تکنیک اوپتوژنتیک برای تحقیقات در زمینه بیماری صرع اجرا می شود
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۳۱۵۷۵
به گزارش خبرنگار مهر، به منظور دستیابی به راهکارهای جدید درمانی و شناسایی بهتر و هر چه بیشتر مکانیسم های درگیر در ایجاد اختلالات شناختی در بیماران مبتلا به صرع ، با همت محققان و متخصصان و با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی، «تکنیک اوپتوژنتیک» در گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس راه اندازی و مورد بهره برداری قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر سید جواد میرنجفی زاده عضو هیأت علمی گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس گفت: با استفاده از تکنیک اوپتوژنتیک و با تحریک اختصاصی نورون هایی در ناحیه ای از مغز می توان تأثیر فعالیت این گونه نورون ها بر رفتارهای شناختی را به دنبال تشنج مورد بررسی قرار داد.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی بیماران صرعی، اختلال در فرآیندهای شناختی، مانند حافظه و یادگیری است، افزود: این اختلالات با عملکرد غیرطبیعی برخی از میانجی های عصبی از جمله «دوپامین» همراه است و کاستن اختلالات شناختی در این بیماران از اهمیت درمانی ویژه ای برخوردار است که می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و فردی آنان شود.
عضو گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به این که به دنبال صرع و تشنج، ارتباط نورون های مغزی در «سیناپس ها» دچار تغییر می شود و «سیناپس ها» توانایی شکل پذیری خود را از دست می دهند، از دست رفتن توانایی شکل پذیری سیناپسی را یکی از مشکلات بیماران مبتلا به صرع برشمرد و گفت که این موضوع هم باعث افزایش تحریک پذیری بافت عصبی می شود و هم در فرآیند های یادگیری و حافظه اختلال ایجاد می کند.
این محقق تصریح کرد: یکی از راه های دستیابی به راه کارهای جدید درمانی و شناسایی دقیق مکانیسم های درگیر در ایجاد این اختلالات شناختی، بررسی نقش عواملی است که بتوانند «توانایی شکل پذیری سیناپسی» را به حالت طبیعی باز گردانند.
وی گفت: یکی از این عوامل، «دوپامین » است که به عنوان یکی از مهمترین میانجی های نورونی نقش مهمی در فرآیندهای شناختی ایفا می کند.
میرنجفی زاده گفت: در سال های گذشته روش فیزیولوژیکی برای تحریک یا مهار اختصاصی نورون هایی که دوپامین به عنوان ماده میانجی استفاده می کنند، وجود نداشت اما از سال 2010 با ابداع تکنیک اپتوژنتیک این توانایی برای بشر حاصل شد و امروزه در تمامی مراکز تحقیقاتی پیشرفته در سراسر جهان از این تکنیک استفاده زیادی می شود و دیدگاه های جدیدی به دنبال استفاده از این تکنیک در علوم اعصاب و مباحث شناختی ایجاد شده است.
وی گفت: برای بهره گیری از تکنیک اوپتوژنتیک در داخل کشور، یک طرح تحقیقاتی سه مرحله ای برای بررسی نقش دوپامین در بیماری صرع تحت عنوان »مقایسه نقش گیرنده های دوپامینی در شکل پذیری سیناپسی، یادگیری و حافظه در موش کوچک آزمایشگاهی کیندل شده و سالم با استفاده از روش های الکتروفیزیولوژیک و اپتوژنتیک» در ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی مورد تصویب قرار گرفت.
وی گفت: این طرح به صورت پروژه ای مشترک بین گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس و مرکز تحقیقات علوم اعصاب زوریخ آغاز شد و بر اساس نتایج فاز اول طرح که در ایران انجام شد، «دوپامین» به عنوان ماده ای معرفی شد که می تواند از طریق نوع خاصی از گیرنده های خود ، توانایی شکل پذیری «سیناپسی» را به بافت مغز حیوانات تشنجی بازگرداند.
این محقق گفت: در فاز دوم این طرح که در کشور سوئیس انجام شد، با استفاده از تکنیک اوپتوژنتیک نشان داده شد که تحریک اختصاصی نورون هایی که «دوپامین» رها می کنند، در ناحیه ای از مغز می تواند رفتارهای شناختی حیوانات تشنجی را بهبود بخشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: در فاز سوم این طرح، ابزارهای لازم برای راه اندازی «تکنیک اوپتوژنتیک» برای اولین بار به کشور انتقال یافت و همزمان 3 جفت موش «ترانس ژن» که برای انجام «تکنیک اوپتوژنتیک» مورد نیاز است، نیز از خارج به داخل کشور انتقال یافت که هم اکنون چندین نسل از آن ها پرورش یافته و منبع مناسبی از این حیوانات برای تحقیقات آینده در دست است.
میرنجفی زاده افزود: «تکنیک اپتوژنتیک» هم اکنون در گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس راه اندازی شده و دانشجویان و محققان در حال انجام آزمایش و کسب داده ها با استفاده از این روش می باشند و اولین کارگاه «اپتوژنتیک» کشور نیز برای علاقمندان به این تکنیک در سال گذشته در گروه فیزیولوژی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.
وی گفت: براساس یافته های علمی و تحقیقی انجام شده و استفاده از توان و دانش محققان و متخصصان، گام های مثبتی برای درمان و کاستن از اختلالات شناختی در بیماران مبتلا به صرع در داخل کشور برداشته شود.
کد خبر 4379539 میترا سعیدی کیامنبع: مهر
کلیدواژه: بیماری صرع دانشگاه تربیت مدرس ستاد علوم شناختی مردم علیه احتکار نوآوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تحقیقات علمی فناوری نانو فناوری فضایی شرکت دانش بنیان موبایل سلول بنیادی امنیت اطلاعات سازمان فضایی ایران سورنا ستاری فناوری اطلاعات گوگل زیست فناوری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۳۱۵۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری جامعهشناختی به بحران آب
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بحران آب در ایران از بزرگترین مشکلاتی است که تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر خود قرار داده است. دلایلی مانند شرایط آب و هوایی و اقلیمی و سو مدیریت در این حوزه به رخ دادن این بحران دامن زده است.
نرگس آذری (دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که دامنۀ بحرانهای محیطزیستی ایران اکنون به بحرانهای اقتصادی و انسانی رسیده است، برای مقابله با بحران آب، باید برنامههای جدی و جامعی را در سطح جهانی اجرا کرد تا تأمین منابع آبی، کاهش هدررفت آب و افزایش کارایی در استفاده از منابع آبی مورد توجه قرار گیرد.
* گزارش بانک جهانی در راستای خسارت اقتصادی آلودگی هوا
این نویسنده در این پژوهش مینویسد: به گزارش بانک جهانی خسارت اقتصادی آلودگی هوا سالیانه حدود ۸ میلیارد دلار است و به گزارش وزارت بهداشت و درمان، ذرات معلق کمتر از /۲ میکرون علت مرگ ومیر سالیانه ۲۷۰۰ نفر در تهران است. گزارشهای رسمی از ویرانی ۶۰ درصد جنگلهای کشور خبر میدهد به گونهای که در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷، بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگلهای عمدتاً بلوط دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شدهاند.
آذری در ادامه به این مهم اشاره میکند که اکثر شهرهای کشور فاقد سیستمهای تصفیۀ فاضلاب مناسب یا هرگونه تأسیسات تصفیه فاضلاب هستند و در پی عدم مدیریت ۱۶ میلیون تن پسماند عادی تولید شده و ۱۰ میلیون متر مکعب شیرابه در روز، آلودگی آّب و خاک مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است.
* ارتباط کمبود آب با قدرت و سیاست
به زعم این پژوهشگر با وجود خسارات انسانی فراوان مرتبط به انواع آلودگیها و نابودی منابع مشترک ملی، این بحران کمبود منابع آبی بوده است که در سالهای اخیر، توانسته آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای مربوط به محیطزیست را موجب شده است.
بحران کمبود منابع آبی در سالهای اخیر، آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای سیاسی مربوط به محیطزیست را موجب شداین پژوهشگر بیان میکند که در ایران دو دهۀ اخیر، به دنبال خشک شدن آب رودخانۀ زایندهرود و کم آبی رودخانه کارون و مخالفتهای شدید با پروژههای سدسازی، انتقال آب از سوی بهرهبرداران یا شهروندانی که متأثر میشوند، محیطزیست به عینیترین صورت خود به سیاست و قدرت مربوط شده است.
این استاد جامعه شناسی توضیح میدهد که اعتراضات مربوط به عدم تأمین آب کشاورزی و شرب شهرها و روستاها در فلات مرکزی ایران به امری متداول بدل شده و بهویژه در فصل تابستان به نمادی از ناکارآمدی در فضای مجازی و در رسانههای خارج کشور تبدیل شده است.
* بحران آب و جامعه
آذری در این مقاله مینویسد: با وجود آن که شاید بحرانهای مربوط به هوا و خاک نیز به اندازه آب تأثیرات مهم بر کیفیت زیستگاههای کشور داشته است؛ اما این دسترسی به آب بوده است که با تشکلهای صنفی و شهروندی پشتیبانی شده، توانسته آگاهیهای طبقاتی و سیاسی نسبت به این موضوع را در میان ذینفعان برانگیزد.
این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که بحران آب موجب کنشگری گروههای اجتماعی در عرصههای قدرت شده است و تأثیر واضح این امر را میتوان در چالشهای بزرگ اجتماعی و سیاسی پیرامون پروژههای عمرانی مربوط به انتقال آب میان دو عرصه مشاهده کرد.
در پایان باید گفت بحران آب در کشور مسألە آب را به مسألە دسترسی به منابع آبی تبدیل کرده و این دسترسی را با موضوع قدرت مرتبط کرده و بدین ترتیب آن را به امری سیاسی تبدیل کرده است.
* جامعهشناسی محیطزیست
جامعه شناسی محیطزیست بنا به تعریف، مطالعۀ ارتباط میان جامعه و محیطزیست و تأثیراتی است که بر هم میگذارند. در این مطالعات، هدف یافتن پاسخ برای بحرانهای محیطزیستی نیز هست. با این تعریف، جامعهشناسی محیطزیست در واقع به دنبال نوعی جامعهشناسی است که شناخت طبیعت پیرامونی را نیز مدنظر دارد. دوگانهای که لتور به شدت مورد انتقاد قرار میداد.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط- زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرداین که اساساً انسان و طبیعت را دو چیز جدا از هم بینگاریم تصوری است که موقعیت هستی-شناسانۀ ما در جهان پس از مدرنیته آن را محقق ساخته و علوم مدرن آن را تثبیت کردهاند. این جایگاهِ هستیشناختی موجب ایجاد خطاهای شناختی ما شده است، خطاهایی که بهایش را با بحرانهای کنونی محیطزیستی میپردازیم.
این درحالی است که جامعهشناسی به عنوان تفکری نقاد نتوانسته بر این دوگانۀ ساختگی فائق آید و آن چه با عنوان جامعهشناسی محیطزیست پدید آورده نیز تکرار همین دوگانگی است.
جامعهشناسی محیطزیست جایی است که جامعه و محیط-زیست از هم جدا هستند. نقد اولریش بک به جامعهشناسی محیطزیست را هم در همین راستا میتوان یافت:
در واقع جهت تحلیل جامعهشناسانۀ مسائل زیستبومی، باید یک چارچوب مفهومی را ارائه کنیم که ما را قادر میسازد آنها را به عنوان مسائلی نه مربوط به محیطزیست با دنیای پیرامون ما بلکه بهعنوان مسائلی ببینیم که ناظر به دنیای درونی جامعه است. طبیعت به خودی خود طبیعت نیست، یک مفهوم، یک هنجار، یک مجموعه، یک اتوپیا، یک طرح بدیل است و امروزه بیش از هرچیز چنین است.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط-زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرد. در این رویکرد، حفاظت از محیطزیست از حذفِ انسان از محیطزیست و مداخلۀ انسان در آن میانجامد بیآنکه قادر به مشاهده تأثیر قدرت و سیاست بر دسترسی به طبیعت باشد. نقطۀ مقابل ِجامعهشناسی محیطزیست، تعبیرِ محیط زیستی ِجامعهشناسی است به گونهای که جز آن ممکن نباشد.
در سوی ِدیگر، اما محیطزیست دیگر در پارادایم طبیعتگرایانه نمیگنجد و تفکر انتقادی جامعهشناسی نیز قادر به حفظ محیطزیستی بودن خود نیست.
* ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی
در نهایت اینکه نتایج این پژوهش بر موضعی انتقادی استوار است که فراخوانی برای ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی برای به رسمیت شناختن پیوستگی میان انسان به معنای موجودیت اجتماعی و سیاسیاش و طبیعت به معنای هر آن چه بر کیفیت زندگی و دسترسی به منابع اثرگذار است.
این فراخوان از ضرورت اتخاذ این رویکرد با توجه به وضعیت کنونی جامعۀ ایرانی ِمتأثر از بحرانهای زیست محیطی سخن میگوید و بیش از هرچیز روایت و تاریخی را میسازد که برهههای هستیشناختی معینی را برجسته کرده است. در این تاریخ، طبیعت عاملیتی مهم در شکلگیری چیستی کنونی جامعۀ ایرانی دارد و هم چنان در حال اثرگذاری بر حال و آینده آن است.
گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعهشناسی ایران اسفند 1402 برگزار شد، ارائه شده است.
انتهای پیام/