پاسخ شگفتانگیز امام باقر(ع) به معمای تاریخی یک دانشمند مسیحی
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۰۹۵۴۷
دانشمند مسیحی از امام باقر(ع) پرسید: بگو بدانم، آن دو مرد که در یک روز از مادر زاده شدند و هر دو هم در یک روز مردند اما یکى در وقت مردن، ۱۲۵ سال داشت و دیگرى ۵۰ سال، نامشان چه بود؟ ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۶:۰۶ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا مناظرات علمیِ هر یک از اهلبیت(ع) مسیری برای عرضه فضایل و علوم بیپایان این انوار مقدس الهی به مردم جاهل آن دوران بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لازم به ذکر است اکثر این مناظرات از سوی دشمنان درجه یک اهل عترت(ع) و با قصد تخریب چهره علمی و معرفتی این انوار مقدس الهی شکل میگرفت غافل از اینکه علم لدنّی اهل بیت وحی باعث خنثی شدن این توطئهها میشد. از این جهت از این مناظرهها میتوان الگوهای مناسبی را برای بهرهبرداری در محافل علمی و معرفتی و نیز در برخورد با مخالفان یافت. در این راستا قسمت دوم از داستان مناظره امام محمد باقر(ع) با یک دانشمند مسیحی را میخوانید.
بیشتر بخوانید:پاسخ امام باقر(ع) به سختترین سؤالات دانشمند مسیحی
اسقف به امام باقر(ع) گفت: اجازه مىدهى سؤال دیگرى مطرح کنم؟
پدرم فرمود: بپرس.
گفت: به من بگو آن چه ساعتى است که نه از شب محسوب میشود نه از روز؟
فرمود: از سپیدهدم تا بر آمدن آفتاب. در این وقت دردها آرام مىگیرد و کسى که به خواب نرود. در این ساعت به خواب مىرود و بىهوشان هشیار میشوند و خداوند این ساعت را آرزوى آنانى که دوستدار آخرتند و در صدد اندوخته براى آن سرایند، قرار داده و علیه تکذیبکنندگان و ناباوران که آخرت را رها کردهاند، حجّتى آشکار و پوششى کامل ساخته است.».
(امام صادق علیه السّلام) فرمود: «اسقف فریادى کشید و گفت: یکى پرسش دیگر مانده است که به خدا سوگند، هرگز نخواهى توانست پاسخ دهى.
فرمود: بپرس که حتما سوگندت را خواهى شکست.
گفت: بگو بدانم، آن دو مرد که در یک روز از مادر زاده شدند و هر دو هم در یک روز مردند اما یکى در وقت مردن، 125 سال داشت و دیگرى 50 سال، نامشان چه بود؟
فرمود: نام آن دو عزیر و عزیره بود که در یک روز از مادر متولد شدند. چون مدّت 25 سال با هم زیستند، روزى عزیر- در حالى که بر الاغش سوار بود- بر روستایى در انطاکیه گذر کرد که بناهاى آن فرو خوابیده و بامهایش به روى پایههایش افتاده بود و ساکنانش زیر آوار از بین رفته بودند. این وضع هول انگیز اندیشه او را بر این سؤال برانگیخت و گفت: خداوند چگونه این مردگان را- پس از آن که مردهاند و در زیر تودههاى سنگ و خاک دفن شدهاند- زنده مىکند؟ خداوند او را برگزیده و هدایت کرده بود. هنگامى که این سخن را گفت، خداوند بر او خشم گرفت و او را به مدّت 100 سال به کیفر گفتارش میراند. سپس او را به هم راه الاغ و خوردنى و آشامیدنىاش به همان صورت اوّل، زنده ساخت. وقتى به خانهاش بازگشت، برادرش عزیره او را نشناخت. درخواست مهمان شدن کرد و عزیره پذیرفت. به دنبال فرزند و نوادهگان عزیره که پیر شده بودند، فرستاد؛ در حالى که عزیر جوانى به سنّ 25 سال نشان میداد.
عزیر پیوسته خاطراتى از برادر و فرزندانش مىگفت و آنها که پیر بودند، آن مطالب را به یاد مىآوردند و مىگفتند: شگفتا! چه اندازه خوب بر امورى که سالها و ماهها بر آن گذشته است آگاهى دارى! عزیره که 125 سال را پشت سر نهاده بود، مىگفت:جوانى در سنّ 25 سالگى ندیدم که به قضایاى میان من و برادرم، عزیر، در روزگار جوانى، از تو آگاهتر باشد. راست بگو؛ آیا تو از اهل آسمانى یا از ساکنان زمین؟ عزیر به برادرش گفت: من عزیرم. به خاطر سخنى که بعد از برگزیده شدنم گفتم، خداوند بر من غضب کرد و 100 سال مرا میراند و سپس زنده کرد تا به وسیله آن یقین شما زیاد شود؛ قطعاً خدا بر هر کارى تواناست. بنگرید؛ این الاغ من و این هم همان غذا و آبى که وقتى از نزد شما رفتم، با خود برداشته بودم. خداوند آنها را همان گونه که بود، برگردانده است. وقتى آنها را دیدند به درستى گفتههاى او ایمان آوردند. خداوند مدّت بیست و پنج سال وى را میان آنان نگه داشت و بعد او و برادرش را در یک روز قبض روح کرد و هر دو مردند.
وقتى سخن امام باقر علیه السّلام به این جا رسید، اسقف به پا خاست. مسیحیان نیز همگى برخاستند و آن دانشمند فریاد زد: دانشمندى را که به مراتب اطّلاعات و معلوماتش از من فزونتر است، نزد من آوردهاید. شما او را با خود نشاندید که آبروى مرا بریزد و رسوایم سازد و مسلمانان را آگاه کند که در میان آنها افرادى هستند که به همه علوم ما واقفند؛ بلکه چیزهاى بیشترى مىدانند که ما نمىدانیم. نه، به خدا سوگند دیگر اصلا با شما سخن نمىگویم و اگر تا سال دیگر زنده ماندم، در گردهمایى شما شرکت نخواهم کرد. مجلس به هم خورد و همه پراکنده شدند؛ در حالى که پدرم به جاى خود نشسته بود و من هم در خدمتش بودم.
منبع: اصول کافى، ج8، ص123
انتهایپیام/
R1392/P1361/S4,37/CT1منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۰۹۵۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایشهای بدون سلبریتی شگفتانگیز هستند/ تئاتر باید تماشاگر را به چالش بکشد
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نمایش «اسب قاتلین» از ۱۹ فروردین تا ۳۱ اردیبهشت ساعت ۱۹ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است. فرزاد پریدار، این روزها در نمایش «اسب قاتلین» نقش کشیش یا مانوس را بازی میکند.
پریدار درباره تجربه حضورش در «اسب قاتلین» به خبرنگار آنا گفت: در نسخه اصلی نمایشنامه؛ کشیشی به نام مانوس به واسطه طمع، خودش را به شیطان میفروشد. ولی در اجرای ما به صلاحدید کارگردان، مانوس در واقع فردی کلاهبردار است که خود را به جای کشیش جا زده است و این کار من را به عنوان بازیگر دچار چالش میکند، چون درواقع باید دو نقش بازی کنم، ولی وجه تمایر نقش من نسبت به بقیه نقشها این است که یک تیپ را بازی میکنم و از آنجایی که من ذاتاً بازیگر تیپیکال هستم این نقش برایم جذاب است.
او ادامه داد: تماشاگر در نمایش «اسب قاتلین» با اعجاز نور، صدا و قابهای زیبایی روبرو میشود. وجه تمایز نمایش «اسب قاتلین» نسبت به نمایشهای دیگر تغییر صحنه است، صحنهها خیلی سریع و در تاریکی مطلق از این رو به آن رو میشوند و واقعا چیزی شبیه شعبده بازی اتفاق میافتد.
پریدار به اهمیت نور در این نمایش اشاره کرد و گفت: محمد هاشم زاده کارگردانی است که کار با نور را خیلی خوب میفهمد و در این نمایش هم به بهترین شکل از نوراستفاده کرده و در واقع نور جزئی از بازی و بازیگرهای اصلی این نمایش است.
او با اشاره به اینکه نمایش «اسب قاتلین» روایت خطی ندارد توضیح داد: همین موضوع باعث میشود تماشاگر وقتی به خانه میرود هم ذهنش درگیر این نمایش میماند، پازلها را کنار هم میچیند و از کشفهای جدیدش لذت میبرد. این به چالش کشیدن فکر تماشاگر به نظر من بسیار جالب است و خیلی از مخاطبان به ما گفتند یا برایمان نوشتهاند که این نمایش را باید چند بار دید.
این هنرمند شیرازی اجرا در تهران را برای کسانی که از استانها و شهرستانهای دیگر میآیند رویدادی بزرگ ارزیابی کرد و افزود: به هر حال تهران پایتخت است و هنرمندان بهتر دیده میشوند. مخاطبینی که در پایتخت تئاتر میبینند حرفهایتر هستند، چون تئاترهای مختلف ازشهرهای ایران و حتی خارج از کشور دیده اند و برای بازیگر اجرا در مقابل مخاطبی که تئاتر را میشناسد خیلی ارزشمند است و باعث میشود که بیشتر تلاش کند و در نتیجه اجرای با کیفیت تری ارائه کند.
پریدار افزود: هیچ سلبریتی نداریم، ولی نمایش اسب قاتلین در چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر بیشتر جوایز را کسب کرد. متاسفانه بعضی اوقات، فقط حضور سلبریتی برای مخاطبین اهمیت دارد و خیلیها به تماشای آثاری که چهرههای شناخته شده ندارد نمیروند، درحالی که حضور یک بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون و تئاتر؛ به تنهایی تضمین خوب بودن آن اثر نیست و همچنین ممکن است تماشای نمایشی که هیچ چهرهای ندارد، تماشاگر را شگفت زده کند.
این بازیگر، حضور هنرمندان شهرهای دیگر در تهران را در ارتقا سطح تئاتر کشور بسیار موثر دانست و گفت: در تهران سطح رقابت از سایر استانها بالاتر است و وقتی هنرمندان شهرهای دیگر برای اجرا به تهران میآیند سعی میکنند به بهترین خودشان تبدیل شوند و این انگیزهای است که بازیگر، تلاش کند از لحاظ تجربه اجرا ومطالعه و سواد کاری؛ سطح خود را ارتقا بدهد و از مسئولین و دستاندرکاران حوزه نمایش درخواست میکنم از پتانسیل شهرستانها بیشتر استفاده کنند.
انتهای پیام/