Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-04-29@03:01:42 GMT

«غدیر» وغدیریه‌‌سرایی، از آغاز تا امروز

تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۳۷۱۹۸۳

«غدیر» وغدیریه‌‌سرایی، از آغاز تا امروز

به گزارش ایکنا؛ رضا اسماعیلی به مناسبت فرا رسیدن عید غدیرخم مقاله‌ای را درباره غدیریه و غدیریه‌سرایی به نگارش درآورده و برای انتشار در دسترس خبرگزاری ایکنا قرار داده است. این مقاله در ادامه از نظر می‌گذرد؛
با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، به یک باره همه بنیان‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه دچار تحول و تطور شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تکانه‌هایی که از وقوع انقلاب اسلامی در همه ارکان جامعه ایجاد شده بود، رفته رفته به پیکره ادبیات نیز سرایت کرد و ادبیات معاصر در یک دگردیسی ناگزیر، به هویت جدیدی دست یافت. هویتی منبعث از جهان‌بینی توحیدی و مبتنی بر آموزه‌های دینی و قرآنی.
با فروکش کردن هیجانات و التهابات سال‌های اول انقلاب و ایجاد ثبات سیاسی در کشور، نیاز به ادبیاتی متجانس و همگون با دین و ارزش‌های دینی به شدت احساس می‌شد. این احساس نیاز، نسل شاعران جوان و نوجوی انقلاب را به تکاپو واداشت تا با رویکردی اجتهادگونه به دین و با بهره‌گیری از میراث بی‌بدیل و ماندگار «قرآن و عترت» به خلق و آفرینش آثار دینی اهتمام کنند. تأسیس حوزه «اندیشه و هنر اسلامی»- حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی فعلی- توسط جمعی از شاعران و نویسندگان معتقد و دین‌باور در سال‌های اول انقلاب نیز دقیقاً در راستای پاسخگویی به این مطالبه برحق جامعه بود.
با تأسیس حوزه هنری، بستری سالم و مناسب برای خلق آثار ارزشمند ادبی و هنری و متناسب با نیاز انقلاب فراهم شد. با شروع جنگ تحمیلی در سال 59، از بطن شعر انقلاب، نوزادی به نام «شعر دفاع مقدس» متولد شد. شعری حماسی و رزمنده که برای ایجاد شور انقلابی و تهییج جوانان برای حضور در جبهه‌های حق علیه باطل ضرورت داشت. بعد از پایان یافتن جنگ و ایجاد امنیت و ثبات سیاسی در کشور، از آنجا که جمهوری اسلامی بر اساس دین و آموزه‌های دینی پایه‌گذاری شده بود، رفته رفته نگاه شاعران به شعر دینی معطوف شد که مرکز ثقل این گونه ادبی «بزرگان دینی» بودند.
اشاره‌ای به پیشینه شعر دینی و آیینی
تاریخ تولد این گونه ادبی که امروز با عنوان «شعر و ادب آیینی» از آن نام برده می‌شود، به صدر اسلام برمی‌گردد. در واقع باید گفت که با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، شعر مذهبی نیز پا به عرصه وجود نهاد و شاعران نامداری چون حسان بن ثابت، کمیت اسدی، فرزدق، دعبل خزاعی، سیداسماعیل حمیری، ابوالاسود دئلی، کعب بن زهیر، عمربن سالم و عبدالله بن غالب اسدی و... با تشویق و ترغیب پیامبر(ص) و خاندان رسالت دست به خلق و آفرینش آثار ادبی زدند. از این منظر، باید سرچشمه «شعر آیینی» را در صدر اسلام جست.
در ادب عرب، «حسان بن ثابت» اولین شاعری است که پس از شنیدن خطبه پیامبر اکرم(ص)، به سرودن قصیده‌ای باشکوه درباره واقعه تاریخ‌ساز غدیر پرداخت. این شعر در کتاب «سلیم بن قیس هلالى» که با عنوان «اسرار آل محمد» به فارسی نیز ترجمه شده برای اولین بار به ثبت رسیده است. (1)
قصیده غدیریه «حسان» با ابیات زیر آغاز می‌شود:
ینادیهم یوم الغدیر بنیّهم بخمٍّ واسمع بالرسول منادیاً
فقال فمن مولاکم و نبیکم؟ فقالوا و لم یبدوا هناک التعامیا
إلهک مولانا و انت نبیُّنا و لم تلق منّا فی الولایة عاصیاً
فقال له قم یا علیّ فإنّنی رضیتُک مِن بعدی إماماً و هادیاً
پیامبر(ص) در روز غدیر در سرزمین «خم» به مسلمانان ندا در داد و فرمود: مولا و پیامبر شما چه کسی است؟ آنها در جواب پیامبر خیلی صریح پاسخ دادند: پروردگار تو، مولای ماست و تو پیامبر مایی، و ما از قبول ولایت تو سرنخواهیم پیچید. سپس پیامبر خطاب به علی(ع) گفت: برخیز! اکنون من تو را به عنوان «امام» و «رهبر» بعد از خویش انتخاب کردم.
و اما اگر بخواهیم به بررسی پیشینه شعر آیینی در زبان پارسی بپردازیم، باید بگوییم که بعد از غلبه اعراب بر ایران و پذیرش اسلام توسط ایرانیان، ردپای شعر آیینی (به معنای عام) را در آثار اولین شاعران پارسی‌گو می‌توان مشاهده کرد. شاعران مسلمان پارسی‌زبان نیز از سده سوم هـ.ق به بعد، هریک به سهم خود بر این گنجینه زوال‌ناپذیر افزوده‌اند.
با استناد به قرائن و شواهد تاریخی، عصر طاهریان و صفاریان(سده سوم ه ـ .ق) را باید نقطه شروع شعر پارسی در دوره اسلامی دانست و اولین رگه‌های شعر آیینی را در آثار رودکی سمرقندی(پدر شعر فارسی) باید جست‌وجو کرد، آنجا که می‌گوید:
روی به محراب نهادن چه سود
دل به بخارا و بتان طراز
ایزد ما وسوسه عاشقی
از تو پذیرد، نپذیرد نماز (2)
اینکه گفته می‌شود «کسایی مروزی» اولین شاعر مرثیه‌گوی پارسی‌زبان است، حرف درستی است. به این معنا که پیش از کسایی از هیچ شاعر پارسی‌زبانی در رثای شهدای کربلا شعری به صورت مکتوب در دست نیست. اما اگر شعر آیینی به معنای عام آن موردنظر باشد، با استناد به شعری که در بالا آوردیم، باید از رودکی به عنوان نخستین شاعر آیینی نام ببریم، چراکه شعر بالا، نمونه استوار و برجسته‌ای از شعر آیینی معرفتی (عرفانی) است.
پیشینه «شعر علوی» در ادبیات فارسی
پیشینه شعر علوی در ادبیات فارسی به زمان رودکی(سده چهارم هجری) برمی‌گردد. شاعران مسلمان فارسی زبان از زمان تولد شعر فارسی تا امروز زبان به مدح مولای متقیان حضرت علی(ع ) گشوده و اشعار فاخر و مانایی را خلق کرده‌اند. «معروفی بلخی» شاعر دوره سامانی، با اشاره به مصرع «کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی» از رودکی، او را از محبان اهل بیت معرفی می‌کند و می‌گوید:
از رودکی شنیدم -استاد شاعران- «کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی» (3)
نشانه دیگری که دلالت بر ارادت رودکی به خاندان رسالت می‌کند، بیت زیر است که در دیوان او آمده است:
کسی را که باشد به دل، مهر حیدر
شود سرخ‌رو در دو گیتی به آور
استاد محمدعلی مجاهدی از پژوهشگران به نام شعر آیینی، شعر علوی را دارای پیشینه‌ای کهن می‌داند و می‌گوید: «در تاریخ مدون و مکتوب شعر فارسی اولین کسی که شعر علوی را در حافظه تاریخی شعر فارسی به ثبت و ضبط رساند، مجدالدین کسایی مروزی بود که در نیمه اول سده چهارم یعنی سال 342 به دنیا آمد و در اواخر 392 بدرود حیات گفت. دوره زندگی کسایی دوره شکوفایی شعر ولایی بوده است. در این دوران به دلیل حاکمیت احمد بن بویه دیلمی بر بخشی از عراق و جنوب ایران، فرهنگ اصیل ولایی و شیعی در گستره حاکمیت این حاکم ایرانی‌نژاد اصیل ولایی، نشو و نمو پیدا می‌کند و کسایی اولین چهره‌ای است که در این گستره تنفس می‌کند و بدون این که مورد شکنجه و آزار گزمه‌های آل امیه و آل عباس قرار گیرد، اظهار اخلاص و ادب می‌کند، از غدیر یاد می‌کند و از وصایت امیرالمؤمنین(ع) سخن می‌گوید.»
شعر زیر گواه صادقی بر این ادعاست:
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد
جز شیر خداوند جهان، حیدر کرار؟
این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان
پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار
علم همه عالم به علی داد پیمبر
چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار (4)
حکیم فردوسی از دیگر شاعرانی‌ست که در اشعار خود به بیان فضایل امام علی(ع) پرداخته است. فردوسی در ابیاتی از شاهنامه - که بی‌هیچ تردیدی در شمار شاهکارهای ادب حماسی ایران و جهان است – چنین زبان به مدح و منقبت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع ) گشوده است:
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که من شهر علمم، علی‌ام در است
درست این سخن گفت پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخن را ز اوست
تو گویی دو گوشم به آواز اوست
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک پای وصی
خود آن روز نامم به گیتی مباد
که من نام حیدر نیارم به یاد
بر این زادم و هم بر این بگذرم
یقین دان که خاک پیِ حیدرم (5)
مثنوی معنوی مولانا نیز که آن را قرآن منظوم می‌خوانند، سرشار از مضامین قرآنی و آیات و احادیث درباره مولی الموحدین، امام علی(ع) است. مولانا در دفتر ششم مثنوی به روایت شاعرانه داستان غدیر می‌نشیند و در تفسیر حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» می‌گوید:
زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود و آن علی مولا نهاد
گفت هر کس را منم مولا و دوست
ابن عمّ من علی مولای اوست
کیست مولا آن که آزادت کند
بند رقیّت ز پایت برکند
چون به آزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
ای گروه مومنان شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید(6)
سیمای امام علی (ع) در آیینه شعر معاصران
شاعران معاصر – به ویژه نسل شاعران بعد از انقلاب - با خلق آثار ادبی فاخر و مانا، نقش موثری در غنابخشی به شعر علوی داشته‌اند و امروز نیز این میراث نادر و بی‌بدیل را با آفرینش‌ها و زایش‌های جدید، چون جان عزیز گرامی می‌دارند.
امروز با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، این مولود خجسته که دوران کودکی و نوجوانی خود را با سربلندی پشت سر گذاشته و با نام «شعر و ادب آیینی» در فضای ادبیات معاصر ایران قامت برافراشته است، به عنوان یک گونه ادبی مستقل و ارجمند، به رسمیت شناخته شده و به همت شاعران مومن و دین‌باور، همچنان در مسیر باروری و بالندگی به راه خود ادامه می‌دهد.
در ادامه سیمای نورانی امام علی(ع) را در آیینه بی‌غبار چند شاعر تأثیرگذار و جریان‌ساز شعر معاصر به تماشا می‌نشینیم.
نیما یوشیج: بیرون ز هر ستایش و حد ثنا علی‌ست
بعد از ابداع شعر نو توسط نیما، گروهی از مخالفان او بر آن شدند که با جوسازی و تهمت‌پراکنی، از نیما چهره‌ای لائیک و غیرمذهبی بسازند. آنان با این خیال باطل می‌پنداشتند که از گرایش جامعه به نیما و راه و روش او در ادبیات جلوگیری خواهند کرد.
با وجود تهمت بزرگی که مغرضان و مخالفان به نیما بسته بودند، نیما از فطرتی پاک و روحی اخلاقی و دینی برخوردار بود. از همین رو او به بزرگان دینی عشق می‌ورزید و به محبت آنان افتخار می‌کرد. نیما به شهادت آثار و دست‌نوشته‌هایی که از او به یادگار مانده است، انسانی اخلاقی بود. به همین دلیل بسیار مراقبت می‌کرد که آلودگی‌های دنیوی روح او را مسموم نکند و از حقیقت‌جویی بازندارد. او در یکی از نامه‌هایی که به پسرش نوشته، بر دینداری خویش تأکید کرده و گفته است: «می‌دانم من حامی پاک و بدون ریای مظلومیتم. نظریات خود را روی این قبیل عقاید تأسیس می‌کنم. فقط عقیده برای من مذهبی است. چنان که گفتم با کمال مواظبت، عقاید خود را حفظ می‌کنم. همیشه میل دارم برخلاف عقیده و امر وجدان خود به عملی مرتکب نشوم.» (7)
چنان که اشاره شد، نیما به بزرگان دین – به ویژه امام علی - سخت عشق می‌ورزید. مولای متقیان حضرت علی(ع) در چشم و دل نیما بهترین و کامل‌ترین الگوی زندگی بود. نیما شعر زیر را در مدح و منقبت آن امام همام سروده است:
گفتی ثنای شاه ولایت نکرده‌ام
بیرون ز هر ستایش و حد ثنا علی‌ست
چونش ثنا کنم که ثنا کرده خداست
هر چند چون غُلات نگویم: «خدا» علی‌ست
شاهان بسی به حوصله دارند مرتبت
لیکن چو نیک در نگری پادشا علی‌ست
گر بگذری ز مرتبه کبریای حق
بر صدر دور زودگذر کبریا علی‌ست
بسیار حکم‌ها به خطامان رود، ولی
در حق آن که حکم رود بی‌خطا علی‌ست
گر بی‌خود و گر به خود، اینم ثناش بس
در هر مقام بر لبم آوای یا علی‌ست (8)
استاد شهریار: صدرنشین شاعران علوی
محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به «شهریار» با علوی سروده‌های ناب و شکوهمند خود – به ویژه غزل معروف «علی ای همای رحمت» - صدرنشین شاعران علوی در روزگار ماست. در بین سروده‌هایی که شهریار به دو زبان پارسی و آذری برای امام علی(ع) سروده است، غزل «همای رحمت» او خاطره‌انگیزترین غزلی است که در ذهن و زبان عوام و خواص خوش نشسته است. این غزل شگفت چنان که شهریار در خاطرات خود نیز گفته است، محصول کشف و شهودی عارفانه است. علاوه بر همه اینها، شهریار در قالب مستزاد غدیریه دل‌نشینی دارد که بازخوانی آن قند مکرر است:
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی
بابی انتَ و اُمّی
گوییا هیچ نه همّی به دلم بوده نه غمّی
بابی انتَ و اُمّی
تو که از مرگ و حیات، این همه فخری و مباهات
علی ای قبله حاجات
گویی آن دزد شقی تیغ نیالوده به سمّی
بابی انتَ و اُمّی
گویی آن فاجعه دشت بلا هیچ نبود است
درِ این غم نگشود است
سینه هیچ شهیدی نخراشیده به سُمّی
بابی انتَ و اُمّی
حق اگر جلوه با وجهِ اَتَمَ کرده در انسان
کان نه سهل است و نه آسان
به خودِ حق که تو آن جلوه با وجهِ اَتمّی
بابی انتَ و اُمّی
منکر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل
کر و کور است و عزازیل
با کر و کور چه عید و چه غدیری و چه خُمّی
بابی انتَ و اُمّی
در تولا هم اگر سهوِ ولایت چه سفاهت
اف بر این شمِّ فقاهت
بی‌ولای علی و آل چه فقهی و چه شمّی
بابی انتَ و اُمّی… (9)
سیدعلی موسوی گرمارودی: طلایه‌دار شعر مدرن دینی
سیدعلی موسوی گرمارودی از شاعران تأثیرگذار و جریان‌ساز حوزه شعر آیینی است. شاعری که در این عرصه از جایگاه و مرتبتی والا برخوردار است. احراز این جایگاه به خاطر هم‌نشینی و هم‌نفسی با عالمان مجتهد و مجاهدی چون مطهری‌ها، طالقانی‌ها، بهشتی‌ها، مفتح‌ها، و شریعتی‌ها است که هر یک از آنان از عالمان تراز اول دینی و از مصلحان بزرگ روزگار ما بوده‌اند. علاوه بر این، گرمارودی همچون زنده‌یاد طاهره صفارزاده از طلایه‌داران شعر مدرن دینی این روزگار است. وی با سپید سروده «در سایه‌سار نخل ولایت» که به ساحت ملکوتی مولا علی تقدیم شده، نام خود را در ذهن و زبان مردم این روزگار جاودان کرده است. هر چند وی شهرت خود را بیشتر وامدار شعر عاشورایی «خط خون» است، ولی این سپید سروده نیز در فخامت و استواری چیزی از «خط خون» کم ندارد. امتیاز این سپید سروده آن است که با ستایش ذات اقدس پروردگار آغاز می‌شود – دقیقه‌ای که متأسفانه در شعر دینی و آیینی شاعران جوان روزگار ما سخت مورد غفلت قرارگرفته است - و در ادامه با لهجه‌ای حماسی به بیان فضایل و کرامات مولی الموحدین می‌پردازد.
به گفته دکتر بهاءالدین خرمشاهی ادیب و پژوهشگر صاحب‌نام معاصر: «شعر در سایه‌سار نخل ولایت که در منقبت و مرثیه حضرت علی(ع) است و همین شعر خط خون دو اوج بی‌مانند و قله رفیع شعر دینی عصر ماست – یعنی شعر با درون‌مایه مذهبی که در شعر نو سابقه‌ای به این درخشانی و درخششی به این نمایانی ندارد و این دو شعر کم‌نظیر که هم قوت قریحه و هم صلابت ایمانی و غیرت دینی شاعر را نشان می‌دهد، نیز مانند شعرهای بلند دیگر او، به صریح‌ترین وجه مؤید این است که هنر یعنی نگاه دیگرگون و متفاوت.» بازخوانی فرازی از این علوی‌سروده باشکوه که در سال 1356 سروده شده، خالی از لطف نیست:
خجسته باد نام خداوند
نیکوترین آفریدگاران
که تو را آفرید
......
پیش از تو، هیچ اقیانوس را نمی‌شناختم
که عمود بر زمین بایستد...
پیش از تو، هیچ فرمانروا را ندیده بودم
که پای افزاری وصله‌دار به پا کند،
و مَشکی کهنه بر دوش کشد
و بردگان را برادر باشد.
آه ای خدای نیمه شب‌های کوفه تنگ.
ای روشن خدا
در شب‌های پیوسته تاریخ
ای روح لیلةالقدر
حتّی مَطلعِ الفجر
اگر تو نه از خدایی
چرا نسل خدایی حجاز فیصله یافته است؟
نه، بذرِ تو، از تبار مغیلان نیست... (10)
محمدعلی مجاهدی: آسیب‌پژوهی شعر آیینی
محمدعلی مجاهدی - که به حق عنوان «پدر شعر آیینی انقلاب» را به ارث برده است - پیش و بیش از آن که یک شاعر آیینی باشد، یک «مجاهد آیینی» است. یک مجاهد آیینی نستوه، با سروده‌هایی ارجمند، حماسی و باشکوه. آن هم مجاهدی که جنس جهادش، از جنس «جهاد اکبر» است، یعنی جهاد با نفس. به این معنا که استاد هم می‌توانست با یدک کشیدن عنوان شاعر آیینی – بی‌هیچ درد و دغدغه‌ای - مثل بسیاری، شعر آیینی، علوی و عاشورایی را در مدح و منقبت و سوگ و مرثیه صرف خلاصه کند و بی‌هیچ حرف و حدیثی قدر بیند و بر صدر نشیند، ولی ازآنجا که وی هم قبله و هم قبیله شاعران رسالت‌مداری چون دعبل و کمیت و فرزدق است، غیرت دینی‌اش اجازه نمی‌دهد که با سکه دین به دنبال تجارت دنیا باشد و زیر خیمه مقدس شعر آیینی برای خود سینه بزند.
مجاهدی شاعری «موضع‌مند» و دارای «دغدغه» است؛ از همین رو سال‌های اخیر بیشتر به «آسیب‌پژوهی» حوزه شعر آیینی پرداخته است. به پشتوانه همین دغدغه‌های زلال و مقدس است که امروز نام او همچون ستاره‌ای پرفروغ در سپهر شعر آیینی می‌درخشد. چرا که وی طی سال‌ها - بیش از نیم قرن - راه خجسته شعر آیینی را با خون دل، نقد جان و خوردن زخم زبان بر نوآمدگان هموار کرده و دریغ و درد که در تمام طول این سال‌ها از دوست و دشمن - به جرم حسین‌کیشی و عاشورا‌اندیشی - خنجر بی‌مهری خورده است!
هر شعر در رثای تو گفتیم نارساست
ای خطبه حماسی سرخت رسا فقط
تو مرگ را به سخره گرفتی، کجا رواست
تا نام تو خلاصه شود در عزا فقط ؟
با آرزوی توفیق، سعادت و سلامتی برای این استاد «دین‌آگاه»، غزلی «علوی – عاشورایی» از وی را با هم زمزمه می‌کنیم:
دلی که خانه مولا شود حرم گردد
کز احترام علی کعبه محترم گردد
من از شکستن دیوار کعبه دانستم
که هر کجا که علی پا نهد حرم گردد
هنوز روز خوش دشمن است تا آن روز
که ذوالفقار زبان علی دو دم گردد
دلی که جام بلا را کشیده تا خط جور
چه احتیاج که دنبال جام جم گردد
قبول خاطر خون خدا شدن شرط است
نه هر که مرثیه‌ای ساخت محتشم گردد
عزای ماست که هرسال می‌شود تکرار
وگرنه حیف مُحرّم که خرج غم گردد
نه هر که کشته شود می‌توان شهیدش گفت
نه هر سری که به نی می‌رود عَلم گردد
حدیث عشق و وفا ناسروده می‌ماند
مگر که دست علمدار ما قلم گردد (11)
قیصر امین‌پور: شاعری «معرفت‌اندیش»
قیصر امین‌پور و سیدحسن حسینی از احیاکنندگان رباعی آیینی در دوران بعد از انقلاب به شمار می‌روند. رباعی‌هایی که از قیصر در دفتر «در کوچه آفتاب» به یادگار مانده، آیینه بی‌غبار جان زلال و روح لطیف اوست. او ساده و بی‌تکلف شعر می‌گفت، چنان که در زندگی نیز این چنین بود. نگاه او به بزرگان دینی، نگاهی برآمده از معرفت بود. معصومین در نگاه زیبابین او «اسوه» هایی دست‌یافتنی بودند، نه «اسطوره» هایی دست‌نیافتنی و ماورایی. رباعی زیر نمونه خوبی برای اثبات این ادعاست. قیصر در این رباعی، با بیانی صمیمی و به دوراز تکلف، ضمن اشاره به فضایل و کرامات مولی الموحدین، از فاجعه شهادت قرآن ناطق امام علی(ع) پرده‌برداری کرده است:
امشب سر مهربان نخلی خم شد
در کیسه نان، به جای خرما غم شد
در خانه دور، بیوه‌ای شیون کرد
همبازی کودک یتیمی کم شد (12)
علیرضا قزوه: آمیزه‌ای از «بصیرت» و «اعتراض»
علیرضا قزوه از شاعرانی است که شعر انقلاب و آیینی را با هم درآمیخته است؛ از همین رو شعر آیینی او همچون سروده‌های انقلابی‌اش، لهجه‌ای معترض و مواخذه‌گر دارد. شعر قزوه آمیزه‌ای از «بصیرت» و «اعتراض» است، و لهجه‌اش در شعر آیینی، لهجه‌ای معرفت‌شناسانه و منبعث از باطن و سیرت دین. او کژتابی‌های مضمونی و اعتقادی را برای شعر آیینی یک تهدید و آسیب جدی می‌داند و درصدد اصلاح‌ و آسیب‌زدایی از این عرصه است. به باور وی شعر دینی دهه 60 از نظر مضمون و محتوا اصیل‌تر و فاخرتر از شعر آیینی روزگار ماست. جان کلام آن که قزوه در شعر آیینی بی‌طرف نیست، دارای «موضع» است، از همین رو پیش و بیش از آن که به دنبال «ستایشگری» باشد، به دنبال «روشنگری» است. و اما غزلی از او با موضوع «غدیر»:
کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد
راه بیت‌الله اگر از هند و ایران بگذرد
مهربانا! یک دو جامی بیشتر از خود برآ
مست‌تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد
«خون نمی‌خوابد»، چنین گفتند رندان پیش از این
کیست می‌خواهد که از خون شهیدان بگذرد؟
نغمه‌اش در عین کثرت، جوش وحدت می‌زند
هر که از مجموع آن زلف پریشان بگذرد
پرده عشّاق حاشا بی‌ترنم گل کند
شام دل‌تنگان مبادا در غم نان بگذرد
وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود
حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد
خون سهراب و سیاوش سنگفرش کوچه‌هاست
رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد
کاشکی این روزها بر ما نمی‌آمد فرود
حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد
کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد
کاش می‌شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد
حال و روز عاشقان امروز بارانی‌تر است
نازنینا اندکی بنشین که باران بگذرد
از شراب مشرق توحید خواهد مست شد
گر نسیم هند از خاک خراسان بگذرد (13)
محمدکاظم کاظمی: اندیشه‌محوری در شعر آیینی
محمدکاظم کاظمی نیز از شاعرانی است که در حوزه شعر آیینی دغدغه‌های ارجمندی دارد. دیدگاه‌های او در این حوزه - به عنوان یک منتقد و پژوهشگر برخوردار از دانش و بینش ادبی - قابل تأمل و راهگشاست. در جان و جهان شعرهای کاظمی «اندیشه» از جایگاه رفیعی برخوردار است. او زمانی گام در وادی شعر می‌گذارد که «حرفی برای گفتن» داشته باشد. غدیریه زیر که در قالب مثنوی سروده شده، نمونه‌ای از آیینی سروده‌های این شاعر دقیقه‌یاب است. به خوبی پیداست که شاعر در این مثنوی تنها به دنبال زبان‌آوری و صنعتگری نیست و «دردی برای گفتن» دارد:
ای بشر! خانه نهادی و نگفتی خام است
کفر کردی و نگفتی که چه در فرجام است
چشم بستی و ندیدی که در آن یوم شگفت
چه پدید آمد از این پرده بر این قوم شگفت
***
ترس جان پشت در مکه مسلمانت کرد
نعمتی آمد و آماده طغیانت کرد
پس ازآن پیشرو بوالهوسان دیدیمت
پشت پیراهن خونین کسان دیدیمت
هُبلی گشته، به صحرای حجاز استاده
مست و مخمور به محراب نماز استاده
راهزن با طبق زر چه کند؟ آن کردی
گله با سبزه نوبر چه کند؟ آن کردی
***
چه توان کرد فراموشی گل در گِل را؟
دینِ کامل شده و مردم ناکامل را!
غول گرمازده را چشمه و مرداب یکی است
کور بینا شده را گوهر و شب‌تاب یکی است
شِعب نادیده دگر اصل و بدل نشناسد
بدر نشناسد و صفین و جمل نشناسد
شعب نادیده چه داند که مسلمانی چیست؟
فرق تیغ علوی با زر سفیانی چیست
***
کفر کردی بشر! این عید مبارک بادت
پس از آن، دوزخ جاوید مبارک بادت
از چنین جاه و حشم، شیر شتر نیک‌تر است
سوسمار از شکم و کیسه پر نیک‌تر است
ای بشر! عهدِ حجر باز نصیبت بادا
مارهایی همه کر، باز نصیبت بادا
تا از این پس نرود گفته پیر از یادت
آفتابی که برآمد به غدیر از یادت (14)
بایسته‌های «شعر آیینی»
در پایان این نوشتار ذکر دو نکته ضروری به نظر می‌رسد. اول این که شعر دینی و آیینی روزگار ما باید برای انسان معاصر از بزرگان دینی «اسوه» بسازد، نه «اسطوره»، تا انسان نسل اکنون بتواند شخصیت‌هایی همچون امام علی(ع) را الگوی زندگی خود قرار دهد. چنان که در آیه 110 سوره «کهف» خداوند خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «قُلْ اِنَّمآ اَنَا بَشّرٌ مِثْلُکُمْ یوحَی اِلَی اِنَّمآ الهْکُمْ اِلهٌ واحِدْ ... ای پیامبر! به امت بگو که من هم بشری همانند شما هستم»، بشری که مثل بقیه انسان‌ها در کوچه و خیابان راه می‌رود، با مردم نشست و برخاست می‌کند، از بازار خرید می‌کند، در مزرعه بیل می‌زند، در خانه، همسرداری می‌کند، لباس می‌پوشد، غذا می‌خورد و ... و همه این مسائل، یعنی پیامبر(ص) انسانی است که می‌تواند، برای انسان خاکی و زمینی «الگو» قرار گیرد.
از این منظر، شایسته است شاعران آیینی در شعر خویش - پیش و بیش - از وجوه «افتراق»، به وجوه «اشتراک» پیامبر و معصومین (ع) بپردازند و این ذوات مقدس را آن گونه توصیف کنند که برای مردم، محسوس و ملموس و هضم‌شدنی باشد. اگر این بزرگواران را به صورت تک‌بعدی و فقط موجوداتی آسمانی و ماورایی ببینیم، آن وقت چگونه می‌توانیم از مردم انتظار داشته باشیم که همانند آنان باشند و آنها را برای زندگی خود «الگو» قرار دهند؟
این حقیقت انکارناپذیر وجود دارد که پیامبر اکرم(ص) و امامان بزرگوار ما برگزیده خدا و معصوم بوده‌اند؛ ولی به این حقیقت هم باید اشاره کرد که این بزرگواران در عین برخورداری از کرامات و فضایل والای انسانی به گفته خداوند در قرآن کریم «اسوه و الگو» هستند؛ یعنی موجودی از جنس همین انسان خاکی و زمینی. فراموش کردن این اصل و فقط پرداختن به کرامات و معجزات آنان و تبدیل آنان به اسطوره‌ای دست نیافتنی، یعنی سر از ترکستان درآوردن و به بی‌راهه زدن. یادمان باشد که ما برای «وصل» کردن آمده‌ایم؛ نه برای «فصل» کردن.
نکته دیگر آن که هر چند مدح و منقبت‌بخشی از جان و جهان شعر آیینی است، ولی شاعر آیینی نباید در این منزل متوقف بماند، بلکه برای ایفای رسالت پیامبرگونه خود باید از منزل صورت (مدح و منقبت) به منزل سیرت (حکمت و معرفت) هجرت کند و مخاطب خویش را برخوان بصیرت بنشاند. برای سربلند بیرون آمدن از عرصه این آزمون، شاعر آیینی باید خود را به دانش و بینش دینی مجهز کند و بیش از دیگران «درد اسلام» داشته باشد. مگر نه این است که شاعری، پرتوی از شعور نبوت است و شاعر بر مسند «اصلاح‌گری» و «انسان‌سازی» تکیه زده است. چنان که علامه اقبال هم گفته است:
شعر را مقصود اگر آدم گری ست
شاعری هم وارث پیغمبری ست
جانمایه شعر علوی نیز چیزی جز این نیست. شعر علوی باید تریبونی برای ترویج فضیلت‌ها و ارزش‌های انسانی باشد. شعر عشق، حماسه، عرفان، حکمت، پایداری، ستم‌سوزی، حق‌طلبی و عدالت‌خواهی. هر کس چیزی غیر از این بگوید، و به گونه‌ای دیگر بیندیشد، به یقین راه به خطا برده و از مسیر روشن و سعادت‌بخش سیره علوی فاصله گرفته است که هرگز این چنین مباد.
منابع:
1 - کتاب سلیم بن قیس، ج 2، ص 828، ح 39. (ابو صادق سُلَیْم بن قِیْس هِلالی عامری کوفی، از اصحاب خاصّ چهار امام نخست شیعه(ع) که محضر امام باقر(ع) را هم درک کرده است. او از قدیم ترین علمای شیعه و بزرگان اصحاب ائمه(ع) و مورد وثوق آنان و نزد ایشان از محبوبیت خاصّی برخوردار بوده است. کتابی نیز به او منسوب است (کتاب سلیم بن قیس هلالی) که در آن از فضایل اهل بیت و حوادث پس از رحلت پیامبراکرم سخن گفته است – ویکی شیعه.)
2 - لیما صالح رامسری، نمونه اشعار رودکی، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم 1362 ، ص 30 .
3 - محیط زندگی و احوال و آثار رودکی [دیوان رودکی]، سعید نفیسی، چاپ دوم، تهران، امیرکبیر، ص395.
4 - کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او، به اهتمام محمدامین ریاحی، چاپ چهارم، 1373ش، ص82؛ اشعار حکیم کسایی مروزی، به کوشش مهدی درخشان، چاپ دوم، دانشگاه تهران، 1367ش، ص44و45.
5 - شاهنامه فردوسی، تصحیح ژول مل، چاپ اول، انتشارات سخن، 1369ش، ج1، ص44.
6 - مثنوی معنوی، نسخه نیکلسون، ج3، ص535؛ تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج14، ص519.
7 - شراگیم یوشیج، نامه های نیما، تهران، نگاه، چاپ اول 1376 ، ص 264.
8 – سید محمدعلی شهرستانی، عمارت دیگر( شرح شعر نیما)، تهران، قطره، چاپ اول 1383 ، ص 157 .
9 - کلیات دیوان شهریار، چاپ هفتم، انتشارات زرّین، 1366ش، ج2، ص1112.
10 - سید علی موسوی گرمارودی، گوشواره عرش، تهران، سوره مهر، چاپ سوم 1390، صص 123 تا 129 .
11 - محمدعلی مجاهدی، ما هر چه داشتیم به پای تو ریختیم، تهران، فصل پنجم، چاپ اول، 1391 ، صص 9 و 10.
12 - قیصر امین‌پور، در کوچه آفتاب، تهران، چاپ دوم 1364، ص20 .
13 - علیرضا قزوه، صبحتان به خیر مردم، به اهتمام محمدجواد آسمان، تهران، کتاب نشر، چاپ اول، 1391 ، ص 114.
14 – محمدکاظم کاظمی، مجموعه شعر «شمشیر و جغرافیا»، تهران، سپیده باوران.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: رضا اسماعیلی غدیریه شعر مقاله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۳۷۱۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پروژه‌های فعال مسکن ملی کشور از مرز ۲ میلیون و ۵۴۰ هزار واحد گذشت

وزیر راه و شهرسازی گفت: امروز آمار پروژه‌های آغاز شده، به اتمام رسیده و یا در مرحله کار نهضت ملی مسکن کشور از دو میلیون و ۵۴۰ هزار واحد عبور کرد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان‌شرقی، مهرداد بذرپاش صبح امروز _جمعه هفتم اردیبهشت_ در آئین افتتاح ۸۴۰۴ واحد به اتمام رسیده نهضت ملی مسکن در آذربایجان شرقی اظهار کرد: رشد خوبی را در پروژه‌های نهضت ملی مسکن شاهد هستیم که اگر شبکه بانکی کمک کند، سرعت پیشرفت افزایش می‌یابد.

وی باب یان اینکه امروز آمار پروژه‌های آغاز شده، به اتمام رسیده و یا در مرحله کار نهضت ملی مسکن کشور از دو میلیون و ۵۴۰ هزار واحد عبور کرد، افزود: افتتاح پروژه‌های امروز نهضت ملی مسکن، نتیجه زحمات و تلاش بخش‌های مختلف در کشور است که تأمین مالی و زمین را انجام می‌دهند.

وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: امروز همچنین عملیات اجرایی ۱۰۲۲۱ واحد نهضت ملی مسکن در شهرهای سهند، مراغه، میانه، آذرشهر و سراب نیز آغاز می‌شود که امیدواریم هرچه سریع‌تر تقدیم متقاضیان شود.

بذرپاش با بیان اینکه عزم دولت در حل مشکل مسکن جدی است و یکی از کارهای اصلی دولت تأمین مسکن برای مردم است، اعلام کرد: آمارهای مراجع مختلف کشور از رشد بخش مسکن از منفی ۱۳.۸ در سال ۱۳۹۹ به مثبت ۴.۸ در سال گذشته خبر می‌دهد.

کد خبر 748054

دیگر خبرها

  • روحیه دینی مقاومت تنگستانی‌ها را در برابر استکبار رقم زده است
  • جریمه 350 میلیون تومانی باشگاه استقلال خوزستان
  • حکم کمیته انضباطی برای تکرار یک دیدار تعیین‌کننده
  • رای کمیته انضباطی به برگزاری دیدار استقلال ملاثانی - فجر
  • حکم کمیته انضباطی به لغو جنجالی بازی لیگ یک صادر شد
  • آغاز ۵ پرواز فوق العاده فرودگاه بجنورد
  • تمدن نوین اسلامی با وحدت محقق می‌شود/ عینت‌بخشی به وحدت اسلامی در دستور کارم بود
  • ۵۵ درصد از واحد‌های فرسوده در بافت‌های تاریخی قرار دارند
  • پروژه‌های فعال مسکن ملی کشور از مرز ۲ میلیون و ۵۴۰ هزار واحد گذشت
  • بازهم سرعت غیر مجاز حادثه آفرید/ فوت جوان ۱۷ ساله قمی در بلوار غدیر