من خواست تا برای کمک با موتور سریع خودم را به محل آتشسوزی برسانم. وقتی به آنجا رسیدم ماشین شعله ور بود و متهم مقابل در شاگرد خودرو ایستاده بود. او در را نگه داشته بود تا مرد جوان که داخل ماشین شعله بود نتواند از آن خارج شود. او به دروغ به من گفت: در ماشین قفل شده است، اما من او را هل دادم و در ماشین را باز کردم و اسماعیل را بیرون کشیدم. اسماعیل به سختی میتوانست حرف بزند. او به اسماعیل میگفت: چرا با من چنین کاری کرده ای.
با پایان اظهارات این شاهد هیات قضایی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده مرد سرایدار را به قصاص محکوم کردند.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
منبع: پارسینه
کلیدواژه: قتل آتش سوزی عمدی پیکر سوخته قاتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۱۹۱۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از ماجرای گم شدن یسنا / ربایندگان اقرار کردند
آفتابنیوز :
به گزارش پلیس انتظامی گلستان، سردار محمدسعید فاضل دادگر شامگاه شنبه در تشریح این خبر افزود: در کنار تلاشهایی که توسط گروههای مردمی، بسیج و هلال احمر برای پیدا کردن یسنا از بعدازظهر یکشنبه (۹ اردیبهشت ماه) و پس از اعلام خبر مفقودی این دختر بچه آغاز شده بود، پلیس این موضوع را بوسیله کارآگاهان زبده خود پیگیری میکرد.
وی به استفاده از بهترین سگهای زنده یاب از تهران برای پیدا کردن یسنا اشاره کرد و گفت: پلیس از روز سوم حادثه گم شدن این دختر بچه، سرنخهایی توسط کارآگاهان خود مبنی بر ربایش یسنا بدست آورد اما به لحاظ نگرانیها، حفظ جان کودک و سلامتی اش در اولویت قرار گرفت.
سردار فاضل دادگر ادامه داد: پلیس افزون بر ۵٠ نفر را بهعنوان مطلع و سه نفر را هم بهعنوان مظنون مورد تحقیق و بازجویی قرار داده و به این ترتیب دامنه اشراف اطلاعاتی خود را گسترش داد و در نهایت یکی از سه مظنون بازداشت شد.
فرمانده انتظامی گلستان بیان کرد: پس از پیدایش کودک در عصر روز پنجشنبه (۱۳ اردیبهشت ماه)، تحقیقات از مظنونین اصلی با شدت و جدیت ادامه یافت تا این که با اشراف اطلاعاتی و عملیاتی پلیس ۲ نفر از عاملان ربایش که یکی در روستاهای کلاله و دیگری در شهرستانی دیگر متواری و مخفی شده بودند را دستگیر و آنها در بازجوییهای فنی پلیس به جرم خود اعتراف کردند.
وی یادآور شد: ربایندگان پس از این که متوجه قرار گرفتن در تور اطلاعاتی پلیس شده و عرصه را بر خود تنگ دیدند، برای رد گم کنی و فرار از چنگ قانون با توجه به آشنایی به منطقه در فرصتی مناسب، کودک را در مزارع محل رها کردند.
سردار فاضل دادگر همچنین بابیان اینکه تحقیقات پلیس برای یافتن جزییات بیشتر موضوع ربایش یسنا ادامه دارد از همکاری نزدیک اداره کل اطلاعات گلستان در این پرونده قدردانی و گفت: این حادثه بار دیگر اتحاد و همدلی مردم این استان را اثبات کرد.
«یسنا» کودک کلالهای یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه جاری مفقود و پس از چند روز جستجو، پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت در سلامت کامل پیدا شد.
منبع: خبرگزاری ایرنا