دیدنی های هالووین، جشنی کهن برای رهایی از غم
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۳۷۵۵۹
در تاریخچه هالووین آمده که لحظه هایی را باید خوش بود. جدا از زندگی های روزمره، اتفاقات، مرگ و زندگی، هالووین یک فرصت مناسب برای شادی کردن و رسیدگی به خرافات مردم است. شنیده ها در رابطه با دیدنی های هالووین به آیین باستانی سامهین Samhain سلتیک بر می گردد که طبق گفته مردم در این رویداد با آتش بازی و پوشیدن لباس های عجیب و غریب ارواح سرگردان را از خود دور می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همانطور که گفتیم تاریخچه هالووین به سامهین برمی گردد. قوم سلت که حدود 2 هزار سال پیش در منطقه ایرلند، بریتانیا و فرانسه زندگی می کردند، سال جدید را اول ماه نوامبر جشن می گرفتند. این روز به مناسبت تمام شدن تابستان و آغاز فصل سرما و تاریکی انتخاب شده بود و همین طور در این فصل مرگ انسان ها نیز بیشتر می شد. این قوم اعتقاد داشتند که شب قبل از سال نو مرزهای بین جهان مادی و مرگ کمرنگ می شود و در چنین زمانی ارواح به زمین بر می گردند. آسیب دیدن محصولات زراعی هم باعث می شد که سلت ها گمان کنند کشیش ها به خاطر حضور ارواح می توانند پیش بینی بهتری نسبت به آینده داشته باشند به همین دلیل 31 اکتبر، مراسم خود را برگزار می کردند. همین پیشگویی ها بود که به مردمی که وابسته به دنیای مادی بودند دلگرمی برای گذراندن فصل تاریکی و سرما را می داد. کشیش ها، آتش هایی با حالت روحانی آماده می کردند و مردم محصولات کشاورزی یا حیوانات را قربانی خدای سلتیک می کردند. در این مراسم مردم لباس هایی از جنس پوست و سر حیوانات تن می کردند و تلاش داشتند تا از این طریق طالع دیگران را بازگو کنند. بعد از اتمام مراسم دوباره آتش ها را شعله ور می کردند تا در برابر سرما محافظت کنند. در چهلمین سال بعد از آغاز عصر جدید، امپراتوری روم توانست بخش زیادی از قلمروی سلت ها را تصرف کند. آن ها طول حکمرانی 400 ساله خود در این سرزمین ها، دو مراسم رومی را در تاریخچه هالووین با رویداد سامهِین سلت ها ادغام کردند. یکی از جشنواره رومی ها فرالیا بود که در این جشنواره رومی ها در روزهای آخر اکتبر عبور از مرگ را گرامی می داشتند. جشن دوم هم برای گرامیداشت پومونا الهه میوه ها و درخت های روم برگزار می شد. نماد این الهه یک سیب در بین دیدنی های هالووین بود. 609 سال بعد از میلاد مسیح و روز 13 می پاپ بونیفس چهارم برای گرامیداشت کشته شدگان راه مسیحیت مراسم اختصاصی در بین اعتقادات هالووین در نظر گرفت و در کلیسای غربی برگزار کرد. بعدها پاپ پگرگوری سوم مراسم را گسترش داد و تاریخ برگزاری مراسم را از 13 می به 1 نوامبر انتقال داد. این کلیسا روز دوم نوامبر را نیز در تاریخچه هالووین برای بزرگداشت مرگ قرار داد. این طور که از شواهد پیداست کلیسا قصد داشته جشن سلتیک ها را با آیینی مشابه جایگزین کند و به همین خاطر روز بزرگداشت مرگ یعنی 2 نوامبر مثل مراسم سامهین با استفاده از آتش ها و لباس های عجیب و غریب به شکل فرشتگان، قدیس ها و همین طور شیاطین برگزار می شد. این روز با نام All-hallows یا All-hallowmas نیز در تاریخچه هالووین شناخته می شد.
ورود جشن هالووین به آمریکابه خاطر اعتقادات هالووین در رابطه با پوشیدن لباس اروپایی و بومی های آمریکا نسخه ای خاص و آمریکایی از هالووین کم کم شکل گرفت. در مراسم های اولیه اعتقادات هالووین که رقص و آواز هم داشت، مردم برداشت محصولاتشان را جشن گرفته و داستان هایی در رابطه با مرگ تعریف می کردند. پیش گویی در مورد آینده هم بخش جالب و هیجان انگیز مراسم به حساب می آمد. در جشن های هالووین مستعمراتی، داستان هایی در رابطه با ارواح و خرافات های دیگر نیز در اعتقادات هالووین وجود داشت. آمریکایی ها هم مثل سنت های انگلیسی و ایرلندی لباس های عجیب و غریب تن کردند و برای جمع آوری پول و غذا به خانه های مختلف سر می زدند. دختران جوان هم اعتقاد دارند که با انجام ترفندهایی مثل استفاده از سیب، نخ و آینه، می توانند در دیدنی های هالووین از نام همسر آینده شان باخبر شوند. هالووین بیشتر به عنوان جشنی مفرح شناخته می شد و پرداخت به ارواح و داستان های عجیب، مورد توجه قرار نمی گرفت اما بعد از چند وقت، هم بزرگسالان و هم کودکان با استفاده از بازی، خوراکی های فصل و لباس های عجیب هالووین را طور عجیبی در تاریخچه هالووین جشن گرفتند. والدین توسط روزنامه ها برای استفاده از پوشش های عجیب و ترسناک تشویق می شدند و طوری شد که هالووین آغاز قرن بیستم نشانی از مراسم و اعتقادات مذهبی نداشت و برای تفریح و لذت بردن از شبی به یاد ماندنی تبدیل شد. بین سال های 1920 تا 1930 هالووین به مراسمی سکولار تبدیل شد و علی رغم تلاش های مدارس و جامعه، وحشی گری و کارهای زشت و ناپسند در مراسم های هالووین باب شد. دهه 1950 بود که مسئولین توانستند خشونت ها را مهار کنند و هلووین به جشنی متفاوت برای جوان ها تبدیل شد. پوشیدن لباس های خاص و سر زدن به خانه ها، راه ارزانی برای اشتراک گذاشتن جشن به شمار می رفت. این طور شد که نوع آمریکایی جشن متولد شد و رشد کرد و امروزه بیش از 6 میلیارد دلار برای برگزاری اعتقادات هالووین هزینه می شود که همین امر دیدنی های هالووین را به دومین تعطیلی تجاری آمریکا تبدیل کرده است.
آداب و رسوم هالووین امروزیسنت های trick-or-treat امروزی به جشن های باستانی انگلیسی ها در تاریخچه هالووین بر می گردد. طول مراسم افراد فقیر در اعتقادات هالووین درخواست غذا می کنند و خانواده ها به آن ها شیرینی هایی که کیک روح نام دارند اهدا می کنند به این شرط که برای مردگانشان دعا بخوانند. پوشیدن لباس در جشن هالووین ریشه ای اروپایی و سلتیک دارد. هزاران سال پیش وقتی که فصل زمستان ناشناخته و ترسناک بود، بسیاری از مردم از تاریکی می ترسیدند و اعتقاد داشتند که ارواح به دنیای خاکی بر می گردند و فکر می کردند که اگر از خانه ها خارج شوند با ارواح رو به رو خواهند شد که به خاطر همین موضوع برای جلوگیری از شناسایی توسط اشباح به صورتشان ماسک می زدند یا اینکه برای جلوگیری از ورود ارواح به خانه ها در روز هالووین، خوراکی ها و نوشیدنی هایی بیرون درب منزل می گذاشتند تا اشباح کاری به کارشان نداشته باشند.
خرافات جشن هالووینموارد عجیب و جادویی زیادی در اعتقادات هالووین یافت و به وفور دیده می شود که تمام این ها با خرافات سلت ها در تاریخچه هالووین بوجود آمدند. سلت ها برای ارواح جلوی خانه هایشان میز شام می چیدند و شمع هایی روشن می کردند تا ارواح بتوانند راه خود را برای بازگشت در بین دیدنی های هالووین پیدا کنند. ارواحی که امروزه در هالووین مورد توجه ما مثل لباس ها و اعتقادات ما ترسناک به نظر می رسند. ما از گربه های سیاه دوری می کنیم چون اعتقاد داریم که دیدن این گربه ها بد شانسی و بد یمنی به همراه دارد که این طرز تفکر به قرون وسطی بر می گردد چون مردم آن زمان اعتقاد داشتند که جادوگرها برای پنهان کردن خود از دید عموم به شکل گربه های سیاه در می آمدند تا مخفی بمانند. رد نشدن از زیر نردبان هم به مصریان باستان برمی گردد چون اعتقاد داشتند که مثلث ها مقدس هستند و رد شدن از زیر نردیان می تواند خطرناک باشد. خیلی از این مراسم های خرافاتی بر روی آینده تمرکز دارند و توجه ویژه ای نسبت به زندگی در مقایسه با مرگ رو نشان می دهند.خبر دار کردن دخترهای جوان و وعده دادن به ازدواج تا جشن هالووین سال آینده از این گونه موارد به شمار می رود. اگر دختری شب هالووین قبل از اینکه بخوابد معجونی از گردو، فندق و جوز هندی میل کند، خواب همسر آینده اش را می بیند. دختران جوان پوست سیب زمینی را روی شانه ها می انداختند و اعتقاد داشتند پوست هایی که روی زمین می افتد می تواند شکل اولیه همسر آینده را نشان بدهد. کلا خبردار شدن از آینده با استفاده از شناور کردن زرده تخم مرغ روی آب و ایستادن جلوی آینه در اتاق تاریک برای دیدن چهره همسر از قبیل همین خرافات ها به شمار می رفته است.
منبع: مجله همگردی
کلیدواژه: هالووین جهان گردی جالب انگیز جهانگردی فستیوال فرهنگ ملل تور اروپا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت hamgardi.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مجله همگردی» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۳۷۵۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فعال مطرح یهودی: ما به یک مهاجرت دسته جمعی از «صهیونیسم» نیاز داریم
یک نویسنده و فعال یهودی کانادایی تأکید کرد: «صهیونیسم از لحظه ظهور خود نوعی آزادی زشت را به وجود آورده است که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان یک تهدید جمعیتی مینگرد؛ همانطور که فرعون از افزایش جمعیت بنی اسرائیل میترسید و برای همین دستور کشتن بچههایشان را صادر کرد.»
به گزارش ایسنا، «این عید پاک، ما نه به بت دروغین صهیونیسم نیاز داریم و نه آن را میخواهیم بلکه آزادی از پروژهای را میخواهیم که به نام ما مرتکب نسل کشی میشود.»
این سخنان «نائومی کلاین»، استاد دانشگاه، نویسنده، روزنامهنگار و فعال اجتماعی یهودی کانادایی در جریان فعالیتهای «عید پسح در خیابانها: تسلیح اسرائیل را متوقف کنید» است که در روزنامه گاردین منتشر شده است.
او میگوید: «به موسی و خشم او فکر میکردم که از کوه پایین آمد و بنی اسرائیل را در حال پرستش گوساله طلایی دید. اکوفمینیست درون من همیشه از این داستان ناراحت بوده است: چه خدایی است که به حیوانات حسادت میکند؟! چه خدایی است که میخواهد همه مقدسات زمین را به نام خود ذخیره کند؟! با این حال، من راهی برای درک داستان پیدا کردم. در مورد بتهایی صحبت میکند که ما آنها را تقدیس میکنیم و تبدیل به خدایان دروغین میشوند. این درباره گرایش انسان به پرستش هر آنچه دنیایی و فریبنده است و نگاه به چیزهای کوچک و بی ارزش و مادی به جای بزرگ و متعالی است. آنچه میخواهم امشب در این عید پاک انقلابی و تاریخی در خیابانها به شما بگویم این است که بسیاری از مردم ما یک بار دیگر خدای دروغین را میپرستند و از آن خوشحال و سرمست و با آن نجس شدهاند. این خدای دروغین، صهیونیسم است که عمیقترین داستانهای کتاب مقدس ما در مورد عدالت و آزادی از بردگی مانند خود داستان عید پسح را میگیرد و آنها را به سلاحهای وحشیانه استعماری سرقت زمین تبدیل میکند و از آنها به عنوان نقشه راه برای پاکسازی قومی و جنگ نسل کشی استفاده میکند.
صهیونیسم بتی است که جرأت میکند ایده متعالی سرزمین موعود را که استعارهای از آزادی بشر است و با ادیان بسیاری به گوشه و کنار این جهان سفر کرده است، بگیرد و آن را به سند فروشی به یک دولت نظامی قومی تبدیل کند. نسخه رهایی که توسط صهیونیسم سیاسی پیشنهاد شده است، خود یک ایده ناپسند است. این امر از ابتدا مستلزم اخراج دسته جمعی فلسطینیها از خانهها و سرزمینهای اجدادی خود در جریان نکبت بود.
صهیونیسم از لحظه پیدایش، نوعی آزادی زشت ایجاد کرده است که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان یک تهدید جمعیتی نگاه میکند، همانطور که فرعون از افزایش جمعیت اسرائیلیها میترسید و برای همین دستور کشتن بچههایشان را صادر کرد.
صهیونیسم ما را به لحظه فاجعه کنونی رسانده است و زمان آن فرا رسیده که به صراحت بگوییم: همیشه ما را به اینجا میرساند. این یک بت دروغین است که بسیاری از مردم ما را به مسیری بسیار غیراخلاقی سوق داده است و اکنون آنها را وادار کرده است که نقض پندهای اصلی را توجیه کنند: نکش. دزدی نکن. طمع نداشته باش.
این یک بت و خدای دروغین است که آزادی یهودیان را با بمبهای خوشهای که کودکان فلسطینی را میکشند و معلول میکنند، برابر میداند. این بتی است که به تمام ارزشهای یهودی خیانت کرده و میکند.
و با عشق ما به عنوان مردم به متون و آموزش، امروز یک بت و خدای دروغین نزد ما میآید تا بمباران تمام دانشگاههای نوار غزه، تخریب مدارس، بایگانیها و چاپخانههای بی شمار و کشتار صدها نفر از دانشگاهیان، روزنامه نگاران و شاعران را توجیه کند. این چیزی است که فلسطینیها آن را به عنوان مکتب کشی میشناسند که به معنای نابودی وسایل آموزش است.
در همین حال، در این شهر، دانشگاهها در حال فراخواندن پلیس نیویورک هستند و خود را در برابر تهدید خطرناکی که دانشجویانشان جرأت میکنند از آنها سؤالات اساسی بپرسند، مصون میکنند؛ سوالاتی مثل: چگونه میتوانید ادعا کنید که اصلا به چیزی یا حتی به ما اعتقاد دارید. درحالی که به این نسل کشی کمک میکنید یا روی آن سرمایه گذاری و با آن همکاری میکنید؟
به بت دروغین صهیونیسم برای مدت طولانی اجازه داده شده است که بدون کنترل رشد کند. پس امشب میگوییم: این بت به همین جا ختم میشود. یهودیت ما نمیتواند یک دولت قومی را در خود جای دهد، زیرا یهودیت ما ماهیت بینالمللی دارد. یهودیت ما نمیتواند توسط تشکیلات نظامی خشمگین آن دولت، محافظت شود، زیرا تمام کاری که این ارتش انجام میدهد کاشت غم و اندوه و درو کردن نفرت است، از جمله علیه ما به عنوان یهودیان.
یهودیت ما توسط افرادی تهدید نمیشود که صدای همبستگی خود را با فلسطین از همه نژادها، قومیتها، طیفها و نسلها بلند میکنند. یهودیت ما یکی از آن صداهاست و میداند که امنیت و رهایی جمعی ما در همراهی با این گروه نهفته است.
ما به بت صهیونیسم نیازی نداریم و آن را نمیخواهیم. ما خواهان رهایی از پروژهای هستیم که به نام ما نسل کشی میکند. رهایی از ایدئولوژی که هیچ برنامهای برای صلح جز تعامل با دولتهای نفتی تئوکراتیک قاتل همسایه و در عین حال فروش تکنیکهای ترور خودکار به جهان ندارد.
ما به دنبال رهایی یهودیت از دولت نژادی هستیم که میخواهد یهودیان دائما احساس ترس کنند، میخواهد فرزندانمان بترسند و میخواهد ما باور کنیم که جهان علیه ماست تا به زیر گنبد آهنین آن فرار کنیم، یا حداقل برای حفظ اسلحه و کمکهای مالی به آن اقدام کنیم. این بت و معبود دروغین است.
موضوع فقط به بنیامین نتانیاهو محدود نمیشود، بلکه شامل دنیایی است که نتانیاهو را خلق کرده است.
ما که هستیم؟ ماهها و ماهها در این خیابانها بودیم، داریم بیرون میرویم. خروج از صهیونیسم.
ما به امثال چاک شومرهای این دنیا نمیگوییم اجازه دهید مردم ما بیرون بروند. بلکه میگوییم ما خارج شدیم. فرزندان شما چه؟ آنها اکنون با ما هستند.»
انتهای پیام