دست دولت از نظر فنی برای دفاع از ضرورت اجرای دستورات FATF، به شدت خالی است
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۲۳۴۴۳
اظهارات اخیر ظریف نشان می دهد که دست دولت از نظر فنی برای دفاع از ضرورت اجرای دستورات FATF، به شدت خالی است و به همین دلیل، دولت به روشهای سیاسی روی آورده است تا بتواند دستورات را اجرایی کند.
به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه روز سهشنبه هفته گذشته در جمع خبرنگاران سخنانی را درباره لوایح مربوط به کارگروه ویژه اقدام مالی FATF مطرح کرد که با ادعاهای سابق دولت در این زمینه تفاوتهای مهمی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱. تصویب لوایح مربوط به FATF برای گرفتن بهانه از دست دشمن: ظریف درباره لوایح FATF گفت: «سه لایحهای که باقی مانده را برای منافع کشور و شفاف سازی و مقابله با ایرانهراسیهای دروغین که در دنیا انجام شده، مفید میدانیم. اینکه فکر کنیم با تصویب این لوایح همه مشکلات ما حل می شود، تصور اشتباهی است اما یکی از بهانههای مهم از آنها گرفته میشود. امیدواریم در این فاصله مجلس با این اقدام مهم و اساسی یک بهانه بیدلیل را از آمریکا و کشورهایی که خودشان بزرگترین حامیان تروریسم هستند، بگیرند».
این منطق قبلا هم در برجام مطرح شده بود و دولت برای اعتماد سازی همه اهرمهای فشار در حوزه هستهای را از دست داد و در ازای آن ادعا داشت که بهانههای هسته ای را از طرف مقابل گرفتیم. اما هدف ما در مذاکرات، گرفتن بهانه از دست دشمن نبود، هدف دولت از ابتدا لغو کلیه تحریم های مالی و اقتصادی اعلام شده بود که پس از برجام اتفاق نیفتاد. اما به دلیل خالی بودن دستهای دولت در برجام، روحانی و ظریف به دستاوردتراشی روی آوردند و ادعا کردند که هدف از برجام، گرفتن بهانه از دست دشمن و جلوگیری از جنگ و امثال آن بود نه رفع تحریمها!
این روند دوباره در حال تکرار است. تا همین چند روز پیش، دولتی ها و نمایندگان مجلس حامی FATF ادعا می کردند که برای رفع تحریمها و کاهش فشارهای اقتصادی و جلوگیری از انزوای بانکی ایران، باید به کنوانسیونهای مربوط به FATF بپیوندیم، اما اکنون ادعا میکنند که برای گرفتن بهانه از دست دشمنان و برای اینکه نشان دهیم حامی تروریسم نیستیم، باید به این کنوانسیونها بپیوندیم و این مسیر لزوما مشکلات ما را حل نخواهد کرد!
این استراتژی از هم اکنون شکست خورده است زیرا بدیهی ست که بهانههای آمریکا و اروپا علیه ایران پایانی نخواهد داشت و از موضوعی به موضوع دیگر تبدیل می شود تا همه منابع اقتدار جمهوری اسلامی را از آن بگیرند و این بار برای این که دولت بهانه را از دست دشمنان بگیرد، به دنبال اعطای امتیازات جدید به واسطه اجرای استانداردهای FATF است. نتیجه این روند، افشای اطلاعات مالی و بسته شدن روزنههای تنفس ارزی مانند صرافیها در فضای تحریمی خواهد بود. چنانکه به تازگی اخباری درباره تاثیر ارائه اطلاعات صرافیها در قالب FATF بر روی افزایش قیمت ارز در زمستان گذشته ارائه شده است. آیا هیچ منطقی میپذیرد یک خسارت سنگین دیگر به کشور وارد شده و دشمنان به تمام اطلاعات نظام بانکی ما دسترسی پیدا کنند و در عوض فقط بهانه آنها رفع شود؟!
۲. گرفتن بهانه تروریسم ازحامیان تروریسم: وزیر امور خارجه در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «امروز خبرها را ببینید که اسرائیلیها بیشترین حمایت را از گروههای تروریستی در سوریه کردهاند، قبلا میگفتند فقط بیماران خود را به آنجا برای مداوا میبرند، اما الان معلوم شده هم حمایت مالی و هم تسلیحاتی و لجستیکی داشتهاند و حالا مدعی جمهوری اسلامی شدند که با شفافیت در مقابله با تروریسم عمل میکند، آنها خودشان تروریست و حامیان بزرگ آن هستند و جمهوری اسلامی این بهانه را نیز از آنها خواهد گرفت».
در شرایطی ظریف ادعا می کند که می خواهد بهانه را از دست دشمنان بگیرد که خود اذعان دارد که این دشمنان که اتفاقا عضو FATF هم هستند، حامی مالی تروریسم هستند. سوال سادهای در این زمینه وجود دارد: چرا ایران باید بهانه حمایت از تروریسم را از کسانی بگیرد که همزمان با عضویت در FATF خودشان حامی تروریسم هستند؟
۳. مسئول بررسی و تصویب درخواستهای FATF دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است: ظریف در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «این لوایح در تمامی سطوح از جمله دبیرخانه شورای امنیت ملی به طور ریز بررسی شده و منافعش برای ایران قابل توجه است و یکی از مهمترین بهانههای دشمنان ایران را برای مقابله با ما در عملیات بانکی و همکاریها خواهد گرفت. ضمن اینکه منافع کشور حفظ میشود و از دید دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که مسؤول این کار است، منافع کشور تقویت می شود».
در حالی ظریف سعی دارد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را مسئول پیوستن به این کنوانسیونها معرفی کند که این کنوانسیونها به شکل «لایحه الحاق» در مجلس مطرح شده اند و قاعدتا باید در مجلس مطرح شده و پس از آن به تایید شورای نگهبان برسند و در صورت رد آنها در شورای نگهبان و اصرار مجلس، در مجمع تشخیص مصلحت بررسی شوند.
بنابراین، اینکه شورای امنیت ملی بنا به دلایل سیاسی از جمله موافقت کامل شمخانی، دبیر این شورا با کنوانسیونها و لوایح مربوط به FATF مسئول این کار معرفی شود بیشتر به اقدامی سیاسی برای دور زدن نهادهای قانونی کشور تعبیر میشود. از سوی دیگر، وزیر امور خارجه مدعی است که این لوایح به طور دقیق در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بررسی شده است. این در حالی است که دبیر این شورا حتی نمی داند این لوایح چه ارتباطی به FATF دارند، بطوریکه در جلسه غیرعلنی ۳۰ اردیبهشت ماه مجلس درباره لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم گفته بود: «FATF ربطی به این لایحه ندارد و ما به دنبال تصویب آن نیستیم. FATF از دستور کار نظام جمهوری اسلامی خارج شده است و ما قصد تغییراتی در قوانین داخلی خودمان برای تسهیل روابط با بانک های خارجی داریم».
در مجموع، اظهارات اخیر وزیر امورخارجه دولت روحانی نشان می دهد که دست دولت از نظر فنی برای دفاع از ضرورت اجرای دستورات FATF، به شدت خالی است و به همین دلیل، این دولت به روشهای سیاسی روی آورده است تا بتواند این دستورات را اجرایی کند.
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: دولت شورای امنیت قدس آنلاین محمد جواد ظریف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۲۳۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: تصور نکنیم اگر FATF را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم
محمدجواد ظریف میگوید در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
به گزارش جماران، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیجفارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به شرح زیر است:
دنیا گرفتار چالش شناختی است.
خطاهایی که بعضا صورت میگیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.
دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح میکنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.
هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشورهای عربی وجود دارد البته انها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.
کویت قبل از اینکه به کشتیهای خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند.
این کشورها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آنها صدام بود. آنها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند.
یکی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم.
زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمیگیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. میدانید که تاریخ را نمیتوان فراموش کرد. وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام میگوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمیتواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل میکرد.
وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند.
همین کشورها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکاییها در مذاکرات آزادی گروگانها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودیها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند.
اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر میکنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است.
امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشورهای عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد.
اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم میدانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمیکند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند.
عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیرهای مواصلاتی هم هست که از این مسیرها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم.
در دنیای کنونی هم امریکا نمیتواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشورهای عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمیتواند تصمیم گیریها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.
دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند.
مهمترین کاری که میتوانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم.
تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم.
این اشتباه ادراکی ما که خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم و با تبعات ان روبه رو نمیشویم.
دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیتها را ببینیم.
بسیاری از انگارههای ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است.
همسایهها برای ما فرصت هستند.
مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم.