Web Analytics Made Easy - Statcounter

روستای گونی 30 کیلومتر با تهران فاصله دارد اما از بی برقی رنج می برد و آب آشامیدنی خود را با پول از شهرهای اطراف خریداری می کند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تیتریک، اسم روستا که می آید خانه های کاه گلی، کوچه های ساکت و باریک و صدای زنگوله دلنشین گله از دور ذهن ها را پر می کند و چه تصور قشنگی است فارغ شدن از ترافیک و شلوغی های شهر که روح و روان را آزار می دهد و حضور در کنار روستا نشینان دوست داشتنی که نوشیدن یک چای با انها به هزار چیز دیگر می ارزد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کوله بارمان را می بندیم و راهی روستایی می شویم که اگرچه در 30 کیلومتری تهران مرفه نشین و 10 کیلومتری کرج قراردارد، اما تا چشم کار می کند تپه های مملو از خارشتری است که یک راه پر و فراز و نشیب خاکی را در دل خود جای داده و ما را به روستا می رساند.

راننده تویوتایی که در یک کیلومتری فاصله جاده تا روستا، پستی و بلندی های راه را طی می کند ما را با خود به روستا برده و در میانه راه از بی آبی و بی برقی "گونی" برایمان می گوید، روستایی که اهالی آن آب آشامیدنی خود را با پول از شهر تهیه می کنند.

با تاسف ادامه می دهد مگر می شود روستایی 30 کیلومتر با تهران فاصله داشته باشد و از بی برقی رنج ببرد؟ مردم این روستا برای نگهداری گله هایشان امنیت ندارند.

صدای زوزه سگ ها که به گوش می آید خبر از رسیدن ما به روستا می دهد، اگر چه رنگ رخسار زنان و مردان روستای گونی از محرومیت بی حد و حصر این منطقه خبر می دهد اما استقبال بی نظیر آنها ما را شرمنده مهربانیشان می کند.

در میان خوش و بش روستانشینان گونی، که حتی پیرمرد و پیرزنِ آن ما را کورسوی امیدی برای رفع مشکلاتشان می دانند، مرتضی بهاری نسب به پیشوازمان می اید، مردی از جنس سازندگی با روحیه ای بسیجی که با گروه جهادی شهدای اقتدار به دل کوه های اطراف روستا زده است تا به گفته خودش خدمتی اندک به روستانشینان کرده و آب آشامیدنی آنها را تامین کند و پس از یک قرن، بار دیگر این مایه حیات را به صاحبش "گونی" رسانده و موجب رونق آبادانی و اشتغال شود.

تویوتای بسیج سازندگی زحمت عزیمت ما را به تپه ها و کوه های اطراف گونی کشید، جایی که جهادگران از نوجوان تا میانسال دغدغه شان فقط یک چیز بود، تامین آب روستای گونی. صبحانه کاری ما نان و پنیر ساده ای بود که این گروه جهادی از سفره خود ما را هم سهیم کرد و ما را در سفره پر از برکت خود پذیرا شدند، اما لذت صبحانه و سخاوتی که در چهره آنها بود با ارزش تر از هزینه های میلیاردی است که بعضا برای سفرهای بدون خروجی جلسات مسئولین در شهرها صرف می شود.

صدای بیل مکانیکی که در جدال با خاک و سنگ چشمه جوشان آب را برای تامین آب روستا دنبال می کند از دور به گوش می رسد، نزدیکتر که می شویم احمد مصطفوی درحالی که جهادگران را برای ادامه کار ساماندهی می کند به استقبالمان می اید، مسئول گروه جهادی شهدای اقتدار، مردی ازدیار فرهاد کوه کن که چفیه ای را دور سر بسته و در تکاپو است تا مراحل پایانی آب رسانی به روستای گونی به درستی انجام شود.

می گوید از دی ماه سال گذشته پروژه آب رسانی را آغاز کرده اند تا 25 خانوار روستای گونی از نعمت آب برخوردار شوند چرا که بی آبی موجب مهاجرت جوانان شده است درصورتیکه اینجا ظرفیت تولید گوشت و فراورده های لبنی را دارند.

یکی از اهالی روستا که از عدم حمایت تهران و کرج از روستای یتیم گونی گله مند است با شوق از تلاش چندین ماهه جهادگران بسیج سازندگی و سپاه برای مواجهه با مشکلات گفت و امیدوارانه زمان انتقال آب به روستا را نهایتا دو ماه دیگر اعلام کرد.

مصطفوی می گوید: زمانیکه اهالی روستای گونی به بسیج سازندگی مراجعه کردند، مشکل بی آبی آنها ما را به تکاپو انداخت تا بتوانیم از رنج های روستانشینان بکاهیم، پس از مراجعه به این منطقه با تلاش جهادگران و استفاده از بیل مکانیکی به آب رسیدیم.

در حال حاضر 400 متر لوله گذاری برای انتقال اب به روستا انجام شده است، اگر این پروژه توسط دولت انجام می شد حداقل 300 میلیون هزینه در بر داشت اما جهادگران با دست خالی و تنها با تکیه بر اراده خود به صورت کاملا رایگان طرح را انجام داده اند.

مسئول این گروه جهادی با دستش جرعه ای از اب چشمه بر می دارد، می گوید: پس از ماه ها تلاش این اب خوردن دارد و از اب تهران و کرج بهتر است، اب این منطقه تماما شور است اما قطعا خدا می خواهد به اهالی روستا کمک کند چرا که اب چشمه هایی که برای روستای گونی حفر شده، شیرین است.

مصطفوی می گوید: پس از شهادت برادرم پروژه های آب رسانی در روستاهای محروم آذربایجان، کردستان، البرز و ... را با همراهی جهادگران انجام می دهم و برای محرومیت زدایی یا علی گفتم.

به گفته اهالی با وجود داشتن پروانه چَرای دام، به دلیل نبود آب نمی توانند کشاورزی و دامپروری را که شغل آبا و اجدادیشان است دنبال کنند.

دو کودک روستایی نیز که ما را در بازدیدمان همراهی می کنند از آرزوهایشان برای رفتن به مدرسه و بازی در پارک های بازی می گویند و در پاسخ به سوالمان که پس با چه چیزی سرگرم می شوند بازی با سگ های ده را تنها تفریحشان می دانند.

پیچ و خم های راه را دوباره طی می کنیم تا میهمان خانه های روستائیان شویم، زنانی که میهمان نوازی را از نسل های گذشته و اصیلشان به ارث می برند ما را به منازل خود دعوت می کنند.

در طول مسیر یکی از زنانی که می توان رنج های سال ها زندگی در محرومیت را در خطوط پیشانی اش دید از به دنیا آمدن 5 پسرش در این روستا و مهاجرت آنها به واسطه نبود آب، برق و اشتغال می گوید، از اینکه درختان میوه آنها به واسطه بی ابی خشک شده و هزینه پرورش گوسفندانشان در ییلاق را 40 میلیون تومان اعلام می کند.

تنها منبع درامدشان را دامداری می داند و می گوید: سال گذشته یک نفر به روستا مراجعه کرد و گفت: می توانیم با پرداخت هزینه دفترچه سلامت دریافت کنیم اما پول هایمان رفت و خبری از دفترچه هم نشد.

نبود حمام در روستا معضل دیگری است که دیگر زن روستایی به آن اشاره کرده و ادامه می دهد به دلیل نبود مدرسه 15 الی 20 نفر از فرزندانمان را برای تحصیل در مدرسه و دانشگاه به بوئین زهرا و شهرهای اطراف می فرستیم و روشنایی خانه های ما با فانوس تامین می شود.

شهدایی که زمان 8 سال دفاع مقدس در جنگ، توسط روستای گونی به انقلاب تقدیم شده اند در بهشت سکینه آرام گرفته اند، در هر برهه ای کنار مسئولین بودیم اما ما را تنها گذاشته اند.

جوانی از اهالی روستا به ورشکستگی اش به دلیل بی آبی روستا اشاره کرده و می گوید: مجبور شدیم برای پرداخت وامی که دریافت کردیم دام هایم را برای وصول دیرکرد بفروشیم و عملا پس از ترک شغل آبا و اجدادی ام در نهایت مسافرکشی می کنم.

یکی از زنانی که ما را به منزلش برای صرف چای دعوت کرده بود از کاشت 20 نوع درخت از جمله انجیر، سیب، سنجد، انار و ... و خشک شدن آنها به دلیل بی آبی گفت، از اینکه هفته ای 100 هزار تومان هزینه صرف خرید آب آشامیدنی از شهرهای اطراف کرده و بعضا مرغ ها و گوسفندانشان تشنه می مانند.

میهمان سفره پر برکت روستایی با پنیر ارگانیک، چای و نان تازه شدیم تا خستگی راهی پر پیچ و خم از تنمان بیرون برود، اگر چه زمانیکه شیر آب را باز می کردند و قطره ای از آن نمی چکید به یاد اسراف های روزانه مردم شهر و اغلب مسئولین می افتادیم.

در حالی که راه روستا را برای بازگشت به کرج طی کردم با خود گفتم که ای کاش می شد برای یکماه مسئولین به جای غرق شدن در زندگی اشرافی مجبور به سکونت در روستای گونی شوند تا بدانند خادم کسانی هستند که آنها را به جایگاه کنونی رسانده اند.

 

چه خوب بود اگر این ای کاش به حقیقت می پیوست...

 

انتهای پیام/

 

 

 

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۶۹۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چه شد که مغز و هیکل انسان امروزی انقدر کوچک شد؟!

راز بقا: چند میلیارد سال پیش ما انسان‌ها موجودات دیگرگونه‌ای بودیم. با گذشت زمان، بر اثر تکامل، ما به به طرز شگفت‌انگیز و پیچیده‌ای به انسانِ امروزی تبدیل شدیم. جالب آن که با رشد هرچه بیش‌تر انسان‌ها، آن‌ها آنقدر به دور خود چرخیدند تا کوچک و کوچکتر شدند.

۴. ما اکنون کوتاه‌تر از ۲۰۰۰۰ سال پیش هستیم

به گزارش راز بقا، مردم امروزِ جهان نسبت به یک یا دو قرن پیش بسیار بلندتر هستند، که ممکن است واضح‌ترین مثالی باشد که ما از تکامل جلوی چشممان داریم. در واقع، این اصلاً تکامل نیست. تکامل بسیار کندتر از این‌ها عمل می‌کند. افزایش قد افراد در مقایسه با وضعیت آن‌ها در دو قرن گذشته، با جنگ‌های بسیار، کاملاً به بهبود تغذیه مربوط می‌شود.

پس باید دیدگاه خود را به چندین هزار سال پیش گسترش دهیم؛ جایی که زمانِ بیشتری برای تکامل شگفت‌انگیز انسان وجود دارد. برای این‌کار، بیایید به بررسی اسکلت‌های انسان‌های پارینه سنگی بپردازیم. برای کاهش تعداد متغیر‌های موجود، ما به یک مکان نسبتاً محدود، فقط اروپا، پایبند هستیم.

با نگاهی به اسکلت‌های بسیار قدیمی که به قبل از یک رویداد اقلیمی عظیم که یخچال‌های طبیعی را در ۲۰۰۰۰ سال پیش جابه‌جا کرد، مربوط است، نمونه اسکلت‌های نر را می‌بینیم که به طور متوسط ۱۷۹ سانتی‌متر ارتفاع دارند. این اندازه قد، بسیار بلندتر از مردم یک قرن پیش است و بیشتر از میانگین قد مردان در بسیاری از کشور‌های اروپایی امروزی است. درواقع میانگین قد در دوره نوسنگیِ پسین، هشت اینچ کمتر شده است.

بیشتر بخوانید انسان چگونه دُم خود را از دست داد؟

مسئله ممکن است دوباره به تغذیه انسان برگردد. در مورد رژیم پالئو شنیده اید؟ در عصر پارینه سنگی، مردم از گوشت و سبزیجات استفاده می‌کردند. پس از آن، ما کشاورزی را اختراع کردیم و به کربوهیدرات روی آوردیم و این همه چیز را تغییر داد.

با این حال، ممکن است کمتر از همیشه مربوط به نوع غذایی باشد که مردم می‌خورند و بیشتر به میزان غذایی که می‌توانسته‌اند به آن دسترسی پیدا کنند، مربوط شود.

برای چندین هزار سال، پس از دوره‌ای که این اسکلت‌ها نشان می‌دهند، مردم نمی‌توانستند غذای کافی پیدا کنند. این تمام دلیلی بود که ما انسان‌ها کشاورزی را اختراع کردیم.

۳. انسان امروز کوچک‌تر از انسان‌های دیگر است

اکنون می‌دانید که چگونه انسان‌ها ممکن است در طول نسل‌ها کوتاه‌تر شوند، بدون هیچ تغییر ژنتیکی. همچنین این امکان وجود دارد که انسان‌ها واقعاً تکامل یافته و کوچک شوند و گونه‌ای کاملاً جدید را تشکیل دهند.

بد نیست انسانِ هومو فلورسینسیس (Homo floresiensis) را ببینید، که اولین نمونه آن «هابیت» نام داشت:

هومو فلورسینسیس هم‌زمان با انسان‌ها زندگی می‌کردند، اما قد آن‌ها کمتر از ۱ متر و ۲۰ سانتی‌متر بود. این احتمال وجود دارد که آن‌ها از نسل هومو ارکتوس، گونه‌ای بلندتر باشند. نمونه‌هایی از فلورسینسیس‌ها در جزیره فلورس اندونزی پیدا شدند که به نظر می‌رسید فرآیند کوتوله‌گی جزیره‌ای (Insular dwarfism) را طی کرده بودند.

کوتوله‌گی جزیره‌ای فرآیند و وضعیت حیوانات بزرگ است که در پی تکامل اندازه بدنشان کاهش پیدا می‌کند. این تغییر وقتی اتفاق می‌افند که جمعیت آن‌ها به یک محیط کوچک، در درجه اول جزایر، بعد مکان‌هایی مانند غار یا دره، محدود می‌شود.

بیشتر بخوانید ارتباط عجیب دایناسورها با عمر کوتاه انسان‌! دانشمندان راز از بین رفتن مو‌های بدن انسان را کشف کردند

برای مثال ماموت‌های که در کرت پیدا شدند به ماموت‌های کوتوله‌ای تبدیل شده بودند که بلندتر از کمر انسان امروز نیستند. همچنین دایناسور‌ها نیز تمایل به کوچک شدن داشتند. این ممکن است به این دلیل باشد که در این شرایط، حیوانات از کوچک‌تر بودن بیشتر از قدرت بیشتر سود می‌برند.
انسان امروزی نیز در فرآیند تکامل همین روند را طی کرده است. به مروز زمان به دلیل شرایط و محیط زندگی کوچک‌تر شده است.

۲. سزارین‌ها برای زنانی با باسن کوچک‌تر انتخاب شده‌اند

زایمان سخت است. مشکل اینجاست که سر نوزاد در مقایسه با کانال لگن بسیار بزرگ است. شاید سوال این باشد که چرا لگن و کانال‌های لگنی زنان به گونه‌ای تکامل نیافته اند که به راحتی، سر‌های بزرگ نوزاد را در خود جای دهند؟! خصوصا اینکه تعداد بسیار زیادی زن و نوزاد در هنگام زایمان جان خود را از دست دادند. فشار تکامل بسیار زیاد بوده است.

پاسخ سرراست این است: تکامل جادو نیست! این معمولاً توضیح درستی است که در پس هر نقص فرضی در چگونگی تکامل گونه‌ها وجود دارد. همچنین ممکن است بر اساس سرعت تکامل مغز‌های بزرگ، زمان کافی برای تکامل صحیح لگن نداشته‌ایم.

به گزارش زی‌سان، دانشمندانی که هرگز به پاسخ‌های آسان رضایت نمی‌دهند، دلایل احتمالی دیگری را پیشنهاد کرده اند. شاید کانال‌های بزرگ‌تر لگن، مضرات تکاملی را به همراه داشته باشد که بر مزایای زایمان آسان‌تر برتری دارد.

به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر فشار تکاملی روی باسن وجود داشته است. مادران بیشتری نسبت به قبل به سزارین نیاز دارند (به غیر از تعداد بسیار بیشتری از بیمارانی که صرفاً به انتخاب خود سزارین می‌کنند).

درنتیجه برخی از دانشمندان ادعا می‌کنند که این اثباتی بر تکامل در عمل است. بر اساس این منطق، سزارین‌ها یک واکنش زنجیره‌ای ایجاد می‌کنند. هنگامی که سزارین رایج شد، زنانی که در غیر این صورت در هنگام زایمان جان خود را از دست داده بودند، زنده ماندند و ژن‌های آن‌ها در داشتنِ باسن کوچک نیز زنده ماند و تکثیر شد.

بیشتر بخوانید اجداد بشر از چه زمانی شروع به دفن مردگان خود کردند؟ آیا انسان‌های اولیه عاشق می‌شدند؟ آنها چگونه همسر خود را انتخاب می‌کردند؟

۱. روزی روزگاری مغز ما بسیار بزرگ‌تر بود

مغز‌های بزرگ برای انسان‌های باهوش‌تر ساخته شده اند، گویی این بدیهی‌ترین چیز در جهان است. با این حال، تکامل مغز یک موضوع ساده برای رشد در طول چندین نسل نیست. چراکه انسان‌ها ۲۰۰۰۰ سال پیش مغز بزرگتری نسبت به الان داشتند. به طور متوسط مغز انسان به اندازه یک توپ تنیس، در حد فاصل آن زمان و اکنون کوچک شده است.

مغز‌های بزرگ‌تر همیشه مغز‌های باهوش‌تر نیستند. به عنوان مثال، وقتی گفتیم که مغز‌ها به اندازه یک توپ تنیس کوچک شده اند، در واقع منظور ما مغز مردان است، زیرا مغز زنان کوچکتر است و به مقدار کمتر (اما متناسب) کوچکتر شده است. با این وجود علم توانسته تعیین کند که زنان به اندازه مردان باهوش هستند.

درنتیجه ما اکنون باهوش‌تر از انسان‌های باستانی هستیم. بنابراین، شاید مغز‌ها تنها به این دلیل کوچکتر شدند که کارآمدتر شوند.

به گزارش راز بقا، ما فقط اندازه مغز‌های باستانی را می‌دانیم، نه ساختار یا پیچیدگی آن‌ها را. این احتمال وجود دارد که مغز‌ها از قدرت کمتری برخوردار شده‌اند، زیرا جامعه مغز ما را مکیده است. برخی از دانشمندان علوم شناختی به این نتیجه رسیده اند که زمانی که انسان پیوند‌های اجتماعی ایجاد کرد، مغزش به سرعت کوچک شده و عملکرد خود را از دست داد.

بعد از اینکه به یکدیگر تکیه کردیم، شناخت فردی اهمیت کمتری پیدا کرد، بنابراین شاید فشار تکاملی در این رابطه کمتر به نفع هوش عمل کرد.

tags # انسان اولیه ، علم سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • یکی از اولویت‌های لرستان باید ایجاد زیرساخت‌ها باشد
  • بهره‌مندی ۳۰۰ خانوار روستای سرپله آبدانان از نعمت آب شرب سالم و پایدار
  • آسفالت ۴۰۰ هزار متر مربع معابر روستا‌های خراسان شمالی
  • آسفالت ۴۰۰هزار مترمربع معابر روستا‌های خراسان شمالی
  • تامین آب آشامیدنی روستای کهن دژ
  • شگفتی بزرگ صداوسیما برای مردم ایران؛ صبح بخیر مسئولین!
  • نخیلات اشکنان لامرد در آتش سوخت
  • آتش سوزی ۲۰۰ اصله نخل در اشکنان لامرد
  • چه شد که مغز و هیکل انسان امروزی انقدر کوچک شد؟!
  • تخلیه روستای سیل‌زده نوده زیرکوه/۵۶ خانوار اسکان داده شدند