متهم مدعی است به خاطر عذاب وجدان قصد خودکشی داشته اما موفق نشده است جنایت چند ساعت پس از فرار از خانه
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۷۱۱۰۲
اجتماع > اجتماعی - معمای قتل مرد میانسال در آپارتمانش در تهران با گذشت ۳ماه با دستگیری قاتل ۱۷ساله در ارومیه فاش شد.
به گزارش همشهری، بامداد یکی از روزهای خردادماه به قاضی جنایی پایتخت خبر رسید مردی در خانهاش به قتل رسیده است. با شروع تحقیقات، مأموران راهی محل حادثه، یعنی آپارتمانی در غرب تهران شدند و جسد مردی 45ساله را دیدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته پزشکی قانونی، بین 6تا 10ساعت از مرگ وی میگذشت و نخستین کسی که جسد را دیده بود یکی از اقوام قربانی بود. او در تحقیقات چنین گفت: مقتول به تنهایی زندگی میکرد. او کارمند یکی از ادارات است. وقتی روز حادثه در محل کارش حاضر نشده بود همکاران وی با خانوادهاش تماس گرفته و موضوع را اطلاع دادند.
خانواده وی هم به من زنگ زدند و خواستند برای سرکشی به خانهاش بروم، اما وقتی رسیدم هرچه در زدم کسی باز نکرد؛ برای همین سراغ کلیدساز رفتم و با کمک وی، قفل در را شکستیم. وقتی وارد خانه شدیم ناباورانه جسد قربانی را دیدم که در هال افتاده و با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. در چنین شرایطی جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و از همان زمان کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت آغاز کردند.
سرقتخانه مقتول کاملا به هم ریخته بود و بررسیها حکایت از این داشت که 2گوشی موبایل وی سرقت شده است. ردیابیها در این خصوص آغاز و مشخص شد که یکی از خطها فعال شده است. نخستین مظنون که موبایل مقتول در اختیار وی بود دستگیر شد. او اما خودش را بیگناه دانست و گفت: موبایل مقتول را در پارکی حوالی غرب تهران درحالی پیدا کرده که داخل پاکت بوده است. پس از آن 2 مظنون دیگر دستگیر شدند، اما چون مدارکی علیه آنها نبود قاضی جنایی دستور آزادیشان را صادر کرد. در این میان هنوز دومین خط موبایل مقتول که روز حادثه به سرقت رفته بود فعال نشده بود و تجسس کارآگاهان برای پیدا کردن عامل جنایت ادامه داشت.
پایان 3ماه زندگی پنهانی3ماه از زمان جنایت گذشته و هنوز قاتل شناسایی نشده بود تا اینکه چند روز پیش دومین خط موبایل قربانی در شهر ارومیه فعال شد که با انجام ردیابیها نوجوان 17سالهای به دام افتاد. او پس از انتقال به پایتخت پیش روی کارآگاهان جنایی قرار گرفت و به جنایت اقرار کرد. متهم درخصوص انگیزهاش گفت: مقتول قصد داشت از من سرقت و خفتگیری کند. به همین دلیل جانش را گرفتم. متهم به قتل 17ساله صبح دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در برابر بازپرس پرونده جزئیات جنایت را شرح داد. پرونده او در ادامه بهدلیل اینکه زیر 18سال سن دارد به دادسرای اطفال فرستاده شد و متهم نیز به کانون اصلاح و تربیت انتقال یافت.
به خاطر عذاب وجدان 4بارخودکشی کردمپوریا 17ساله است که تا پیش از این پایش به دادسرا و اداره پلیس بازنشده بود، اما حالا در 17سالگی دست به جنایت زده و هر شب کابوسهای وحشتناک میبیند. پس از قتل از تهران فرار کرده و در این مدت شهر به شهر میچرخیده و به تازگی در ارومیه پنهان شده بود، اما بهخاطر عذاب وجدانی که رهایش نمیکند بارها دست بهخودکشی زده است. در ادامه گفتوگو با متهم را میخوانید.
مقتول را میشناختی؟نه. تا به حال او را ندیده بودم. چند ساعت پیش از قتل با او آشنا شدم.
چطور با او آشنا شدی؟آن روز با پدرم درگیر شده بودم. از او خواستم برایم ماشین بخرد، اما پدرم گفت باید به سن قانونی برسی و 18سالت بشود. بر سر این موضوع بگو مگو کردیم. پدرم با لحن بدی با من حرف زد و فحاشی کرد. من هم عصبانی شدم و تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم. آن روز به پارکی حوالی غرب تهران رفتم که مقتول را در آنجا دیدم. او کنارم نشست و سر صحبت را با من باز کرد. به او گفتم که با پدرم درگیر شده و از خانه فرار کردهام.
چه شد که سر از خانه او در آوردی؟وقتی شنید که فرار کردهام و جایی برای ماندن ندارم پیشنهاد داد به آپارتمان او بروم. من هم قبول کردم، اما نمیدانستم چه عاقبتی در انتظارم است. اگر میدانستم که چنین اتفاقی رخ میدهد هرگز پا در آپارتمان او نمیگذاشتم. کاش زمان به عقب باز میگشت و من به خانه میرفتم و دست پدرم را میبوسیدم. نمیدانید چه عذابی میکشم.
چه شد که دست به جنایت زدی؟وقتی به خانه مقتول رفتم. متوجه شدم که او نیت شومی دارد و میخواهد گوشیام را خفتگیری کند. برای همین تصمیم گرفتم فرار کنم. به همین دلیل به بهانه نوشیدن آب به آشپزخانه رفتم و با برداشتن چاقویی پیش مقتول برگشتم. خواستم آنجا را ترک کنم که اجازه نداد و با او درگیر شدم و دیوانهوار به او ضربه زدم و وقتی بهخودم آمدم دیدم مقتول خونآلود مقابل پاهایم افتاده است. وحشت به جانم افتاد و دست و پایم شروع کرد به لرزیدن.
بعد چه کردی؟خانه را به هم ریختم و موبایلهای مقتول را سرقت کردم تا موضوع را سرقت جلوه بدهم. سپس از آنجا فرار کردم. یکی از موبایلهای مقتول به همراه چاقو را در پارک انداختم و موبایل دیگر او را پیش خودم نگه داشتم. میخواستم خودم را معرفی کنم اما راستش خیلی ترسیدم. با خود گفتم اگر پدرم متوجه شود حسابی آبرویم میرود. به همین دلیل تصمیم به فرار گرفتم. به شهرهای مختلف رفتم و بعد تصمیم گرفتم در خانه یکی از آشنایانمان در ارومیه بمانم. میخواستم وقتی آبها از آسیاب افتاد دوباره به تهران برگردم، اما در نهایت گیر افتادم.
اما باور کنید در این مدت یک شب خواب راحت نداشتم. مدام کابوسهای لحظه جنایت را میدیدم. مقتول را میدیدم که با چاقو به من ضربه میزد و بعد هراسان از خواب میپریدم. آنقدر پریشان بودم که 4بار با خوردن قرص اقدام بهخودکشی کردم اما هربار زنده ماندم. نمیدانم واقعا شاید عمرم به دنیا بود.
در همین زمینه: نقشه پیچیده نخبه قلابی در قتل پزشک گیلانی راز قتل دختر یزدی در اعترافات ۲سارق آدمربا صحنهسازی پس از قتل همسرمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۷۱۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کارآگاه بازی برادر مقتول برای یافتن سر جسد و شناسایی قاتل | راز جسد بدون سر با خالکوبی ستاره فاش شد
همشهری آنلاین - حوادث: هفتم اردیبهشت ماه جسد مردی در جاده کن کشف شد و وقتی تیم جنایی در محل حادثه در بزرگراه همت، خروجی کن حاضر شدند، با جسد بدون سر مواجه شدند که متعلق به مردی جوان بود. او با یک ضربه چاقو به شکمش، به قتل رسیده بود.
بررسیها نشان میداد که خونها شسته شده و قاتل یا قاتلان، جسد را در فضای سبز حاشیه بزرگراه رها کردهاند. حتی روی آن برگ ریخته بودند که جسد پوشانده شود. روی شانههای مقتول، ستاره و روی سینهاش دو تبر خالکوبی شده بود که جسد وی به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی انتقال یافت. در ادامه تحقیقات، هویت مقتول شناسایی شد. وی اهل کشور افغانستان بود که در همان حوالی با خانواده اش زندگی می کرد و متاهل بود. تحقیق از خانواده مقتول نشان داد که او با یکی از هموطنانش دچار اختلاف شده و به شدت با یکدیگر مشکل داشتند.
حتی از سوی وی تهدید به قتل شده بود که همین کافی بود نام وی در لیست افراد مظنون قرار بگیرد. وقتی ماموران برای دستگیری او وارد عمل شدند، دریافتند که او فرار کرده و همین موضوع، فرضیه جنایت از سوی وی را قوت می بخشید. این درحالی بود که برادر مقتول به مقابل خانه خانواده قاتل رفته و از آنها خواسته تا سر برادر وی را تحویلشان بدهند و آنها مراسم خاکسپاری را اجرا کنند.
برادر مقتول نیز پلیس بازی های خود را ادامه داده و به سراغ برادر مظنون به قتل رفته و از او خواسته بود تا مخفیگاه برادرش را به او اطلاع بدهد. آنها می خواست تن مقتول را به خاک بسپارند و می خواست سر جسد را هم تحویل بگیرند. خانواده مظنون اما زیر بار نمی رفتند تا اینکه برادر مقتول با جست و جوهای فراوان محل کار برادر مظنون را پیدا می کند. با این احتمال که ممکن است سر جسد آنجا باشد راهی باغی در اطراف کن که محل کار برادر مظنون به قتل شد. در بازرسی از آنجا سر جسد را که در کنج باغ رها شده بود، پیدا کرد و با پلیس تماس گرفت.
با حضور ماموران و قاضی امیرحسین علیمردان بازپرس جنایی در محل حادثه، تحقیقات انجام شد و سر جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دو برادر ادامه دارد تا معمای این جنایت رازگشایی شود.
کد خبر 849152 برچسبها سارق - سرقت قتل - قاتل افغانستان حوادث ایران