بغداد در یک قدمی تشکیل دولت
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۴۶۳۲۳
پس از ساعتها گفتوگو و مذاکره سرانجام ائتلاف سائرون، نصر، حکمت و وطنیه از توافق بر سر تشکیل هسته اولیه فراکسیون اکثریت پارلمانی عراق خبر دادند. ماهها است، فضای سیاسی عراق آبستن التهاب و هیاهو است تا هرچه زودتر از پس کنار رفتن ابرهای سیاه تروریسم، بار دیگر بارقههای نور و امید در سپهر سیاسی این کشور بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران آنلاین / بهدنبال اهمیت ایجاد ثبات سیاسی در این کشور، احزاب و ائتلافهای پیروز انتخابات پارلمانی بهدنبال مذاکرات و رایزنیهای پنهان و آشکار درصدد آرایش پارلمان و به دنبالش تشکیل دولت هستند.
به گزارش «ایران» به نقل از خبرگزاری شینهوا، در همین راستا مقتدی صدر رهبر جریان صدر که در انتخابات پارلمانی ماه مه ،توانسته بود اکثریت آرای رأیدهندگان را کسب کند، همراه با حیدر العبادی نخستوزیر کنونی عراق و رهبر ائتلاف نصر، سید عمار حکیم رهبر ائتلاف حکمت، صالح المطلک رهبر ائتلاف تحالف القوی و تعداد دیگری از رهبران سیاسی عراق در هتل بابل در مرکز بغداد گرد هم آمدند تا هرچه زودتر آینده سیاسی این کشور را روشن کنند. دعوت از سایر احزاب رهبران این چهار حزب سیاسی با انتشار بیانیه مشترکی اعلام کردند: «ما امروز توافق کردیم حلقه ائتلافی را تشکیل بدهیم که منجر به تشکیل فراکسیون اکثریت پارلمانیای شود که میتواند دولت را تشکیل دهد. ما در این نشست تصمیم گرفتیم درهای همکاری را به روی دیگر شرکای خود باز کنیم تا با یکدیگر بزرگترین ائتلاف را تشکیل بدهیم.» انتشار این بیانیه پس از تأیید دادگاه فدرال عراق بر نتایج بازشماری دستی آرای انتخابات، مهر تأییدی بر صحت آن بود. ساعاتی پیش از برگزاری این نشست دادگاه فدرال نتایج انتخابات عراق را تأیید کرده بود. قبل از برگزاری این نشست، العبادی با حضور در تلویزیون از احزاب و ائتلافهای سیاسی خواست تا مذاکرات خود را بر سر تشکیل هر چه سریعتر دولت آینده تقویت کنند. در بیانیه نشست این احزاب نوشته شده است: «این ائتلاف در نظر دارد برای توسعه کشوری مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی، عدالت، برابری و تأمین زندگی عزتمندانه برای تمامی ملت عراق گام بردارد و تلاش کند دولتی تشکیل بدهد که برای ارائه خدمات، بازسازی و بازگرداندن آوارگان و مبارزه با فساد و مجازات مفسدان از هیچ تلاشی دریغ نکند. ما خالصانه تلاش میکنیم تا افرادی جدید معرفی کنیم که در اداره کشور در مرحله آینده مشارکت داشته باشند.» بیانیه نشست یکشنبه شب همچنین از توافق بر سر برنامه دولت جدید بهعنوان دولتی فرافرقهای و توانمند برای تحقق حقوق شهروندی، عدالت و سازندگی کشور خبر داده و از سایر ائتلافها هم دعوت کرده به این برنامه بپیوندند. رهبران سیاسی حاضر در این نشست، ابراز امیدواری کردند، پس از تشکیل هسته فراکسیون اکثریت، همراهی احزاب کرد را نیز کسب کنند. اما برخی ناظران از ابتدای تشکیل این نشست با اشاره به وزن سیاسی و تعداد ائتلافهایی که غایبان دارند، نشست هتل بابل را شکست خورده توصیف کردند. به گزارش «ایران» به نقل از دفتر اطلاعرسانی جریان حکمت، عبدالله الزیدی عضو جریان حکمت اما با اشاره به اینکه این نشست موفقترین مذاکره برای ورود به مرحله جدیتری از تشکیل دولت است، گفت، در این نشست بر سر برنامه دولتی و پاسخ به مطالبات تظاهرکنندگان نیز توافقهایی صورت گرفت. در همین حال، العبادی نخستوزیر این کشور با تبریک پیروزی به اعضای دوره جدید پارلمان از فؤاد معصوم رئیسجمهوری این کشور خواست فوراً از پارلمان جدید بخواهد در اسرع وقت و در سقف زمانی تعیین شده در قانون اساسی تشکیل جلسه داده و مقدمات انتخاب رئیس پارلمان، رئیس جمهوری و تشکیل فراکسیون بزرگ تر برای تشکیل کابینه آتی را آغاز کند تا هرچه زودتر خواستههای بحق مردم عراق برآورده شود. نوری المالکی: فراکسیون بزرگ تر در راه است ساعاتی پس از اعلام این بیانیه که تأکید بر تشکیل بزرگترین ائتلاف در پارلمان عراق میکرد، مدیر دفتر اطلاعرسانی نوری مالکی رهبر ائتلاف دولت قانون خبر داد که فراکسیون بزرگ تر را اعلام میکند. هشام الرکابی با اشاره به این خبر گفت که با وجود تماسها و مذاکراتی میان احزاب قانون، فتح، دو حزب کرد و محور ملی احتمالاً فراکسیون بزرگتر اعلام میشود. به گزارش ایسنا، به نظر میرسد دورنمای سیاسی عراق چندان مشخص نباشد چراکه ائتلاف فتح به رهبری هادی العامری و قانون میتوانند 193 کرسی را برای تشکیل فراکسیون اکثریت فراهم کنند، زیرا فتح 48 نماینده، قانون 25 نماینده حزب فضیله شش نماینده، جنبش عطاء شش نماینده، اراده و کفاءات پنج نماینده و محور ملی سنی 53 نماینده و دو حزب کرد بیش از 40 نماینده دارند. این در حالی است که کرسیهای احزاب متعلق به العبادی، صدر، حکیم و علاوی 135 کرسی است. هرچند که آنان مدعی شدهاند احزاب کوچک دیگری هم آنها را همراهی خواهند کرد. انتخابات پارلمانی عراق در 12 مه(22 اردیبهشت) برگزار شد و ائتلاف سائرون به رهبری مقتدی صدر با تصاحب 54 کرسی توانست بر سایر احزاب و ائتلافها پیروز شود. اما از آنجایی که برای تشکیل دولت، در اختیار داشتن 54 کرسی از مجموع 329 کرسی کافی نیست، ائتلاف سائرون باید با دیگر احزاب و نمایندگان مستقل دست به ائتلاف بزند. فتح به رهبری هادی العامری با 48 کرسی، نصر به رهبری حیدر العبادی با 42 کرسی هم در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتند. پس از آن دولت قانون (نوری المالکی) با 26 کرسی، دموکرات (مسعود بارزانی) با 24 کرسی، وطنیه (ایاد علاوی) با 20 کرسی، جریان حکمت (سیدعمار حکیم) با 19 کرسی و اتحادیه میهنی (کوسرت رسول جانشین جلال طالبانی) با 18 کرسی در ردههای بعدی قرار گرفتند. در آن روز که اولین رأیگیری پس از شکست داعش انجام میشد، حدود 9 هزار حوزه اخذ رأی در سراسر عراق فعال بودند و میلیونها عراقی با حضور در پای صندوق رأی سر بر نقشآفرینی در آینده کشورشان داشتند.منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۴۶۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.